سروش

نواندیشی دینی

طیف‌‌های جدید اسلامی در ایران معاصر

مَقسم طیف‌های پنج‌گانه این مقاله «مسلمانان» متفکر معاصر ایرانی است. «مسلمانان» تجدیدنظرطلب بر خلاف مسلمانان نواندیش از اجتهاد ساختاری در مبانی و اصول وارد تجدید نظر در بنیادهای اسلام (وحی، پیامبری، و قرآن) شده‌اند. وقتی «مسلمان» تجدیدنظر طلب کتاب و سنت را از «معیار بودن» ساقط می‌کند به چه دلیل ادعای او اسلام است؟! واکنشهای اخلاق‌ستیزانه یکی از «مسلمانان» تجدیدنظرطلب به این مقاله و «معرکه‌گیری ادواری افترای تکفیر» باعث تاسف فراوان است. این مقاله بازنشر می‌شود تا محرز گردد که نویسنده بیدی نیست که به این بادها بلرزد!

یادداشت

گاه‌شمار معرکه ادواری افترای تکفیر

نمی‌توان با برچسبِ ناچسبِ «تکفیرگری» اذهان را از «نقد ساختاری» منحرف کرد. عبدالکریم سروش حتی بر اساس موازین فقه سنتی قابل تکفیر نیست، و هرگز تکفیر هم نشده است. وی – که در تخریب منتقدانش شهره است – تا کنون چهار دور به‌ ‌کدیور افترای تکفیر خود را زده است. مطابق مستندات گاه‌شمار، کدیور به‌دعاوی وی در سه دور قبلی به‌طور مستدل و محترمانه پاسخ داده است. در دور چهارم – که منشأ آن نامشخص است – سروش «سقوط اخلاقی» خود را به‌نمایش گذاشته است. «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا»

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام -۱۰

حکومت اسلامی به معنای حکومت روحانیون یا ولایت فقیه قابل پذیرش نیست. پیامبران نیامده اند که امور دنیوی که عقل بشری به آنها می رسد به ما تعلیم دهند. تعلیم اصلی پیامبران ایمان به خدا و آخرت است. اقتصاد و سیاست از جمله اهداف بعثت نبوده است. دین برای دنیا (و دین برای دنیا و آخرت) به تخریب دین و دنیا منجر می شود. آقای طباطبایی با بازرگان متقدم در اصول تفکر اشتراک نظر دارد، اما با بازرگان متأخر در دین شناسی و اندیشه سیاسی تفاوت نظر اساسی دارد.

نواندیشی دینی

کوچیدن از روشنفکری به تجدیدنظرطلبی دینی

تمثیل طوطی مثنوی بهترین راه برای توضیح بطلان ادعای اقتدارگرا بودن پیامبر اسلام است. کوششهای سروش متاخر معطوف به «اصلاح خود دین» است (نه اصلاح معرفت دینی): قرآن کلام الله نیست و کلام بلکه رؤیاهای محمد است، قرآن و روایات محمد هیچ فرقی با هم ندارند و هر دو تألیف محمد هستند، محمد (و نه خدا) محور اسلام است، قرآن خوف نامه ای ناقص است و با عشق و طرب برگرفته از اشعار مولانا نقص آن برطرف می شود. پروژه تجدیدنظرطلبی دینی پروژه سکولاریزه کردن و حذف تدریجی دین است.

نواندیشی دینی

تکفیرشدگی یا نقدناپذیری؟

راستی‌آزمایی ادعاها و سوء تفاهمهای عبدالکریم سروش: سروش به‌جای پاسخ علمی به نقدهای ساختاری کدیور با حربه بهتان تکفیر، خشونت غلیظ گفتاری و افترا به میدان آمده‌است. سروش حتی بر اساس موازین فقه سنتی قابل تکفیر نیست، و هرگز تکفیر هم نشده‌است. کدیور هرگز سروش و هیچ‌کس دیگر را نه تنها تکفیر نکرده، بلکه برعکس، وی سروش را تا زمانی که خود را مسلمان می‌داند، محکوم به مسلمانی می‌داند. سروش تکفیر را با تلقی «عوامانه» به‌کار می‌برد، اما از آن نتیجه «فقهی» می‌گیرد. این مغالطه محض است.

