تأملی در مسئله‌ي حجاب ۲

 

[podcast]https://kadivar.com/wp-content/uploads/2012/08/20120729-Kadivar-Hejab-2.mp3[/podcast]

دریافت فایل صوتی

[youtube=http://www.youtube.com/watch?v=QobKeS2cCeU&w=320&h=240]

این نوشتار شامل یک پیشگفتار، هشت مقدمه، ده بحث، جمع‌بندی و نتیجه است. خوانندگانی که حوصله بحثهای فنّی مفصّل را ندارند، می‌توانند به مطالعه مقدمه، جمع‌بندی و نتیجه اکتفا کنند.

پیشگفتار
بحث اجمالی میزان دلالت آیات قرآن کریم به حجاب شرعی بانوان گذشت. حاصل آن این بود که زنان مؤمنه علاوه بر تکلیف عمومی پاکدامنی و دور نگاه داشتن نگاه از آلودگی، شرعا موظفند بدنشان را که زینت طبیعی است در برابر افراد نامحرم حفظ کنند و اجازه ندهند از گردن تا زانو و بازویشان در هیچ شرائطی در معرض نگاه افراد نامحرم قرار گیرد. بویژه موظفند گریبان و سینه خود را با پوشاک مناسب از دیده ها پنهان نمایند. در مورد پوشش ساق پا، ساعد دست، گردن، صورت و مو دلیل قرآنی در دست نیست.
اگرچه یکی از معانی جِلباب (احزاب ۵۹) و خِمار (نور ۳۱) روسری است اما اولی به معنای ملحفه و پیراهن گشاد و دومی هم به معنای رداء و ‌إزار در لغت عربی استعمال شده است، و در دو آیه بیش از مطلق پوشاک از آنها قابل استفاده نیست، یا حداقل به تنهایی ظهوری در سرانداز و روسری ندارند. ‌إدناء جلابیب یعنی جامه های رها و ول را به خودتان نزدیک کنید، به اندامهایتان بپوشانید، لباسهایتان را جمع و جور کنید. ضرب خمار بر جیب به معنای پوشاندن گریبان و سینه با پوشاک است. هیچیک از آیات قرآن دلالت مطابقی بر پوشش سر و مو ندارد و اثباب چنین حکمی تنها به استعانت روایات میسر می شود.

در دومین بخش به حجاب در روایات پرداخته می شود. به علت طولانی بودن بحث، بخش روایات در دو قسمت روایت شیعه و روایات اهل سنت بررسی می شود. در نخستین قسمنت  حجاب در روایات شیعه  تحقیق می شود و حجاب در روایات اهل سنت در قسمنت بعدی ارائه خواهد شد.

برخی پرسشهای فراروی روایات به این شرح است: روایات موجود از پیامبر (ص) و ائمه (ع) به چه میزان حجاب شرعی بانوان را اثبات می کنند؟ مشخصا پوشش مو و سر و گردن مستند به چه روایاتی است؟ آیا اینکه «تمام بدن زن عورت است و تنها مواضعی از آن که دلیل معتبر بر جواز ابراز و نظر به آن وارد شده باشد می تواند بدون پوشش باشد» مستند معتبری به پیامبر (ص) یا ائمه (ع) دارد؟ یا اینکه اصل بر برائت است و تنها مواضعی از بدن زن می باید پوشانیده شود و نظر به آن حرام است که دلیل معتبری در دست باشد؟ آیا دیده نشدن زن توسط مردان و ندیدن زن مردان را مستند معتبر شرعی دارد؟ زینت ظاهر زن از زبان پیامبر (ص) یا ائمه (ع) در تفسیر آیات سوره نور چیست؟ آیا روایات باب حجاب شرعی متواتر یا مستفیض است؟ آیا دلالت روایات بر پوشش مو و سر و گردن دلالت مطابقی و مستقیم است یا غیرمستقیم و التزامی؟

مقدمات هشت گانه

مقدمه اول: مطابق موازین حداقلی علم الحدیث روایات موجود در جوامع روایی بدون ارزیابی سندی آنها قابل انتساب به پیامبر (ص) و ائمه (ع) نیست. نمونه هایی که در این بحث ارائه می شوند منحصر در روایات معتبره (صحیحه و موثقه) است و روایات غیرمعتبر تنها برای نقد احکام غیرقابل انتساب به دین اشاره می شوند. این روایات را از چهار موضع بحث در کتب فقهی طهارت، صلوة، حج و نکاح که به نحوی به بحث حجاب و پوشش می پردازند استخراج کرده ام.(۱)  به عبارتی روایت مستند فتاوی فقهی را گردآورده ام.

مقدمه دوم: در این روایات معتبر احکام منتسب به پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) بسیار اندک و انگشت شمار است. کلیه احکام حجاب از چهار امام نقل شده است امام باقر، امام صادق، امام کاظم و امام رضا (علیهم السلام) یعنی بین سال ۹۴ تا ۲۰۳ هجری و مشخصا قرن دوم هجری. البته در دیگر مسائل هم اکثر روایات از همین چهار امام است چرا که در دوران آنها امکان بیان بیشتری نسبت به بقیه ائمه بوده است. اما تفاوت مسئله حجاب با بقیه مسائل شرعی در این است که در این مسئله کمترین حد انتساب به پیامبر (ص) و امام علی (ع) به چشم می خورد. در روایات معتبر حجاب جز در بحث نماز چیزی از فاطمه زهرا (س) هم به چشم نمی خورد. این حدس جدی است که حدود حجاب در قرن دوم به شکل متصلب درآمده باشد و در قرن نخست به مستوای قرآنی -که توضیحش گذشت – نزدیکتر بوده باشد.

مقدمه سوم: بحث فعلی من محدود به روایات شیعه است.(۲) با توجه به اینکه حجاب شرعی به شکل رایجش بین شیعه و اهل سنت نسبتا یکسان است، تفحص در روایات اهل سنت موضوع بحث مستقلی است که در فرصتی بعدی به آن خواهم پرداخت. به نظر می رسد بسیاری از این احکام نخست در عصر خلفا در نیمه اول قرن اول صورت روایت به خود گرفته و در نیمه دوم همین قرن رسمیت بیشتری یافته است، به نحوی که در قرن دوم در شرف تیدیل شدن به جزئی از هویت اسلامی بوده است. به اجمال اشاره کنم وضعیت روایات اهل سنت در مسئله حجاب متصلب تر و مضیق تر از روایات شیعی است. مقایسه روایات فریقین در مسئله حجاب نوری بر بسیاری ابهامات بحث خواهد انداخت.

