اطلاعیه

 

عذرخواهی و خبررسانی

 

الف. عذرخواهی

سه هفته قبل اعلام کرده بودم: «مقاله بسیار مهم میان پرده تلخ: تحلیل انتقادی قضایای ایران کنترا و سید مهدی هاشمی با اسناد متعددی از منابع ایرانی، لبنانی، آمریکایی و اسرائیلی در نیمه دوم خرداد منتشر می شود.» به سه دلیل ذیل این وعده به موقع عملی نشد:

یکی اینکه خوشبختانه به مدارک جدیدی دست یافتم. مطالعه و اضافه کردن اطلاعات جدید زمان می گیرد. دیگر اینکه بر أساس منابع جدید مشخص شد که می باید علاوه بر قضایای ایران کنترا و سید مهدی هاشمی، قضیه سومی هم بطور موازی در همین ارتباط بررسی شود و آن قضیه اعدام مشکوک فتح الله امید نجف آبادی است و ربط آن با روند حذف آقای منتظری از قائم مقامی رهبری و سفر مک فارلین به ایران. بحمدالله تحقیق در این محور هم به إتمام رسیده است، اما در محاسبه زمان قبلی این مورد پیش بینی نشده بود. و بالاخره دلیل سوم وقوع اتفاقات غیرمنتظره در کشور است. دسته گلهای مکرر «آقا» از قبیل حکم حکومتی «آتش به اختیار» و سپس ویرایش قهرمانانه آن وحمله مجدد به «مدعیان پوچ اندیش»، که نقد و بررسی آنها مرا از برنامه زمان بندی شده عقب انداخت.

در هر صورت بابت تاخیر پیش آمده از کاربران محترم عذرخواهی می کنم، و مژده می دهم که مقاله «میان پرده تلخ» به امید خدا بزودی منتشر خواهد گشت، انشاء الله.  

 

ب. خبررسانی

قبل از انتشار مقاله «میان پرده تلخ»، دو مقاله دیگر به شرح زیر متعاقبا منتشر خواهد شد.

 

اول. تحلیل انتقادی لایحه قصاص و حکم ارتداد جبهه ملی صادره از سوی آقای خمینی مورخ ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ که یکی از سیاه ترین نقاط تاریخ جمهوری اسلامی است. اگر چه جبهه ملی به تبعیت از اکثریت اساتید حقوق، حقوقدانان، قضات و وکلای دادگستری با لایحه قصاص (و نه حکم قصاص در قرآن) مخالف بوده، اما موضوع مشخص راهپیمایی جبهه ملی «اعتراض به استبداد و خفقان» بوده، نه مشخصا اعلام راهپیمایی علیه «لایحه غیرانسانی قصاص»! آقای خمینی با تحریف موضوع راهپیمایی جبهه ملی و اعلام ارتداد دکتر محمد مصدق و جبهه ملی فصل تازه ای در اخلاق سیاسی و حقوق کیفری باز کرد. برای نخستین بار با اتکا به اسناد و مدارک دست اول پرونده اولین حکم ارتداد پس از انقلاب از دو جنبه حقوقی و سیاسی مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.

 

دوم. بخش دوم تحلیل انتقادی دو نظریه قرآن کلام محمد (ص) و رؤیاپنداری وحی یا رؤیای رسولانه دانشمند محترم دکتر عبدالکریم سروش با بررسی اظهارات اخیر وی. در گفتگوی کتبی بین دو برادر ایمانی، مغالطات مضمر متعددی که در این دو نظریه رخ داده مستند به معیارهای روش شناختی، فلسفی، عرفانی و قرآن پژوهی عیان شده، ضعف نظریه های دوقلو در مبانی و مبادی مورد استدلال قرار می گیرد. انحلال مسئله – که بر أساس مبانی مخدوش صورت گرفته – نامش حل مسئله نیست. اکثر قریب به اتفاق اشکالات بی جواب باقی مانده و اشکالات جدیدی رخ نموده است. عدم رعایت ضوابط فلسفی و روش شناختی، خلط عمیق شئون و ساحات متفاوت عرفانی، و تعارض با محکمات قرآن سه محور این نقد را تشکیل می دهد. خدای صامت، غلو در حق پیامبر، و اسقاط قرآن کریم از داوری در نظریات یادشده از جمله مهمترین نتایج دینی این نقد است.

 

امیدوارم دسته گلهای جدیدی از سنخ آتش به اختیار، انتشار این مقالات را به تاخیر نیندازد! انشاء الله. 

 

محسن کدیور

۷ تیر ۱۳۹۶