یوسف‌ثانی: برگی زرین از دفتر حکمت

 سیدمحمود یوسف‌ثانی، برگی زرین از دفتر حکمت، [نقد و بررسی] جلد اول و دوم مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقاعلی مدرس طهرانی، محسن کدیور، (تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۸)، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، شماره ۲۱، تیر ۱۳۷۸، ص ۱۷-۱۴.

 

حکیم مؤسس آقاعلی مدرس زنوزی فرزند حکیم متأله ملاعبد الله زنوزی از اجلۀ حکمای متأخر و از شارحان و مدرسان بزرگ حکمت متعالیه و از صاحبنظران سترگ و گرانقدر حکمت در قرون اخیر است. چنانکه از لقب ویژۀ او (حکیم مؤسس) بر می‌آید این فیلسوف و اندیشمند برجسته صرفا ً شارح و مبین حکمت صدرایی نبوده، بلکه خود در تأسیس قواعد و طرح مسائل بدیع فلسفی نقش و تأثیر داشته است.

حکیم زنوزی در ذی‌قعدۀ سال ۱۲۳۴ قمری در اصفهان دیده به جهان گشود. پدر او حکیم ملاعبدالله زنوزی از شاگردان برجسته و مبرزآخوند ملاعلی نوری و صاحب آثار متین و قویمی همچون لمعات الهیه و انوار جلیه است و هموست که به هنگام تأسیس مدرسه مروی در تهران و درخواست بانی مدرسه از فتح‌علی‌شاه قاجار برای دعوت آخوند نوری از اصفهان جهت تدریس در مدرسۀ مذکور و اعتذار حکیم نوری، به عنوان یکی از افاضل تلامیذ آخوند رخت سفر به تهران کشید و حوزۀ عقلی تهران با محوریت او در سال ۱۲۳۷ تأسیس شد و وی بیست سال در آن مرکز علمی به تدریس و تربیت شاگرد اشتغال داشت.

آقا علی در دامن چنین پدری رشد و پرورش یافت و از محضر شریف وی خوشه‌های حکمت و معرفت چید. او در اوان کودکی به همراه پدر از اصفهان به تهران آمد.

مقدمات علوم اسلامی از جمله ادبیات عرب، منطق و معالم الاصول را در حوزۀ تهران فرا گرفت و سپس به استفاده از محضر پدر در دو شعبه علوم عقلی و نقلی پرداخت. در منقول شرح لمعه و قوانین و در معقول شوارق الالهام لاهیجی، شرح اشارات خواجه و مبدأ و معاد صدرالمتألهین را از محضر وی بهره برد و این استفاضه تا پایان عمر پدر در سال ۱۲۷۵ ادامه یافت.

پس از آن برای تکمیل تحصیل عازم عتبات شد و پس از بازگشت از عتبات به حوزۀ اصفهان وارد گردید و سه سال در محضر اساتید آن حوزه به تکمیل معقول پرداخت و در محضر میزرا حسن نوری ( فرزند آخوند ملاعلی نوری) اسفار، شفا و مفاتیح الغیب را تحصیل کرد. وی دراین حوزه علاوه بر میرزا حسن نوری از محضر سید رضی لاریجانی، ملا محمد جعفر لاهیجی لنگرودی و حاج محمد ابراهیم نقشه فروش نیز استفاده کرد و سپس برای کسب فیض از محضر ملاآقا قزوینی عازم قزوین شد و از او –که به تعبیر خودش بحری مواج و بیکران بوده است- استفاده‌ها نمود و نهایتا ً در تهران رحل اقامت افکند. در تهران نیز علم منقول را تکمیل کرد و رسائل شیخ اعظم انصاری را از محضر مهمترین شاگرد شیخ، میرزا حسن آشتیانی فرا گرفت. وی در تهران به مدت چهل سال به تدریس فلسفه و حکمت اشتغال داشت و شاگردان بسیاری همچون میرزا حسن کرمانشاهی، میرزا هاشم اشکوری، میرزا علی اکبر حکمی یزدی، شیخ علی نوری معروف به شیخ الشوارق، میرزا طاهر تنکابنی، ملا نظرعلی طالقانی و شیخ عبدالنبی مجتهد مازندرانی را تربیت نمود.(۱) حکیم زنوزی در ذی قعدۀ سال ۱۳۰۷ قمری در تهران وفات یافت و در مجاورت مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی مدفون گردید.