مقدمه چهارم: برخلاف انتظار روایات معتبر مستقیم بحث حجاب شرعی بسیار کمتر از حد انتظار است. تواتر لفظی و تواتر معنوی درکار نیست. تعداد روایات معتبر حتی به حد استفاضه هم نمی رسد. اکثر این روایات معتبر غیرمستقیم و بالملازمه بر حجاب سر و مو دلالت دارد. بسیاری از مسائل به یک تا سه روایت معتبر متکی است، البته در بحث پوشش زن در زمان خواستگاری روایات بیشتر است. پرسشهایی که از چهار امام یادشده صورت گرفته نشان می دهد که برای اصحاب ایشان در قرن دوم حجاب شرعی امری متعارف نبوده لذا از آن می پرسند. این پرسشها موید این است که در قرن اول بخصوص در زمان پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) حجاب رسمی فعلی سنت غالب نبوده است، و الا یک قرن بعد، از بدیهی ترین احکام حجاب پرسیده نمی شد، نمونه آن پرسش بزنطی از امام رضا (ع) درباره محرمیت خواهرزن است، هکذا فضلای اصحاب امام صادق (ع) درباره زینت ظاهر. حجاب بتدریج متصلب تر می شود تا آنجا در زمان امام عسکری (ع) سخن از لزوم نقاب و برقع است(۳) و این نیمه  قرن سوم است.

مقدمه پنجم: اکثر قریب به اتفاق مفسران، راویان، محدثان، فقیهان و متکلمان مرد بوده اند و جوی کاملا مردسالارانه بر متون دینی سایه افکنده است. در حقوق مردان و تکالیف زنان نهایت گشاده دستی و در حقوق زنان و تکالیف مردان نهایت اقتصار صورت گرفته است. یک نمونه پیش پاافتاده آن عدم تلازم حکم عدم وجوب پوشش بدن مرد و حرمت زن نگاه به آن و تلازم حکم وجوب پوشش بدن زن و حرمت نگاه مرد به آن است. این وجهه مردسالارانه در مسئله حجاب حدکثری زن به افراط «تمام بدن زن عورت است الا ماخرج بالدلیل» و ساتر حداقلی مرد (پیش و پس وی بالخصوص که حتی اطراف آن را نیز شامل نمی شود!) به وضوح به چشم می خورد. من در بحث فعلی صرفا روایات را گزارش و بر اساس مبنای سنتی تفسیر می کنم و سخن خود درباره حجیت و دلالت آنها به بحث بعدی – فتاوی – موکول می کنم.

مقدمه ششم: ساتر شرعی به دو نوع ساتر صلوتی و ساتر غیرصلوتی تقسیم می شود. نوع اول پوششی است که در هنگام نماز باید رعایت کرد حتی اگر ناظری نباشد، و نوع دوم پوششی است که با وجود ناظر در دو موقعیت ناظر نامحرم و ناظر محرم باید رعایت کرد. روایات این دو نوع متفاوتند. بحث اصلی در ساتر غیرصلوتی در برابر ناظر نامحرم است. اما ساتر صلوتی و ساتر در برابر محرم در مقدمات بعدی توضیح داده می شود.

مقدمه هفتم: ستر صلاتی
در مورد پوشش وقت نماز چهار دسته روایت در دست است:
دسته اول: روایاتی که پوشاندن سر در زمان نماز را لازم می داند:
۱- صحيحة زرارة، قال: سالت أباجعفر (ع) عن أدنى ما تصلي فيه المرأة، قال: درع وملحفة فتنشرها على رأسها وتجلّل بها. (التهذیب ج۲ ص۲۱۷ ح۸۵۳، الاستبصار ج۱ ص۲۱۷ ح۱۴۷۸، الوسائل، ابواب لباس المصلی، باب۲۸، ح۹، ج۴ ص۴۰۷)
زراره از امام باقر (ع) از کمترین لباسی که زن در آن نماز می خواند می پرسد. فرمود: پیراهن و ملحفه ای که بر سر می اندازد و خود را با آن می پوشاند.
۲- صحيحة علي بن جعفر عن اخیه موسی بن جعفر (ع) سأل عن المرأة ليس لها إلا ملحفة واحدة كيف تصلي ؟ قال: تلتف فيها وتغطي رأسها وتصلي ، فان خرجت رجلیها وليس تقدر على غير ذلك فلا بأس. (الفقیه ج۱ ص۳۷۳ ح۱۰۸۳، الوسائل، ابواب لباس المصلی، باب۲۸، ح۲، ج۴ ص۴۰۵)
علی بن جعفر از برادرش امام کاظم (ع) از زنی می پرسد که تنها یک ملحفه دارد چگونه نماز بخواند؟ فرمود خودش را در آن می پیچد و سرش را می پوشاند و نماز می گرارد، پس اگر [روی] پاهایش بیرون ماند و  بر غیر آن قدرت نداشت اشکالی ندارد.
دلالت مطابقی این روایات لزوم پوشاندن سر است، موی سر نیز به تبعیت سر لازم است پوشانیده شود. از روایت نخست پوشش کامل سر بدست می آید و روایت دوم پوشش روی پاها را در صورتی که پوشاندن برایش میسر نباشد مجاز دانسته است.
اما این روایات بر پوشاندن موی بلندی که از حد سر بیرون است و از حد گردن گذشته است دلالت نمی کند.
درباره پوشاندن مو  روایتی درباره نماز فاطمه زهرا در دست است:
صحيحة الفضيل عن أبي جعفر (ع) قال : صلّت فاطمة (ع) في درع وخمارها على رأسها، ليس عليها أكثر مما وارت به شعرها واُذنيه». (الفقیه ج۱ ص۲۵۷ ح۷۸۹، الوسائل، ابواب لباس المصلی، باب۲۸، ح۱، ج۴ ص۴۰۵)
فضیل از امام باقر (ع) روایت می کند که فاطمه (س) در پیراهنی بلند و خِماری بر سر نماز گزارد، بر [سر] او بیشتر از این نبود که با آن موها و گوشهایش را پوشانیده بود..
فعل فاطمه زهرا (س) فی حد نفسه حداکثر دلالت بر جواز و افضلیت می کند.
دسته دوم: روایتی که دلالت بر جواز نماز با سرِ باز و بدون روسری دارد.
موثقة ابن بكير عن أبي عبدالله (ع) قال: لا بأس بالمرأة المسلمة الحرة أن تصلّي مكشوفة الرأس. (التهذیب ج۲ ص۲۱۸ ح۸۵۷، الاستبصار ج۱ ص۳۸۹ ح۱۴۸۱، الوسائل،أبواب لباس المصلي، ب۲۹ ح۵، ج۴ ص۴۱۰)
ابن بکیر از امام صادق (ع) روایت می کند که  اشکالی ندارد که زن مسلمان آزاد با سر باز نماز بگزارد.
در این موضوع همین یک روایت معتبره در دست است. روایت دیگری از همین راوی با سند ضعیف هم موجود است.(۴)
دسته سوم: روایات جواز نماز کنیز بدون روسری
صحيحة محمد بن مسلم عن أبي جعفر (ع) قلت: الأمة تغطي رأسها إذا صلّت ؟ فقال : ليس على الأمة قناع. (الکافی ج۳ ص۳۹۴ ح۲، التهذیب ج۲ ص۲۱۷ ح۸۵۵، الوسائل، أبواب لباس المصلي، ب۲۹ ح۱، ج۴ ص۴۰۴)
محمد بن مسلم از امام باقر (ع) می پرسد آیا کنیز در زمان نماز سرش را می پوشاند؟ فرمود: بر کنیز مقنعه [واجب] نیست.
صحيحة عبدالرحمن بن الحجاج عن أبي الحسن (ع) قال : ليس على الإماء أن يتقنّعن في الصلاة. (التهذیب ج۲ ص۲۱۷ ح۸۵۴، الوسائل، أبواب لباس المصلي، ب۲۹ ح۲، ج۴ ص۴۰۴)
عبدالرحمن بن حجاج از امام کاظم (ع) روایت می کند که بر کنیز مقنعه گذاشتن در نماز [واجب] نیست.
دسته چهارمی را نیز باید افزود و آن روایات جواز نماز دختر بچه قبل از بلوغ بدون روسری است که در بحث هفتم در دنبال خواهد آمد.
نتیجه: یکم. در مورد نماز تنها یک روایت معتبر بطور صریح درباره پوشش مو  در دست است، آن هم متعلق به کیفیت نماز فاطمه زهرا (س) است که از آن استفاده وجوب بر غیر نمی توان کرد. امادیگر روایات همگی درباره پوشش سر یا عدم پوشش آن است، و بالملازمه بر پوشش موی موضع سر (و نه موی مسترسل و رهاشده بر گردن و شانه و کمر) دلالت دارد.
دوم. مفاد روایات دسته اول لزوم پوشش آن است. مفهوم روایات دسته سوم نیز لزوم پوشش سر و به تبع آن موی زنان آزاد در نماز است. مفاد تک روایت دسته دوم جواز نماز بدون سرانداز و روسری است.
سوم. آیا جواز نماز بدون روسری در جایی است که نامحرم نباشد؟ موثقه ابن بکیر مطلق است. در مورد کنیز یقینا چنین قیدی لازم نبوده است.
چهارم. روایات معتبر درباره پوشش سر در نماز متعارض هستند. اینکه تکلیف عملی در قبال این روایات متعارض چیست، در قسمت بعدی – فتاوی – بحث خواهد شد.