یادداشت

گل آلود کردن فضای نقد علمی

در تاریخ ۱۰ تیر کلیپی ۵ دقیقه ای با عنوان «تجدیدنظرطلبان دینی» از سخنرانی ۱۱۲ دقیقه‌ای مورخ ۸ اسفند ۱۴۰۰ اینجانب با عنوان طیف‌های جدید اسلامی در ایران معاصر: تندروها، نوسنتی‌ها و تجدیدنظرطلبان دینی در فضای مجازی منتشر شده است. ساخت و پخش این کلیپ هیچ ارتباطی با اینجانب ندارد. شیطنتهایی از قبیل آنچه سرمقاله نویس روزنامه رسالت در پیش گرفته گل‌آلود کردن فضای نقد علمی از طریق افترا و حواشی سیاسی است. از نقد علمی استقبال می کنم. کسی سراغ تعریضهای تخریبی می رود که توان نقد علمی ندارد.

چالش اسلام و قدرت

چالش اسلام و قدرت ۱۵-۱۰ (چکیده)

لبّ بخش دوم «چالش اسلام و قدرت» نقد «ادعای پیامبر اقتدارگرا» در حدود یک بیست و پنجم متن اصلی تلخیص و در قالب جدیدی در ضمن پنج مبحث اصلی به این شرح تنظیم شده است: نقد سروش متأخر، مثنوی و دیوان شمس کتب مرجع قرآن! تفاوت عمیق اقتدار و اقتدارگرایی، کاستی‌های بنیادی ادعای پیامبر اقتدارگرا، و نگاهی کلی به شواهد ادعا. برای مطالعه متن تفصیلی «چالش اسلام و قدرت» این ترتیب توصیه می‌شود: ابتدا قسمتهای ۱۵-۱۴ (نقد روشنفکری دینی)، سپس قسمتهای ۱۳-۱۰ (نقد ادعا)، و بالاخره قسمتهای ۹-۱ (نقد شواهد).

اخبار

نقد سروش متأخر (روشنفکر دینی)

سخنرانی زنده با پرسش و پاسخ: یکشنبه ۱۷ مرداد. به چه دلیلی دل‌مشغولی سروش متاخر «اصلاح معرفت دینی» نیست، و «اصلاح اصل دین» است؟ تفاوتشان در چیست؟ وقتی چیزی به اسلام نسبت داده می‌شود، اصولا ضابطه‌ای برای درست بودن چنین نسبتی در دست هست؟ آیا در منظومه فکری سروش متأخر چیزی به نام خطا در فهم، اشتباه در تفسیر، و غلط در نسبت به اسلام پیش‌بینی شده است؟ «قلب اسلام» یعنی چه؟ روشنفکری دینی به سبک سروش چه مزایا و آسیب‌هایی برای اندیشه اسلامی معاصر داشته است؟

چالش اسلام و قدرت

آب شوری نیست درمان عطش

قسمت چهاردهم، سروش متقدم را تقدیر می‌کنم، اما منتقد رادیکال و منصف سروش متأخر هستم. سروش متقدم (پژوهشگر فلسفه و عرفان و نواندیش دینی) سرگرم «اصلاح معرفت دینی» در مستوای ایران کارنامه‌ای پربار، قابل دفاع بلکه قابل تشویق دارد. از دهه دوم فعالیتهای فرهنگیش، عبدالکریم سروش (سروش متأخر) بتدریج مشغول «اصلاح اصل دین» شده، و به صامت بودن شریعت، تابعیت معرفت دینی نسبت به معارف بشری، بشری و تاریخی بودن «اصل دین»، تابعیت قرآن از شخصیت پیامبر، وحی: رؤیای محمد، و تعبیر قرآن به جای تفسیر آن قائل شده است.

اخبار

آب شوری نیست درمان عطش

سخنرانی زنده همراه با پرسش و پاسخ: یکشنبه ۳ مرداد. بحث «چالش اسلام و قدرت» نقد سروش روشنفکر دینی به اجمال و «ادعای پیامبر اقتدارگرا» به تفصیل است. نمی‌توان امتیازات «سروش یک» (پژوهشگر مباحث فلسفه و عرفان) را به پای «سروش دو» (روشنفکر دینی) هزینه کرد. مقصد روشنفکری دینی به سبک سروش (قبض و بسط تئوریک شریعت، صراطهای مستقیم، بسط تجربه نبوی، رؤیای رسولانه و پیامبر اقتدارگرا) کجاست؟ چرا افتراق «روشنفکری دینی» به سبک سروش (سرگرم اصلاح دین) و «نواندیشی دینی» (در کار اصلاح معرفت دینی) ناگزیر است؟

