خبرگزاري دانشجويان ايران – تهران
سرويس: فرهنگ و ادب – حكمت و فلسفه
مدير گروه حكمت و فلسفه دانشگاه تربيت مدرس گفت: من اگر مسلمان هم نبودم، باز فاطمه (س) را به عنوان يك الگو و اسوه انتخاب ميكردم؛ چراكه او در زماني سخن گفت كه همهي مردان عصر خاموش مانده بودند.
دكتر محسين كديور در گفتوگو با خبرنگار بخش حكمت و فلسفه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: بايد توجه داشته باشيم كه در الگوپذيري، كميت صحبتها مهم نيست، كيفيت عمل بايد مورد توجه قرار گيرد. لذا آناني كه ميگويند از فاطمه (س) روايات چنداني موجود نيست، در نظر داشته باشند كه از خرمن خرمن صحبتهاي ابوحريره چه استفادهاي ميتوان كرد؟
وي در ادامه دربارهي ايام فاطميه و همچنين صحت و سقم روضهها و مصيبتهايي كه مداحان در مورد حضرت زهرا (س) عنوان ميكنند، گفت: ما زماني با اولياي دين برخورد معرفتي داريم و زماني برخورد احساسي. بعد معرفتي مجالس عمومي، بهويژه بعد از انقلاب، بسيار كاهش پيدا كرده و به بعد احساسي آن بهتدريج افزوده ميشود. در اين وضعيت، هر چه صحبت مهيجتر باشد، گوينده موفقتر خواهد بود. گويا واقعهاي كه در پاكستان اتفاق افتاده كه مداحان بهتدريج جاي علماي دين را گرفتهاند، در ايران نيز در حال رخ دادن است. جامعهاي كه زمام ديندارياش به دست مداحان و مرثيهسرايان بيفتد، بسيار آسيبپذير خواهد بود. تا جايي كه صداي برخي از مراجع نسبتا ساكت را نيز درآورده است كه آنقدر حرفهاي غير مستند زده ميشود كه كمكم جزو مسلمات دين پنداشته ميشود.
كديور در باب اظهارات مداحان افزود: اينكه در صدر اسلام برخورد نامناسبي با امام علي (ع) و حضرت زهرا (س) شده، مسلم است، ولي جزييات آن براي ما بهطور تاريخي قابل اثبات نيست، يا اثباتش دشوار است و دربارهي اينكه برخورد فيزيكي شده است يا نه، لااقل تاريخ نميتواند به اين سادگي ثابت كند. شخصيت حضرت فاطمه (س) هم به گونهاي بود كه اينگونه برخوردها بعيد است. ارعاب ممكن است بوده باشد، ولي بيشتر از اينها بعيد است و اثباتش كار سختي است و به روضههايي كه در باب ايشان خوانده ميشود، بايد با ديد انتقاد نگريست.
وي با اشاره به بخش آغازين صحبت خود گفت: فاطمه (س) قطعا براي مسلمانان سخنان بيشتري از مريم (س) براي مسيحيان دارد. وجود مريم (س) كاملا يك وجود فوق بشري است؛ يعني واقعهاي كه براي مريم (س) اتفاق افتاد (بارداري عيسي مسيح (ع)) يك واقعهي فوق انساني است، ولي سراسر وجود فاطمه (س) يك وجود بشري است؛ بنابراين فاطمه (س) الگوپذيرتر از مريم (س) ميتواند باشد.
كديور افزود: درنتيجه ميتوان همچون فاطمه (س) به ظلم اعتراض كرد و صداي رساي عدالتطلبي و حقجويي بود، و به شيوهي فاطمه (س) سلوك كرد و اين مطالب بايد مورد عنايت قرار گيرد؛ چون فاطمه (س) در مقطعي از تاريخ سخن گفته است كه حساسيت بسيار بالايي وجود داشت؛ يعني شرايط بعد از وفات پيامبر (ص)، كه سخنان قليل ايشان نقشي تعيينكننده در اين اوضاع و احوال داشت.