مقدمه هشتم: حداقل پوشش در برابر محارم
مطابق آیه ۳۱ سوره نور آشکار بودن زینت باطن در برابر محارم مجاز است. عورت به دلیل قرآنی و ادله متواتر روایی واجب الستر است، در معتبره حسین بن علوان از امام صادق (ع) عورت «بین ناف تا زانو» تعیین شده است.(۵) یعنی پوشاندن و نگاه کردن به این موضع بدن برای محارم ممنوع و غیر آن مجاز است.
در مورد خصوص موی محارم روایت زیر در دست است:
معتبرة السكوني عن جعفر بن محمد عن أبيه (ع): قال لا بأس أن ينظر إلى شعر أمه أو أخته أو ابنته. (الفقیه ج۳ ص۳۰۴ ح۱۴۶۱، الوسائل، أبواب أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۰۴ ح۷، ج۲۰ ص۱۹۳)
سکونی از امام صادق از پدرش امام باقر روایت می کند که اشکالی ندارد که [مرد] به موی مادر یا خواهر یا دخترش بنگرد.
به نظر می رسد حد مجاز محارم در روایات گسترده تر از عرف متشرعه باشد. دیگر زنان نیز برای زن در مسئله پوشش حکم محارم  دارند.

ابحاث ده گانه

بعد از این مقدمات هشت گانه اکنون طی ده بحث به بررسی ابعاد مختلف ساتر غیرصلوتی در برابر نامحرم  می پردازم:

بحث اول: حدود زینت ظاهر
آیات سوره نور آشکار کردن زینت ظاهر و نگاه به آنان را مجاز دانسته و ابراز و نگاه به زینت باطن را تنها برای محارم مجاز دانسته است. اهم روایاتی که در مقام تبیین زینت ظاهر و باطن برآمده اند به شرح زیر هستند:
۱- صحيحة الفضيل: سألت أبا عبد الله (ع) عن الذراعين من المرأة هما من الزينة التي قال الله: (ولا يبدين زينتهن إلا لبعولتهن) قال: نعم وما دون الخمار من الزينة وما دون السوارين. (الکافی ج۵ ص۵۳۰ ح۱، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح، ب۱۰۹، ح۱، ج ۲۰ ص ۲۰۰)
فضیل از امام صادق (ع) از دو ساعد زن می پرسد که آیا از زینتی است که خداوند درباره ان فرموده «و زینتهایتان را جز برای شوهرانتان اشکار نکنید»؟ فرمود: بله و پائین تر از خمار و مچ دست از زینت [یادشده] است.
بر اساس این روایت ساعد بالاتر از موضع النگو، و نیز بدن پائین تر از موضع خِمار، زینت باطن شمرده شده است. اما موضع خمار ظاهرا گریبان است ومادون آن سینه به پائین را شامل می شود.
۲- موثّقة أبي بصير عن أبي عبدالله (ع) سألته عن قول الله (عزوجل) : (وَلاَ يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا) قال : الخاتم والمسكة وهي القُلْب». (الکافی ج۵ ص۵۲۱ ح۴، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۰۹ ح۴، ج۲۰ ص۲۰۱).
ابوبصیر از امام صادق (ع) از قول خداوند می پرسد «و زینتهایتان را جز آنچه که آشکار است اظهار نکنید»؟ می فرماید: انگشتر و النگو که همان دستنبند است.
در این روایت به انگشتر و النگو اشاره شده و بالالتزام موضع آنها یعنی از انگشتان دست تا مچ را شامل می شود.
۳- موثقة مسعدة بن زياد: سمعت جعفراً وسئل عما تظهر المرأة من زينتها، قال : الوجه والكفين. (قرب الإسناد ص٤٠، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۰۹ ح۵، ج۲۰ ص۲۰۲)
مسعدة بن زیاد از امام صادق (ع) می شنود که از او از آنچه زن از زینتش اظهار می کند پرسیده شد، در پاسخ شنید: صورت و دو دست [تا مچ].
این روایت مستند فتوای مشهور بر وجوب ستر وجه و کفین است. بر اساس آن صورت و دو دست (از انگشتان تا مچ) زینت ظاهر شمرده شده، ابراز یا نگریستن به آن جائز است.
۴- بسند صحیح عن سعد الاسكاف عن أبي جعفر (ع) قال : «استقبل شاب من الأنصار امرأة بالمدينة وكان النساء يتقنّعن خلف آذانهن فنظر إليها وهي مقبلة، فلما جازت نظر إليها ودخل في زقاق قد سماه ببني فلان فجعل ينظر خلفها، واعترض وجهه عظم في الحائط أو زجاجة فشقّ وجهه، فلما مضت المرأة نظر فاذا الدماء تسيل على ثوبه وصدره، فقال: والله لآتينّ رسول الله (ص) ولاُخبرنّه ، فأتاه، فلما رآه رسول الله (ص) قال: ما هذا؟ فأخبره، فهبط جبرئيل بهذه الآية: (قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا . . .). (الکافی ج۵ ص۵۵۹ ح۱۴، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۰۴ ح۴، ج۲۰ ص۱۹۲)
سعد اسکاف از امام باقر روایت می کند: جوانی از انصار با زنی در مدینه مواجه شد، در آن زمان زنان روسری هایشان را در پشت گوش گره می زدند، جوان به او نگریست در حالی که  از روبرو می آمد، وقتی که از برابرش گذشت، نگاه جوان به او افتاد، جوان داخل کوچه ای شد که آنرا بنی فلان می گفتند، و او همچنان به پشت آن زن می نگریست، که ناگاه صورتش با استخوان یا شیشه ای در دیوار برخورد کرد و صورتش را شکافت، وقنی زن رفته بود، به خود امد، دید که خون بر لباس و سینه اش جاری شده، با خود گفت به خدا قسم حتما نزد پیامبر رفته او را از آنچه رخ داد باخبر خواهم کرد. پس چنین کرد، وقتی پیامبر او را دید پرسید این چیست؟ پس قصه بازگفت، پس جبرئیل با این آیه نازل شد «به مردان مومن بگو که چشمهای خود را فروبهلند… »
این روایت که شأن نزول آیه ۳۰ و ۳۱ سوره نور است خبر از این می دهد که زنان حجاز مقنعه های خود را پشت گوش گره می زدند و در نتیجه ظاهرا گردن و سینه آنها لخت بوده است. کانه آیه بر این دلالت می کند که زنان مقنعه خود را از جلو گره بزنند تا گردن و سینه آنها هم پوشیده شود. البته حدیث در این مورد صراحتی ندارد و اینگونه از آن برداشت شده است.
در این احادیث پوشش مو مسلم انگاشته شده و به آن پرداخته نشده است. خمار در حدیث نخست و قناع در حدیث اخیر به معنای پوشش مو دانسته شده است. در سه حدیث نخست پرسش از مواضع زینتِ مجاز بوده است. این مواضع در وجه و کفین تعیین شده است. کلیه اعضای بدن از جمله مو در زمره زینت باطن خواهد بود که پوشش آن لازم خواهد بود. هر سه روایت سخنان امام صادق (ع) است.

بحث دوم: جواز تخفیف حجاب زنان سالخورده
آیه ۶۰ سوره نور به زنان سالخورده (با این تعبیر که دیگر امیدی به ازدواج ندارند) اجازه داده است که ثیابشان را بکناری نهند بشرطی که تبرج نکرده باشند (آرایش زننده). مراد از ثیابی که این دسته از بانوان می توانند از تن بدر کنند چیست؟
۱. صحيحة الحلبي عن أبي عبد الله (ع) أنه قرأ (أنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ) قال: الخمار والجلباب قلت: بين يدي من كان؟ فقال: بين يدي من كان، غير متبرجة بزينة، فإن لم تفعل فهو خير لها، والزينة التي يبدين لهن شئ في الآية الأخرى. (الکافی ج۵ ص۵۲۲ ح۱، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۱۰ ح۲، ج۲۰ ص۲۰۲)
حلبی از امام صادق روایت می کند که آیه «لباسشان را بکنَنَد» را قرائت می کرد، فرمود خمار و جلباب را. پرسیدم : در مقابل هر کسی؟ پاسخ داد: در مقابل هر کسی [از مرد و زن]، بدون اراستن به زینتی، البته اگر چنین نکنند [لباس را در نیاورند] برای ایشان بهتر است. و زینتی که ایشان آشکار می کنند چیزی در آیه دیگر [«الا ماظهر منها» در آیه ۳۱ نور است و مابقی بدن در زمره زینت باطن] است
۲. صحیحة محمد بن مسلم، عن أبي عبد الله (ع) في قول الله عز وجل (والقَواعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللاّتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً) ما الذي يصلح لهن أن يضعن من ثيابهن؟ قال: الجلباب. (الکافی ج۵ ص۵۲۲ ح۳، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۱۰ ح۲۱، ج۲۰ ص۲۰۲)
محمبن مسلم از امام صادق (ع) در قول خداوند «و زنان ازکارافتاده ای که امیدی به ازدواج ندارند» آن لباسهایی که صلاح است بکنَنَد کدام است؟ فرمود: جلباب.
۳. صحيحة حريز بن عبد الله عن أبي عبد الله (ع): أنه قرأ ” يضعن من ثيابهن ” قال: الجلباب والخمار إذا كانت المرأة مسنة. (الکافی ج۵ ص۵۲۲ ح۴، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح، ب۱۱۰ ح ۴، ج۲۰ ص۲۰۲)
حریز بن عبدالله از امام صادق (ع) روایت می کند که آیه «لباسشان را بکنَنَد» را قرائت می کرد، فرمود جلباب و خمار زمانی که زن سالخورده باشد.
این سه حدیث ثیاب مورد بحث آیه را به جلباب و خمار تعبیر کرده است. زنان سالخورده مجازند جلباب و خمار نپوشند. اگر جلباب و خمار به سرانداز و روسری معنی شوند این احادیث بالالتزام دلالت بر جواز باز بودن موی سر آنها و در نتیجه عدم جواز باز بودن موی سر دیگر زنان دارد. ذیل حدیث موی خواهر زن که در بحث بعدی می آید صریح در جواز باز بودن مو و ساعد اینکونه زنان و عدم جواز در دیگر زنان و قرینه ای بر این است که مراد از جلباب و خمار در این احادیث سرانداز و روسری است.

