زهی جوفروشان گندم نمای

 

نگاهی به دقایق پایانی اجلاسیه ۱۴ خرداد ۶۸ مجلس خبرگان

فایل تصویری جلسه بعد از ظهر یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ مجلس خبرگان بشکل قطره‌چکانی خارج از کشور منتشر می‌شود. ساعاتی قبل سومین قسمت آن ۵ دقیقه و ۴۵ ثانیه آخر این جلسه سه ساعتی منتشر شد. قبل از آن ابتدا ۱۹ دقیقه ماقبل قسمت اخیر و سپس ۶ دقیقه و ۳۰ ثانیه ابتدای این جلسه در اختیار عموم قرار گرفت. بنابراین حدود دو ساعت و نیم دیگر این جلسه هنوز منتشر نشده است. (۱)

در قسمت سوم منتشرشده علی مشکینی رئیس تشریفاتی (۲) مجلس خبرگان می‌گوید که «الحمدلله اجلاسیه ختم به خیر شد، و دل حضرت بقیة‌الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را شاد کردیم.» (۳) این دقایق بعد از انتخاب علی خامنه‌ای به عنوان رهبر موقت جمهوری اسلامی با اذعان به غیرقانونی بودن این انتخاب،  و اعتراف به عدم مرجعیت، عدم فقاهت، و عدم اجتهاد مطلق وی است. در دقایق پایانی این جلسه دو نکته حائز اهمیت است، یکی برنامه‌ریزی برای کتمان موقت بودن رهبری، و دیگری توصیه به مشورت با فقها و مراجع در امور مربوط به حاکم شرع به رهبر منتخب. بحث را در این یادداشت در این دو نکته و یک خاتمه متمرکز می کنم.   

نکته اول. موقت بودن رهبری را از مردم مخفی کنیم

مجلس خبرگان در ۱۴ خرداد ۶۸ رهبر موقت انتخاب کرد نه رهبر دائم. قرار بود تا تدوین و تصویب بازنگری قانون اساسی و همه پرسی آن فرد منتخب رهبر باشد، و بعد از آن در اجلاسیه بعدی با توجه به قانون اساسی بازنگری شده رهبر دائم انتخاب شود. مجلس خبرگان در ۱۵ مرداد ۱۳۶۸ پشت درهای بسته تشکیل جلسه داد. جزئیات آن جلسه جز کلیاتی در خاطرات هاشمی رفسنجانی (۴) هنوز چیزی منتشر نشده است. از مفاد ۲۵ دقیقه آخر این جلسه که تا کنون منتشر شده برمی‌آید که اکثر اعضای مجلس خبرگان معتقدند که فرد فاقد شرایط شرعی و قانونی را که به عنوان رهبر موقت انتخاب کرده اند، به عنوان رهبر دائم به مردم معرفی کنند و موقت بودن رهبریش را از مردم کتمان نمایند. دلیل این کار ظاهرا نوعی مصلحت سنجی بوده است. این تنها نظر هاشمی رفسنجانی نبود. محمد علی موحدی کرمانی هم با وی موافق بود. از کسی هم مخالفتی ابراز نشد. اکثر اعضای خبرگان تصمیم می گیرند این حقیقت را از مردم پنهان کنند و پنهان هم می کنند، و احدی از آنها علنا جایی ابراز نمی‌کند.  

اینکه فردی که برای مدت موقت برای مسئولیتی انتخاب شده به عنوان مسئول دائم به مردم معرفی کنند،عنوان شرعی آن تدلیس است. تدلیس از اقسام غشّ و فریب در معامله است و به اتفاق فقها به لحاظ فعل تکلیفی از أفعال حرام است. (۵) از پیامبر (ص) روایت شده است که «لیس من المسلمین من غشهم» (۶) (از جمله مسلمان نیست کسی که آنها را بفریبد) یا «لیس منا من غش مسلما» (۷) (از ما [مسلمانان] نیست کسی که مسلمانی را بفریبد) و به لحاظ حکم وضعی به خیار تدلیس (اختیار فسخ معامله به دلیل تدلیس) منجر می شود که طرف معامله حق رد یا قبول دارد.