به عقیدۀ بسیاری از صاحبنظران و دانایان حکمت متعالیه، حکیم مؤسس آقا علی مدرس بزرگترین حکمای متأخر بر صدرالمتآلهین و از جهت تحقیق و تبیین مبانی اندیشه آن حکیم از برجسته ترین شُراح و از جهت قدرت فکر و دقت اندیشه و غور در عویصات مسائل حکمت از جمله زبده ترین فلاسفه‌ی دو قرن اخیر است. به گفته مرحوم دکتر مهدی حائری یزدی: «آقا علی مدرس زنوزی که از پیش‌روان کاروان خرد در قرن پیش بوده، بیش از حکیم سبزواری از قریحۀ نقادی و ابتکار بهره داشته است . او در کتاب بدایع الحکم و سایر رسالات خود، پیوسته در جستجوی راه حلهای تازه ای برای مشکلات فلسفه می‌باشد و چندان به تقریر و تحریر فلسفه صدرالمتألهین نمی‌پردازد، گو اینکه در این کار هم شایستگی و زبر دستی بی نظیری داشته است و شاید اینکه بدایع الحکم مانند منظومۀ سبزواری مورد توجه دوستداران فلسفه نیست همین نکته است که مؤلف نقاد آن در صدد تحقیق و گشودن راههای دیگر برای رسیدن به مسائل فلسفه است. در حالی‌که طلاب علوم عقلیه مجذوب فلسفۀ متعالیۀ صدرا هستند و می خواهند از منبع آن کام برگیرند. با این حال بعضی از آراء فیلسوفانۀ این مدرس عالی مقام حکمت در محافل علمی مشهور است که از جملۀ آنها تقسیمات او در اعتبارات ماهیت است و همچنین نظریه ابتکاری او در معاد جسمانی و در حمل و هو‌هویت و بسیاری مسائل معضله فلسفه.(۲)

حکیم زنوزی را آثار و مآثر فراوانی است که هر یک به نوبۀ خود ارزشمند است و بویژه برخی از آنها از جهت طرح مبانی تازه در آراء حکیمانه و یا بسط و تغییر مبانی صدرالمتألهین در حکمت متعالیه و یا مطرح نمودن راههای تازه در حل مشکلات فلسفی از ارزش خاصی برخورداراست.

بخشی از آثاراین حکیم در گذشته به صورت چاپ سنگی و بخشی بصورت چاپ حروفی به طبع رسیده و بخش قابل توجهی از آنها نیز همچنان به صورت مخطوط در کتابخانه‌های مختلف موجود بوده، نور طبع و نشر ندیده است.

آثاراین حکیم عمدتا ً به دو صورت است: یکی به صورت تعلیقات و حواشی بر آثار دیگر حکمان و یکی هم به صورت آثاری که مستقلا ً تألیف و تصنیف شده است. مثلا ً تعلیقات اسفار، شواهد، شرح هدایۀ اثیریه و شوارق الالهام از گروه اول و بدایع الحکم، سبیل الرشاد فی اثبات المعاد از گروه دوم به شمار می‌آیند. مهمترین اثر مستقل حکیم زنوزی همان بدایع الحکم است که پاسخهای مشروح و مفصل حکیم است به سؤالاتی که بدایع الملک میرزا از افاضل شاهزادگان قاجار از محضر او نموده و ایشان نیز پاسخهای مبسوطی به آنها ارائه کرده اند که خود مبدل به کتاب مستقلی شده است. از آنجا که در این سؤلات اشاره به آراء حکمای مغرب زمین همچون کانت و دکارت شده و حکیم نیز در حد مطالب مطرح شده در سؤالات در بارۀ آنها به اظهار نظر پرداخته اند، شاید بتوان این کتاب را نخستین اثر در مبحث فلسفه تطبیقی در ایران به شمار آورد که از سوی یک حکیم بزرک انجام گرفته است.