بحث سوم: حرمت نظر به موی خواهر زن
در بحث حجاب خواهرزن از جمله محارم نیست، اگرچه ازدواج همزمان با دو خواهر مجاز نمی باشد.
صحيحة البزنطي عن الرضا (ع): سألته عن الرجل يحل له أن ينظر إلى شعر أخت امرأته؟ فقال لا، إلا أن تكون من القواعد، قلت له: أخت امرأته والغريبة سواء؟ قال: نعم، قلت فما لي من النظر إليه منها؟ فقال: شعرها وذراعها. (قرب الإسناد ص١٦٠، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۰۷ ح۱، ج۲۰ ص۱۹۹)
بزنطی از امام رضا (ع) می پرسد آیا برای مرد جایز است به موی خواهرزنش نگاه کند؟ فرمود: نه، مگر خواهر زن از زنان ازکارافتاده باشد. دوباره پرسیدم: آیا خواهرزن و زن غریبه همانند هستند؟ فرمود: بله. گفتم در این صورت[اگر ازکارافتاده باشد] به چه عضوی از او می توانم نگاه کنم؟ فرمود: مو و ساعدش.
این حدیث به سه حکم دلالت دارد: اول. حرمت نظر به موی خواهرزن، دوم. حرمت نظر به موی زنان غیر محرم که در حدیث از آنها به غریبه یادشده است. سوم، جواز نظر به مو و ساعد زن سالخورده (تفاوتی بین خواهرزن سالخورده و غریبه سالخورده از این حیث نیست).  این حدیث محکمترین مستند لزوم پوشاندن مو بر زنان و حرمت نظر مردان به آن است و واژه مو عینا در آن ذکر شده است و مستقیما دلالت بر حرمت نظر به موی خواهرزن و زنان غریبه دارد، البته به شرطی که وجوب پوشش در زنان و حرمت نظر از سوی مردان با هم ملازم دانسته شوند.

بحث چهارم: جواز نظر به محاسن زن در زمان خواستگاری
در زمان خواستگاری زن می تواند محاسن خود را نپوشاند و خواستگار می توان به آن مواضع بنگرد، واضح است که چنین نگاهی خالی از ریبة و لذت نخواهد بود، با این همه مجاز است.
۱- صحيحة عبد الله ابن سنان: قلت لأبي عبد الله (ع): الرجل يريد أن يتزوج المرأة أينظر إلى شعرها؟ فقال: نعم إنما يريد أن يشتريها بأغلى الثمن. (الفقیه ج۳ ص۲۶۰ ح۲۴، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۳۶ ح۷، ج۲۰ ص۸۹)
عبدالله سنان از امام صادق (ع) می پرسد مرد می خواهد با زنی ازدواج کند آیا می تواند به مویش بنگرد؟ فرمود بله، می خواهد [زوجیت] او را به گران ترین بها بخرد.
مرد می تواند در زمان خواستگاری به موی زن آینده اش بنگرد. عبارت ذیل روایت مهریه و صداق است.
۲- صحيحة غياث بن إبراهيم عن جعفر عن أبيه عن علي (ع) في رجل ينظر إلى محاسن امرأة يريد أن يتزوجها، قال: لا بأس إنما هو مستام فإن يقض أمر يكون. (التهذیب ج۷ ص۴۳۵ ح۱۷۳۵، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۳۶ ح۸، ج۲۰ ص۸۹)
غیاث بن ابراهیم از امام صادق (ع) از پدرش [امام باقر (ع)] از امام علی (ع) نقل می کند درباره   مردی که به زیبایی های زنی که قصد ازدواج با او را دارد می نگرد. فرمود: اشکالی ندارد، او طالب خریداری کالایی است که اگر امر جاری شود [و ازدواج صورت گبرد، زیبایی ها در اختیارش] خواهد بود.
مرد می تواند در زمان خواستگاری به محاسن بدن زن بنگرد، او طالب ازدواج است و اگر قسمتش باشد همسرش خواهد شد. در این حدیث محاسن زن مشخص نشده است.
۳- معتبرة البزنطي عن يونس بن يعقوب: قلت لأبي عبد الله (ع): الرجل يريد أن يتزوج المرأة يجوز له أن ينظر إليها؟ قال: نعم وترقق له الثياب لأنه يريد أن يشتريها بأغلى الثمن. (علل الشرائع ص٥٠٠ ح۱، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۳۶ ح۱۱، ج۲۰ ص۹۰)
بزنطی روایت می کند که یونس بن یعقوب از امام صادق (ع) درباره مردی که قصد ازدواج با زنی را دارد می پرسد آیا جایز است به او نگاه کند؟ فرمود بله و زن مجاز است لباس نازکتر به تن کند، چراکه مرد می خواهد [زوجیت] او را با گران ترین بها بخرد.
در زمان خواستگاری پوشیدن لباس نازک تر از لباس عادی نیز مجاز است.
مفهوم این روایات وجوب پوشش مو و دیگر محاسن زن و حرمت نظر به آنها در غیر زمان خواستگاری است.

بحث پنجم: جواز نظر به مو و دستان زنان اهل ذمه
نظر به مو و دستان زنان اهل ذمه که حجاب شرعی مسلمانان بر آنها واجب نیست مجاز است. واضح است که حکم جواز کلیه زنان اهل کتاب بلکه مطلق زنان غیر مسلمان را دربرمی گیرد. نه پوشش مسلمانان برآنها لازم است نه نظر به مواضعی که عادتا نمی پوشانند حرام است. توجه داشته باشیم که اهل ذمه در پناه حکومت اسلامی زندگی می کردند و پیامبر  (ص) پوشیدن مو را را برآنها اجبار نکرده بود. مفهوم این حدیث این است که پوشش مو و دستان بر زنان مسلمان واجب بوده است.
معتبرة السكوني عن أبي عبد الله (ع) قال: قال رسول الله (ص): لا حرمة لنساء أهل الذمة أن ينظر إلى شعورهن وأيديهن). (الکافی ج۵ ص۵۲۴ ح۱، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۱۲ ح۱، ج۲۰ ص۲۰۵)
سکونی از امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل می کند که فرمود: نگاه کردن به مو و دستان زنان اهل ذمه حرمتی دارد.

