سخنرانی

سخنرانی

مجلس ترحیم پدر در زادگاه

پدرم از مرحوم محمود شهابی استادش در دانشکده حقوق دانشگاه تهران نقل می‌کرد که استاد دانشجویانش را از شغل قضایی منع کرده بود. به آنچه به‌نام اسلام تدریس می‌کرد، خود قبل از همه عمل می‌کرد، خصوصا انفاق در راه خدا آن هم با حقوق ناچیز معلمی. نوشت ما جمهوری اسلامی را به اعتبار موازین علوی پذیرفتیم. می‌پرسید «آیا این بود اسلام رحمانی و عدالت علوی که وعده داده شده بود؟!» پدرم رفت و بهاری که منتظرش بود را ندید. آیا فرزندانش شکستن کمر سرما و رفتن زمستان را خواهند دید؟!

سخنرانی

کجا اشتباه کرده بودیم؟

پنج اشتباه تاریخی و فاحش ما در جمهوری اسلامی: اول. روحانیون بلکه فقها سیاستمداران خوبی نیستند. دوم. ولایت سیاسی فقیه در کلیه انواع آن فاقد اعتبار شرعی است. سوم. حکومت دینی برای تامین دنیای مردم ناموفق و مضر به حال دین است. چهارم. به جای سیاست اسلامی و اسلام سیاسی باید از جدایی نهاد دین از دولت دفاع کرد. پنجم. به کار گیری فقه و شریعت خارج از مناسک اشکال اساسی دارد. جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است. هیچ نظامی در دراز مدت نمی‌تواند در مقابل اراده اکثریت قاطع مردم بایستد.

سخنرانی

آیا زن در اسلام شهروند درجه دو است؟

اگر اسلام همین است که در جمهوری اسلامی ایران، امارت اسلامی افغانستان و پادشاهی عربستان سعودی اجرا می شود، آیا واقعا زن شهروند درجه دوم نیست؟! همه آیات و روایاتی که دلالت بر تبعیض حقوقی زن نسبت به مرد دارند، قضایای خارجیه هستند، نه قضایای حقیقیه؛ احکام موقت و موسمی هستند، نه احکام ثابت و دائمی. بر مبنای عدالت مساواتی و تساوی بنیادی زنان از حقوق مساوی با مردان برخوردارند، چرا که انسانند. در اسلام نواندیش زن و مرد به لحاظ حقوقی مساوی هستند، و زن شهروند درجه دوم نیست.

سخنرانی

سیاست‌ورزی مسلمانان در دوران معاصر

سیاست‌ورزی امری تماما عرفی است. ترکیبی از عرف و دین نیست. اینکه کدام شیوه زمامداری کم خطاتر است، و کدام شکل مدیریت سیاسی پرفایده‌تر است اموری نیست که به کتاب و سنت مراجعه کنیم. اسلام نیامده دنیای ما را سامان کند. سامان دنیا که همان علوم تجربی، انسانی و اجتماعی است را عقل بشری و تجربه انسانی انجام می دهد. دولت دینی به هر معنایی در دوران مدرن ممتنع است. در کتاب «آخرت و خدا هدف رسالت انبیاء» بازرگان در نهایت به جدایی نهاد دین از دولت یا سکولاریسم رسید.

سخنرانی

وارونه‌نمائی و مغالطه‌های رهبری

اینکه انقلاب ۵۷ ایران برخلاف انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی مردم را کنار نزده و به دوران گذشته بازنگشته است کاملا خلاف واقع و وارونه‌نمایی است. بسیاری از مردم ایران شبح استالین را در پاستور و روح ناپلئون را در ماجراجویی‌های سپاه قدس در منطقه به وضوح مشاهده می‌کنند. از وابستگی به آمریکا به وابستگی به روسیه و چین مبتلا شده‌ایم. مانند دوران شاه، همچنان خفقان، زندان، شکنجه، و سرکوب ادامه دارد. اگر خامنه‌ای ذره‌ای در تقابل اکثریت مردم با نظام تردید دارد برگزاری همه‌پرسی عمومی فصل‌الخطاب است.

سخنرانی

موانع حقوق بشر در ایران

موانع حقوق بشر در ایران اندکی فرهنگی، غالبا سیاسی و برخی دینی است. تبعیض جنسی و نگاه فرودستانه به زنان به هر سه مانع مبتلاست. بسیاری از حقوق پایه ملت در قوانین اساسی مشروطه و جمهوری اسلامی تصریح شده است اما اکثر آنها هرگز در ایران قبل و بعد از انقلاب رعایت نشده و نمی شود. موانع دینی حقوق بشر با نگرش سنتی یا بنیادگرایانه فقیهان و نظام جمهوری اسلامی حداقل چهار مقوله را دربرمی گیرد: تبعیض‌ جنسی، تبعیض دینی، آزادی عقیده و مذهب و مجازات ارتداد، و مجازاتهای خشن.

