بخش چهارم: سیاست دینی

حکومت قَسری

در زبان فارسي واژه «قَسري‌» چندان مانوس نيست‌. قَسر يعني با زور و اكراه به كاري واداشتن‌. دير يا زود حكومت قسري تسليم ‌اراده ملي مي‌شود. سرعت زوال حكومت قسري به‌ميزان رشد فرهنگي جامعه و درجۀ شجاعت و درايت فرهيختگان و عالمان آن جامعه بستگي دارد.

از مشروطه سلطنتی تا جمهوری ولائی

نهضت مشروطه نخستين كوشش براي محو سلطنت مطلقه از حيات سياسي ايران بود، اما عمر سلطنت مشروطه در ايران حتي به دو دهه هم نرسيد و سلطنت مطلقه نهادهاي مشروطه را به امور تشريفاتي و ظاهري تبديل كرد. انقلاب اسلامي دومين كوشش براي استقرار حكومتي مستقل، آزاد، عادلانه و اسلامي بود كه پيش نويس قانون اساسي جمهوري اسلامي حكايتي صادق از آن مطالبات است. عمر جمهوري اسلامي نيز حتي به يك سال هم نرسيد و در زير نام جمهوري اسلامي، حكومتي استقرار يافت كه مي‌توان از آن به «جمهوري ولايي» تعبير كرد. مخلوطي از حكومت جمهوري و حكومت ولايي انتصابي مطلقه.

ضوابط نظارت بر عملکرد رهبران

ضوابط نظارت بر عملکرد رهبران در ضرورت مطلق نظارت نیاز تمامی انسان‌ها به نظارت نظارت بر رهبران از حقوق اولیه آحاد ملت است . نظارت

معناي ادعای الوهیت در ادبيات ديني

معناي ادعای الوهیت در ادبيات ديني یکه‌سالاری دینی و ادعای الوهیت صفات لازمه الوهیت احکام بشری پیامبر در قضاوت و سیاست سیاست‌ورزی آزادی‌خواهانه ائمه اطاعت

فقاهت و سیاست

فقاهت و سیاست نقش کلیدی فقاهت در ‏قانونگذاري عدم اشتراط فقاهت در تصدي بالمباشره و مستقيم سياست فقاهت و سياست* مسئله «ولايت فقيه» به‌لحاظ نظري

فريضه نقد قدرت

فريضه «نقد قدرت» يکي از ضروریات امروز جامعه ما است. به‌طور کلي زماني که انقلاب اسلامي در ايران آغاز شد دو تلقي از اسلام رو در روي يکديگر قرار گرفت. يک تلقي، تلقي جديدي بود که بعداً نام «اسلام سياسي» به آن نهاده شده و تلقي ديگر تلقي «سنتي» از اسلام بود. براي اينکه بار ارزشی بر آن ننهيم صرفا آن را با نام «اسلام غير سياسي» ياد مي‌کنيم. مراد از اسلام سياسي اسلامي نيست که صرف و هزينه سياست مي‌شود، بلکه مرادم اين است که در حوزه عمومي آيا اسلام به‌عنوان دين خاتم سخني براي گفتن دارد يا نه. تعاليم ديني منحصر به مباحث اخلاقي و ارتباط انسان و خدا نمي‌گردد.