بحث ششم. جواز نظر به سرِ زنان بادیه نشین
موثقة/صحيحة عباد بن صهيب: سمعت أباعبدالله (ع) يقول : لا بأس بالنظر إلى رؤوس أهل تهامة والأعراب وأهل السواد والعلوج، لأنهم إذا نهوا لا ينتهون. (الکافی ج۵ ص۵۲۴ ح۱، الفقیه ج۳ ص۳۰۰ ح۱۴۳۸، علل الشرائع ص۵۶۵ ح۱: ذکر لفظ اهل الذمة بدل العلوج، الوسائل،  أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۱۳ ح۱، ج۲۰ ص۲۰۶)
عباد بن صهیب از امام صادق (ع) می شنود که فرمود نگاه به سر [زنان] اهل تهامة [اطراف مکه]، عربهای بادیه نشین، حواشی شهرها و بی دینهای غیرعرب اشکالی ندارد، زیرا زمانی که نهیشان می کنند قبول نمی کنند.
این روایت نظر به سر بادیه نشینان را مجاز دانسته است. علت آن هم این شمرده شده که چون نهی از منکر می شوند قبول نمی کنند و به پوشاندن سرشان اقدام نمی کنند. اگر همچنان که در نسخه وافی آمده (والصحيح : لأنّهن إذا نهين لا ينتهين) مقصود زنانی است گوششان بدهکار حجاب نیست، وقتی خودشان برای خود احترامی قائل نیستند، نگاه به ایشان حرام نیست. به هر حال این روایت نیز بحث از رأس است و بالالتزام بر مو دلالت می کند. اگر نگاه به موی زنان لابالی مجاز باشد، مفهومش عدم جواز نظر به موی زنان مؤمنه و وجوب پوشش بر ایشان است.

بحث هفتم. لزوم پوشش سر دختر بالغه و پوشاندن سر زنان از پسر بالغ
درباره زمانی که بر دختران واجب است حجاب شرعی را رعایت کنند و  زنان در قبال پسران موظف به رعایت حجاب هستند در روایات زیر تعیین شده است:
۱- صحيحة عبد الرحمن بن الحجاج: سألت أبا إبراهيم (ع) عن الجارية التي لم تدرك متى ينبغي لها أن تغطي رأسها ممن ليس بينهما وبينه محرم؟ ومتى يجب عليها أن تقنع رأسها للصلاة؟ قال: لا تغطي رأسها حتى تحرم عليها الصلاة). (الکافی ج۵ ص۵۳۳ ح۲، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۲۶ ح۲، ج۲۰ ص۲۲۸)
عبدالرحمن بن حجاج از امام کاظم (ع) از دختری می پرسد که هنوز [امور جنسی را] درک نکرده است، چه زمانی باید سرش را از نامحرم بپوشاند؟ و چه زمانی در نماز مقنعه بر سر بگذارد؟ فرمود سرش را نپوشد مگر زمانی که نماز بر او حرام شود (یعنی زمانی که عادت شود که معنایش بالغ شدن اوست).  این حدیث به دو حکم اشاره می کند:
اول. بر دختر بالغ واجب است سرش را در نماز و از نامحرم بپوشاند.
دوم. دختر نابالغ می تواند بدون روسری و با سر باز نماز بخواند و لازم نیست در مقابل نامحرم سرش را بپوشاند.
بار دیگر پوشانیدن سر مطرح است و بالملازمه به پوشانیدن مو نیز دلالت می کند.
۲- صحیحة البزنطي عن الرضا (ع) أنه قال: يؤخذ الغلام بالصلاة وهو ابن سبع سنين ولا تغطي المرأة شعرها منه حتى يحتلم). (الفقیه ج۳ ص۲۷۶ ح۱۳۰۸، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۲۶ ح۳، ج۲۰ ص۲۲۹)
بزنطی از امام رضا نقل می کند که پسربچه در هفت سالگی به نماز واداشته می شود و زن مویش را از وی تا محتلم نشد نمی پوشاند.
بر مبنای این حدیث زن موظف است موی خود را از پسر بالغ بپوشاند، در حالی که می تواند با سر باز در برابر پسر نابالغ ظاهر شود.
۳- صحیحة البزنطي عن الرضا (ع) قال: لا تغطي المرأة رأسها من الغلام حتى يبلغ الغلام. (قرب الإسناد ص۱۷۰، الوسائل، أبواب أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۲۶ ح۴، ج۲۰ ص۲۲۹)
بزنطی از امام رضا نقل می کند که زن سرش را از پسربچه تا زمان بلوغ پسربچه نمی پوشاند.
مفاد این حدیث همانند حدیث قبل است با این فرق که در این حدث پوشش سر است و در قبلی مشخصا پوشش مو مطرح شده بود.
نتیجه: دختران و پسران قبل از بلوغ مکلف محسوب نمی شوند، نه سر و موی دختر لازم است پوشانیده شود چه در نماز چه در برابر نامحرم، و نه زنان لازم است موی خود را در برابر پسران نابالغ بپوشانند. اما بعد از بلوغ دختران باید سر و موی خود را در نماز و در برابر نامحرم بپوشانند و زنان نیز موظفند در برابر پسران بالغ همانند مردان سر و موی خود را بپوشانند.

بحث هشتم: دخالت نیت در نگاه به زنان
در بحث نگاه روایتی است که می تواند مبنای قاعده‌ای فقهی قرار گیرد: توقف حکم نگاه به زن بر نیت مرد.
صحيحة علي بن سويد: قلت لأبي الحسن (ع): إني مبتلى بالنظر إلى المرأة فيعجبني النظر إليها، فقال: يا علي لا بأس إذا عرف الله من نيتك الصدق، وإياك والزنا فإنه يمحق البركة ويهلك الدين. (الکافی ج۵ ص۵۴۲ ح۶، الوسائل، أبواب النكاح المحرم، ب۱ ح۳، ج۲۰ ص۳۰۸)
علی بن سوید از امام رضا (ع) می پرسد من [کارم به گونه است که] مبتلا به نگاه به زنان هستم، پس [گاهی] از نگاه به آنها خوشم می آید [آیا کار حرامی انجام می دهم؟]. فرمود: ای علی [بن سوید] اگر خدا نیت تو را [در نگاه] صادق بداند اشکالی ندارد، اما از زنا بپرهیز که برکت را [از کارَت] زایل کرده دینت را نابود می کند.
راوی به جهت شغلش (از قبیل پارچه فروشی یا رنگرزی) با زنان سر و کار دارد، در حین داد و ستد چشمش به آنها می افتد و  آنچنان که مقتضای طبع بشری است از زیبائی لذت می برد و از جمالشان متمتع می گردد، آنچنانکه آدمی از نگریستن به هر امر جمیلی از انسان و غیر انسان لذت می برد. پاسخ امام (ع) جواز مشروط است، مشروط به نیت صدق و نظر پاک خالی از شهوت، نظری انسانی به امور زیبا که توأم با لذتی برخاسته از طبیعت بشری است، نه نظری برخاسته از غریزه‌ي جنسی همانند نگاه مرد به همسرش. مگر ممکن است انسان به منظره‌ی زیبا یا صورتی باجمال بنگرد و لذت نبرد؟ آری دو گونه لذت را باید بدقت از هم تفکیک کرد و این امر شدنی است. نظر پاک که حلال است و نظر ناپاک که تیری از کمان ابلیس است و امام (ع) با اشاره به زنا که مقدمه‌ی آن زنای چشم است از نگاه ناپاک برحذر می دارد و امکان نگاه پاک و نیت صادقه را خاطرنشان می سازد. این روایت مورد اهتمام شیخ اعظم انصاری بوده است (کتاب النکاح ص ۵۴). به دلیل حساسیت، توضیحات این روایت را با تلخیص و تشریح از آیت الله خویی نقل کردم .(تقریرات مبانی العروة، کتاب النکاح ج۱ ص۵۴)

بحث نهم: نمونه ای از برخی مشهورات فاقد مستند معتبر
روایات متعددی در حوزه زنان است که فراوان نقل می شود اما فاقد مستند معتبر است. به برخی از این مجموعه کثیرالتعداد اشاره می کنم:
۱- رواية محمد بن علي بن الحسين قال: قال النبي (ص): اشتد غضب الله على امرأة ذات بعل ملأت عينها من غير زوجها أو غير ذي محرم منها. (عقاب الأعمال ص۳۳۸،الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۲۹ ح۱، ج۲۰ ص۲۳۲)
شیخ صدوق از پیامبر نقل می کند غضب خداوند بر زن شوهرداری که چشمش از غیرشوهرش یا غیر محرمش پر شده است شدت می گیرد.
سند آن به دلیل چند فرد مجهول در بین رواتش جداْ ضعیف است.
۲- رواية الحسن الطبرسي عن النبي (ص): إن فاطمة قالت له في حديث: ” خير للنساء أن لا يرين الرجال ولا يراهن الرجال”. (مكارم الأخلاق ص۲۳۳، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۲۹ ح۳، ج۲۰ ص۲۳۲).
طبرسی از پیامبر (ص): فاطمه (س) در حدیثی به او گفت: بهتر برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان هم آنها را نبینند.
روایت مرسله، غیر مسند و ضعیف است.
۳- رواية أحمد بن أبي عبد الله البرقي: استأذن ابن أم مكتوم على النبي صلى الله عليه وآله وعنده عائشة، وحفصة. فقال لهما: قوما فادخلا البيت: فقالتا: إنه أعمى، فقال: إن لم يركما فإنكما تريانه. (الکافی ج۵ ص۵۳۴ ح۲، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۲۹ ح۱، ج۲۰ ص۲۳۲) ضعیفة مرسلة
۴- احمد بن ابی عبدالله برقی: ابن ابی مکتوم [نابینا] از پیامبر اذن دخول طلبید، در حالی که عایشه و حفصه نزد ایشان بودند، به آن دو فرمود برخیزید و به درون خانه روید. گفتند او نابیناست. فرمود اگر او شما را نمی بیند شما که او را می بینید.
روایت مرسله و ضعیف السند است.
۵- رواية الحسن الطبرسي عن أم سلمة قالت كنت عند رسول الله (ص)، وعنده ميمونة فأقبل ابن أم مكتوم وذلك بعد أن أمر بالحجاب، فقال: احتجبا، فقلنا يا رسول الله أليس أعمى لا يبصرنا؟ قال: أفعمياوان أنتما ألستما تبصرانه. (مكارم الأخلاق ص۲۳۳، الوسائل، أبواب مقدمات النكاح وآدابه ب۱۲۹ ح۴، ج۲۰ ص۲۳۲)
طبرسی از ام سلمه روایت می کندنزد پیامبر بودم و میمونه نیز نزد ایشان بود که ابن ام مکتوم خواست وارد شود، و این بعد از نزول آیه حجاب بود. فرمود: خود را بپوشانید. عرض کردیم ای پیامبر خدا آیا او نابینا نیست و لذا ما را نمی بیند؟  فرمود: آیا شما هم نابینا هستید و او را نمی بینید؟
روایت مرسله و ضعیف السند است.

بحث دهم: آیا تمام بدن زن عورت است!؟
عورت چیزی است که آدمی آشکار شدن انرا ناخوش دارد. به آلت تناسلی و مقعد در زن و مرد عورت اطلاق می شود. اصطلاح دیگری بتدریج در میان مسلمانان رایج شده و بتدریج متصلب شده است که زن کلا عامل فتنه و وسیله اغوای شیطان است، بدن زن تماما عورت است، به این معنی که باید جز بر همسر و محارم پوشیده بماند. برای برحذر ماندن از آفات برخاسته از زن و بدن او بهترین جا برای زن کنج خانه است. در این زمینه به دو روایت که وضعیت سندی بهتری دارند اشاره می کنم:
هشام بن سالم، عن أبي عبد الله (ع) قال: قال رسول الله (ص): النساء عي وعورة، فاستروا العورة بالبيوت، واستروا العي بالسكوت. (الکافی ج۵ ص۵۳۵ ح۴، مجالس الطوسی ج۲ ص۲۷۶،الفقیه ج۳ ص۲۴۷ ح۳: قال (ع): +انما، الوسائل، ابواب مقدمات النکاح، ب۲۴ ، ح۴، ج۲۰ ص۶۶) باب ۱۳۱ ح۱
هشام بن سالم از امام صادق (ع) روایت می کند که پیامبر (ص) فرمود زنان عاجزالبیان [از آنچه شایسته گفتن است] و عورت هستند، عورت را با خانه و ناتوانی شان را از بیانِ [آنچه شایسته است] با سکوت بپوشانید.
صحیحة مسعدة ابن صدقة، عن أبي عبد الله (ع) قال: قال أمير المؤمنين (ع): … فإن النبي (ص) قال: النساء عي وعورة فاستروا عيهن بالسكوت واستروا عوراتهن بالبيوت. (الکافی ج۵ ص۵۳۴ ح۱، الوسائل، ابواب مقدمات النکاح، ب۲۴ ، ح۱، ج۲۰ ص۶۵) که همان مضمون روایت قبلی است.
اینگونه روایات – بر فرض صدور – ناظر به زنان آن مقطع زمانی مکانی بوده که غالبا کم فرهنگ و بیسواد بوده اند و قابل تعمیم به همه زمانها و مکانها نیست، هرچند برخی محدثان و فقیهان از آنها قاعده «المرأة عورة» را استخراج کرده پنداشته اند اصل اولی وجوب پوشش تمام بدن زن است مگر آنچه از آن با دلیل معتبر از تحت این اصل خارج شود و آن هم نهایتا وجه و کفین است. درباره بی اعتباری این استدلال در بخش فتاوا به تفصیل بحث خواهد شد  و اثبات می شود که این صورت بندی از بنیاد بی پایه است.