سخنرانی

نسبت سیاست و دیانت

«سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما» را البته مدرس هم بکار برده است، اما مدتها قبل از او شیخ‌الاسلام اصفهانی بر زبان رانده‌است. این عبارت را باید به شیخ‌الاسلام نسبت داد، نه به مدرس مدافع سیاست عرفی. با چنین این‌همانی هم دینداری‌مان آسیب جدی دیده است، هم سیاست‌مان حال و روز خوشی ندارد. سیاست ما را تجربه عرفی بشری و مصالح ملی با رعایت موازین حقوق بین‌الملل تعیین می‌کند. سیاست و دیانت نه تنها عین هم نیستند، بلکه دو روش و دو حوزه متفاوت دارند.

سخنرانی

موانع تحقق جدایی نهاد دین از دولت

جدایی نهاد دین از دولت هم به نفع دین است، هم به نفع دولت. جدایی نهاد دین از دولت در ایران معاصر با حداقل پنج مانع معرفتی مواجه است: بی توجهی به عرفی بودن و دینی نبودن سیاست؛ تلقی نادرست از کمال دین و تعالیم اجتماعی اسلام؛ سوء تفاهم درباره حکومت رسول خدا در مدینه؛ سوء تفاهم درباره تعالیم سیاسی امام علی و حکومت علوی؛ سوء تفاهم درباره فقه سیاسی و سیاست قرآنی با دو قرائت اقتدارگرایانه یا دموکراتیک. نه اسلام فقاهتی ملازم اقتدارگرایی است، نه اسلام قرآنی ملازم دموکراسی.

سخنرانی

رهبر در نمایش عذرخواهی آذری به دنبال چیست؟

اینکه دفتر رهبری خود را موظف به «پاسخگویی» دانسته و «گفتگو با منتقدان» را آغاز کرده است، اقدامی مبارک و شایسته تقدیر و تشکر است. آذری در نامه آذر ۱۳۷۶ از حصر اینکه آقای خامنه‌ای قدمی برای رهبری و مرجعیت خود برنداشته را «دروغ محض» نامیده است. با توجه با هشت تهافت در مورد دست‌خط اول، هفت تهافت درباره دست‌خط دوم، و شانزده معارض بسیار قوی، دو دست‌خط‌ عذرخواهی منسوب به آذری ارائه شده از سوی دفتر رهبری قابل انتساب به آن مرحوم نیستند و قطعا جعلی محسوب می‌شوند.

سخنرانی

فرار نخبگان، چرا؟!

بیش از یک سوم پژوهشگران ایرانی پس از انقلاب از ایران مهاجرت کرده اند. تمایل به بازگشت به ایران پس از فارغ التحصیلی دانشجویان ایرانی در آمریکا از ۹۰٪ در سال ۱۳۵۷ به کمتر از ۱۰٪ در حال حاضر کاهش یافته است. مشکل فرار مغزها و گریز نخبگان سیاستهای ایران بربادده مقام رهبری است. اگر ایران از لوث وجود نظام جمهوری اسلامی (خودکامگی دینی)، مقام عظمای ولایت و اعوان و انصارش پاک شود، مام وطن آرام می‌گیرد، فرار مغزها پایان می پذیرد و نخبگان برای خدمت به کشورشان بازمی‌گردند.

سخنرانی

نقد نمایش حکومتی عذرخواهی آذری

نظام برای لوث کردن اعتراضات شدید آذری قمی به مرجعیت و رهبری خامنه‌ای نقشه کشیده است. جمهوری اسلامی برای «تحریف تاریخ» سرمایه گذاری کلان کرده است. آقای خمینی چند ماه قبل از درگذشتش به آذری قمی نوشت: «شما از چهره‌های فاضل و مبارز‏‎ ‎‏و دلسوختۀ انقلاب می باشید.» آقای خامنه ای درگذشت آذری را تسلیت نگفت! نظام با معرکه‌ای که درباره نامه جعلی عذرخواهی آذری قمی گرفت باعث شد که آراء انتقادی این فقیه مبارز بیشتر به نسل جوانی که اطلاع کمی از مجاهدتهای او داشتند شناسانده شود.

