شهید عزّت ایران، در سوگ هدی صابر

حاکم ظالم جمهوری اسلامی مدتهاست پروژه لِه کردن مخالفان مسالمت جو و منتقدان قانونی را آغاز کرده است

هدی صابر
تبارنامهء خونين اين قبيله كجاست
كه بر كرانه شهيدي دگر بيفزايند؟
كسي به كاهن اين معبد شگفت نگفت:
بخور آتش و قربانيان پي در پي،
هنوز خشم خدا را فرو نياورده ست؟
(۱)
هدی صابر در زندان اوین جان به جان آفرین تسلیم کرد. بعد از اطلاع از نحوه شهادت هاله سحابی بدست مأموران امنیتی جمهوری اسلامی در مراسم تشییع مظلومانه زنده یاد مهندس عزت الله سحابی، در اعتراض به رفتار ناجوانمردانه حاکمان جائر با خاندان عزت ایران اعتصاب غذا کرد و به دلیل اهمال زندان بانان و مقامات امنیتی و قضائی دیر به بیمارستان منتقل شد، همان بیمارستانی که مراد و مقتدایش عزت الله در آن جان داده بود.
در حد اطلاع من دو کس بیش از همه به عزت الله سحابی نزدیک بودند و بشدت شیفته او بودند و عزت نیز به آنها بیش از دیگران محبت داشت، یکی دخترش هاله و دیگری پیرو صدیقش هدی. و این دو محبّ مرگ محبوب را طاقت نیاوردند و دار فانی بدون عزت را تحمل نکردند و دارباقی را نیز با عزت انتخاب کردند.
هدی در آخرین زندانش برای عزت نامه نوشت و عزت نیز به حمایت از مظلومیت هدی نامه سرگشاده اختصاصی منتشر کرد. او از خصیصین سحابی بود و عمیقا به وی ارادت داشت و پروانه وار گرد وجود مرشد و مراد خود می گشت. اهل نظم و برنامه و تشکیلات بود. مسلمانی پاک نهاد و مومنی خالص بود. همنشین قرآن و مونس نهج البلاغه بود. همچون مقتدایش سحابی دغدغه اصلیش آزادی و آبادی و پیشرفت ایران بود.
او از زمره صابرانی بود که از آزمون الهی سربلند بیرون آمدند: وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ. و البته شما را مى‌آزماييم تا مجاهدان و شكيبايان شما را باز شناسانيم، و گزارشهاى [مربوط به‌] شما را رسيدگى كنيم. (سوره محمد، آیه ۳۱)
هدی صابر مجاهدی سخت کوش بود. در مبارزه مسالمت آمیز اما عاشقانه اش در راه هدف متعالیش سالها رنج زندان و شکنجه را تحمل کرد و در زندان مردانه مقاومت کرد و با انتخاب آگاهانه اعتصاب غذا پیام مقاومتش را با صدائی رسا به هموطنانش ابلاغ کرد. او پس از شهید هاله سحابی با شهادت خود در خرداد پر حادثه خونی تازه به رگهای جنبش سبز جاری کرد.
شهادت مظلومانه هاله سحابی در کنار جنازه پدرش و بواسطه ضرب و جرح مأموران امنیتی و شهادت مظلومانه هدی صابر بعد از اعتصاب غذا به دلیل اهمال زندان بانان و مسئولان قضائی برگ دیگری به پرونده سیاه و قطور جنایات جمهوری اسلامی افزود. رژیم جمهوری اسلامی یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر است که بشکل نهادینه حقوق زندانیان سیاسی را زیرپا می گذارد. راستی این چندمین زندانی سیاسی است که در زندانهای جمهوری اسلامی در همین چند سال اخیر جان می دهد؟ زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب، اکبر محمدی، محسن دگمه چی، امیر جوادی فر، رامین قهرمانی، محمد کامرانی، محسن روح الامینی و ….
والیان جائر جمهوری اسلامی با فشار فزاینده بر زندانیان سیاسی و خانواده آنها می پندارند می توانند صدای حق طلبی ملت ایران را خاموش کنند. رهبر جمهوری اسلامی که با ادعای ولایت مطلقه بدون هیچ نظارتی مسئول مستقیم این جنایتهاست مزورانه در سخنرانی ۱۵ خردادش از مامورانش خواست که مخالفان را زیر پا لِه نکنند! البته با قیودی که گذاشت مشخص است که منظورش اطرافیان رئیس جمهور منصوب وی است نه غیرخودی هائی که او آنها را بر علیه نظام و آلت دست دشمن موهوم می پندارد.
حاکم ظالم جمهوری اسلامی مدتهاست پروژه لِه کردن مخالفان مسالمت جو و منتقدان قانونی را آغاز کرده است. او با نقض مکرر اصول متعدد قانون اساسی، میثاقهای بین المللی حقوق بشر (که به امضای مقامات وقت ایران رسیده است)، موازین مسلم اخلاقی و ضوابط شرعی به ملت ایران خیانت کرده است و مدتهاست مشروعیت خود را از دست داده و امروز تنها با زور اسلحه و حربه خفقان و فشار حکومت می کند.
عزاداران را از حقوق مسلم شرعی و اخلاقی و قانونی برگزاری مراسم تشییع و تدفین و ترحیم عزیزانشان محروم کردن نشان اقتدار نیست، نشان از نهایت ضعف و ذلت حاکمیت است. حکومتی که از تجمع مسالمت آمیز مردم معترض و حتی جنازه منتقدانش می هراسد از کدام اقتدار برخوردار است؟ رهبر ستمکار و خودکامه جمهوری اسلامی منش ضحاک را پیش گرفته و به روش اهریمنی مدیریت می کند، گفتار و کردار و پندارش یادآور یزید و معاویه و عمروعاص است.
راستی چه تفاوتی بین دیکتاتورهایی همانند بشار اسد سوری و معمر قذافی لیبیائی و آل خلیفه بحرینی و علی عبدالله صالح یمنی با خودکامه تهران است؟ مقابل اراده ملت ایستادن و صدای اعتراض مسالمت آمیز آنها را با خشونت سرکوب کردن و منتقدان را به زندان فرستادن و مطبوعات و احزاب مستقل را توقیف کردن و همه منتقدان را مزدور اجنبی خواندن که سکه رایج مستبدان خودکامه است. خدا و رسول و قرآن و ائمه و روح اسلام از این شیوه حکومت کردن و بنام دین خون خلق خدا را در شیشه کردن بیزار است.
برای آزادی ایران آگاهانه و صبورانه بر مطالبات حداقلی خود استقامت حداکثری می کنیم: آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی بویژه موسوی و کروبی، رفع سانسور و توقیف از مطبوعات مستقل، امکان فعالیت آزادانه احزاب و تشکلهای سیاسی صنفی مستقل، لغو نظارت استصوابی و اجرای اصول معطله قانون اساسی (بویژه فصل حقوق ملت) کف مطالبات پنجگانه گانه ماست. مبارزات مسالمت آمیز و آزادی خواهانه ملت رشید ایران به امید خدا ادامه خواهد داشت.
شهادت مظلومانه هدی صابر در زندان اوین را به خانواده معزز صابر، فرزندان رشیدش حنیف و شریف، همسر فداکار و خواهران داغدارش بالاخص خانم فیروزه صابر و نیز همراهان ملی مذهبیش تسلیت عرض می کنم. برای آن شهید سعید رحمت و رضوان و برای بازماندگان صبر و اجر و برای ملت بزرگ ایران ادامه راه شهیدان سرفرازش را مسئلت دارم.
(۱)   شعری از استاد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی