وجوه اشتراک و افتراق پیامبران با دیگر آدمیان

دریافت فایل صوتی “قرآن و انسان معاصر (۳۹)”

 [podcast]https://kadivar.com/wp-content/uploads/2006/10/39.-850811.mp3[/podcast]

در “سنت هدایت الهی” پیامبران نقش اساسی ایفا می کنند. پیامبران از طریق وحی با خدا ارتباط دارند. وحی ارتباط ویژه خداوند با پیامبران است که دیگر آدمیان به آن دسترسی ندارند.

فارغ از این وجه تمایزكه در پیامبران امری بیرونی است و از جانب خداوند و گاه به وساطت جبرئیل بر قلب ايشان نازل می شود، پیامبران به لحاظ درونی چه فرقی با دیگر آدمیان دارند؟ آیا پیامبران از سرشتی دیگرند؟ آیا پیامبران در مقایسه با دیگر آدمیان تفاوت درونی، ذاتی و نفسی دارند به نحوی که آدمیان به دو دسته کاملا متمایز تقسیم می شوند:

دسته اول:آفریده شده از سرشتی برتر و نورانی، با علم درونی و امتیاز عصمت.

دسته دوم:آفریده شده از خاک، با علم اکتسابی و جایزالخطأ و جایزالمعصیة .

بین این دو گروه انسان، دیواری حائل است و انسان های دسته دوم را نرسد که به صف انسان های دسته اول در آیند. این دیدگاه سنتی مسلمانان است که، البته در دیدگاه سنتی تشیع ، ائمه اهل بیت نیز در دسته اول جای می گیرند؛ مانند پیامبران.

اما مراجعه به قرآن امکان طرح نظریه دیگری را نیز در این باره میسر می سازد: پیامبران اگرچه در اخذ وحی کاملا با دیگر آدمیان متمایزند، و در فضایل انسانی اشرف بشرند و در در دانشی که به هدایت انسان ها مرتبط است سرآمد همگانند؛ اما از سرشتی متفاوت با دیگر آدمیان خلق نشده اند، و منهای وحی، انسانهائي هستند همانند دیگر انسان ها.

به عبارت دیگر پیامبران با دیگر آدمیان امتیاز بیرونی دارند (وحی)، اما امتیاز درونی و ذاتی ندارند. قرآن انسان ها را به دو گونه (انسانهاي عادي و فراانسانها) تقسیم نکرده است. تقسیمات قرآنی همگی بر اساس اموری اکتسابی از قبیل دانش و پرهیزکاری است که کسب آن برای همگان ممکن است و در این راه مراتبی است و پیامبران پیشروان فضیلت و معرفتند.

قاعده قرآنی ” پیامبران بشرند همانند شما ، با این تفاوت که به آنها وحی می شود ” در سوره ابراهیم آیه ۱۴، سوره کهف آیه ۱۱۰، سوره فصلت آیه ۶ تبیین شده است.در گفتگوی منکران حق با پیامبران الهی از قبیل نوح و صالح و شعیب، کافران همواره از اینکه پیامبران انسانند و نه فرشته وملک، تعجب خود را کتمان نمی کنند. در مقابل قرآن نیز بر این نکته طبیعی تأکید می کند که پیامبران نیز غذا می خورند و در بازار راه می روند درست همانند شما و…

از این قاعده نتایج زیر بدست می آید:

اولا: پیامبران از جنس همانهائي هستند که در میانشان مبعوث شده اند، پیامبر انسانها از آدمیان است نه ملک.

ثانیا:پیامبران بشرند مثل من و شما، نه با برتری ذاتی و نفسی بر شما، منهای وحی ما فوق بشر نیستند، بشر متمایز و از جنس دیگر نیستند، آدمند درست مثل من و شما.

ثالثا:نزول وحی، البته جان پاکیزه از نافرمانی خدا می خواهد و پیامبران در کسب این طهارت معنوی سرآمد همگانند و بیشک همانند همۀ آنچه نصیب ما مخلوقات الهی می شود ، این امر نیز ناشی از توفیق الهی است.

اما این که پیامبران بشرند همانند ما، ما را به انسان شناسی قرآن سوق می دهد. انسان به معرفی قرآن ظلوم و جهول و عجول و هلوع و کفور و اهل جدل و طغیان و خسران است. در یک کلام انسان متعارف به لحاظ معرفت جایزالخطا و به لحاظ میل و منش جایز المعصیة است. پیامبران اگر بشری مانند ما باشند تکیف این انسان شناسی چه می شود؟ به این مهم در جلسه بعد خواهیم پرداخت.

این قاعده (بشر بودن پیامبران همانند دیگر آدمیان ) در مواردی استثنا شده است: در تولد عیسی بدون پدر و مبعوث شدن وی در گهواره، در مبعوث شدن یحیی در کودکی، در زنده ماندن یونس در شکم ماهی و … اما محمد بن عبدالله (ص) در تولد و کودکی و سراسر زندگیش پیش از مبعث بشری بود همانند دیگر آدمیان.

این بحث ادامه دارد…

وجوهاشتراک و افتراق پیامبران با دیگرآدمیان