سخنرانی

آذری هرگز از رهبری عذرخواهی نکرد

انتشار نامه مخدوش و جعلی عذرخواهی آذری قمی تدلیس و فریبکاری جدید نظام جور است. آذری با نفی صلاحیت آقای خامنه‌ای برای مرجعیت و رهبری در حصر غیرقانونی از دنیا رفته و عاقبت بخیر شده‌است. دست‌خط منسوب به آذری قمی سه اشکال اساسی دارد: سربرگی متفاوت با سربرگهایی که آذری در سال ۱۳۷۶ از آنها استفاده می‌کرده، آذری در کلیه نامه‌ها و بیانیه‌هایش تاریخ را زیر امضا می گذاشته، تاریخ درج شده در بالای نامه عذرخواهی با تاریخ شمسی و قمری مندرج در متن نامه در کتاب ری‌شهری متفاوت است!

سخنرانی

چرا رأی نمی دهم؟

به چهار دلیل در انتخابات جاری شرکت نمی کنم: اول. عبث و بی‌فایده بودن شرکت منتقدان وضع موجود در انتخابات نظام اصلاح ناپذیر؛ دوم. استمرار استدلال مخدوش انتخاب بین بد و بدتر؛ سوم. ریاست جمهوری در نظام ولایت مطلقه فقیه در هیچیک از تصمیم‌سازی‌ها کلان نقشی ندارد. چهارم. شرکت در چنین انتخاباتی رأی به مشروعیت نظام ولایی و حکومت اسلامی است: فرق نمی کند به چه کسی رای می دهید یا رای سفید یا باطله بدهید، مهم این است که رای بدهید و درصد شرکت‌کنندگان در انتخابات را بالا ببرید!

سخنرانی

شب قدر در آینه قرآن و سنت معتبر

نزول قرآن در شب قدر در ماه رمضان سال اول بعثت (۱۳ قبل از هجرت) «آغاز» شده است، نه اینکه «تمام قرآن» در چنین شبی نازل شده باشد. بنابر قول اصح بعثت پیامبر یا شروع پیامبری با وحی قرآنی در ماه رمضان و شب قدر بوده است. از قرن دوم نزول دفعی قرآن به بیت المعمور توهمی توسط صحابه به قول مسلط تبدیل شده است. قرآن نزول دفعی را تایید نمی کند. قرآن یک بار به شکل تدریجی در طول بیست و سال بر قلب پیامبر نازل شده است.

سخنرانی

نقش دین در دنیای معاصر

ادیان هم نقش سازنده داشته اند، هم نقش مخرب. مهمترین نقش دین معنی بخشی به زندگی و جلوگیری از افسردگی، سرگشتگی و پوچی انسان معاصر است. ساحتهایی از زندگی هست که با علم و تکنولوژی – هرچقدر پیشرفته – پرشدنی نیست. ما در سیطره بر طبیعت تواناتر و مرفه تر شده ایم. اما خوشبخت‌تر و راضی‌تر نشده ایم. باور به خدا و آخرت بزرگترین عامل امید به زندگی است. دین می تواند همچنان بزرگترین عامل اخلاقی زیستن، عدالت، صلح و کمک به همنوع باشد. این نقش کمی نیست.

سخنرانی

امکان سنجی فقه سیاسی دموکراتیک

فیرحی از باورمندان «اسلام رحمانی» و تاریخمندی فقه؛ در حقوق اساسی و سیاست هیچ امر تعبدی یا حکم مولوی نیست تا برای تعیین آن سراغ فقه برویم. غفلت پرسش برانگیز از رای متاخر آخوند خراسانی (انکار مطلق ولایت فقیه)؛ مغالطه سهمگین: تطبیق حق (مقابل حکم) بر حق در امر سیاسی (مقابل تکلیف)؛ استعاره اصلی آقای خمینی در بحث ولایت فقیه استعاره محجوریت نه قضا؛ روایت فیرحی از آقای خمینی: فتوشاپی، غیرانتقادی و دموکراتیک؛ پروژه مرحوم فیرحی در مهمترین تالیفش «فقه و سیاست در ایران معاصر»: ارتجاعی و مبتلا به تناقض بنیادی.