 در بحث ما خبرگان وکلای مردم بوده اند فردی را که به وکالت از مردم به عنوان رهبر موقت انتخاب کرده بودند به عنوان رهبر دائم جازده اند. خبرگان شرعا مُدلِّس محسوب می شوند. آنها شرعا مرتکب معصیت شده‌اند. خود فرد منتخب نیز که موقت بودن رهبری خود را از مردم مخفی کرده مرتکب معصیت شده است. از شرایط شرعی و قانونی رهبری عدالت و تقوی است. مطابق اصل ۱۰۹ قانون اساسی ۱۳۵۸ «صلاحیت‏ علمی‏ و تقوایی‏ لازم‏ برای‏ افتا و مرجعیت» است. آقای خامنه‌ای در خرداد ۱۳۶۸ نه صلاحیت علمی لازم برای افتاء و مرجعیت داشته به اذعان خودش، و تصریح خبرگان در همین جلسه نه مرجع بالفعل بوده، نه مرجع بالقوة القریبة به فعل، نه فقیه، نه مجتهد مطلق، وی مجتهد متجزی بوده است و همین هم برای عضویت در خبرگان کافی بوده است. با توجه به معصیت یادشده (تدلیس و غشّ و کتمان حق از صاحبان آن) نامبرده فاقد عدالت و تقوی نیز شده است. 

به کسی که چنین کاری می‌کند در عرف گندم‌نمای جوفروش می‌گویند. سعدی در بوستان این افراد را اینگونه توصیف کرده است: «زهی جوفروشانِ گندم‌نمای / جهانگردِ شَبکوکِ خرمنْ گدای» (۸) عنوان این یادداشت برگرفته از همین بیت بوستان است.

اگر استیفای مصلحت نظام مجوز زیرپاگذاشتن موازین اخلاقی و شرعی و قانونی در این جلسه بوده است، چرا در مواضع دیگر مجوز نقض قانون و اخلاق و شرع نباشد؟ آیا به چنین رهبر و چنان خبرگانی می‌توان اعتماد کرد؟! اول شرط اعتماد صداقت است.

نکته دوم. توصیه به مشورت با فقها و مراجع در اموری مربوط به حاکم شرع

نکته تازه دقایق پایانی توصیه احمد جنتی، ابراهیم امینی و علی مشکینی به رهبر منتخب است که تصمیماتش را با مشورت با مراجع تقلید، فقها و مجتهدان اتخاذ کند. ابراهیم امینی علاوه بر آن به وی توصیه می‌کند شورایی از فقها تشکیل دهد تا در زمان تصمیم به عنوان حاکم شرع با آنها مشورت کند. به تعبیر وی در این صورت آنچه آقای خامنه ای از آن وحشت داشت مرتفع می‌شود. وحشت آقای خامنه‌ای تصرف فرد فاقد صلاحیت شرعی در أمور مربوط به حاکم شرع است. تصرف فرد فاقد اجتهاد مطلق در اموری است که شرط آن اجتهاد مطلق است. این وحشت کاملا بجا بوده است. این همان تقوایی است که با نشستن بر کرسی رهبری از دست رفت. هاشمی رفسنجانی هیات مشورت رهبری را به مجمع تشخیص مصلحت نظام تعبیر می‌کند که در آن زمان نه در قانون اساسی  بود و نه در حکم بهمن ۱۳۶۶ آقای خمینی چنین وظیفه‌ای داشت. (۹) البته در قانون اساسی بازنگری شده در بند یک اصل یکصد و دهم آمده است: «تعیین‏ سیاستها کلی‏ نظام‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ پس‏ از مشورت‏ با مجمع تشخیص‏ مصلحت‏ نظام‏».

