آیات زنان پیامبر چه دردی از ما را دوا می کند؟

پرسش:
جوانان درباره ماجراهای مربوط به زنان پیامبر در قرآن پرسش هایی می پرسند که پاسخی برای آنها ندارم. خودم هم وقتی سوره تحریم یا احزاب را می خوانم مکدر می شوم. مثلا: در شأن نزول آیه اول سوره تحریم آمده است: ” روزى حفصه به خانه پـدرش عـمـر رفـت ، و بـا پـدر گـرم گـفـتـگـو شـد، رسـول خـدا وقـتى خانه را از همسرش خالى ديد، فرستاد که كـنـيـزش (ماریه) بـيـايد و با كنيزش در خانه حفصه مشغول آمیزش شد.” آیا پیامبر (به عنوان اسوه حسنه) نمی توانسته ساعتی صبر کند؟
در شأن نزول آیه ۵۰ احزاب گفته شده که زنی خود پیشنهاد داد که بدون مهریه همسر پیامبر شود. عایشه اعتراض کرد. پیامبر گفت هم اکنون آیه ای بر من نازل شد که “اگر زن مؤمنى خودش را به پيامبر ببخشد- بدون مهریه- و اگر پيامبر بخواهد كه او را به زنى گيرد براى پیامبر حلال است ، و اين‏ تنها ويژه پیامبر است نه ديگر مؤمنان” عایشه گفت: “چه قدر خدا هوای تو را دارد!” ممکن است این داستان قابل خدشه باشد اما در نظر بگیرید کسی ادعا می کند “به من وحی می شود و خدا گفته زنان می توانند خودشان را به من هبه کنند و این مخصوص خود من است.” آیا می توان باور کرد که از طرف خدا است؟ ثانیا گیرم که اینها الهی باشند، آیات مربوط به زنان پیامبر چه دردی از انسانها در زمانها و مکانها دوا می کنند؟

 

پاسخ:
آنچه به عنوان شأن نزول آیات نقل شده است، اخبار واحدی هستند که علی الاغلب فاقد اعتبار سندی بوده، بسیاری از آنها یقینا مجعول هستند. برخی محققین از مفسرین از جمله علامه طباطبایی در بحثهای روایی المیزان به این نکته تصریح کرده اند.
به عنوان نمونه در همین شان نزول آیه اول سوره تحریم، چه کسی شاهد حریم خصوصی زندگی پیامبر بوده است!؟ برای پذیرش یک روایت تعقل و تدبر هم لازم است.
در مورد زنانی که خود را بر پیامبر هبه می کردند مستند آن آیه ی ۵۰ سوره ی احزاب است نه حدیث ام المومنین عایشه که خالی از حسادت زنانه نبوده است. ازدواج با این دسته از زنان بلکه ازدواج با مطلق زنان آزاد در آیه‌ی ۵۲ سوره‌ی احزاب برای پیامبر (ص) ممنوع می شود. تفاوت ازدواج با اینگونه زنان با دیگر ازدواجها صرفا در عدم لزوم پرداخت مهریه و تقاضای ازدواج از سوی زن است نه چیز دیگر. دلیل این ازدواجها در درجه اول ابتنای زندگی سیاسی اجتماعی آن زمان و مکان بر پیوندهای خانوادگی قبیله ها و عشیره ها بوده است. این متقاضیان ازدواج با پیامبر بیوه های بی بهره از جمال و جوانی بوده اند. پیامبر خدا در ۲۵ سالگی با خدیجه بیوه‌ی ۴۰ ساله‌ ازدواج کرد و تا ۵۳ سالگی که خدیجه از دنیا رفت او تنها زن زندگی پیامبر بود. کلیه‌ی ازدواجهای بعدی قبل از سال ۸ هجری (زمان نزول آیه‌ی محدودیت ازدواج مردان مسلمان به ۴ همسر) صورت گرفته است.
اینکه آیه ۵۰ سوره احزاب با در نظر گرفتن آیه ۵۲ همان سوره از جانب خداست یا نه، مسلمانان عصر نزول محمد را رسول الله می دانستند. آیاتی که در نقد پیامبر (ص) است در قرآن کم نیست. این که در صحت الهی بودن این آیات تردید کنیم به ایمان ما بر می گردد.
اما اینکه آیات مربوط به زنان پیامبر چه دردی از انسانها در همه زمانها و مکانها را دوا می کند، مگر قرار است تک تک آیات رافع درد همه انسانها در همه زمانها و مکانها باشد!؟ این قضیه کجا اثبات شده است؟ آیات متعددی از قرآن صرفا پاسخگوی مشکلات عصر نزول است و به طور مستقیم هیچ ارتباطی با مسائل زمانها و زمینهای دیگر ندارد. اگر من و شما جای خدا بودیم احتمالا برخی آیات را نازل نمی کردیم و برخی آیات دیگر را نازل می کردیم! اما ما خدا نیستیم و حکمت نزول اینگونه آیات را هم نمی دانیم. بیشک قرآن حاوی آیات هدایت فرازمانی و فرامکانی است، همان آیات برای ایمان ما کافی است. انتظار هدایت فرازمانی و فرامکانی از تک تک آیات انتظاری بی وجه و بدون دلیل است. محمد بن عبدالله (ص) به نص قرآنی انسانی همانند من و شما بوده، وجه اختصاصی او وحی الهی بوده که به ایشان می شده است. اسوه‌ی حسنه بودن پیامبر (ص) در چارچوب بشری بودن ایشان است. اگر این اصول را کنار هم بنشانیم مشکلی باقی نمی ماند.

موفق باشید
محسن کدیور