غیرت دینی و انقلابی یزدی!

غیرت دینی و انقلابی یزدی!

محمد یزدی (۱۳۱۰-۱۳۹۹) از دنیا رفت. اهل اصفهان بود، و بر خلاف اسمش محمد با رحمت میانه ای نداشت. از شاگردان و شیفتگان آقای خمینی بود و در حمایت از آقای خامنه ای گوی سبقت را از همگان ربوده بود. اگر در رهبری آقای خامنه ای اکبر هاشمی رفسنجانی نقش اصلی داشت، در مرجعیت دومین رهبر جمهوری اسلامی محمد یزدی نقش اول را ایفا کرد. نخستین کسی که برای رهبر جدید که باید فقیه می بود تا ولایت داشته باشد در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۶۹ گواهی اجتهاد صادر کرد محمد یزدی نخستین رئیس قوه قضائیه خامنه ای بود.

چهار سال بعد در آذر ۱۳۷۳ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که یزدی از اعضای موثر آن بود برای نخستین بار هفت نفر را به عنوان مراجع جایزالتقلید به مردم معرفی کرد. رهبر جمهوری اسلامی یکی از آنها بود. احمد آذری قمی یکی از منتقدان جدی همراه سابق خود در این زمینه نوشت: «و اما جامعۀ مدرسین که معظم ‌له [آقای خامنه‌ای] را به عنوان یکی از مراجع سبعه معرفی کردند نیز بر خلاف ضوابط شرعی و قانونی خود عمل کردند، … چون شرط مرجعیت دو چیز است که هیچ‌یک برای معظم‌له موجود نیست. اولی اَعلمیّت است که در مورد ایشان جز آقای [محمد] یزدی کسی ایشان را اعلم و یا حتّی مساوی بقیۀ مراجع هم نمی‌داند و این اعلام‌ نظر آقای یزدی در نماز جمعه مبنی بر اعلمیّت مقام رهبری مسلّماً بر خلاف سنّت هزار ساله در حوزه‌های علمی شیعه بوده است. و اگر فرد یا افراد دیگری هم ایشان را اعلم معرّفی کرده‌اند باید استغفار کنند. و اگر ایشان در این مقام نبودند، آیا آقای یزدی و احیاناً دیگران چنین اظهارنظری می‌کردند؟! و کسانی هم که از معظم‌له تقلید کرده‌اند غیرشرعی است و باید فوراً به فرد اعلم عدول کنند و در غیر این­صورت عبادت‌شان باطل است.» (نامه سرگشاده مورخ ۵ آبان ۱۳۷۶ به خاتمی رئیس جمهور، ص۱۱، فراز و فرود آذری قمی، ص۱۳۱-۱۳۲) همو می افزاید: «ایشان [یزدی] فرموده‌اند که معظم‌له یا از شش نفر دیگر بالاتر و حداقل مساوی می‌باشند… باید بگوئیم جناب یزدی یا معنای اجتهاد و فقه را نمی‌داند، یا دروغ صریح و تملق می‌گوید.» (نامۀ سرگشادۀ مورخ ۱۱ خرداد ۱۳۷۶ به جامعۀ مدرسین حوزه علمیه قم، ص۴-۳، فراز و فرود آذری قمی، ص۱۲۲)

محمد یزدی بزرگترین عامل حکومتی کردن حوزه های علمیه شیعه در نیم قرن اخیر است. او از زمان ریاستش بر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از سال ۱۳۸۶ این تشکل سنتی را به مجری منویات رهبری تبدیل کرد. یزدی خمس و وجوهات شرعیه را در زمان غیبت و بسط ید از شئون حاکمیت و تصرف در آن را منحصر به ولی امر می دانست و دیگر فقها و مراجع را ممنوع از اخذ و تصرف در این وجوهات می دانست. (رساله من الذی بیده سهم الامام، کتاب رسائل تسعه، محمد یزدی، ص۱۰۳)

یزدی در سرکوب مراجع مستقل و معترض نقش اول در جمهوری اسلامی داشته است. آن‌چنان که در خاطراتش با جزئیات نوشته: در سال ۱۳۵۸ در تصرف دارالتبلیغ با راه انداختن حاج غلام (شعبان بی مخ قم) و بازجویی طرفداران آقای سید کاظم شریعتمداری نقش اصلی را داشته است. اعلامیه فاقد امضای جامعه مدرسین مورخ ۳۱ فروردین ۱۳۶۱  در بدعت عزل آقای شریعتمداری از مرجعیت تقلید را محمد یزدی مسئول کمیته امور سیاسی  جامعه مدرسین نوشته است. دبیر جامعه مدرسین احمد آذری قمی در آن زمان بعدا از این اقدام استغفار کرده است.