اما انعکاس پیشنهاد جنتی و امینی در پیام تبریک دو نفر از مراجع تقلید به آقای خامنه‌ای دیدنی است. تبریکاتی که با پیگیری مستمر همین مجلس خبرگان حاصل شده و هرگز ابتدا به ساکن نبوده است. (۱۰)  در نامه‌ای که به عنوان آاقا محمد علی اراکی منتشر شده آمده است: «بدیهی است در متشابهات امور شرعیه و مسائل مهمه‌ی مملکتی مشورت با مراجع عظام و علمای اعلام ره‌گشای همه خواهد بود». (۱۱) آقای منتظری در تبریک خود به رهبر جدید متذکر شد: «ان‌شاءالله در مسائل مهمّه و سرنوشت‌ساز مشورت با حضرات آیات عظام و علماء اعلام و شخصیت‌های متعهد و آگاه مورد توجه خواهد بود.» (۱۲) آقای گلپایگانی نیز که حاضر نشده بود ابتدا به ساکن به رهبر جدید تبریک بگوید در پاسخ به نامه تشکر آقای خامنه‌ای بابت أقامه نماز بر پیکر آقای خمینی قریب به مضمون عبارت قبل نوشت: «قطعا جلب رضایت حضرت بقیة‌الله (ارواح العالمین له الفداء) و رعایت کامل موازین شرعیه ملاک اقدامات و تصمیمات آن جناب می‌باشد.» (۱۳)

معنای فقهی چنین تذکری عدم ولایت شرعی فرد فاقد شرائط علمی رهبری حداقل در حوزه‌ی امور مهمه است. آقای اراکی که اصولا به ولایت فقیه اعتقادی نداشت و نهایتا به جواز تصرف فقیه در امور حسبیه باور داشت. آخرین نظر آقای منتظری درباره شرائط علمی آقای خامنه‌ای که شرح اشارات را نزد وی تلمذ کرده چنین است:«حتى پس از بازنگرى و حذف شرط مرجعيت نيز – صرف نظر از اشكالات شرعى و قانونى در تغيير اين اصل و نيز اساساً در مشروعيت نحوه‌ی بازنگرى قانون ‏اساسى در آن زمان – در اصل ۱۰۹ درباره‌ی شرايط و صفات رهبر، بند يكم تصريح شده است: «صلاحيت علمى لازم براى ‏افتاء در ابواب مختلف فقه». اهل فضل و معرفت به‏‌خوبى بر اين امر واقف‌‏اند كه آقاى خامنه‏‌اى – علي‌رغم مراتب فضل واستعداد – فاقد شرط مذكور در اين اصل می‌باشند. و اكتفا به نقل قول‏هاى بى‏‌اساس و اخذ امضا از چند تن از علماى‏ منسوب به قدرت يا متأثر از آن در سال‏هاى بعد، رفع شرعى و قانونىِ اشكال را نمى‏‌كند؛ چرا كه گرفتن تأييديه براى كسى‏ مثل ايشان كه داراى منصب و قدرت برتر سياسى در كشور است، كار صعب و دشوارى نيست، مخصوصاً اگر از اهرم‏هاى فشار و وعده و وعيدها و يا توجيهاتى مثل تمسّك به عناوين ثانويه استفاده شود.» (۱۴)

با توجه به فایل صوتی اخیر شأن نزول دو عبارت در اتنهای پیام تبریک مرحومان اراکی و منتظری مشخص شد.

اما توصیه دوم ابراهیم امینی هم عملی شده است. «برای رفع این نقیصه [فقدان دانش فقهی] قرار می‌شود جلسات فشردۀ بازآموزی فقهی هم‌سنخ با کلاس‌های «آموزش در ضمن خدمت» ادارات دولتی برای ایشان [آقای خامنه‌ای] تشکیل شود تا به سرعت آموزش لازم را فرا گرفته فترت چهارده ساله‌اش جبران شود. برای آبروداری اسم جلسات هم «مباحثۀ فقهی مسائل مستحدثۀ نظام» یا «شورای بحث فقهی مسائل جدید نظام» گذاشته شد. «از مهر ماه ۱۳۶۸ تاکنون شورای افتای رهبری، غالباً هفته‌ای یک‌بار با حضور رهبر انقلاب تشکیل می‌شود… و مباحث فقهی و مسائل مستحدثه به‌صورت استدلالی موردِ بحث قرار می‌گیرد.» اعضای شورا آقایان: ۱. محمد امامی کاشانی، ۲. احمد جنتی، ۳. ابوالقاسم خزعلی، ۴. سیدجعفر کریمی، ۵. محمد مؤمن قمی، ۶. محمد محمدی گیلانی، ۷. محمدرضا مهدوی کنی، ۸. سیدمحمود هاشمی شاهرودی، ۹. محمد یزدی. (۱۵)