سخنرانی

درگذشت شجریان و عمیق تر شدن شکاف دولت-ملت

نزدیک شصت میلیون ایرانی در فضای مجازی با هنرمند محبوب خود قدرشناسانه وداع کردند. جمهوری اسلامی از سال ۱۳۸۸ در صدا و سیمای حکومتیش در حق محبوب‌ترین هنرمند ایرانی جفا کرد، و از سوی سرپرست و نماینده هتاک رهبری در موسسه کیهان وقیح‌ترین افتراها (وطن‌فروشی و ….) را نصیب او کرد. خامنه ای درگذشت او را تسلیت نگفت، در حالی که برای درگذشت هر آخوند پیزوری پیام تسلیت ملوکانه صادر می کند. سکوت رهبری در قبال این ضایعه ملی نشان از عمیق تر شدن شکاف دولت و ملت دارد.

سخنرانی

مجازات اعدام در اسلام معاصر

در چند سال اخیر در ایران، قصاص (بیش از ۷۵٪)، اجرای حدود و تعزیرات (کمتر از ۱۰٪)، و مواد مخدر (حدود ۱۲٪) اعدامها را در برمی‌گیرد. بهترین راه کاهش و حذف مجازات اعدام گذار دموکراتیک از یک سو و اصلاح دینی از سوی دیگر است. اسلام دین زندگی است، نه اعدام و مرگ. علوم جرم شناسی و حقوق کیفری مراجع تشخیص جرم و تعیین مجازات هستند نه فقه و شریعت. با اجرای هر حکم اعدام بنام اسلام، تشیع و شریعت ضربه جبران ناپذیری بر وجدان اخلاقی جامعه وارد می‌شود.

سخنرانی

اسلام، قدرت سیاسی و حقوق انسان

درپاسخ به چهار پرسش زیربنایی، دو رویکرد در میان مسلمانان معاصر در ایران قابل مشاهده است: رویکرد محافظه کارانه به اسلام که برای دریافت موازین قدرت سیاسی و حقوق انسان می پندارد باید به متون اسلامی مراجعه کرد. (فقه سنتی، اسلام حکومتی و اسلام سیاسی غیرحوزوی) رویکرد اسلام نواندیش از متون دینی بیش از ارائه برخی رئوس اخلاق سیاسی و عدم ناسازگاری با حقوق بشر انتظاری ندارد. فرزند نسلی هستم که آمده بود با دین و مذهب کاملش دنیا را عوض کند و نظمی نو در اندازد. امروز متواضعانه به این نقطه رسیده ام که در عین احترام کامل به تعالیم اسلامی دراکثر قریب به اتفاق حوزه های اجتماعی و سیاسی می گویم «ره چنان رو که رهروان رفتند». اخذ کارشناسانه آخرین دستاوردهای علمی بشر به انتخاب عقل جمعی به شرطی که با استانداردهای شریعت که ارزشهای اخلاقی هستند تعارضی نداشته باشد، طریقی متواضعانه و محتاطانه و متناسب با ظرفیتها و منزلت و جایگاه علمی ما در جهان است.

سخنرانی

حکومت اسلامی در تعالیم پیامبر و ائمه

چکیده: حداقل سه رویکرد درباره حکومت اسلامی مطرح است: «اسلام سیاسی» آقای خمینی: حکومت اسلامی از اجزای ضروری اسلام است و کوشش برای اقامه و حفظ آن شرعا بر همگان واجب است. رویکرد «اسلام سنتی»: حکومت اسلامی منحصر به زمان پیامبر و ائمه است. رویکرد «اسلام نواندیش»: حکومت و نظام سیاسی امری عرفی و از ضروریات زندگی اجتماعی است. این امر در زمره انتظارات از دین محسوب نمی شود، و اگر پیامبر و ائمه در مقطعی به این امر اقدام کرده اند یا سخنی گفته اند، از زمره امور موقت و موسمی محسوب می شود. (علی عبدالرازق، حائری یزدی، و مهدی بازرگان در دیدگاه متأخرش) چرا حکومت اسلامی فاقد دلیل معتبر بلکه مضر است؟ أولا کارویژه حکومت برقراری نظم و امنیت، و ارائه خدمات عمومی است. این کارویژه ربطی به هیچ دین و آئینی ندارد. کارآمدی دولت به کارشناسی در أمور مادی جامعه است. می توان به احکام سیاسی اجتماعی اسلام باور داشت اما حکومت اسلامی را غیرمفید یا غیرممکن دانست. ثانیا تاسی به حکومت پیامبر در مدینه نمی تواند دلیلی برای ضرورت حکومت اسلامی در دیگر زمانها باشد، چرا که ایشان متصل به وحی بود. در زمان انقطاع وحی این خلاء عمیق چگونه قرار است جبران شود؟ تفکر سنتی در اینجا حجت قوی دارد که اگر اقامه حکومت اسلامی ممکن و مفید باشد چرا غیبت اتفاق افتاد و استمرار یافته است؟ تاسیس حکومت تلازمی با نبوت یا امامت ندارد. مدینة النبی متوقف بر شرایط زمانی مکانی خاصی بوده است. چیزی که بر ائمه واجب نبوده چرا در غیاب ایشان ضرورت دارد؟! ثالثا فراهم کردن مقدمات برای دنبال کردن غایات متعالی دین و ارزشهای اخلاقی هیچ ربطی به حکومت ندارد. حکومت نه تاجر خوبی است، نه متولی خوبی برای اخلاق و معنویت و دیانت. با پلیس و دادگاه و قوه قهریه نمی توان ایمان و اخلاق را گسترش داد. رابعا اگر شریعت رعایت ارزشها و هنجارهای دائمی باشد، و قالب احکام متغیر و موسمی باشند، در این صورت اجرای احکام موقت و موسمی متعلق به شرایط زمانی مکانی گذشته در شرایط زمانی مکانی متفاوت نامش اجرای شریعت نیست. حکومت اسلامی نه امری مقدور است، نه مفید و نه مطلوب. برای سلامت دیانت و اخلاق و معنویت ضروری است که نهاد حکومت از نهاد دیانت مجزا باشد. در یک حکومت عرفی دنبال کردن اهداف دینی و ارزشهای اخلاقی و هنجارهای شرعی توسط مؤمنان علاقه مند در جامعه مدنی صورت می گیرد.