صورت تعلیقه داشتن بسیاری از آثار حکیم و مختصر و کوتاه بودن غالب رسالات برجای مانده از او و پراکندگی نسخ آنها، مانع از این بود که مجموعۀ آنها در دسترس پژوهندگان و علاقه مندان فلسفه اسلامی قرار بگیرد و جمع آوری و تحقیق و تصحیح و تنظیم آنها همتی والا و پشتگاری فراوان و درعین حال فضل و بصیرتی در خور می خواست و مجموعۀ این شرایط در یک فرد کمتر به ظهور می پیوست. تا اینکه بالاخره فرد واجد این صلاحیتها و شرایط پیدا شد و دامن همت به کمر زد و برای نخستین بار مجموعۀ آثار حکیم را از زوایا و خبایای کتابخانه‌های عمومی و شخصی با زحمت و تلاش تحسین بر انگیزی جمع آوری کرد و مجموعۀ تمامی آثار قطعی حکیم را به صورت مجموعۀ مصنفات حکیم مؤسس آقاعلی مدرس تنظیم و تحقیق کرد و با مقدمه‌های مبسوط و راهگشا و مفید به صورت سه جلد تبویب نمود که اکنون دو جلد آن را روانه بازار طبع و نشر نموده و مشتاقان حکمت را در انتظار جلد سوم باقی گذاشته است. این مجموعه ضمیمه ارزشمند و شایان ذکر دیگری هم دارد که شرح احوال و افکار و آراء حکیم مؤسس است و مصحح محترم قول طبع و نشر آن را در آیندۀ نزدیک در مقدمۀ خود بر مجموعه آثار، داده اند.

حجة الاسلام محسن کدیور که تحمل این بار سنگین را بر خود هموار کرده است در اینکه چرا برای تصحیح، آثار آقاعلی مدرس را انتخاب نموده می نویسد: در ضمن مطالعه و تحصیل و تدریس فلسفۀ اسلامی همواره ترسیم هویت فلسفی مسلمانان و سهم فرهنگ اسلامی در اندیشه فلسفی، ذهن راقم سطور را به خود مشغول می کرد. وجه امتیاز حکیمان مسلمان نسبت به یکدیگر، ابتکارات حکیمان مسلمان و اینکه هر یک به کاروان خردورزی چه افزوده اند از جملۀ سؤالاتی بود که در این راستا قرار می گرفت… در میان فلاسفۀ پس از ملاصدرا ویژگیهای چهارگانه ابتکار، نقد، فلسفۀ تطبیقی و قوت علمی مرا به سوی آقا علی مدرس تهرانی کشانید.(۳)

مصحح محترم برای دستیابی به آثار حکیم مؤسس نخست کلیه فهرستهای کتب منتشر شده و نیز تمامی فهرستهای نسخ خطی کتابخانه‌های عمومی و خصوصی و داخلی و خارجی را بررسی کرده، ضمن مشورت با همۀ اساتید و کارشناسانی که احتمال می رفته از این مسأله اطلاعی داشته باشند، به جمع آوری کلیۀ آثار چاپ شده و تصویر نسخ خطی آثار او از کتابخانه‌های مختلف اقدام کرده اند. پس از این استقصاء تام ایشان در مجموع به بیست و هشت اثر از آثار حکیم دست پیدا می کنند و آنها را در قالب سه جلد تنظیم می نمایند.

