جلسات اول و دوم: مقدمه و طرح بحث (۲-۱)

چكيده مطالب:

۱- “دين پژوهي در پرتو قرآن” : كوششي است براي آشنايي بيشتر با ضوابط فرهنگ قرآني، پاسخي درون ديني است به مهمترين سؤالات جديد درباره دين، تلاش است در وجهه اثباتي ايجابي مطالعات ديني.

اين سلسله مباحث را با تحقيق درباره “ايمان ديني” آغاز مي كنيم، گزينش “ايمان ديني” از بين مفاهيم متعدد در حوزه دين به عنوان نخستين بحث به دو دليل است: يكي اهميت وافر ايمان در دينداري، و ديگري مباحث و مسائلي كه اخيرا در حوزه دين پژوهي برون ديني درباره ايمان ديني مطرح شده است.

در قرآن كريم ۸۱۲ بار واژه ايمان و مشتقات آن استعمال شده است. كثرت استعمال واژه أي در قرآن كنايه از اهميت آن است. از سوي ديگر گوهر دينداري ايمان ديني است. با ايمان است كه دينداري محقق مي شود و بدون ايمان دينداري منتفي مي شود. ايمان جان دين است، و طبيعي است دين پژوهي قرآني را با بحث از چنين مفهوم مهمي آغاز كنيم.

از سوي ديگر مطالعات اخير متألهان مسيحي افقهاي جديدي را در بحث ايمان گشوده است و سؤالات تازه أي را در اين باب مطرح كرده است. برخي يكي از مخلصات عصر ما را “بحران ايمان” دانسته اند، عصري كه “ايمان به خدا” با بحران مواجه شده است (برخي مثال رجوع كنيد به ماهنامه كيان، شماره ۵۲، ويژه نامه بحران ايمان). اين سؤالات پاسخ مي طلبند و ديندار مي بايد نسبت خود را با اينگونه مباحث تعيين كند، و چه جايي بهتر از جلسه دين پژوهي قرآني براي طرح چنين سؤالات نيكويي.

۲- روش بحث ما در اين تحقيق نخست آشنايي و دسته بندي سؤالات و به عبارت ديگر شناخت دقيق موضوع بحث و مواضع سؤال و پرسش است. سپس استخراج كليه آيات مرتبط با بحث از قرآن كريم است. اين آيات منحصر به آيات حاوي واژه موضوع و مشتقات است نمي شود بلكه كليه مترادفات و مشابهات آن از يك سو و واژه هاي متقابل و متضاد آن از سوي ديگر را در يك خوشه مفهومي در بر مي گيرد. در گام سوم دسته بندي آيات و يافتن آيات اصلي در هر قسمت انجام مي گيرد. در تفسير آيات از شيوه تفسير قرآن به قرآن (كه به عنوان نمونه در تفسير الميزان علامه طباطبايي بكار رفته است) استفاده خواهد شد. تنها نكاتي به قرآن نسبت داده خواهد شد كه به سياق علمي امكان برداشت آن از قرآن باشد، در غير اين صورت از انتساب به قرآن پرهيز شد، صرفا به عنوان نظريه مطرح خواهد شد.

يكي از موانع بحث، امكان اشتراك لفظي واژه مورد بحث است، حتي المقدور مي كوشيم تا با توجه به قرائن مختلف از اين نكته غفلت نشود. در عين حال كه از گفتار مفسران و شارحان و متكلمان سود مي جوييم، اما در حصار گفتار آنان باقي نمي مانيم. همچنانكه ضمن استفاده از آراء متكلمان و متألهان و پژوهشگران جديد مي كوشيم كه از ميان آراء بهترينشان را گزينش كنيم.

