نجات اخروی، اسلام و تشیع

پرسش: با توجه به آیه ۱۹ سوره آل عمران (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام‏) و آیه ۸۵ آل عمران (وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ) و همچنین  این که بنابر نظر برخی هر کجا واژه  اسلام در کنار واژه دین آمده است منظور دین اسلام و نه تسلیم بودن است، به نظر حضرتعالی رابطه دین اسلام با دیگر ادیان و رابطه مکتب تشیع با دیگر مکاتب و ادیان چگونه بوده و سرنوشت غیر شیعیان و غیر مسلمانان در جهان آخرت چگونه خواهد بود؟استناد و استدلال شما چیست؟

 

پاسخ:

آیات قرآن منظومه‌ای هستند که می‌باید در کنار هم و با توجه به مجموعه‌ي کلیه‌ی آیات مرتبط و روح قرآن درک شوند، و برخورد انتزاعی و مجرد از یکی دو آیه بدون درنظر گرفتن دیگرآیات مرتبط پرهیز کرد. در هر بحثی لازم است آیات کلیدی که در حکم محکمات بحث هستند محور قرار گرفته دیگر آیات در ظل آنها تفسیر شوند.

در بحث نجات اخروی حداقل سه نظریه در میان صاحبان ادیان به چشم می خورد:

یک. انحصار گرایی به این معنی که تنها پیروان دین و مذهب من در آخرت اهل نجاتند ولاغیر. اکثر دینداران محافظه‌کار یعنی مسلمانان (اعم از شیعه و سنی)، مسیحیان (اعم از کاتولییک و برخی پروتستانها) و یهودیان (با غلظت بیش از همه) به این نظر قائلند. قرآن کریم این شیوه را به‌شدت محکوم کرده است.

دو. شمول‌گرایی به این معنی که موحدانی که عمل صالح کرده اند در آخرت اهل نجاتند، و در میان ادیان توحیدی و ابراهیمی اسلام اکمل آنهاست، اسلام ظرفیت بیشتری برای نجات دارد اما معنی آن محرومیت از نجات پیروان دیگر ادیان توحیدی ولو بعد از ظهور اسلام نیست. بر این باورم که این نظر قابل دفاع است و قرآن مدافع آن است.

سه. تکثرگرایی به این معنی که ادیان هیچ تفاوتی با هم ندارند، همانند زبانها. هرکس هر دینی داشته باشد می تواند اهل نجات باشد. (نظریه‌ی نادر برخی متجددان)

برخی شواهد قرآنی برداشت فوق (ونه همه‌ی آنها):

الف. اسلام نام مشترک دین خداوند از ابراهیم به بعد است:
– مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَـٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (آل عمران ۶۷)
– إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ ۚ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ ۚ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا ۖ وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ ۖ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ
وَوَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَىٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ
أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَـٰهَكَ وَإِلَـٰهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَـٰهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (بقره ۱۳۳-۱۲۸)
– وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تَهْتَدُوا ۗ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۖوَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
قُولُوا آمَنَّا بِاللَّـهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (بقره ۱۳۶-۱۳۵)
– وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ (یونس ۹۰)
– قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّـهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّـهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل‌عمران ۶۴)
– فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّـهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّـهِ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران ۵۲)
– وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ (مائده ۱۱۱)
ب. نفی انحصارگرائی نجات اخروی در پیروان دین خاص
– وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَىٰ عَلَىٰ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَىٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ ۗ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ ۚ فَاللَّـهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (بقره ۱۱۳ )
– قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِندَ اللَّـهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (بقره ۹۶-۹۵)
– قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّـهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ۚ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (جمعه ۷-۶)
ج. ملاک اصلی برای نجات اخروی ایمان به خدا و آخرت و عمل صالح است نه برچسب این دین و آن مذهب:
– وَقَالُوا لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ ۗ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
بَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّـهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره ۱۱۲-۱۱۱)
– إنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره ۶۲)
– إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَىٰ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ (مائده ۶۹)
– إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا (کهف ۳۰)
– وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَـٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا (نساء ۱۲۴)
د. این هم دلیل اکملیت اسلام محمدی:
– مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَـٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَـٰذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا ۗ وَاللَّـهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ (آل عمران ۶۸-۶۷)
ه. مراد از اسلام در آیات زیر اسلام بالمعنی الاعم یعنی دین عام الهی و توحیدی است نه اسلام محمدی:
إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام‏ وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (آل‌عمران ۸۵)
و. تشیع نیز به باور ما شیعیان کامل‌ترین مذاهب اسلامی است، اما معنایش عدم کمال دیگر مذاهب اسلامی مشخصا مذاهب اربعه‌ی اهل سنت نیست. آنها همان قدر مسلمانند که ما. داوری هم با خداوند در روزجزاست. دلیل این مسئله نیز ادله‌ی فوق است. در مورد برخی ادله‌ی روایی نیز در بحث بازاندیشی هویت اسلام شیعی اشاره کرده ام.
موفق باشید.

***

پرسش ۲- در هیچ یک از آیاتی که دلیل بر آن آورده اید که اسلام نام مشترک تمام ادیان از ابراهیم به بعد استُ از واژه اسلام استفاده نشده است بلکه از هم خانواده های آن (اسلم مسلمون و…) استفاده شده است. از طرف دیگر در آیه ۸۵ آل عمران از واژه اسلام استفاده شده مضاف بر این که واژه دین نیز در کنار آن امده است. آیا تقارن این دو واژه دلیل بر این نیست که دین اسلام محمدی منظور است؟

 

پاسخ:

بین اسلام ومسلم اسم فاعل آن هیچ تفاوتی نیست. ابراهیم مسلم بوده یعنی دینش اسلام بوده است. استفاده از مصدر اسلام در آیه ۸۵ سوره آل عمران با اسم فاعل مسلم در دیگر آیات مفید هیچ معنای عرفی متفاوتی نیست. مگر دین غیر از مسیحیت و یهودیت و مانند آن است؟ تقارن دین و اسلام در آیه مورد بحث ملهم هیچ معنای متفاوتی نیست. برای اینکه خیالتان آسوده شود این هم استعمال دین و مسلمانی در سه آیه به عنوان نمونه:
وَوَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَىٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ (بقره ۱۳۲)
أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّـهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ (آل عمران ۸۳)
وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّـهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۗ وَاتَّخَذَ اللَّـهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا (نساء ۱۲۵)

 

پرسش ۳ – حکیم و رءوف و … بودن خداوند چگونه می تواند با خیل گسترده غیر موحدان امروزی با  مجازات برخورد شود؟!  با بذل توجه به این که بسیاری از آنها از متفکران و فلاسفه هستند و با تفکر به خدا نرسیدند و همچنین تعداد گسترده آنها نیز اسلام در دسترسشان نبوده و حتی تبلیغات منفی در مورد آن شنیدند و یا حتی فرصت تفکر در این زمینه نداشتند و به صورت ارثی غیر موحد هستند همانطور که بسیاری از موحدان به صورت ارثی موحد هستند؟!

 

پاسخ:

فردی که از سر قصور و نه تقصیر به توحید نرسیده عذاب نخواهد شد قطعا.
اگر غیرموحدی رعایت موازین اخلاقی و عمل صالح کرده باشد از مواهب آن بهره مند خواهد شد مطمئنا.
مشرک و کافر و خدانابوری که می پندارد خدا و آخرتی نیست، چه انتظاری دارد که از خدایی که نیست و آخرتی که خیال است آسیبی ببیند؟!
مطلب زیر را بخوانید: لوازم عدم بخشش همه گناهان مگر شرک
موفق باشید.