جلد اول را مستقلا ً به تعلیقات اسفار که مفصلترین اثر حکیم است اختصاص داده اند. ازاین تعلیقات جمعا ً به چهارده نسخۀ خطی و یک نسخه چاپی دست یافته اند که مهمترین آنها نسخۀ اصل به خط و امضای آقاعلی است و حاوی بیشترین حواشی آقاعلی نسبت به دیگر نسخ است ومتعلق به کتابخانۀ شخصی استاد آیت الله حسن زاده آملی است. چنانکه سه نسخۀ دیگر از این حواشی به خط خود حکیم نیز وجود داشته که مصحح از آنها استفاده کرده است. از این پانزده نسخه در مجموع ۱۷۲۰ تعلیقه فراهم آمده است که مصحح کمترین تردیدی در صحت انتساب آنها به حکیم روا نداشته و آنها را بر اساس مجلدات نه گانه طبع حروفی اسفار تنظیم کرده است. در تنظیم این تعلیقات پس از ذکر هر تعلیقه علامت اختصاری نسخه یا نسخی را که تعلیقه از آنها نقل شده است ذکر کرده، علاوه براین هر موضعی از اسفار را که تعلیقه مربوط به آن است نیز متذکر شده و اگر تعلیقه برحاشیه حکیم سبزواری است موضع آن را نیز مشخص کرده است. از آنجا که بخشی از تعلیقه‌های حکیم بر حواشی ملااحمد اردکانی و ملارضا تبریزی بر اسفار بوده و آنها نیز تا کنون طبع و نشر نشده است، آن بخش از حواشی این دو حکیم را که حاشیه آقا علی مربوط به آن بوده نیز ذکر نموده است. چنانکه مشخصات کلیه آیات، روایات و اکثر آراء منقول از کتب دیگر را نیز به دست داده اند و مجموعۀ این تعلیقات و حواشی و توضیحات را به صورت جلد اول مجموعۀ مصنفات در ۷۸۲ صفحه (متن تعلیقات ۶۰۳ صفحه) همراه با مقدمۀ مفصل مجموعه و مقدمۀ مستقل جلد اول و فهارس مختلف منابع، آیات، روایات، اشعار، اعلام کتب و فهرست تفصیلی مطالب به چاپ رسانده اند.

جلد دوم این مجموعه نیز مشتمل است بر رسائل عربی حکیم و تعلیقات او بر سایر کتب فلسفی. رسائل عربی به ترتیب عبارتند از۱- رسالة فی التوحید (براساس شش نسخه) ۲- رسالۀ سبیل الرشاد فی اثبات المعاد (بر اساس هفت نسخه) ۳- رسالة فی الوجود الرابط (بر اساس نسخۀ چاپ سنگی) ۴- رسالة فی مباحث الحمل (براساس یک نسخه خطی و نسخه حروفی) . تعلیقات نیز مشتمل است بر تعلیقات الشواهد الربوبیه (براساس یک نسخه)، تعلیقات بر شرح الهدایة الاثیریة (براساس نسخۀ اصل ونسخه چاپی)، تعلیقات بر حواشی صدرالمتألهین بر الهیات شفا (براساس نسخۀ اصل)، تعلیقات بر حواشی صدرالمتألهین بر شرح حکمة الاشراق (بر اساس نسخه‌ی اصل)، تعلیقات شوارق الا لهام (بر اساس نسخۀ اصل)، تعلیقات حواشی بر شرح اشارات محقق لاهیجی (براساس نسخه اصل)، تعلیقات بر حواشی والدش بر حواشی لاهیجی بر شرح تجرید قوشچی (براساس نسخۀ اصل)، تعلیقات بر لمعات الهیه ( براساس نسخه اصل)، تعلیقه بر حاشیه آقا جمال خوانساری بر حواشی خفری بر شرح تجرید قوشچی (بر اساس نسخۀ اصل)، تعلیقه بر حاشیه رساله‌ی سرّالقدر ابن سینا (براساس نسخه‌ی اصل).