۳- ايمان مصدر باب افعال از ريشه أمن يأمن امنا است. اين ريشه به معني اعتماد كردن، پذيرفتن و گرويدن بكار رفته است. اصل امن طمأنينه نفس و زوال خوف است. امنيت، امانت، امين، مامون و استيمان را از اين خانواده اند. ايمان در لغت به معناي تصديق و نقيض كفر استعمال شده است (رجوع كنيد به مفردات راغب)

ايمان اذعان و تصديق چيزي با التزام به لوازم آن است، بنابراين در عرف قرآن ايمان به خداوند تصديق به وحدانيت و پيامبران و قيامت و آنچه پيامبران آورده اند همراه با تبعيت في الجمله ايشان است. (الميزان، اول سوره مومنون) بنابراين ايمان حالتي قلبي است كه براي مومن امنيت مي آورد.

در كلام ايمان اينگونه تعريف شده است: ايمان اعتقاد قلبي به چيزي و اقرار زباني به آن و عمل اعضا به آن است. درباره آراء متكلمان در باب ايمان مي توان به اين كتاب مراجعه كرد: مفهوم ايمان در كلام اسلامي، نوشته توشيميكو ايزوتسو (محقق برجسته ژاپني) ترجمه زهرا پور سينا با مقدمه مصطفي ملكيان، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۸.

۴- ايمان دلبستن توام با اميدواري است، گرويدن همراه با اعتماد است، پذيرش با اتكاء است. از جمله زيباترين آياتي كه درباره ايمان در قرآن آمده است، آيه ذيل است:

ربنا اننا سمعنا مناديا ينادي للايمان ان آمنوا بربكم فآمنا ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و كفر عنا سيئا تنا و توفنا مع الابرار (ال عمران / ۱۹۳)

پروردگارا، ماشنيديم كه منادي نداي ايمان سر مي داد كه به پروردگارتان ايمان بياوريد، پس ما به پروردگارمان ايمان آورديم پس از گناهان ما درگذر و سيئات ما را بپوشان و ما را با نيكان بميران.

ايمان پاسخ به يك ندا است. اجابت يك دعوت است، اگر گوش جان بسپاريم صداي اين منادي اين سروش – پيامبر (ص) را مي شنويم، او صلاي ايمان سرداده است: أي مردم ايمان بياوريد. مومنان به اين ندا پاسخ مثبت مي دهند.

۵- ايمان با اعتقاد تفاوت دارد (اگر چه برخي از متكلمان بر اين باورند). در قرآن حتي يك بار از واژه اعتقاد استفاده نشده است. از آنجا كه در آستانه ميلاد مبارك امام علي (ع) قرار داريم، مناسب ديديم حديثي از ايشان در باب ايمان را متذكر شويم:

قال اميرالمؤمنين (ع): الايمان له اركان اربعة، التوكل علي الله، و تفويض الامرالي الله، و الرضا بقضاء الله و التسليم لامر الله عزوجل.

(اصول كافي، كتاب الايمان و الكفر، باب خصال المومن، حديث۲، ج۲ ص ۴۷)

امام علي (ع): ايمان چهار ركن دارد: توكل بر خداوند، تفويض امر به خداوند، راضي بودن به قضاي الهي و تسليم امر به خداوند عزوجل.

امام علي (ع) از چهار واژه توكل، تفويض، رضايت و تسليم براي توضيح ايمان استفاده كرده اند، و واضح است كه ايمان همانند اين واژه ها كار دل است: دل سپردن، دل بستن، دل دادن، واگذاري، اعتماد كردن، پذيرفتن، گرويدن، نيك دانستن، اميد بستن، باور كردن

۶- درباره ايمان سؤالاتي از اين قبيل مطرح است:

ايمان چيست؟ چه ماهيتي دارد؟

آيا ايمان از افعال نفساني، روحاني و قلبي است يا از انفعالات نفساني؟

آيا ايمان (اگر فعل باشد) اختياري و ارادي است يا نه؟

اگر ايمان فعلي اختياري باشد، آيا با زور و اكراه قابل تحقق است يا اصولا ايمان زوربردار نيست؟

آيا ايمان فعلي انساني است،‌ مختص انسان است يا از ديگر موجودات (ملائكة، اجنه ،‌ حيوانات، … ) نيز قابل سرزدن است؟

