فرهنگ و تمدن پارسی خود را با جهانی عوض نمی کنیم

جرس: انتشار نوار ویدیویی سید حسن نصرالله و نفی تمدن ایرانی از سوی دبیرکل حزب الله لبنان، واکنش های منفی گسترده ای را در طیف فضای اینترنتی برانگیخت. اعتراض به سخنان نصرالله به این دلیل در سطوح اینترنتی باقی می ماند که اساسا این گونه سخنرانی های رهبران حزب الله که گفته می شود بیشتر با مصرف داخلی هم بیان می شود در رسانه های رسمی جمهوری اسلامی بازتابی نمی یابد.

پس از انتشار این سخنان، معترضان به سخنان رهبر حزب الله لبنان تا کنون هیچ واکنش رسمی از سوی مقامات جمهوری اسلامی را شاهد نبوده اند تا نسبت به زیر سوال بردن تمدن ایرانی اعتراض کنند، از سویی این انتقاد نیز مطرح است که اصلاح طلبان و اصولگرایان مواضع مشابهی در مقابل حزب الله لبنان دارند و لذا ترجیح می دهند در خصوص اظهارات منتشر شده اخیر سکوت پیشه کنند. به همین دلیل تاکنون هیچ یک شخصیت های سیاسی فعلی و قبلی و یا فعالین حوزه سیاسی و دینی در ایران به طور رسمی حاضر نشده اند نسبت به اظهارات دبیرکل حزب الله واکنش نشان دهند. پس از انتشار ویدویی سخنان سید حسن نصرالله با شماری از فعالین سیاسی داخل و خارج ایران نیز در این زمینه گفتگویی انجام دادم، گفتگوی انتقادی با محسن کدیور از جمله آنهاست که در پی می آید:

آقای کدیور با توجه به اینکه خود المنار هم تاکید کرده که سخنان سید حسن نصرالله صحت دارد، ولی زمان آن به ماه ها پیش بر می گردد، چرا تا کنون همه سکوت را ترجیح داده اند، ارزیابی شما از نشر این فیلم چیست؟

مونتاژ و انتشار این فیلم کوتاه یوتیوب که ترکیبی از بریده دو سخنرانی قدیمی است، مشکوک به نظر می رسد. به هر حال این سخنان اگر در زمینه خود و برای مخاطبان داخل لبنان فایده ای داشته است، فی حد نفسه و به لحاظ تاریخی نادرست است و برای مخاطبان ایرانی باعث سوء تفاهم بسیاری است.

راستش نه به عنوان یک روزنامه نگار بلکه به عنوان یک جوان ایرانی که مدام با تصویر زخم و درد لبنان در رسانه ملی مان بزرگ شده است صحبت های سید حسن نصرالله را زخم عمیق تری بر پیکره ایرانی دیده ام که از قضا سهمی هم در رسانه ملی نمی یابد، ارزیابی شما از انکار تمدن پارسی ایرانیان توسط نصرالله چیست ؟

به نظر می رسد در این سخنان که بیش از یک سال قبل ایراد شده است، در پاسخ به اشکالاتی که منتقدان حزب الله دائر بر عرب نبودن این تشکل وارد می کنند، گوینده در مقام عربی معرفی کردن حامیان حزب الله است، تکلیف سوریه که مشخص است، این عبارات دلیل عرب بودن حامی دیگر حزب الله یعنی جمهوری اسلامی ایران است. ایشان سخاوتمندانه تمدن پارسی ایران را انکار کرده، رهبران جمهوری اسلامی را نیز به دلیل سیادتشان عرب معرفی می کند. اما در مورد نکته اول ایشان، یعنی اینکه می گویند: ” در ایران امروز چیزی به نام پارسی سازی یا تمدن پارسی پیدا نمی شود. آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری است.” این سخن نادرست است. جناب آقای سید حسن نصرالله اگرچه مبارزی شجاع ست، اما ظاهرا فرصت مطالعه تاریخ و فرهنگ ایرانی را پیدا نکرده است.