آیا خامنه ای به توصیه مشورت با مراجع و فقها  عمل کرد؟ قطعا خیر. او حتی مشورت با کسی که بیشترین نقش در رهبری وی داشت یعنی هاشمی رفسنجانی را هم از حوالی سال ۱۳۸۴ به تدریج کم کرد تا اینکه از حوالی سال ۱۳۸۸ روابطشان به نهایت سردی گرایید و بالاخره سر هاشمی رفسنجانی در دی ۱۳۹۵ زیر آب رفت!  مرگ او همانند مرگ احمد خمینی کاملا مشکوک است. تا عاقبت خود او چه باشد.  

خاتمه

آنچه مجلس خبرگان در انتخاب فرد فاقد شرایط شرعی و قانونی به عنوان رهبر موقت و معرفی او به عنوان رهبر دائم واجد شرایط شرعی انجام داد و آقای خامنه‌ای هم پذیرفت، چیزی جز بی تقوایی و مصلحت اندیشی و دین به دنیا فروختن آنان نبود. این شعر بوستان سعدی بهترین توصیف وضعیت اکثریت نمایندگان مجلس خبرگان در سال ۱۳۶۸ است: 

که زنهار از این کژدمانِ خموش
پلنگانِ دَرَّندِهٔ صوُف‌ْپوش
که چون گربه زانو به‌دل برنِهند
وگر صیدی اُفتد چو سگ درجَهند
سوی مسجد آورده دکّانِ شَید
که در خانه کمتر توان یافت صید
ره کاروان شیر مردان زنَند
ولی جامه‌ی مردمْ اینان کَنَند
سپید و سیه پاره بر‌دوخته
بِضاعت نهاده زر اندوخته
زهی جوفروشانِ گندم‌نمای
جهانگردِ شَبکوکِ خرمنْ گدای
مبین در عبادت که پیرند و سست
که در رقص و حالت جوانند و چُست
چرا کرد باید نماز از نشست
چو در رقص بر‌می‌توانند جَست؟
عصای کلیمند بسیار‌ْخوار
به‌ظاهر چنین زردْ روی و نَزار
نه پرهیزگار و نه دانشورند
همین بس که دنیا به‌دین می‌خَرند
عبائی بَلیلانه در تن کُنَند
به دخلِ حَبَش جامه‌ی زن کُنَند
ز سنّت نبینی در ایشان اثر
مگر خوابِ پیشین و نانِ سحر
شکمْ تا سر آگنده از لقمهْ تَنگ
چو زنبیلِ دریوزه هفتادْ رنگ (۱۶)

 

یادداشت‌ها:

۱. در مورد دو قسمت قبلی این یادداشتها منتشر کرده‌ام: سندی بر تدلیس مقام رهبری و مجلس خبرگان (۱۹ دی ۱۳۹۶) و سند افتضاح روحانیون حکومتی (۲۵ دی ۱۳۹۶).

۲. اکبر هاشمی رفسنجانی نایب رئیس اول مجلس خبرگان در حقیقت مدیر اصلی این مجلس بوده است.

۳. اینکه تدلیس و غشّ خیر تعبیر می‌شود و رضایت ائمه با این أمور خلاف شرع حاصل می‌شود معنایی جز سقوط موازین شرعی و اخلاقی نزد اکثر اعضای خبرگان ندارد.