چالش اسلام و قدرت

اقتدار و اقتدارگرایی

قسمت دوازدهم چالش اسلام و قدرت. اقتدارگرایی (یا قدرت‌پرستی، یا تقدم قدرت بر حقیقت) یعنی تسلیم و اطاعت کورکورانه به قدرت مرکزی غیرمسئول در برابر مردم که فرامین او از ترس مجازات رعایت می‌شود، از قبیل «شخصیت اقتدارطلب» فاشیسم. اگر یکی از دانشجویانم اقتدار را با اقتدارگرایی خلط کرده بود، به او نمره مردودی می دادم و موظفش می‌کردم چند درس پیش‌نیاز بگیرد تا دیگر چنین خطای فاحشی مرتکب نشود. استعمال مفاهیم مدرن از قبیل اقتدارگرایی در دوران پیشامدرن و از آنها نتیجه مدرن گرفتن «زمان‌پریشی» و مغالطه‌ای سهمگین است.

اخبار

اقتدار و اقتدارگرایی

سخنرانی زنده با پرسش و پاسخ: یکشنبه ۳۰ خرداد. اقتدارگرایی یعنی چه؟ در علوم اجتماعی و سیاسی معاصر آن را چگونه تعریف کرده و چه مختصاتی برای آن ذکر کرده‌اند؟ مختصات اصلی آن به شکل مشخص چیست؟ شخصیت اقتدارگرا با پیشوای فاشیست چه تفاوتی دارد؟ در دائرة‌المعارف‌های علوم سیاسی و اجتماعی چه رهبرانی به عنوان مصادیق اقتدارگرایی معرفی شده‌اند؟ با توجه به معنای علمی اقتدارگرایی که صد در صد منفی است، انتساب آن به پیامبر اسلام چه هدفی را دنبال می کند و کدام مشکل را حل کرده است؟

چالش اسلام و قدرت

پست و کژ شد از تو، معنی سنی

قسمت یازدهم. در مثنوی تقدم عشق بر زهد مسلم است، اما قرآن مدافع خوف زاهدانه منهای محبت الهی نیست! منطق مولانا در مورد جهنم، عذاب، غم، و گریستن با منطق قرآن فرقی ندارد. هدف جنگهای پیامبر در مثنوی کسب قدرت و تغلب نیست، نفی صریح اقتدارگرایی! «حکایت آن مؤذن زشت آواز، که در کافرستان بانگ نماز داد و مرد کافری او را هدیه داد» در مثنوی زبان حال نسبت ادعای پیامبر اقتدارگرا و اسلام است: من همه‌ی عمر این چنین آواز زشت / هیچ نشنیدم درین دیر و کِنِشت.

اخبار

پست و کژ شد از تو، معنی سنی

سخنرانی زنده با پرسش و پاسخ: یکشنبه ۱۶ خرداد. به کدام دلیل عشق و طرب صوفیانه بر تقوی و خشیت قرآنی ترجیح دارد؟ مثنوی و دیوان شمس را شاقول و مرجع قرآن دانستن چه مقدمات معرفت شناختی و الهیاتی دارد؟ آیا احدی از عارفان سروده‌های خود را بر قرآن ترجیح داده، از نواقص کلام الهی داد سخن داده اند، یا برعکس کوشیده اند در مقابل متکلمان و فقیهانِ سرگرمِ ظواهر قرآنْ «جنبه های باطنی» کلام الهی را برجسته سازند؟ آیا مثنوی معنوی مولانا ادعای پیامبر اقتدارگرا را تأیید می کند؟

چالش اسلام و قدرت

از قیاسش خنده آمد خلق را

چالش اسلام و قدرت، جلسه دهم. هیچیک از شواهد قرآنی و روایی ادعای پیامبر اقتدرگرا از بوته نقد سربلند درنیامد. اصناف دین ورزی سروش از جمله مدلهای انسان و اسلام «تک ساحتی» است، که پیچیدگی شخصیت انسان تحویل به تفکیک ساده اندیشانه، تک عاملی، و انتزاعی فقه و فلسفه و عرفان شده است. کمال اسلام در جمع ساحتهای مختلف عرفانی، اخلاقی، فلسفی و فقهی آن است. مقایسه قرآن با «کتب مرجع!» (مثنوی و دیوان شمس) و نه برعکس، از مصادیق مقایسه کچلی طوطی با جولقی در دفتر اول مثنوی است.