برای اطلاع ایشان عرض می کنم که ایرانیان بر خلاف اعراب حجاز صاحب فرهنگ و تمدنی بزرگ بوده اند و پس از تشرف به دین مبین اسلام در تکوین و اعتلای تمدن و فرهنگ اسلامی در میان دیگر مسلمانان برجسته ترین نقش را ایفا کرده اند. استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب ارزشمند “خدمات متقابل اسلام و ایران” به داد و ستد دوسویه اسلام و ایران اشاره و اثبات می کند که در پیدایش و تکوین تمام علوم اسلامی از قرائت و تفسیر و حدیث و سیره و تاریخ و کلام و فقه تا فلسفه و عرفان و ریاضیات و طبیعیات ایرانیان سهم وافر داشته اند. من تنها به خدمات ایرانیان به ادبیات عربی اشاره می کنم تا مشخص شود بدون کمک دانشمندان ایرانی صرف و نحو معانی و بیان و بدیع و لغت عربی به مستوای فعلی نمی رسید. سیبویه، اخفش، کسائی، فراء، ابن الانباری، زجاج، ابوعلی فارسی، عبدالقاهرجرجانی، سیرافی شیرازی، زمخشری، صاحب بن عباد، سکاکی خوارزمی، قطب الدین شیرازی، تفتازانی و میرسیدشریف جرجانی از بزرگان سازنده ادب عربی همگی ایرانی بوده اند. از لغویین عربی جوهری نیشابوری صاحب صحاح اللغة، راغب اصفهانی، فیروزآبادی صاحب قاموس اللغة، میدانی نیشابوری صاحب السامی فی الاسامی ایرانی اند. تمدن اسلامی هرگز معادل تمدن عربی نیست. تمدن و فرهنگ عربی جزئی از فرهنگ و تمدن اسلامی است.

رسول خدا – که درود خدا بر او اهل بیت و اصحاب پاکبازش باد – اگر چه عرب بود اما شعارش “لا فخر للعربی علی العجمی و لا للابیض علی الاسود الا بالتقوی” بود. محمد (ص) تفاخر جاهلی عرب بودن را منسوخ کرد. در اسلام ملاک فضیلت تقوی و علم و جهاد است نه ملیت و نژاد و رنگ. نه عرب بودن مایه تفاخر است نه عجم بودن مایه سرشکستگی. سلمان عرب نبود و در صدر صحابه رسول الله جا داشت و از زبان رسول رحمت (ص) به “سلمان منّا اهل البیت” مفتخر شد. ابوجهل و ابولهب و ابوسفیان و معاویه و یزید و ابن ملجم و صدام هم عرب بودند. قرآن کریم با صراحت ملاک تقرب به رسول الله را تبعیت از او یاد کرده است نه قرابت خانوادگی یا همزبانی و هم قبیله ای با او.

با صراحت عرض می کنم تمدن و فرهنگ ایرانی وجود دارد و از فرهنگ و تمدن عربی متمایز است. تمدن و فرهنگ ایران در زمان ما سه مولفه دارد: مولفه پارسی ایرانی، مولفه اسلامی، مولفه دستاوردهای جدید بشری. ما ایرانیان مسلمان در مولفه دوم با ایشان مشترکیم و به اینکه هر دو به قرائت علوی از اسلام نبوی باور داریم سرفرازیم. اما نخستین مولفه هویت ما زبان فارسی و فرهنگ ایرانی است. ایرانیان به هیچکس اجازه نمی دهند این مولفه اصلی هویتشان را انکار کند. عشق به اسلام و قرآن و پیامبر و اهل بیت او در خون ایرانیان مسلمان عجین است، اما اسطوره و تاریخ و فرهنگ وتمدن و ادبیات پارسی ایرانی خود را با جهانی عوض نمی کنند.

به هر حال با توجه به اینکه اخیرا دولت جمهوری اسلامی هم مدعی برجسته کردن مکتب ایرانی و منشور کوروش شده است آیا فکر می کنید با انتشار این سخنان دولت ایران موضع گیری خاصی بکند؟

تقابل ایران و اسلام کاری خردمندانه نیست. سخن منقول از آقای نصرالله دقیقا همان است که پان ایرانیستهای افراطی ابراز می کنند که اسلام متعلق به اعراب است. به هر دو گروه عرض می کنم ایرانیت و اسلامیت دو مولفه اصلی هویت ماست و هیچکدام را نمی توان به دیگری فروکاست. فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، عطار و جامی نمایندگان فرهنگ پارسی و تمدن ایرانی هستند. تقویم هجری شمسی نماد دو مولفه اصلی هویت ماست. هجرت رسول الله (ص) مبدء تاریخمان است، اما سالمان را با نوروز ایرانی باستانی آغاز می کنیم. ما ایرانی مسلمانیم. شواهد نشان می دهد که برجسته کردن مکتب ایرانی توسط اعضای دولت ایران همانند دیگر اقدامات آنها کاری مزوّرانه است، آنها خیرخواه ایران و اسلام نیستند.