۴. «تعداد ۶۴ نفر حضور پیدا کردند. انتخابات هیات رئیسه انجام شد. همان اعضای سابق ابقا شدیم. من با ۶۲ رأی نایب رئیس اول، آقای مشکینی با ۶۰ رأی رئیس، آقای امینی با ۵۴ رأی نایب رئیس دوم، و آقایان [سیدحسن] طاهری [خرم‌آبادی] و [محمد] مومن [قمی] منشی [شدند]. دستور کار بررسی مسئله رهبری با توجه به اصلاح قانون اساسی بود که تغییرات قانون اساسی توضیح داده شد. بعضی‌ها معتقد بودند که نیازی به رأی‌گیری مجدد نیست و رهبری آیت‌الله خامنه‌ای ادامه دارد؛ اما چون در رای گیری گذشته تصریح کرده بودیم که رهبری موقت است و پس از اصلاح قانون، خبرگان مجددا رأی می‌دهد، رأی‌گیری کردیم. شصت رأی موافق بود و چهار نفر هم رأی ندادند. تعداد آراء موافق شبیه رأی گیری گذشته است ولی گفتند رأی ندادن آنها به خاطر این است که نیازی به رأی‌گیری نمی‌بینند. خبرگان ناهار مهمان مجلس بودند.» (بازسازی و سازندگی، کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۸ هاشمی رفسنجانی، تهران، ۱۳۹۱، ص ۲۶۰) این نخستین اشاره به موقت بودن رهبری آقای خامنه ای است که «بیست و سه سال بعد از واقعه» منتشر شده است!

 ۵. تدلیس ماشطه از جمله مباحث مکاسب محرمه است. تدلیس ماشطه یعی آرایش‌گر زنی را به نحوی آرایش کند که زیبایي‌های که در وی نیست در او حاصل شود و به این دلیل کسی او را به همسری انتخاب کند و بعد دریابد که قیافه ساخته شده قیافه واقعی زن نبوده است! بنگرید به شیخ انصاری، المکاسب المحرمة، إعداد لجنة تحقيق تراث الشيخ الأعظم، قم، مجمع الفكر الإسلامي، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۶۵-۱۷۲). علاوه بر آن غش در معامله نیز حرام است. آقای خمینی در تحریرالوسیله بر حرمت غش در معامله تصریح کرده است. (مسئله ۱۷ مکاسب محرمه، تحریر الوسیلة، ج۱ ص۴۹۹)

۶.  کلینی، الکافی، کتاب المعیشة، باب الغش، ح۲، ج۵ ص۱۶۰.

۷.  صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲ ص۲۹ ح۲۶.

۸.  بوستان سعدی: سعدی‌نامه، باب چهارم در تواضع، حکایت در معنی سفاهت نااهلان، (تصحیح و توضیح غلام‌حسین یوسفی، انتشارات خوارزمی، تهران، ۱۳۶۳، چاپ چهارم: ۱۳۶۹) ص ۱۲۶.

۹. در حکم مذکور وظیفه مجمع تشخیص مصلحت نظام حل اختلافات بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان تعیین شده است.

۱۰. برای رؤیت مستندات این ادعا بنگرید به مقاله بلند: شروع رهبری دینی با تدلیس (۱۷ اسفند ۱۳۹۳) بخش دوم: مراجع تقاید و بحران مشروعیت دینی نظام.

۱۱. روزنامه ابرار مورخ ۲۲ خرداد ۱۳۶۸. این تبریک نمی تواند به خامه مرحوم آقای اراکی بوده باشد، بنام ایشان صادر شده است. ادله آن را در مقاله زبر آورده‌ام: آقای اراکی،ولایت فقیه، مرجعیت و نظام (۱۹ بهمن ۱۳۹۵)  

۱۲. خاطرات آیت‌الله العظمی منتظری، ج۱ ص۷۰۶.

۱۳. روزنامه ابرار مورخ ۲۳ خرداد ۱۳۶۸.

۱۴. انتقاد از خود: عبرت و وصیت، گفتگویی بی‌پرده با پدر، استاد و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری، سعید منتظری، تاریخ نگارش اسفند ۱۳۸۷، تاریخ انتشار ۱۳۸۹، ص ۱۲۷-۱۲۶.

