سه کذب در یک پاراگراف از کیفرخواست

نویسندگان کیفر خواست دادگاه مضحک، تلخ، تأسف بار و فاقد اعتبار دو روز قبل که با هدف جُرم‌سازی علیه عدّه‌ای از رجال سیاسی شریف این کشور تهیّه دیده در کنار آسمان و ریسمان بر هم بافتن‌های متعدد، از سفر یورگن هابرماس فیلسوف نامدار آلمانی به ایران نیز سخن به میان آورده‌اند و پای افرادی را به میان کشیده‌اند و چنین گفته‌اند:
دعوت از هابرماس به ایران در سال ۸۱ نیز با همین هدف (حاکم کردن سکولاریسم در ایران) صورت می‌پذیرد و در جلسه‌ای محرمانه در منزل آقای کدیور با حضور افرادی مانند حجّاریان و محمد مجتهد شبستری تشکیل شد به دقّت روند سکولاریزاسیون در ایران مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و راهکارهای جدید ارائه می‌شود…»[۱].

در خبر فوق سه کذب محض وجود دارد. اوّلاً جلسه منزل دوست گرامی‌ام آقای کدیور بهیچوجه محرمانه نبود. آقای هابرماس اظهار علاقه کرده بود با پاره‌ای از نواندیشان دینی ایران دیدار و گفتگو کند و آقای کدیور هم محل این ملاقات را منزل خودشان قرار دادند. ثانیاً در آن جلسه ما به آقای هابرماس توضیح دادیم که ما هم به مدرنیته انتقاد داریم و هم به ایدئولوژی و عملکرد حکومت در ایران ولی نمی‌خواهیم فرهنگ غربی یکسره بر ایران مسلط گردد. من به ایشان گفتم کوشش من این است که با طرح مسائل هرمنوتیک قاعده‌مند فلسفی تفسیرهای بی‌ضابطه و سلیقه‌ای از متون نخستین دینی اسلامی کنار گذاشته شود و تفسیرهای این متون با روش‌های عقلانی قابل دفاع انجام گیرد و کثرت قرائت‌های ممکن به رسمیّت شناخته شود. موضوع آن جلسه بهیچوجه بررسی روند سکولاریزاسیون در ایران نبود. ثالثاً درباره هیچ راهکار جدیدی سخنی به میان نیامد و گفتگوئی صورت نگرفت.

این یادداشت را نه از این بابت می‌نویسم که خود را از جرمی تبرئه کنم. اگر در آن جلسه درباره روند سکولاریزاسیون در ایران هم صحبت شده بود هیچ جرمی اتفاق نیفتاده بود. اهل نظر حق دارند درباره هر موضوع نظری با یکدیگر تبادل نظر کنند و به گفتگو بنشینند. این یادداشت را می‌نویسم تا شهادت دهم که فرازهای گوناگون این کیفرخواست چنان براساس صدق و حقیقت کامل تنظیم شده که ذرّه‌ای گرد تشکیک و تردید بر دامن پاک آن نمی‌نشیند و این دادگاه‌ها آن چنان صالح و عادل‌اند که برای جمهوری اسلامی ایران افتخار جاودان خواهند آفرید!!!
لینک:
http://drshabestari.blogfa.com/