رسالۀ فی التوحید چنانکه از نامش پیداست مربوط به مسأله توحید و ارائه تصویری عمیق و صحیح از مسأله اساسی توحید است و در سیزده فصل تنظیم شده است. رسالۀ سبیل الرشاد نیز که پس از بدایع الحکم مشهورترین رسالۀ حکیم مؤسس است حاوی رای ابتکاری او در مسأله معاد جسمانی و نقد بر رای صدرالتمألهین در آن زمینه است. رسالۀ وجود رابط نیز مربوط به وجود رابط در قبال وجود محمولی است و در آن به این چهار پرسش پاسخ داده شده است:۱- آیا وجود رابط تنها در قضایای حملیۀ موجبه محقق می شود یا در قضایای حملیۀ سلبیه نیز می توان از آن سراغ گرفت؟ ۲-آیا وجود رابط و وجود محمولی تخالف نوعی دارند؟ ۳- آیا وجود رابط منحصر درهلیات مرکبه است یا درهلیات بسیطه هم هست؟ ۴- آیا از وجود رابط ماهیت انتزاع می شود؟

رسالۀ فی مباحث الحمل یا رسالۀ حملیه چهارمین رسالۀ مستقل این مجموعه است. حکیم در این رساله مسأله حمل را از وجوه و جوانب مختلف مورد بررسی قرار داده و ضمن نقد و تحلیل آراء کثیری از حکما در این باب، رای مختارخود را نیز بیان نموده است. بخشهای دیگر این جلد، تعلیقات پراکنده و گاه جسته گریخته ای است که حکیم بر آثار فلسفی نگاشته است که در عین حال در مطاوی آنها آراء و انظار ابتکاری و بدیع نیز به چشم می‌خورد.

چنانکه مصحح محترم در مقدمۀ مجموعه مصنفات متذکر شده اند، سومین جلد از این مجموعه به رسائل فارسی، تعلیقات نقلی، تقریظات و مقدمات، تقریرات، مناظرات و قطعات باقیمانده از حکیم اختصاص دارد که امیدواریم هرچه زودتر چشم دوستداران حکمت به دیدارش روشن گردد. نکتۀ قابل توجه اینکه بدایع الحکم جزء این مجموعه آورده نشده است، بدین دلیل که بنا به گفتۀ مصحح در سه جا مستقلا ً در دست تصحیح است و دیگر نیازی به تصحیح مجدد آن نیست.(۴)

بر اهل نظر پوشیده نیست ک مصحح محترم مجموعۀ مصنفات با تصحیح و طبع این مجموعه یکی از بهترین و شایسته ترین خدمات علمی و فلسفی را به جامعۀ فرهنگ‌دوست و فلسفه پژوه ایران و بلکه جهان علم و فرهنگ عرضه کرده اند و برگ زرین دیگری از دفتر حکمت این سرزمین را در دسترس قرار داده اند، فللّه دَرّه وعلیه اجره.

گر چه مصحح در مقدمۀ مجموعه آورده است: دراکثر نسخ آثار آقا علی حتی برخی نسخ اصل اغلاط ادبی به چشم می خورد. بسیاری از این اشکالات بدون هر گونه تذکری اصلاح شده است. برخی دیگر به احتمال ارادۀ برخی وجوه (ولوغیرمشهور) به حال خود رها شده است. در عین حال چون متذکر شده اند که اغلاط قطعی را تصحیح نموده اند و حتی اصلاحات ادبی در حد رعایت ضوابط استعمال«ال»، تذکیر و تانیث و مانند آن را به عمل آورده‌اند، و چون نگارنده ضمن مطالعۀ این مجموعۀ نفیس و استفاده از آن به نکاتی (اعم از اغلاط چایی و غیر آن) بر خورد که تذکرشان را خالی از فایدتی نمی داند، آنها را در پایان این مقال می آورد.

