احکام جزائی

حکم کنیز و برده در این زمان

اگر در این زمان جنگی رخ دهد شرعا هیچ زنی کنیز و هیچ مردی غلام محسوب نمی شود و جز اسیر جنگی کس دیگری در کار نیست. احکام بردگی موجود در متون اسلامی احکام موقت و منسوخ محسوب می شوند و با ذهنیت امروز نمی توان درباره شرائط و احکام دیروز قضاوت کرد.

سبّ النبی در زمان مستی

پرسش: مسلمانی در یک مهمانی خصوصی در حالت مستی به پیامبر (ص) اهانت کرده و به اعدام محکوم شده  و در انتظار اجرای حکم است.

اقامه شریعت در زمان ادبار اکثریت

پرسش: با توجه به پاسختان به سوالی که فرمودید: «اگر اکثریت جامعه به یکی از احکام شرعی پشت کرده اجبار آنها به آن حکم صحیح نیست.»

اسلام دین خشونت نیست

اسلام دین خشونت نیست، دین صلح و عدالت و رحمت است. البته مقابله به مثل به شرطی که انصاف در آن رعایت شود جایز است، در هر حال گذشت و عفو اولی است. در مورد آیات یا روایاتی که ظاهر خشن دارد، متن باید در زمینه‌ی خود خوانده شود. ای گونه آیات درباره نحوه مواجهه با مشرکان و یهودیان هم پیمان با ایشان در زمان پیامبر هستند و نمی توان و نباید آنها را تعمیم داد. این آیات کلیت ندارند و شامل زمان حال نمی شوند. آیاتی که تکلیف مسلمانان را در قبال غیرمسلمانان به طور دائمی تعیین می کنند آیات ۸ و ۹ سوره ممتحنه هستند. ما مجاز به اعمال خشونت و جنگ در قبال احدی نیستیم جز برای دفاع و مقابله به مثل با رعایت اخلاق و اولویت گذشت.

اجرای حد در ملأ عام

سوال بنده در خصوص اجرای حدود در ملا عام است. ۱- به نظر شما آیا آیه ای در قرآن بر این امر صراحت دارد یا

اسلام، برده داری و خشونت

پرسش: لطفا در مورد مقولاتی چون کنیز و برده و کشتار یهودیان و …بفرمایید این مقولات که امروز در تقابل با اخلاق و حقوق بشر

حکم مجازات دزد قبل از اسلام

پرسش: در زمان اعراب جاهلیت قبل از اسلام، حکم مجازات دزد چگونه بوده است که بعد از اسلام بریدن دست دزد مورد پذیرش عقلا آن

حکم ارتداد در قرآن

پرسش: آیات ۸۶ و ۸۷ سوره مبارکه آل عمران اشاره مستقیم به بحث ارتداد دارد اما در این آیات هیچ اشاره ای به مباح بودن

قصاص قاتل نوجوان

فرد نابالغ بعد از رسیدن به سن بلوغ به جرم قتل اعدام نمی شود، بلکه بر ولی او پرداخت دیه‌ي مقتول واجب است. بلوغ جزائی و کیفری بیش از بلوغ جنسی است و عرفا جوان کمتر از ۱۸ سال قابل کیفر بویژه اعدام نیست. شرط قصاص اعم از نفس و عضو جنایت عمدی است. جنایت غیرعمدی چه در نفس و چه در عضو قصاص ندارد و امر دائر بین دیه و عفو است.

عدم تفاوت دختران و زنان در احکام جزائی

در فتاوای آیت الله منتظری در بحث مجازات هیچ تفاوتی بین زن و دختر نیست. در کتاب خاطرات هکذا بحث در دشواری اعدام جنس مونث (اعم از زن و دختر) به عنوان ارتداد (در صورت عدم ارتکاب قتل) است. از آنجا که غالب قریب به اتفاق «مصادیق مونث مورد بحث» در زندانهای آن زمان دختر بوده اند، ایشان تعبیر به دختران مجاهد کرده است، والا «موضوع حکم» مورد بحث ایشان «جنس مونث» است و غلبه‌ی مصداق در یک زمان دلیل تغییر حکم نمی شود. شیاطین زمان ما در سایتهای منسوب به رهبری همانند شیاطین گذشته در پی تحریف کلام فقیه عالیقدر هستند.

قتل عمد در قرآن

پرسش: آیا در آیه ۳۲ سوره مائده نوعی قتل عمد مجاز دانسته شده است؟   پاسخ: الف. قرآن هرگز قتل عمد را تجویز نکرده است.

خضر اسوه نیست

رعایت اخلاق انسانی و شرع زیبنده‌ی انسانهای متعارف است. خضر انسان متعارف نبوده است. ما آدمیان علمی محدود داریم و موظف به رعایت احکام اخلاق و شرع هستیم و مطلقا مجاز نیستیم به ایشان اقتدا کنیم. کشتن فرد بیگناه به دلیل اطلاع از انحراف وی در آینده مجوز قتل وی نیست و اگر چنین عملی مرتکب شویم قتل نفس محترمه و گناه کبیره مرتکب شده ایم.