در حمله اراذل و اوباش به دفتر آقایان استاد منتظری و آذری قمی مورخ ۲۸ آبان ۱۳۷۶ که منجر به حصر هر دو شد محمد یزدی رئیس قوه قضائیه وقت شخصا فرماندهی سرکوب را به عهده داشت. آذری قمی در حصر از دنیا رفت و آقای منتظری به دلیل اینکه مرجعیت رهبری را «ابتذال مرجعیت شیعه» خوانده بود بیش از پنج سال بر خلاف قانون محصور بود. علاوه بر آن در اعلام عدم صلاحیت مرجعیت آقای یوسف صانعی در ۱۲ دی ۱۳۸۸ از سوی جامعه مدرسین باز محمد یزدی ایفای نقش اول را به عهده داشت. عتاب به آقای موسی شبیری زنجانی در نامه سرگشاده مورخ ۵ آبان ۱۳۹۷ یکی دیگر از اقدامات محمد یزدی است. (بنگرید به پرده هفتم حاکمیت برای مرجعیت مستقل: مروری بر نقش نیابتی محمد یزدی در سرکوب استقلال حوزه علمیه قم، ۶/۸/۱۳۹۷)

محمد یزدی یکی از پنج شاگرد آقای خمینی است که در تبیین نظریه ولایت انتصابی مطلقه فقیه یا اقتدارگرایی در قالب جمهوری اسلامی نقش اول را داشته اند. چهار نفر دیگر عبارتند از محمد مؤمن قمی (۱۳۱۶-۱۳۹۷)، احمد آذری قمی (۱۳۰۳-۱۳۷۷) (وی در سه سال آخر عمرش از منتقدان جدی خامنه ای بود)، محمدتقی مصباح یزدی (متولد ۱۳۱۳) و عبدالله جوادی آملی (متولد ۱۳۱۲). از این پنج نفر سه نفر نخست از دنیا رفته اند. نفر چهارم در بستر بیماری است و صدا و سیمای رسمی درخواست کرد که مردم برای شفایش دعا کنند. هر پنج نفر در توجیه استبداد و خودکامگی دینی کتاب نوشته اند. محمد یزدی عملگراترینشان بود.

محمد یزدی نماینده مجلس بررسی نهایی قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ و عضو منصوب شورای بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ بود. یک نمونه از نظریات وی: اصل ۱۱۰ قانون اساسی دلالتی بر حصر اختیارات و وظایف مقام رهبری در یازده بند ندارد، بلکه می گوید این کارها منحصر به رهبر است و دیگری نمی تواند در این امور دخالت کند، اما به معنی این نیست که خارج از این یازده بند رهبر نمی تواند کار دیگری انجام دهد! (محمد یزدی، شرح و تبیین قانون اساسی، ص ۵۴۹) یزدی با چنین نگاه بسته و ضد حقوقی سالها عضو فقهای شورای نگهبان بوده است.

محمد یزدی یکی از پرادبارترین روحانیون حکومتی در میان مردم بوده است. در دوره اول مجلس خبرگان رهبری نامزد نمایندگی استان بوشهر بود (چرا بوشهر؟!) که رای نیاورد. اگرچه نماینده دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی از استان تهران و حتی نایب رئیس مجلس شد، اما در دوره سوم مجلس شورا رای نیاورد و انتخاب نشد، اما بلافاصله در تاریخ ۴ تیر ۱۳۶۷ از سوی آقای خمینی به عنوان عضو فقهای شورای نگهبان منصوب شد.

در تاریخ ۲۵ تیر ۱۳۶۸ بعد از بازنگری قانون اساسی به عنوان نخستین رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی منصوب شد و به مدت ده سال یکی از سیاه ترین دوران دادگستری را در کشور رقم زد تا حدی که جانشینش هاشمی شاهرودی گفت ویرانه ای تحویل گرفتم. بعد از اتمام دوره در سال ۱۳۷۸ دوباره به عنوان عضو فقهای شورای نگهبان منصوب شد که تا پنج هفته قبل از درگذشتش ادامه داشت. توصیف ضعف شدید فقهی او در دوران خدمتش در شورای نگهبان از زبان همکارش صادق لاریجانی شنیدنی است.

محمد یزدی اگرچه نماینده استان تهران در دوره های دوم، سوم و چهارم مجلس خبرگان و حتی در انتهای دوره چهارم به مدت یک سال (از ۱۹ اسفند ۱۳۹۳) رئیس مجلس خبرگان بود، اما به علت فقدان پایگاه اجتماعی همانند محمد تقی مصباح یزدی در انتخابات دوره پنجم مجلس خبرگان رای نیاورد که باعث ملال خاطر رهبری شد! اما در انتخابات میان دوره ای اسفند ۱۳۹۸ به عنوان تنها نامزد استان قم با رأیی ناپلئونی به مجلس خبرگان راه یافت، هرچند بدون تحلیف از دنیا رفت.

آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در پیام تسلیت به مناسبت درگذشت محمد یزدی او را «عالم مجاهد، جلیل و پارسا»، «شخصیتی جامع و اثرگذار»، صاحب «ایمان راسخ به مبانی انقلاب و استقامت در این راه و غیرت دینی و انقلابی»، «شخصیت مکرم»، دارای «وزن سنگین ذخیره‌ی معنوی» توصیف کرد. فاصله این توصیف با جایگاه نازل مردمی یزدی دقیقا نشانگر شکاف عمیق حاکمیت با افکار عمومی است. «غیرت دینی و انقلابی» محمد یزدی چیزی نیست جز تندخویی، عدم مدارا، سرکوب مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی، و بالاخره صدور گواهی اجتهاد و بعد اعلام مرجعیت یک مجتهد متجزی.

جمهوری اسلامی به افکار عمومی وقعی نمی گذارد و اعتراضهای مردمی را سرکوب می کند. حضرت عزرائیل در حال پاکسازی عمله استبداد دینی است. کسان دیگری هم در نوبت هستند، تا کی نوبت به راس هرم قدرت برسد.

 

برخی نکات فوق در مصاحبه با رعنا رحیم پور در برنامه شصت دقیقه تلویزیون بی بی سی فارسی مورخ ۱۹ آذر ۱۳۹۹ مصادف با ۹ دسامبر ۲۰۲۰ مطرح شد.    

دریافت فایل صوتی