نقد آراء سیاسی

صف‌سری، سه نکته درباره‌ی نوشته‌ی آقای يوسفی‌اشکوری

امروز از کرامات خیل روشنفکران دینی چون جنابعالی نه تنها این روش را بهترین رویه مبارزه در اصلاح امور می دانید بلکه با القا وحشت در ملت از بیم تجزیه و جنگ داخلی، ضمن توجیه عملکرد انفعالی خود و همفکرانتان ،راه مماشات و معاشقه قلمی با دیکتاتور را بهترین راه وصول مطالبات مردم دانسته ، و ملتی را ترغیب به پذیرش نحوه به اصطلاح مبارزه خود با ظالم می نمائید

يوسفی‌اشکوری، چند نکته با آقای بيژن صف‌سری

امضا کنندگان اين نامه همگی از گروه سوم هستند و به هيچ نوع حکومت دينی اعتقادی ندارند و با صراحت از حکومت سکولار دموکراتيک دفاع کرده و می کنند. آنها با تجربه جمهوری اسلامی سالهاست که به امتناع نظريه گروه دوم (حکومت دموکراتيک دينی يا مردمسالاری دينی) رسيده‌اند و از پيشگامان نقد ديدگاه گروه اول و دوم هستند.

صف‌سری، گدايی آزادی از دشمن آزادی

در نامه اخير ۴ تن از باورمندان به حکومت دينی خطاب به ديکتاتور پشنهاداتی برای حل مشکل حصر شدگان ارائه می شود که اگر بنا بر پذيرش آن از سوی ديکتاتور بود پيش از اين بنا بر پند و اندرزهائی که تاکنون به او گفته شد ، عمل می کرد. آيا اين چنين تلاشی برای کسب آزادی گدايی از دشمن آزادی نيست وبه مصداق اب در هاون کوبيدن نبايد دانست؟ ايا وقت آن نيست تا با بکار بستن اين سخن عالمان که « حق گرفتنی است نه خواستنی » طرحی نو در اندازيم؟

گنجی: روشنفکری دینی و تروریسم اسلامی

افرادی که اسلام خود را “اسلام رحمانی” و سازگار با دموکراسی و آزادی می‌خوانند، اگر مسلمان‌اند، برای دفاع از اسلام باید این گروه‌ها را محکوم کنند. اما اگر واقعاً به حقوق بشر باور دارند، از منظر حقوق بشری باید این گونه گروه‌ها را محکوم کنند.