مجازاتهای خشن حکم ثابت دینی؟

قرآن کتاب قانون نیست، اما می تواند منبع قانون باشد. کتاب قانون یعنی مُرّقانون عینا در آن هست و مثلا کتاب قانون مجازات اسلامی که ماده فلان آن درباره بهمان جرم است. اما منبع قانون یعنی با در نظر گرفتن متن و زمینه و روح قانون و غرض قانون گذار کشف کرد که مثلا هدف قانونگذار از مجازاتها بازدارندگی بوده و بهترین شکل بازدارندگی در آن زمان چنین شکلی بوده و امروز طرق دیگری برای بازدارندگی هست که در گذشته متصور نبوده است.

قصاص جان و اعضا

پرسش: آیا قصاص فقط منحصر به جان است؟ پاسخ: خیر، در شریعت قصاص بر دو قسم است: قصاص نفس و قصاص اطراف. اولی همان قصاص

با عنوان «منافق» نمی توان کسی را شرعا مجازات کرد

آیات ۶۰ و ۶۱ سوره‌ی احزاب درباره‌ی منافقین صدر اسلام در مدینه است و تعمیم آن به دیگر دورانها موجه نیست. به لحاظ شرعی عنوان «منافق» فاقد بار حقوق جزائی است. افراد متخلف یا محارب هستند یا باغی. اعدام مخالفان جمهوری اسلامی با استناد به مجازات «محارب» صورت گرفته است نه منافق. به اعدامهای دهه ۶۰ اشکالات متعدد شرعی و حقوقی وارد است. استناد اعدامهای خلاف شرع دهه‌ی شصت به قرآن افترا به قرآن است، بلکه قرآن و اسلام بر خلاف چنین محاکمه های ظالمانه‌ای است .

قصاص حقّی در کنار خون بها و بخشش

قصاص حکمی قرآنی است، حکم موجود در تورات توسط قرآن امضا شده است. اصل قصاص به عنوان یک حق برای مَجنیُّ علیه یا اولیاء دم او در کنار دو گزینه‌ی دیگر خون بها و عفو مسلّم است، هر چند عفو بهترین گزینه است.

منسوخیت مجازات سنگسار

مستند مجازات سنگسار زنای محصنه روایات منقول از پیامبر و ائمه به اجماع فقهای اسلام اعم از شیعه و سنی است. مشکل مجازات رجم اجتهاد مقابل نص نیست، این حکم در زمانه و زمینه‌ی خود پذیرفته شده بود. اما با توجه به عقلانیت معاصر، اینگونه احکام به دلیل خشونت آن پذیرفته نیست. رجم از احکام منسوخ است و به حکم اولی غیرقابل اجراست. اصل مجازات برای زنا از مسلمات شریعت است، اما شکل و صورت آن به مقتضیات زمان و مکان بستگی دارد.

اشاعه‌ی فحشاء و طریقیت اجرای حدود

اشاعه‌ی فحشاء از عناوین ثانویه از قبیل عسر و حرج و اضطرار و وهن اسلام نیست. حرمت فی نفسه به عنوان اولی دارد. قصد اشاعه فحشاء باعث تشدید گناه و مجازات می شود، اما بدون قصد هم فحشاء اشاعه می شود، لذا از عناوین قصدیه نیست. شیوه اجرای حدود طریقیت دارد نه موضوعیت. آن چه موضوعیت دارد مجازات بازدارنده است نه شکل آن. قیاس حدود با عبادات صحیح نیست، زیرا عبادات تعبدی محض است، اما معاملات اینگونه نیست و عقل فی الجمله (نه بالجمله) مدخلیت دارد.

«وهن اسلام» عامل توقف اجرای احکام خشن

اجرای هر یک از احکامی که باعث وهن اسلام شود، تا مادامی که چنین است متوقف می شود. اگر وهن اسلام قرینه پی بردن به خطا در استنباط اصل حکم شود، کشف از به سر آمدن زمان اعتبار حکم و به زبان دیگر نسخ آن می کند.

برده داری، دیه‌ی زن و رجم

برده داری زائیده شرائط خاص اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بوده است و یکی دو قرن قبل در همه جای دنیا عالم گیربوده است. قرآن در پی تعدیل شرائط بردگان بوده، در قرآن دستور آزادکردن بردگان هست اما حکمی برای برده گرفتن و کنیز گرفتن نیست. در اینکه دیه زن نصف دیه‌ی مرد است آیه ای در قرآن نیست! احادیث موجود در این زمینه ناظر به شرائط خاص اقتصادی گذشته هسند. من قائل به تساوی دیه‌ی زن و مرد هستم. در قرآن آیه ای درباره سنگسار کردن (رجم) نیست! این حکم از یهودیان به میان مسلمانان سرایت کرده، احادیثی هم درباره آن هست که ناظر به شرائط خاص گذشته است. من مجازات رجم را از جمله مجازاتهای منسوخ می دانم که در زمان ما غیرقابل اجراست.