جلد اول

۱-   ص ۱۶۱، س ۱۴ سواء اعتبرنا آمده که اُعتُبرا صحیح است.

۲-   ص ۱۶۲، س ۷ واجب‌الوجود وبالذات وللذات آمده که واجب‌الوجود بالذات وللذات صحیح است.

۳-   ص ۱۸۱، س ۸ فلوکان الامکان عدمیا لم یکن الممکن آمده که لم یکن الممکن ممکنا صحیح است.

۴-   ص ۳۳۵، س ۵ اخس من المدعی آمده که اخص صحیح است.

۵-   ص ۳۴۰، س ۱۵ کما فی المعلوم الانفعالیة آمده که فی العلوم الانفعالیة صحیح است.

۶-      ص ۳۴۶، س ۱۲ والحیثیات حقیقته کانت آمده که حقیقیة صحیح است.

۷-   ص ۳۵۳، س ۱۶ کمال أن صدورها آمده که کما أن صدورها صحیح است.

۸-     ص ۳۵۹ در حاشیه شماره ۱ مرقوم فرموده اند که شرح رسالة العلم خواجه نصیر طوسی تا کنون چاپ نشده است. ولی این سخن ظاهرا ً نادرست است و رسالۀ یاد شده با تصحیح آقای شیخ عبدالله نورانی از سوی انتشارات دانشگاه فرودسی به سال ۱۳۴۹ چاپ شده است.

۹-   ص ۳۸۱ حاشیه شمارۀ ۱: انما خلقت للفناءلا للبقاء آمده که للبقاء لاللفناء صحیح است.

۱۰-ص۴۱۷، س ۱۶: بحیثیته و حیثیته آمده که بحیثیة و حیثیة صحیح است.

۱۱-      ص۴۱۷، س ۱۷: فان الحکم بمعیة لایخل آمده که بالمعیة لایخلو صحیح است.

۱۲-       ص ۴۲۱، س ۱۳: لا یلیق به تعالی و بمقربیته آمده که بمقربیه صحیح است.

۱۳-       ص۴۹۱، س ۶: عن انانیة آمده که عن انانیته صحیح است.

۱۴-       ص۶۲۹، س ۱۲: و تصحیح سلبه عنها آمده که والصحیح سلبه عنها صحیح است.

۱۵-       ص۶۲۹، س ۱۵: لانهما معلولاتها آمده که لانها صحیح است.

۱۶-       ص۶۴۱، س ۷ زائد است.

۱۷-       ص ۶۴۹، س۱۰: فالمبشر بعینه هوالمشارالیه آمده که فالمشیر صحیح است.

۱۸-       ص۶۶۱، س۲۱: متعلمة بتعلمهم جبرائیل آمده که بتعلم صحیح است.

۱۹-       ص۶۹۳، س ۱۸: والوجود بذاته حیّز کله آمده که خیر صحیح است.

۲۰-       ص۶۵۰، س۱۴: اذا تجلی لهم بصورة العقل و القهر آمده که بصورة العقاب صحیح است.

۲۱-       ص۷۰۲، س ۱۰: اذ یمنع الحمل علیه کونه محلا باللام آمده که مُحَلیّ صحیح است.

۲۲-       ص۷۰۴، س ۵: الاقوال والالفاظ غیر معمول علیها آمده که معوّل علیها صحیح است.

۲۳-       ص۷۰۶، س ۱۲: بان کلت جلودهم آمده که اکلت صحیح است.

۲۴-       ص۷۱۶، س۱۳: یحبهم و یحبونهم آمده که یحبهم ویحبونه صحیح است.

جلد دوم

۱-ص۸۲، س۱۳: فجعل یده سبحانه مغولة آمده که مغلولة صحیح است.