۱۵. بنگرید به کتاب ابتذال مرجعیت شیعه، فصل پنجم: بازآموزی فقهی بعد از دو دهه فترت، ص۸۴ (اردیبهشت ۱۳۹۲، ویرایش چهارم: اردیبهشت ۱۳۹۴)

۱۶.  بوستان سعدی، پیشین، باب چهارم در تواضع، حکایت در معنی سفاهت نااهلان، ص ۱۲۶. زنهار: پناه، امان، مهلت. کژدم: عقرب. دَرَندِه یا دَرَّندِه: پاره کننده، که حیوان و انسان بدراند. صوف‌پوش: پشمینه‌پوش، صوفی. شید: به فتح یا کسر شین، زرق، ریا، فریب، مکر، سالوسی، شارلاتانی. «پاره‌های سپید و سیاه را به هم دوخته و خرقه کرده‌اند (اشاره است به مرقّع یعنی جامه‌های به‌هم دوخته و وصله‌دار صوفیان) و مال و مکنت گردآورده و پول ذخیره‌کرده‌اند.» شبکوک: نوعی از گدایی باشد و آن‌چنان است که شبها بر بالای مناری یا پشته‌ای یا درختی که در میان محله واقع باشد برآیند وبه آواز بلند یک یک از مردم محله را نام ببرند و دعاکنند تا به ایشان صدقه بدهند. (برهان قاطع) خرمن گدا: گدای خرمن، آن‌که بر سر خرمنها به‌گدائی رود. «مصراع دوم یعنی دوره‌گرد و شبکوک و گدای خرمنند». حالت: ذوق، وجد، شور، خوشی و سرمستی. «رقص و حالت: اشاره به سماع صوفیان.» چُست: چابک، جَلد، چالاک، تیز، تند و فرز، زیر و زرنگ. نشست: نشستن، جلوس. چرا کرد باید…: «چرا به عذر ضعف پیری نماز را به‌حال نشسته می‌خوانند؟» جَست: جَستن، جهیدن. عصای کلیمند ..: «اشاره است به عصای موسی (ع) که بساط سحر و جادوی ساحران فرعون را بلعید؛ رک: سوره‌ی طه (۲۰) آیه‌ی ۶۹.» بسیارخوار: پُرخور. زرد روی: صورت زرد از فرط ضعف. نزار: ضعیف، لاغر، نحیف. دانشور: دانشمند، دانا، عالم. دنیا به دین می‌خرند: «ناظر است به آیه‌ی شریفه: اولئک الذین اشتروا الحیوة الدنیا بالآخرة (سوره‌ی بقرة آیه‌ی ۸۶: اینان همان کسانند که زندگی دنیا را در برابر آخرت خریدند)». بلیلانه: «بلیل صورت مُمال بلال است، بَلیلانه یعنی بلالانه، مانند بلال، و اشاره است به بلال بن رُباح حبشی نخستین مؤذن در اسلام. کلمه‌ی حبش در مصراع دوم نیز به تناسب نام او آمده است… معنی بیت: مانند بلال عبائی ساده می پوشند و فقیر می‌نمایند، ولی در حقیقت چون او نیستند، و چنان زندگانی پرتجملی دارند که برای زنشان جامه‌ای به بهای خراج و درآمد مملکت حبشه فراهم می‌آورند (در ایراد به صوفیان).» خواب پیشین: «پیشین یعنی نیم‌روز، ظهر. در مقابل پسین به معنی عصر. خواب پیشین خواب نیم‌روز یا خواب قیلوله (پیش از ظهر و گاه بعد از ظهر) است.» نانِ سحر: غذا خوردن هنگام سحر ماه رمضان، سحری خوردن. در مفهوم بیت طعنی است به صوفیان، یعنی از سنت فقط به خواب نیم‌روز و سحری خوردن اکتفا می‌کنند و این هردو برای آنان مایه‌ی لذت نفس است.» دریوزه: گدائی. «مصراع دوم: یعنی شکمشان مانند سبد گدائی از هفتاد رنگ غذا تا گلو انباشته است.» توضیحات داخل گیومه از مرحوم یوسفی و غیر آن از لغت نامه‌ی دهخداست. 

 

۲۸ دی ۱۳۹۶