ديباچه

ديباچه
انديشه سياسى در اسلام از ديدگاه شيعه به دو دوران كاملاً متمايز تقسيم مى شود. دوران اول، دوران حضور معصوم در جامعه است و دوران دوم، دوران غيبت معصوم از جامعه. ملاك تمايز اين دو دوران، حضور و غيبت اجتماعى انسان ويژه اى است با سه صفت ممتاز: علم لدنّى، عصمت و نصّ خاص دالّ بر نبوت يا امامت وى از جانب خداوند. واضح است كه حضور چنين انسانى در جامعه با عدم حضورش تفاوت جوهرى دارد. دوران اول سه قرن و نيم، يعنى از آغاز بعثت (۱۳ سال قبل از هجرت) تا سال ۲۶۰ هجرى (آغاز غيبت صغرى) را شامل مى شود. با توجه به معيار فوق دوران غيبت صغرى (۳۲۹-۲۶۰) نيز به واسطه حضور نواب خاص معصوم در جامعه به همين عصر ملحق مى شود.(۶) دوران دوم از سال ۳۲۹ (آغاز غيبت كبرى) شروع شده تا زمان ظهور امام زمان (عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف) – كه زمانش براى ما مشخص نيست – ادامه خواهد داشت. از عمر اين دوران تا كنون نزديك به يازده قرن مى گذرد.
انديشه سياسى شيعه در دوران غيبت معصوم عليه السلام براساس گفتمان غالب هر عصر به چهار مرحله تقسيم مى شود:(۷)
مرحله اول. عصر تكوين هويت مذهبى شيعه، از اوايل قرن چهارم تا اوايل قرن دهم. در اين مرحله تنها حكومت مشروع حكومت معصوم شمرده مى شود، لذا به احكام حوزه عمومى كمتر عنايت شده، همت عالمان دين به ويژه فقهاءِ مصروف استخراج احكام حوزه خصوصى مى شود.(۸)
مرحله دوم. عصر سلطنت و ولايت، از اوايل قرن دهم تا آخر قرن سيزدهم. در اين مرحله ابتدا سلطنت مسلمان ذى شوكت (شاه شيعه) به رسميت شناخته مى شود. در همين مرحله به تدريج انديشه ولايت سياسى فقيهان متولد شده و ابعاد مختلف آن تدوين مى گردد.(۹)
مرحله سوم. عصر نظارت و مشروطيت، قرن چهاردهم. در اين مرحله با تكيه بر دو اصل مساوات و حرّيت، حكومت، مقيد به نظارت وكلاى مردم و مشروط به قانون اساسى شد. اسلاميّت حكومت نيز از طريق نظارت فقيهان (با انتخاب نمايندگان مجلس از ميان مجتهدان معرفى شده از سوى مراجع تقليد) بر حكومتِ مشروطه، مورد تأييد عالمان دين قرار گرفت.(۱۰)
مرحله چهارم. عصر جمهورى اسلامى، قرن پانزدهم. «اما جمهورى به همان معنايى كه همه جا جمهورى است»(۱۱)، «يعنى حكومتى كه شكل آن انتخاب رئيس حكومت از سوى عامه است براى مدت موقت، و محتواى آن اسلامى است»(۱۲) ، يعنى «بر يك قانون اساسى متكى است كه قانون اسلام باشد.»(۱۳)
اگرچه «ولايت» از مفاهيم اساسى مرحله دوم است، اما پس از استقرار «جمهورى اسلامى» در ايران و در زمان تدوين قانون اساسى دوباره مطرح شد، و به شكل رو به تزايدى توسعه يافت تا آنجا كه امروز «ولايت مطلقه» ركن اول حكومت اسلامى معرفى مى شود. بنابراين بسيار طبيعى است كه براى شناخت ماهيت حكومت اسلامى معاصر به تأمل و تحقيق درباره «ولايت» بپردازيم و از ابعاد مختلف «حكومت ولايى» (حكومت مبتنى بر ولايت انتصابى مطلقه فقيه) سخن به ميان آوريم. نظريه «ولايت انتصابى مطلقه فقيه» (كه امروز به عنوان نظريه رسمى جامعه ما از آن ياد مى شود) مبتنى بر چهار ركن است: ولايت، انتصاب، اطلاق و فقاهت. در ميان اين چهار ركن، ولايت از اهميت بيشترى برخوردار است. اين چهار مفهوم كليدى در واقع پاسخ به چهار سؤال اصلى بر مبناى «مشروعيت الهى بلاواسطه» (ربانى سالارى، عدم دخالت مردم در مشروعيت حكومت) هستند:
سؤال اول. شارع، چه نوع حكومتى به حاكم الهى تفويض كرده است؟ حكومت الهى چگونه حكومتى است؟ حاكم الهى با مردم چه رابطه اى دارد؟
سؤال دوم. شارع به چه نحوه اى حاكم الهى را به حكومت رسانيده است؟ حاكم الهى با شارع چه رابطه اى دارد؟
سؤال سوم. شارع در چه محدوده اى به حاكم الهى اختيار داده است؟ قلمرو حكومت حاكم الهى تا كجاست؟
سؤال چهارم. شارع چه كسانى را بر مردم حاكم كرده است؟ حاكم الهى چه شرايطى دارد؟
اين قسمت از «مباحث انديشه سياسى در اسلام»(۱۴) به پاسخ تفصيلى به سؤال اوّل اختصاص دارد و تحت عنوان «حكومت ولايى» به علاقه مندان مباحث انديشه سياسى، حقوق عمومى و فقه شيعه تقديم مى شود.(۱۵) بحث «حكومت ولايى» از سه بخش اصلى تشكيل مى شود: بخش اول عهده دار ارائه مبادى تصورى ولايت است. مفهوم ولايت در اين بخش از ابعاد مختلف مورد تحليل و موشكافى قرار خواهد گرفت. در بخش دوم مبانى تصديقى ولايت عرضه مى شود. ادلّه و براهين اثبات ولايت در كتاب و سنت و عقل و اجماع مورد بررسى و نقد قرار مى گيرد.(۱۶)
۶) تبيين ويژگى هاى دوران اول، موضوع بحث مستقلى است كه در مجالى ديگر عرضه خواهد شد.
۷) اگرچه اين مراحل ترتيب زمانى دارند، اما لزوماً همه فقيهان هر مرحله در گفتمان غالب آن مرحله سهيم نيستند، بلكه بعضى به مراحل گذشته تعلق خاطر دارند؛ براى مثال مرحوم شيخ الفقهاءِ آيت اللَّه اراكى اگرچه به لحاظ زمانى مرحله چهارم را درك كرده بود اما به لحاظ گفتمان غالب، متعلق به نيمه اول مرحله دوم است (قائل به سلطنت مسلمان ذى شوكت) و هكذا.
۸ ) شيخ طوسى، محقق حلّى، علامه حلّى، شهيد اول و دوم از مهمترين فقيهان اين مرحله اند.
۹) دو نظريه ولايت فقهاءِ در امور شرعيه و سلطنت مسلمان شيعه ذى شوكت در امور عرفيه (سلطنت مشروعه) و ولايت انتصابى عامه فقيهان دستاورد اين مرحله است. مهمترين قائلان به نظريه اول علامه مجلسى، سيد كشفى و شيخ فضل اللَّه نورى و مهمترين قائلان نظريه دوم محقق كركى، محقق اردبيلى، ملااحمدنراقى و شيخ جعفر كاشف الغطاء هستند.
۱۰) مهمترين كتاب بيانگر اين مرحله تنبيه الاُمّة و تنزيه الملة ميرزاى نائينى و بعد از آن رساله اللئالى المربوطة فى وجوب المشروطة شيخ اسماعيل محلاتى است.
۱۱) امام خمينى، صحيفه نور، ج ۳، ص ۱۴۵، «اينكه ما جمهورى اسلامى مى گوييم اينست كه هم شرايط منتخب و هم احكامى كه در ايران جارى مى شود اينها بر اسلام متكى است، لكن انتخاب با ملت است و طرز جمهورى هم همان جمهورى است كه همه جاست.»
۱۲) استاد شهيد مرتضى مطهرى، پيرامون انقلاب اسلامى، صفحه ۸۰.
۱۳) امام خمينى، صحيفه نور، ج ۳، ص ۱۴۵.
۱۴) جلد اول «انديشه سياسى در اسلام» تحت عنوان نظريه هاى دولت در فقه شيعه در اسفند ۱۳۷۶ توسط نشر نى منتشر شد.
۱۵) پاسخ به سؤال دوّم در سلسله مقالات «حكومت انتصابى» به رشته تحرير درآمده است، كه در ماهنامه آفتاب (تهران، ۸۰ – ۱۳۷۹) منتشر شده و مى شود. «حكومت انتصابى» به زودى به صورت كتاب در همين مجموعه منتشر خواهد شد.
۱۶) بخش سوم بحث كه متكفل احكام و لوازم حقوقى، سياسى و فقهى ولايت است، به عللى در مجلدات بعدى اين مجموعه خواهد آمد، ان شاءاللَّه.