مقاله

عاشورا از سه منظر

چکیده: سنگینی بار مصیبت عاشورای سال ۶۱ باعث اشتباهاتی در تفکر رایج شیعه شده است. پرسش اول: آیا بین عید بخشایش یهودیان یوم کیپور و عاشورای مسلمانان ارتباطی برقرار است؟ آیا در زمان هجرت پیامبر (ص) به مدینه بین این دو روز ارتباطی بوده است؟ به باور یهودیان روز یوم کیپور (روز دهم ماه هفتم) خدا گناه بنی اسرائیل در پرستش گوساله سامری را مورد بخشش قرار داد و از این رو این روز روز آمرزش نام گرفت. روزه گرفتن در یوم ‌کیپور واجب است، که از غروب روز نهم شروع و در پایان شب روز یوم کیپور پایان می‌یابد و حدود ۲۵ ساعت به طول می انجامد. پیامبر و مسلمانان سال اول هجرت در مدینه را که یوم کیپور با عاشورا مقارن بود روزه گرفتند. با نزول آیات روز در رمضان سال دوم، روزه واجب مسلمانان به ماه رمضان منتقل شد و از روزه عاشورا رفع وجوب شد، اما جواز آن باقی ماند. روزه یوم کیپور و عاشورای سال اول هجرت که در یک روز بوده هیچ ارتباطی با فاجعه کربلای سال ۶۱ نداشته است.
پرسش دوم: استحباب مؤکد روزه عاشورا فتوای اجماعی مذاهب اربعه اهل سنت است. آیا فضیلت روزه این روز از بدعتهای بنی امیه به عنوان عید و شادمانی به مناسبت کشتار کربلاست؟ آیا روزه در روز عاشورا در فقه اهل بیت حرام یا مکروه است؟ در فقه شیعه سه فتوی درباره روزه روز عاشورا به چشم می خورد: استحباب، کراهت و حرمت. از جمله مهمترین قائلان به استحباب روزه عاشورا با قید حزن شیخ طوسی در مبسوط، محقق حلی در شرایع الإسلام و صاحب جواهر هستند. اقوی استحباب روزه در روز عاشورا از حیث روزه است به دلیل نصوص معتبر فاقد معارض.البته تردیدی در حرمت روزه عاشورا به عنوان تبرک و فرح نیست، آن‌چنان که فرومایگان بنی امیه مرتکب شده اند. فضیلت روزه عاشورا با روزه ماه رمضان منسوخ نشده است. این فضیلت نه تنها از پیامبر (ص) در منابع سنی و شیعه روایت شده بلکه در منابع شیعه مستند به روایات معتبر از ائمه اهل بیت از جمله امام باقر و صادق (ع) (بعد از فاجعه کربلا) است. کلیه روایاتی که در منع از روزه عاشورا و ارتباط آن با واقعه مولمه سال ۶۱ در کربلا در منابع شیعی نقل شده اند فاقد اعتبار سندی هستند و قابل استناد به ائمه اهل بیت (ع) نیستند. اینکه بنی امیه امام حسین (ع) در روز عاشورا به شهادت رساندند (اگر انتخاب این روز با برنامه بوده باشد) به دلیل سوء استفاده از فضیلت روز عاشورا بوده است، آن‌چنان‌که خوارج هم امیرالمؤمنین (ع) را در شب قدر در ماه رمضان به شهادت رساندند، برای سوء استفاده از فضیلت ایام قدر و رمضان. اما تلخی شهادت مولای متقیان (ع) باعث نشده فضیلت شبهای قدر نفی شود. بر همین منوال فضیلت روز عاشورا و استحباب روزه آن امری مستقل از فاجعه مولمه قتل فجیع سیدالشهدا و هفتاد و دو تن یار باوفای ایشان در کربلاست، و حساب این دو باید از هم جدا نگاه داشته شود.
پرسش سوم: در برخی متون دوره اسلامی فضایل دینی متعددی به این روز نسبت داده شده است. آیا این داستانها صحت دارد و صرفا در متون اهل سنت نقل شده، یا در روایات شیعی هم به چشم می خورد؟ این فضائل در منابع شیعی هم نقل شده است، از جمله روایت دعائم از امام صادق و روایت امام باقر در تهذیب شیخ طوسی و اقبال سید بن طاوس مبنی بر اینکه در این روز توبه آدم و حوا پذیرفته شد، کشتی نوح به ساحل رسید، دریا برای موسی و بنی اسرائیل شکافته شد و فرعون و سپاهیانش غرق شدند، ابراهیم و عیسی متولد شدند، یونس با قبول توبه اش از شکم ماهی به در آمد، و امام زمان قیام خواهد کرد. در روایت شیخ صدوق در کتب علل الشرایع و امالی از میثم تمار نقل شده که احادیث فضیلت عاشورا جعلی هستند. درباره هیچیک از فضائل روز عاشورا و نیز انکار آنها در ارتباط با عاشورای سال ۶۱ از هر دو سو روایت معتبری در دست نیست. یعنی این فضایل مطلقا در منابع شیعی اعتباری ندارد.
بسیاری از روایات در فضیلت عزاداری عاشورا ساخته و پرداخته محبان غالی اهل بیت (ع) و صرفا انعکاس ذهنیت آنهاست و قابل انتساب به پیامبران سلف (ع)، پیامبر اسلام (ص) و ائمه هدی (ع) نیست. حساب سیدالشهدا (ع) را از ادبیات فربه غالیانه و ساختگی که متاسفانه بخش عظیمی از ادبیات عاشورایی ما را تشکیل می دهد باید عالمانه جدا کرد. ادبیات عاشورایی شیعه نیاز به یک جراحی بسیار سنگین دارد.

سخنرانی

آخرین روزهای پیامبر (ص) – ۲

چکیده:دو هفته آخر زندگی پیامبر معرکه اختلافات مذهبی است. هفت مسئله مهم در این مقطع زمانی با استناد به منابع اقدم معتبر اهل سنت به روش انتقادی بررسی شده است. پیامبر در آخرین روزهای حیاتش ابراز نگرانی شدید نسبت به آینده امت کرده است. رسول خدا در آخرین روزهای حیاتش آهسته به دخترش چیزی گفت که اشک بر چشمان فاطمه جاری شد و سپس کلامی با او زمزمه کرد که خنده بر لبان دخترش نقش بست. به نقل عایشه فاطمه می گوید پدرم خبر رحلت زودهنگام خود را داد گریستم. سپس چون خبر داد که نخستین کسی از اهل بیتش که به او ملحق می شود من هستم خندیدم. پیامبر چهار روز قبل از وفات زمانی که در بستر بیماری افتاده بود از اطرافیانش می‌خواهد قلم و دوات بیاورند تا وصیتی بنویسد که باعمل آن مردم هرگز گمراه نشوند. برخی صحابه در اینکه پیامبر هشیار است یا در اثر بیماری هذیان می‌گوید تردید کردند. صحابه موافق و مخالف در اطراف پیامبر به مشاجره پرداختند. پیامبر خواست نزاع را ترک کنند و از اتاق بیرون بروند. با اقدام آن صحابه و همراهانش عملا إراده پیامبر برای وصیتِ مکتوب عملی نشد. اقدام پیامبر حالت نمادین داشت. به یکی از صحابه در یکی از جنگها به خطا از جانب پیامبر ضربه‌ای وارد شده و سپس صحابه مزبور تقاضای قصاص کردهو وقتی پیامبر پیراهنش را برای قصاص بالا زده صحابه شکم پیامبر را بوسیده و پیامبر او را دعا کرده است. پیامبر در آخرین روزهای حیات در مسجد درباره ادای حقوق مردم خطبه خواند و حلالیت طلبید. اما اینکه قضیه قصاص و بوسیدن شکم پیامبر در زمان بیماری احتضار پیامبر صورت گرفته باشد سندش ضعیف یا جعلی است. اگر پیامبر سر بر سینه همسرش عایشه از دنیا رفته کلام آخر ایشان الی الرفیق الاعلی بوده است. اما جان دادن رسول خدا در آغوش علی در نزد اهل سنت قول مستندی است. سید رضی در نهج البلاغه سه خطبه در مورد کفن و دفن پیامبر (ص) نقل کرده است. در پنج خطبه نهج البلاغه قول به جانشینی بلافصل دینی و سیاسی پیامبر و غصب حق امام علی آمده است از جمله در خطبه شقشقیه و قاصعه. دو خلیفه نخست جانشین تعیین کردند. خلیفه سوم قبل از تعیین جانشین کشته شد و علی بن ابی طالب جانشینی تعیین نکرد. حسن بن علی هماند پدرش منتخب مردم بود.

