عبادات، احکام امضائی و عقل

پرسش اول: موضوع/ مصداق احکام عبادی و غیر عبادی به تفکیک چیست؟

پاسخ: عبادت عملی است که صحت آن متوقف بر قصد قربت است و ریا و برای غیر خدا انجام دادن آنرا باطل می کند و نیاز به اعاده دارد. در فقه عبادات عبارتند از: طهارت، نماز، روزه، اعتکاف، حج، عمره، زکات، خمس، امر به معروف و نهی از منکر و جهاد. امور غیر عبادی که اصطلاحا به آنها معاملات گفته می شود از قبیل عقود و ایقاعات و احکام همانند ازدواج و طلاق و خوردی ها و آشامبدنی ها نیازمند حکم شرعی است. بحث عبادات و معاملات با حق عقل در احکام شرعی بحثی متفاوت است.
پرسش دوم: آیا احکام عبادی راه های انحصاری رسیدن به مقصود الهی است و عقل مدخلیت مستقلی نمی تواند داشته باشد؟

پاسخ: عبادات توقیفی است، یعنی همانگونه که شارع خواسته می باید انجام شود و عقل در کشف مقصود آنها مدخلیتی ندارد. اینکه چرا باید اینگونه نماز خواند، ۱۷ رکعت در پنج نوبت، اینکه چرا باید در ماه رمضان روزه گرفت از سحر تا مغرب، اینکه چرا باید اینگونه حج کرد اینها تعبدی و توقیفی است.
پرسش سوم: آیا احکام غیر عبادی که امضایی بوده اند را می توان با احکام و روشهای عقلانی مدرن که عدالت مفهوم  عقلا را برتابند جاگزین کرد؟ هر چند که ممکن باشد که عقل آن احکام شرعی سابق را رد نکند.

پاسخ:درباره جایگاه عقل و عدالت در احکام شرعی در چند مقاله از جمله از «اسلام تاریخی به اسلام معنوی» و «حقوق بشر و روشنفکری دینی» یک دهه قبل و اخیرا «بازخوانی حقوق زنان در اسلام از عدالت استحقاقی تا عدالت مساواتی» بحث کرده ام، مراجعه فرمایید. عقلی که از منابع شرع است احرازش به این آسانی نیست، چه لزومی دارد تشخیصات عقل عرفی را حکم شرعی معرفی کنیم؟
موفق باشید
محسن کدیور