ايمان به چه امري تعلق مي گيرد؟ متعلق ايمان چه ويژگي هايي دارد؟ آيا به موجود عيني خارجي تعلق مي گيرد يا به گزاره ها يا به هر دو؟ (آيا به كسي يا چيزي ايمان مي آوريم يا به سخني يا به هر دو؟)

به چه موجودي مي توان ايمان آورد؟ اين موجود مي بايد چه صفاتي داشته باشد؟

در ايمان به گزاره ها، آيا در ايمان، گوينده دخيل است (در اين صورت گوينده چه ويژگي هايي بايد داشته باشد؟) و اگر دخيل نيست، گزاره ها بايد چه صفاتي داشته باشد؟

آيا ايمان از سنخ باور است؟ چه قسم باوري؟ باور صادق مدلل يا باور صادق بي دليل يا باور ناموجه (صادق بدون دليل)؟ آيا متعلق ايمان لزوما حق است يا مي توان به باطل نيز ايمان آورد؟‌ آيا ايمان متواطي يا مشكك (داراي مراتب و درجات) است؟‌ آيا ايمان ثابت است يا قابل افزايش و كاهش است؟ آيا ايمان همان علم است؟ چه نسبتي بين ايمان و علم برقرار است؟ آيا ايمان همان يقين است؟ يا با همه متفاوتند؟ آيا با هم قابل جمعند يا ايمان تا جايي است كه يقين در كار نباشد؟ آيا ايمان امري معقول است يا فوق عقل است يا خرد ستيز است؟ (نسبت ايمان و عقلانيت) آيا به چيزي كه نفهميده ايم مي توان ايمان آورد تا فهميد؟ آيا ايمان با شك جمع مي شود؟ آيا مي توان به متعلق ايمان اطمينان نداشت؟ آيا ايمان ملازم اطمينان است؟ آيا مي توان مومن بود در عين حال درباره متعلق ايمان سوال داشت؟‌ آيا ايمان با سوال قابل جمع است؟ ايمان با نقد چه نسبتي دارد؟ نسبت ايمان با آرامش قلبي و تواضع چيست؟ آيا ايمان ملازم عمل به لوازم ايمان است؟‌ آيا ايمان زوال پذير و قابل تبديل به كفر است؟ چه اموري باعث ازدياد ايمان است و چه عواملي تضعيف يا زوال ايمان را موجب مي شوند؟ اگر ايمان حدوثا اختياري و آزادانه است آيا بقاءا نيز اختياري و آزادانه است يا اگر فردي آزادانه ايمان آورد در بقاي برايمان مجبور است و مجاز نيست از ايمان خود دست بردارد؟ (احكام دنيوي مرتد) آيا حكم اعدام مرتد با اختياري بودن ايمان منافات ندارد؟ ايمان با صبر چه نسبتي دارد؟ آيا ايمان قابل پنهان كردن و كتمان است؟‌ (تقيه) ايمان با اميد و رجا چه نسبتي دارد؟ ايمان با تقوي چه نسبتي دارد؟ ايمان ديني چه آثار و فرازي دارد؟ كافر كيست و كفر چه ويژگي هايي دارد؟ با كافر چگونه بايد برخورد كرد؟ مرتد كيست و ارتداد چه ويژگي هايي دارد؟ با مرتد چگونه بايد برخورد كرد؟ مومن كيست و چه ويژگي هايي نظري و عملي (اخلاقي و رفتاري) دارد؟ ايمان با اعتقاد چه نسبتي دارد؟ ايمان با اسلام چه نسبتي دارد؟ مراحل ايمان چيست و هر مرتبه ايمان چه صفات و مختصاتي دارد؟ ايمان با فلاح و نجات چه نسبتي دارد؟ آيا جهان معاصر با “بحران ايمان” مواجه است؟

به ياري خدا مي كوشيم بتدريج و بطور منضبط به سوالات فوق پاسخ دهيم و راي قرآن كريم را در اين زمينه استخراج كنيم.