چالش اسلام و قدرت

چالش اسلام و قدرت ۱-۹ (چکیده)

لبّ بخش اول «چالش اسلام و قدرت» نقد شواهد قرآنی و روائی «ادعای پیامبر اقتدارگرا» در حدود یک بیستم متن اصلی تلخیص و در ضمن چهارده شاهد اصلی در اختیار علاقه مندان قرار می‌گیرد. این ادعا تغییر «معالم راه» است و «هندسه اسلام» را به کلی دگرگون می‌کند، لذا اهتمام بیشتری به نقد و بررسی آن کرده ام. این خلاصه امکان مروری دوباره به مدافعان و منتقدان ادعای مذکور می‌دهد تا درباره میزان قوّت ادله دو دیدگاه کاملا متضاد در برخی از مهمترین مباحث نواندیشی دینی معاصر به داوری بنشینند.

چالش اسلام و قدرت

شیپور را از سر گشادش زدن!

چالش اسلام و قدرت -۹. «الهیات شکنجه» روشنفکر خداناباور الگوی ادعای «پیامبر اقتدارگرا»ی روشنفکر دینی بوده است. بندگی خداوند اختیاری است، اما رکن بردگی مسلوب الاختیار بودن است. ادعای پیامبر اقتدارگرا در مورد خداوند تعمیم افکار لیبرالیستی به آخرت و خداوند و مبتنی بر نسبی گرایی معرفت شناختی و اخلاقی است. الهیات لیبرا‌ل‌مآب کلا با بندگی خدا سر سازش ندارد. اگر قرار است به همه اصول و موازین تفکر لیبرال مأب پابند باشیم نه اوامر و نواهی دنیوی خداوند قابل قبول است نه ثواب و عقاب اخروی و خصوصا عذاب جهنم.

اخبار

ترجیح طرب صوفیانه بر خشیت قرآنی!

سخنرانی زنده همراه با پرسش و پاسخ: یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰. در ادعای «پیامبر اقتدارگرا»، برای اصلاح نقیصه «خوف‌نامه»ای بنام قرآن و «سلطانی عبوس، خشن و اقتدارگرا» بنام الله، مثنوی و دیوان شمس شاقول قرآن معرفی شده‌اند، تا عشق و طرب صوفیانه جایگزین خوف و خشیت قرآنی گشته، قرآنِ «تالیف محمد» با مثنویِ مولانا «کتاب مرجع» اصلاح شود. چرا «قرآن به‌مثابه خوف‌نامه» (مانیفست اقتدارگرایی) با قرآن (به‌معرفی قرآن و پیامبر) متعارض است؟ مثنوی و دیوان شمس را سنجه و شاقول قرآن دانستن چه مقدمات معرفت شناختی و الهیاتی دارد؟

چالش اسلام و قدرت

عذاب، عقاب و جهنم در «خوف نامه»

قسمت هشتم. خوف از خدا فضیلتی سازنده است که با محبت و رجا به رحمت او همراه است. ترس از خدای اقتدارگرا از جنس ترس از جانوران درنده و دیو افسانه‌هاست. این‌چنین خدایی با خدای اسلام و قرآن بیگانه است. جزئیات عذاب و جهنم ادعای اقتدارگرایی خدا را تایید می‌کند به‌شرطی که این جزئیات را در «جو لیبرالی و حقوق بشری معاصر» در نظر بگیریم، چرا که در این جو انسان هر جرمی – به هر بزرگی – هم مرتکب شده باشد، مجازات بدنی وی خلاف کرامت انسانی محسوب می‌شود.

اخبار

عذاب، عقاب و جهنم در «خوف نامه»

سخنرانی زنده «چالش اسلام و قدرت -۸» همراه با پرسش و پاسخ، یکشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰. آیا خوف از خداوند رذیلت است یا فضیلت؟ چرا خشیت و خشوع در برابر خداوند با ادعای اقتدارگرایی الهی ناسازگار است؟ آیا مجازات اخروی حق ستیزان تبهکار بعد از اتمام حجت مقتضای عدالت و رحمت الهی است یا دال بر اقتدارگرایی خداوند؟ بر فرض صحت «ادعای پیامبر اقتدارگرا»؛ قرآن، پیامبر، خدای اسلام، و اسلام چه جاذبه ای دارند تا به آنها ایمان آورد؟ و چرا نباید خود را بلافاصله از شرّ آنها نجات داد؟