سخنرانی

آخرین روزهای پیامبر (ص) – ۱

چکیده: یکی از مهمترین خطب پیامبر (ص) که حاوی اهم تعالیم اخلاقی و وصایای دینی ایشان است خطبه مِنَی در حجة الوداع است. موضوع خطیه مسجد خیف اخلاص در عمل، نصیحت به ائمه مسلمین و همراهی با جماعت مسلمانان است. سه چهارم خطبه مِنی توصیه‌های اخلاقی است: احترام جان و مال مردم؛ نهی از کم فروشی، وجوب امانت‌داری، تساوی حقوقی و فضیلت تقوی؛ عمل، نه نسب! پرهیز از انتقامهای جاهلیت؛ لغو ربای جاهلیت؛ در ماههای حرام دستکاری نکنید! رعایت حقوق زنان؛ حقوق بردگان؛ حقوق دینی؛ هیچ گناهی را کوچک نشمارید! مجازات فرد بیگناه دشمنی با خداوند است. یک چهارم باقیمانده مربوط به موازین باور اسلامی است: مسئولیت مردم، دو میزان راهنما پس از پیامبر (کتاب خدا و عترت او) و بالاخره جهاد ابتدائی که انتساب آن به پیامبر مردود است. ولایت علی بن ابی طالب در خطبه غدیر خم از احادیث متواتر به إقرار بزرگان اهل سنت است.
یکی از واپسین آرزوهای پیامبر فرستادن سپاه اسامه برای جنگ با روم بوده است. پیامبر بزرگان مهاجرین و انصار را به حضور فعالانه در این سپاه امر کرده بود. با توجه به بیماری پیامبر و احتمال رحلت ایشان بزرگان صحابه تمایلی به تنها گذاشتن پیامبر در چنین حالتی نداشتند و ترجیح می دادند در ان زمان حساس در مدینه باشند. اصرار مکرر و موکد پیامبر به اعزام سپاه همراه با سران مهاجرین و انصار قابل توجه است. پیامبر وقتی تثاقل صحابه خود را در اجرای فرمانش دید در حال بیماری بر تاکیدات خود بر تسریع در اعزام سپاه اسامه افزود. اما علیرغم اعلام خطر پیامبر این تثاقلها و تخلفها آنقدر ادامه یافت که پیامبر از دنیا رفت. عدم اطاعت از آخرین فرمان‌های پیامبر از جمله موارد اختلاف شیعه و سنی در قضیه جانشینی پیامبر است.
پیامبر در چه تاریخی رحلت کرد؟ در دوشنبه أواخر صفر یا اوایل ربیع الاول سال یازدهم هجری. به به روایت یعقوبی ۲ ربیع الاول؛ واقدی، کلینی، ابن رستم طبری، و مسعودی: ۱۲ ربیع الاول؛ شیخ مفید و شیخ طوسی: ۲۸ صفر، در حالی که هیچ مستند روایی ولو ضعیف بر قول اخیر در دست نیست! به نظر می رسد دوشنبه دوم ربیع الاول سال یازدهم به عنوان روز رحلت پیامبر خالی از قوت نیست. راستی چرا نباید بر روز واحدی به عنوان زمان رحلت پیامبر (ص) در جهان اسلام توافق کرد؟ زمانی که بنی هاشم مشغول غسل و کفن و دفن رسول الله (ص) بودند، سران مهاجرین و انصار مشغول مشاجره در امر خلافت بودند.