وي با تاكيد بر اين نكته كه بخشي از ميراث علي (ع) و فاطمه (س) و ديگر اولياي دين، ميراث زماني و مكاني هستند، افزود: اين يعني بعضي از اعمالشان در آن شرايط معنا پيدا ميكند و با تغيير شرايط زماني و مكاني، چه بسا اين سخنان موضوعيت نداشته باشند؛ اما بسياري از گفتار ايشان فرازماني است و وظيفهي مؤمن بصير، يافتن بخش فرازماني آن سخنان و ارايهاش به جامعه است.
دكتر كديور همچنين با اشاره به نقش دكتر علي شريعتي در معرفي چهرهي واقعي حضرت فاطمه (س) گفت: شريعتي نبود كه فاطمه (س) را بزرگ كرد، فاطمه (س) بزرگ بود و شريعتي بخشي از عظمت فاطمه (س) را به زبان روشنفكران و دانشگاهيان بيان كرد. درواقع شريعتي در سايهي تبيين بخشي از وجود محمد (ص) و علي (ع) و فاطمه (س) و حسين (ع) و سجاد (ع) در ذهن جامعه به بزرگي دست يافت و توانست جايي در چشم و دل مردم باز كند.
اين استاد دانشگاه افزود: كار شريعتي، كار بسيار ارزشمندي بود كه حق بزرگي به گردن ما دارد. او تصويري در مقابل تصوير ايستاي سنتي ايجاد كرد كه پويا بود و در چگونگي شناخت خاندان پيامبر (ص)، امام علي (ع)، امام حسين (ع)، امام سجاد (ع) و… كلا بر سر سفرهي شريعتي نشستهايم.
كديور در بخش ديگري از گفتوگوي خود با ايسنا، به بحث حقطلبي در واقعهي فدك پرداخت و گفت: فدك بنيهي اقتصادي بني هاشم بود و ميخواستند درواقع پشتوانهي اقتصادي آنان را تضعيف كنند؛ تا از لحاظ سياسي هم با آنان برخور كنند، و اين واكنش يكي ديگر از كارهاي بزرگ حيات كوتاه حضرت زهرا (س) ميباشد.
وي تصريح كرد: اينكه فاطمه (س) را تلخيص كنند كه يك خانم محجبه بود يا بسيار اهل عبادت و يا فرزندان خوبي تربيت كرده و همسرداري خوبي داشته يا صرفا از رهبري دفاع كرده، تفسيرهاي ناقص از زندگي يك انسان بزرگ است و نبايد تنها به اين بخشها اكتفا كرد؛ چراكه وقتي زنان در حجاز انسان درجه دو به حساب ميآمدند، فاطمه (س) با نافذترين اعتراضهاي سياسي، به زنان درس انسانيت و به مردان درس جوانمردي ميدهد.
اين استاد دانشگاه در پايان با اشاره به مقاله «سياست علوي و سياست فاطمي» خود در كتاب دغدغههاي حكومت ديني، گفت: مكمل سياست سكوت علي (ع)، سياست فرياد فاطمه (س) است. در شرايط سهمگين پس از رحلت پيامبر (ص)، علي (ع) براي حفظ وحدت مسلمين و پاسداري از نهال نوپاي دين پيامبر (ص) خار در چشم و استخواني در گلو، ۲۵ سال سكوت ميكند. سخن و اعتراض فاطمه (س) تفسير سكوت علي (ع) است. خطبهي زهرا (س) در مسجد پيامبر (ص) در حضور مهاجرين و انصار و خطبهي فاطمه (س) در منزل براي بانوان مدينه، بارزترين انتقاد سياسي ممكن است و بهعنوان نمونه جاويد حقطلبي اسلامي و عدالتخواهي انساني قابل ذكر است. ميراث فاطمه زهرا (س) به لحاظ كميت كوتاه است، اما هنر بزرگ زهراي مرضيه (س) همين است؛ كم گفت، اما در حساسترين مقطع تاريخ اسلام و با بالاترين كيفيت و رفيعترين محتوا سخن گفت. سخنان كوتاه فاطمه (س) همچون نيشتر بر قلب ظلم نشست و به سان الگويي روشن براي مؤمنان و مسلمانان باقي ماند.