اعتراض منتقدان سید حسن نصرالله تنها به آن بخش انکار تمدن پارسی ایرانیان نیست، علی رغم تمامی شکوه نامه هایی که زندانیان و خانواده های کشته شدگان انتخابات به آقای خامنه ای برده اند و آقای خامنه ای بی تفاوت بوده، مواضع دبیر کل حزب الله لبنان در برابر آقای خامنه ای که حامی بی چون و چرای احمدی نژاد در ایران بوده است، نیز مورد اعتراض طرفداران جنبش اعتراضی مردم ایران است، آقای نصرالله مدح و ثنای خامنه ای می گوید و خود را پیرو ولایت فقیه معرفی می کند و جنبش اعتراضی مردم ایران را سراب می نامد. درباره این بخش از ادعاهای رهبر حزب الله چه می گوئید؟

درست می گویید، جناب آقای سید حسن نصرالله در بخش دوم سخنانش که ظاهرا مربوط به دو ماه قبل است از رهبر جمهوری اسلامی آقای خامنه ای صریحا حمایت کرده و جنبش اخیر مردم ایران را تلویحا محکوم کرده است. به عنوان یک شهروند معترض ایرانی تاسف خود را از تحلیل نادرست دبیرکل محترم حزب الله لبنان ابراز می دارم. ای کاش ایشان در باره اموری که از آن اطلاع کافی ندارند، سخن نمی گفتند. به عرض ایشان می رسانم که بسیاری از ایرانیان – به نظر ما اکثریت – جناب آقای خامنه ای را نه مرجع می دانند نه عادل و نه مدبر. ایشان با سرکوب منتقدان مسالمت جوی خود بویژه در سالی که گذشت، بنام علی به راه معاویه رفت و عنوان “ولی جائر” را شایسته خود کرد. او از سیره علوی خارج شده است. کجا امام علی (ع) منتقدان خود را به زندان انداخت و شکنجه کرد؟ اعلم مراجع تقلید شیعه یعنی مرحوم آیت الله العظمی منتظری قدس سره با صراحت فتوا داد حاکمی که بر خلاف رضایت مردم عمل کند، به حقوق مشروع شهروندان تجاوز کند، دیکتاتوری و استبداد پیشه کند و به ظلم و ستم حکومت کند نیازی به عزل ندارد، خودبخود منعزل است. شما فرسنگها دور از ایران چه اطلاعی از رنج و درد ملت مظلوم ایران دارید که بر زخم ما نمک می پاشید؟ اهل البیت ادری بما فی البیت.

فرد متقلب و دروغگوئی که شما چندی پیش میزبانش بودید، منتخب ملت ایران نیست، منصوب رهبر ایران است که با تقلب در انتخابات به کمک نظامیان پاسدار بر ملت ایران تحمیل شده است. ایران نیازمند رهبر و رئیس جمهوری است که در درجه اول به فکر مصالح ملی و منافع ملت ایران باشد.

با توجه به موضع حمایتی و البته غیر دولتیِ برخی از مخالفان جمهوری اسلامی از لبنان ، به نظر می رسد این سخنانِ دبیرکل حرب الله بخش هایی از ایرانیان و منتقدان جمهوری اسلامی که همواره از “مقاومت” دفاع می کردند را تا حدود زیادی دچار تردید می کند؟ شما چنین نظری ندارید؟ انصافا باید مردم ایران را درک کرد و نمی شود کسی در کسوت دبیرکل، زخم بزند و بعد توقع حمایت از یک ملت زخمی را هم داشت. همان بخش اندکی که شعار هم غزه هم لبنان داده اند هم با بی تدبیری های کسی که از مواضع آقای خامنه ای دفاع می کند آیا حاضر هستند دوباره این شعار را بدهند؟

من اگر چه از سخنان جناب آقای نصرالله بشدت گلایه مندم اما دفاع من و امثال من از آرمان فلسطین و نقد سیاستهای نژادپرستانه دولت غاصب اسرائیل به قبل از تشکیل حزب الله و تاسیس جمهوری اسلامی برمی گردد. امیدوارم جناب آقای نصرالله سخنان خود را اصلاح کنند. مقاومت اخلاقی در برابر زیاده خواهی های صهیونیستها و دفاع مشروع مردم مظلوم فلسطین و لبنان مورد ستایش است و برای پیروزی مقاومت دعا می کنیم.

با تشکر از فرصتی که گذاشتید