اخبار

چالش اسلام و قدرت -۷

سخنرانی زنده «نقد اتهامات متوجه قرآن و خداوند» با پرسش و پاسخ: یکشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۰. در ادعای «پیامبر اقتدارگرا» قرآن خوف نامه و خدا سلطانی عبوس و خشن معرفی شده است. آیا غضب خداوند بر رحمت او، و خوف بر رجا سبقت دارد؟ آیا عشق و طرب صوفیانه بر تقوی و خشیت قرآنی ترجیح دارد و انسان‌سازتر است؟ بر فرض صحت این دعاوی؛ قرآن، پیامبر، خدای اسلام، و اسلام چه جاذبه ای دارند تا به آنها ایمان آورد؟ و چرا نباید خود را بلافاصله از شرّ آنها نجات داد؟

چالش اسلام و قدرت

چالش اسلام و قدرت -۶

انسان شناسی اسلام، دوگانه قرآنی حق و باطل، و شدت عمل با کفار هیچ تلازمی با اقتدارگرایی پیامبر ندارند، چرا که موازین اخلاقی و روا داری دینی از اجزای اسلام است. بازگشت به پیامبر اقتدارگرا رویکردی ارتجاعی است، رجعت به برساخته های خودکامگان اموی و عباسی. اینکه هرکس نافی ادعای اقتدارگرایی پیامبر بود «زیر فشار لیبرالیسم و فشار اندیشه‌های حقوق بشری» استدلال کرده است از جنس «رؤیاهای خطیبانه» است! مواجهه مدعی با منتقدان راه راست آزمایی دعاوی عرفانی و اخلاقی اوست. الگوی پیامبری هر کسی تعیین کننده مرام اوست.

چالش اسلام و قدرت

چالش اسلام و قدرت -۵

تنها وظیفه پیامبر حتی در دوران مدینه ابلاغ، بشارت و انذار بوده، حفیظ، وکیل، و مصیطر بر مردم بودن برای پیامبر ممنوع بوده ، دین اکراه بردار نبوده و ایشان مجاز به إعمال زور برای مسلمان کردن مردم نبوده است. زمامداری سمتی متباین با پیامبری بوده است. پیامبر در دوران مدینه اعمال قدرت مشروع کرده، اما هرگز اقتدارگرا نبوده است. انتساب رذیلت اقتدارگرایی به ایشان اشتباهی فاحش است. تنها بر مبنای اشاعره پیامبر واضع عدالت و اخلاق بوده است. نتیجه رویکرد اقتدارگرایی حذف محترمانه اسلام است، یعنی الفاتحة مع الصلوات!

اخبار

چالش اسلام و قدرت -۵

سخنرانی زنده با پرسش و پاسخ: یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۹. آیا قانون‌گذاری ولو عادلانه معادل اقتدارطلبی است؟ این دیدگاه با آنارشیسم چه تفاوتی دارد؟ چرا تبیین وی از عدالت اشعری است؟! ادعای مسلمان کردن مردم توسط پیامبر با زور مبتنی بر کدام دلیل معتبر است؟ با ادعای انحصار اقتدارگرایی به دوران تاسیس اسلام اسوه بودن پیامبر چه می شود؟! چرا علوم رایج اسلامی که خالی از برساخته های عصر اموی و عباسی نیستند تبلور شخصیت پیامبر است، اما آراء متفکران متاخر با برچسب لیبرالیسم ربطی به شخصیت پیامبر ندارند؟!

چالش اسلام و قدرت

چالش اسلام و قدرت -۴

متعلَق اسلام در قرآن «تسلیم خداوند شدن» است نه «تسلیم قدرت یا حکومت پیامبر شدن». از هیچ آیه قرآن به دست نمی آید که «پیامبر به دنبال تسلیم کردن مردم به حکومتش بوده، حتی اگر ایمان به خدا نداشته باشند». بر خلاف ادعای سروش ما پیامبر رحمت را بزرگ نکردیم! قرآن – که مطلقا تالیف پیامبر نیست! – محمد را به عنوان پیامبر رحمت بزرگ کرده است. اگر داستان موسی و خضر نمادین باشد، یعنی متعلق به عالم واقع و تکلیف نیست تا قبح قصاص قبل از جنایت مطرح شود.