۲- ص۸۲، س ۱۳: الظاهر بین المسلمین بالاشاعرة آمده که الظاهریین المسمین با لاشاعرة صحیح است.

۳- ص ۱۲۳، س۱۸: الی العادة والصعود آمده که الی الاعادة والصعود صحیح است.

۴- ص ۱۲۶، س۱۰: فان ذلک یوجب التعطیل فیه سبحانه و الا الاستقلال آمده است که والاستقلال صحیح است.

۵- ص ۱۲۶، س۲۱: مستهلکا فی سطوح نوره آمده که فی سطوع صحیح است.

۶- ص ۱۳۶، س۲: لا یحطنکم سلیمان (آیه شریفه)آمده که لایحطمنکم صحیح است.

۷- ص ۱۴۰، ص۱۹: وان کنت الاوهام آمده که کانت صحیح است.

۸- ص ۱۵۸، س۳: فی الاعیان خارجیة آمده که الخارجیة صحیح است.

۹- ص ۱۵۸، س۵:علی این یکون آمده که علی ان یکون صحیح است.

۱۰- ص ۱۶۸، س۱۵: ایقاض و ایماض آمده که ایقاظ صحیح است.

۱۱- ص ۳۰۹، س۲۰: قد تلقها العقل آمده که تلقیها صحیح است.

۱۲- ص ۳۵۸، س۱۳: فی قبول الموجود آمده است که فی قبول الوجود صحیح است.

۱۳- ص ۳۵۸، س۱۴: فانها محتاج لا موضوع آمده که لموضوع صحیح است.

۱۴- ص ۳۶۶، س۲۳: فمرتبة ذاتها مرتبة الالیة للطیفة و قوام آمده که اَلیة لافعلیة و قوام صحیح است.

۱۵- ص ۳۶۸، س۱۵: علی مرب یربیها آمده که الی مرب صحیح است.

۱۶- ص ۳۸۴، س۱۶: اذ نقیض المشروطة العامة الموجبة، الحینیة الممکنة السابقة آمده که السالبة صحیح است.

۱۷- ص ۳۸۷، س۱۶: فلاشتراک بینهما آمده که فلا اشتراک صحیح است.

۱۸- ص ۳۸۷، س۱۹: لایستلزم نفی العالم آمده که نفی العام صحیح است.

۱۹- ص ۳۷۸، س۲۰: الذی هو مناط الاطلاق موجود آمده که مناط اطلاق الموجود صحیح است.

۲۰- ص ۳۸۷، س ۲۱: بل انما فی هو سلب آمده که هو فی سلب صحیح است.

۲۱- ص ۳۸۹، س ۴: فی صدورها الکثرة آمده که فی صدور الکثرة صحیح است.

۲۲- ص ۳۹۴، س ۲۰: بل الصدق هو مطالبة الخبر آمده که مطابقة الخبر صحیح است.

۲۳- ص ۴۱۵، س۱۸: لجواز اتصاف الموصوف الصفة آمده که بالصفة صحیح است.

۲۴-ص ۴۱۵، س۱۹: و قد خلط هذاالسائل الصفة المعدومة آمده که و قد خلط هذا االسائل الصفة العدمیة و المصفة المعدومة صحیح است.

۲۵-ص ۴۱۶، س۶: فلیس لما حظ من الوجود آمده که لماله صحیح است.

۲۶-ص ۴۲۷، س۱۹: اذا المراد بالتقد‌یم الزمانی آمده که بالقدیم صحیح است.

 

پانوشت‌ها:

۱-   مجموعه مصنفات حکیم مؤسس، جلد اول، مقدمۀ مجموعه، ص ۴۰- ۲۷.

۲-   کاوشهای عقل نظری، مقدمه، ص بیست و یک، به نقل از ص ۵۸ مجموعه مصنفات (جلد اول).

۳-   پیشین، ص ۸۰

۴-   پیشین، ص ۸۴