انتشار هشتمین پاسخ به نامه “استیضاح رهبری”: کتاب ۴۰۰ صفحه ای نقد قال

سایت دولتی شبکه ایران خبر داد: پاسخ ۴۰۰ صفحه ای “نقدقال” به کدیور، هاشمی سکوت کرد، ذوعلم پاسخ داد. به گزارش شبکه ایران کتاب “نقد قال” که به قلم حجت‌الاسلام علی ذوعلم به نگارش درآمده، نویسنده در تلاش است که از دو منظر دینی و قانونی حقیقت و واقعیت ولایت فقیه را تبیین کند. این کتاب، نامه‌ محسن کدیور که به شکل سرگشاده و با عنوان “استیضاح رهبر، ارزیابی کارنامه بیست و یک ساله رهبر جمهوری اسلامی ایران” خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی منتشر شد را مورد تجزیه و بررسی قرار می‌دهد.

جرس: شبکه ایران در ادامه نوشته است: هر چند این نامه در تاریخ ۲۶ تیر۸۹ منتشر شد اما تاکنون از سوی هاشمی رفسنجانی تنها این سکوت بوده که نقش واکنش را بازی کرده است! که این خود جولانگاهی شد برای فتنه‌گران، اما علی ذوعلم در مقام پاسخ، تبیین و نه توجیه برآمده و سکوت مخاطب اصلی نامه را جبران کرد!”

جملاتی از کتاب : “چه کسی از حذف اصل ولایت فقیه سود می برد؟ آیا مردم و کشور؟ اسلام و مسلمین؟ و یا ابرقدرت ها و دیکتاتورهایی که برای بازیابی سلطه خود بر این کشور، دندان تیز کرده اند و تنها مانع اصلی خود را، همین اصل محوری و ریشه ای ولایت فقیه می دانند؟ اعتراف نویسنده این نامه به اینکه «رهبری در ۲۱ سال گذشته برای حفظ استقلال سیاسی موفق بوده است،»، اعتراف بسیار مهمی است! اگر ایشان انصاف داشته باشد، دراین پرسش تأمل کند که آیا غیر از تکیه بر ولایت فقیه عادل می توان استقلال این کشور را حفظ کرد؟”

نویسنده در مقدمه کتاب در اشاره به چگونگی پاسخ و برخورد نسبت به این مسئله تأکید بر این دارد که در این راستا می‌توان به سه شیوه عکس‌العمل نشان داد: نخست آنکه همانند بسیاری دیگر از اقدامات مخالفان علیه ولایت فقیه، این نامه نیز جدی گرفته نشود و بنا به قاعده “الباطل یموت بترک ذکره” با بی‌اعتنایی از کنار آن رد شد. دوم آنکه مواجهه سیاسی صورت گیرد و این نامه را به عنوان یکی از حلقه‌های هجوم طراحی شده برای تزلزل و تردید در جایگاه رفیع رهبری نظام در چشم و دل مردم و تلاشی برای شکست اقتدار رهبری و قدرت ملی، مورد تحلیل و فعل و انفعال قرار دهیم. در برخورد سوم که در واقع عکس‌العمل اصلی کتاب نسبت بدان است، همان توجه به مفاد این نامه نه به جهت اعتبار علمی یا حقوقی آن، بلکه از نظر عاملی برای القای شبهه در برخی جوانان جویای حقیقت است که خود به خود ممکن است در ذهن آنان سوالاتی را ایجاد کند و براین اساس نویسنده نیز پاسخ‌گویی به این نامه را وظیفه‌ای دینی و عملی و ملی برای این‌گونه افراد می‌داند تا بدین جهات به تبیین برخی حقایق و صیانت از ایمان انقلابی و اسلامی جامعه کند.

کتاب نقد قال با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه در چاپ اول از سوی کانون اندیشه جوان روانه بازار کتاب شده است. “نقدقال” در دوازده فصل نقد و بررسی محورهایی همچون “استبداد و دیکتاتوری”، “وهن اسلام”، “آزمون رهبری”، “ظلم و جور”، “قانون‌ستیزی و براندازی جمهوری اسلامی” و… را در دستور کار دارد و با اضافه کردن ضمیمه‌هایی به کتاب، به شرح و تفصیل مسئله مورد نظر در ۴۰۰ صفحه می‌پردازد.

آشنائی با نویسنده

حجت‌الاسلام دکترعلي ذوعلم هم اکنون سمتهای زیر را عهده دار است: مدير كل دفتر برنامه‌ريزي و تاليف كتب درسي وزارت آموزش و پرورش، مشاور وزير آموزش و پرورش، دبير ستاد همكاريهاي آموزش و پرورش و حوزه هاي علميه، مدير طرح و تولید برنامه درسی ملي جمهوری اسلامی ایران و عضو هيات علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي. از جمله آثار وی می توان کتاب “تجربه کارآمدی حکومت ولایی” (تهران، ۱۳۸۵، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه) و مقاله اصول و فرايند مهندسي فرهنگ (۱۳۸۶) قابل ذکر است.

لازم به ذکر است طی شش ماه هشت پاسخ به نامه تحلیلی کدیور به رئیس مجلس خبرگان رهبری از سوی رسانه های حکومتی منتشر شده است. با انتشار هر پاسخ و بی اثر بودن آن در ذهن خوانندگان، حکومت با صرف بودجه افزون تر پاسخ مفصل تری تدارک دیده است. قبل از این کتاب دکتر مسعود رضائی رکورد دار طولانی ترین پاسخها بود. پس از انتشار پاسخ هفتم جرس در همین ستون نوشته بود: “به نظر می رسد نظام برای پاسخگوئی به انتقادات مرتبط با عملکرد رهبری باید بودجه بیشتری هزینه کند و افراد تواناتری را برای این مهم استخدام نماید.”

آیا این کتاب آخرین پاسخ به نامه استیضاح رهبری است؟ آیا حجت الاسلام ذوعلم توانسته است اذهان جوانان را از شبهات پاکیزه کند یا اشکالات حکومت انتصابی مطلقه ولائی به جای خود باقی است و نازدودنیست؟ همینکه نظام با قوی ترین کارشناسانش در وزارت آموزش و پرورش در مقام پاسخگوئی برآمده باید به فال نیک گرفت. درباره هشتمین پاسخ بعد از مطالعه آن می توان داوری کرد. هرچند در اعتبار علمی و سمت و سوی کتب درسی آموزش و پرورش بویژه در سالهای اخیر حرف و حدیث فراوان است.