سخنرانی

نواندیشی دینی در ایران معاصر: مطالعه موردی مجتهد شبستری

چکیده: در ایران پس از انقلاب «اصلاح معرفت دینی» یا «فرایند فهم متن دینی» مشغله اصلی نواندیشی دینی بوده است. حدود یک دهه است که در گرایشی رادیکال «بازسازی متن دین» دغدغه برخی نواندیشان شده است. یکی از پیش کسوتان نواندیشی دینی در هر دو مرحله محمد مجتهد شبستری است. وی در مرحله نخست با «ت‍ف‍س‍ی‍ر هرمنوتیکی وح‍ی»،‌  ق‍رائ‍ت‌ رس‍م‍ی‌ از دی‍ن‌ را مورد نقد قرار داد، و با نظریه «قرائت نبوی از جهان» وارد وادی «اصلاح دین» شد. تحلیل انتقادی آراء مجتهد شبستری به شکل موردی، در حقیقت تحلیل انتقادی نواندیشی دینی معاصر است.

سخنرانی

سهم قیام حسینی در تکوین هویت شیعی

چکیده:هویت شیعی یعنی آنگونه که در طول تاریخ شیعه به آن شناخته شده است. عاشورا نماد اصلی هویت شیعی است. در این مسئله شهادت مظلومانه امام حسین بیشترین تاثیر را داشته است. لوازم این هویت اصلی عبارتند از: ۱) ظلم ستیزی و شهادت طلبی؛ ۲) سنی ستیزی؛ ۳) قدیس‌سازی و غلّو؛ ۴) جزئیات تاریخی بر فراز ارزشهای دینی؛ ۵) تقدم عزاداری بر شادی؛ ۶) رواج فرهنگ عمومی خرافی مداحان و روضه‌خوانان؛ ۷) تطبیق واقعه بر سیاست روز. اطلاعات توده مردم از جزئیات عاشورا از هر امر دینی دیگری بیشتر است! آیا این همه تکرار وقایع تاریخی و نپرداختن به مباحث اصلی دینی صحیح است؟ دیگر ائمه اهل بیت چقدر بر اساس موازین قیام حسینی قابل ارزیابی هستند؟ اسلام و تشیع فقط امام حسین نیست! دیگر ائمه همانقدر نماد تشیع هستند که امام حسین! در حق واقعه عاشورا غلو نکنیم، و آن را ملاک منحصر حق و باطل نگردانیم. اگر کسی هر روز را عاشورا و هر جا را کربلا نکرد، قابل ملامت نیست! اجزای مذهب باید متناسب رشد کنند. در تشیع، عزاداری محرم رشد سرطانی داشته در حالی که دیگر مؤلفه های مذهب رشد چشمگیری نداشته‌اند.
در متون روایی ما دو دسته روایت هویتی به چشم می خورد. دسته اول: اگر بر حسين گريه كني و آب ديدگان تو بر روي تو جاري شود حق تعالي جميع گناهان صغيره و كبيره ترا مي آمرزد خواه اندك باشد و خواه بسيار. دسته دوم: با این‌که [تنها با زبان] با ما باشید از آتش رهایی نخواهید یافت، و بر خدا حجتی نخواهید داشت. هر که عملا از خدا اطاعت کند او ولیّ ماست، و هر که معصیت خدا کند، دشمن ماست. جز با عمل صالح و پرهیزکاری به ولایت ما نمی رسید. مطابق دسته اول دستگاه امام حسین با دستگاه خدا و پیغمبر فرق دارد. مبنای آن دستگاه گریه بر مصیبت حسین و معصیت شویی عزاداری است. دسته دوم ملاک فلاح ایمان و عمل صالح است. در دستگاه نخست عزاداری موضوعیت دارد، در حالی که در دستگاه دوم عزادری طریقیت دارد، اگر باعث تحول روحی شد ثواب دارد والا فایده‌ای ندارد. دسته اول بقدری در کتب روایی شیعه گسترده است که جراحی آن مثل سرطان بدخیم می ماند. اگر بخواهند تشیع را با تراز این روایات که متعلق به زمانه‌و شرایط دیگری است منطبق کنند جز ترسیم سیمایی خرافی و قدیس‌مآبانه (همانند مسیحیت مورد بازخواست قرآن) چه می‌ماند؟ یا چه مانده است!؟