جمع بندی

تفحص در روایات با سند معتبر شیعی در مسئله حجاب نشان می دهد که:
یکم. در احکام حجاب هیچ حکمی به پیامبر (ص) نسبت داده نشده است الا دو مورد: یکی حکم جواز نگاه به مو و دستان زنان اهل ذمه و دیگری عورت بودن زن. دومی دلالت مستقیمی به مسئله حدود حجاب ندارد.
دوم. هیچ حکمی در مسائل اصلی حجاب به امیرالمؤمنین (ع) نسبت داده نشده است الا جواز نظر به محاسن زن در زمان خواستگاری.
سوم. در میان روایات معتبر از بانوی اول اسلام فاطمه زهرا (س) هیچ عبارتی درباره حجاب دیده نمی شود. در بحث حجاب تنها یک روایت معتبر درباره کیفیت حجاب ایشان در زمان نماز از امام باقر (ع) در دست است. ام المؤمنین خدیجه قبل از نزول آیه حجاب از دنیا رفته بود.
چهارم. اکثر قریب به اتفاق احکام حجاب در زمان چهار امام در قرن دوم هجری ابراز شده است: امام محمد باقر، امام جعفر صادق، امام موسی کاظم و امام علی بن موسی الرضا علهیم السلام.
پنجم. در احکام حجاب روایات متواتر لفظی و معنوی وجود ندارد.
ششم. اکثر احکام حجاب خالی از روایات مستفیض است و بسیاری از این احکام متکی به چند خبر واحد معدود با سند معتبر است.
هفتم. در وجوب پوشش مو در نماز روایات معتبر مختلف هستند.
هشتم. حد ساتر غیرصلوتی در برابر محرم در روایات از حد متعارف اقلی تر است.
نهم. اینکه مراد از زینت ظاهر در قرآن وجه و کفین است متکی به فقط یک خبر واحد معتبر از امام صادق (ع) است. در دو روایت دیگر در یکی موضع انگشتر و النگو و در سومی پایین تر از خمار و بالاتر از مچ زینت ظاهر و ساعد از جمله رینت باطن دانسته شده است.
دهم. ثیابی که زنان ازکارافتاده می توانند نپوشند توسط امام صادق (ع) جلباب و خمار تفسیر شده است. یکی از معانی جلباب و خمار سرانداز و روسری و معنای دیگر آن ملحفه و شال بلندی است که بالاتنه را می پوشاند. در روایت امام رضا این مواضع مجاز به مو و ساعدها تعبیر شده است.
یازدهم. بزنطی از اینکه خواهرزن و غریبه در پوشش مویشان مانند هم هستند در اواخر قرن دوم بی اطلاع بوده و امام رضا (ع) لزوم پوشش موی خواهرزن را اعلام می کند. مفهوم این حکم وجوب پوشش دیگر زنان و حرمت نظر به موی آنهاست.
دوازدهم. در زمان خواستگاری مرد می تواند به محاسن زن از جمله موی او نگاه کند و زن می تواند از لباس نازک تر از حد معمول استفاده کند. این احکام همگی از سوی امام صادق (ع) صادر شده. ایشان جواز نظر به موی زن در زمان خواستگاری را از امام علی (ع) نقل کرده اند. مفهوم این احکام وجوب پوشش موی زنان و حرمت نظر به ایشان در غیر زمان خواستگاری    است.
سیزدهم. نگاه به مو و دستان زنان غیرمسلمانی که در میان مسلمانان زندگی می کنند مجاز است، بلکه نگاه به مواضعی که بطور متعارف زنان غیرمسلمان نمی پوشانند مجاز است. امام صادق (ع) این حکم را از پیامبر(ص) نقل کرده است. مفهوم آن عدم جواز نگاه به مواضع یادشده از زنان مسلمان و در نتیجه وجوب پوشش آنها بر زنان مسلمان است.
چهاردهم. به سر زنانی که سر خود را نمی پوشانند و در برابر نهی از منکر نیز مقاومت می کنند می توان نگریست. این روایت منقول از امام صادق (ع) به این معناست که اولا در زمان ایشان بخشی از زنان حاشیه نشین حجاب شرعی را رعایت نمی کردند. ثانیا امام (ع) غیر از نهی از منکر تجویز نکرده است. مفهوم این روایت نیز وجوب پوشش سر بر زنان مؤمنه و حرمت نظر مردان به زنانی است که حرمت خود را پاس می دارند.
پانزدهم. بر اساس روایاتی از امام کاظم و امام رضا (علیهما السلام) دختران بعد از بلوغ باید سر و موی خود را در نماز و در برابر نامحرم بپوشانند و زنان نیز موظفند در برابر پسران بالغ همانند مردان سر و موی خود را بپوشانند.
شانزدهم. امام رضا (ع) در مورد نگاه مردان به زنان معتقد است نگاه پاک با نیت صادق ممکن است و باید چنین نگاهی را از نگاه آلوده‌ی هرزه تفکیک کرد.
هفدهم. روایتی که با این مضمون به فاطمه زهرا (ع) نسبت داده شده «برای زنان بهتر است که مردان را نبینند و مردان هم آنها را نبینند» همانند روایت دال بر لزوم رعایت حجاب زنان در برابر نابینا به دستور پیامبر (ص) فاقد سند معتبر است و قابل انتساب به پیامبر (ص) یا فاطمه زهراء (س) نیست.
هجدهم. به امام صادق (ع) نسبت داده شده است که این جمله را از پیامبر (ص) نقل کرده است که «زنان عورت هستند، عورت را در خانه بپوشانید.» بر فرض صدور چنین عبارتی بحث در این است که آیا این درباره مطلق جنس زن است یا زنانی با شرائط خاص فرهنگی در آن زمان حجاز.

نتیجه

اول. بر اساس موازین علم الحدیثِ سنتی احکام اصلیِ حجاب شرعی از اواسط نیمه اول قرن دوم هجری مبتنی بر روایات امام جعفر صادق (ع) غیرقابل انکار است: زنان مؤمنه شرعا موظفند بدن خود را به استثنای وجه و کفین در برابر نگاه نامحرم بپوشانند. موی سر از جمله مواضعی است که باید پوشانیده شود.
دوم. در چهارچوب فقه سنتی، احکام این روایات حجاب قرآنی را تفسیر و تضییق می کنند. فتاوای مبتنی بر این روایات با روش اجتهاد مصطلح در قسمتهای بعدی خواهد آمد.
سوم. روش اجتهاد در مبانی و اصول با روایات موجود برخوردی نقادانه دارد که حاصل آن در قسمت انتهایی این سلسله مقالات خواهد آمد.

نویسنده از انتقاد صاحب نظران استقبال می کند. والحمدلله*

ــــــــــــــــ
یادداشتها:
* درس گفتار مورخ ۸ مرداد ۱۳۹۱جلسه مجازی با دانشجویان ایرانی دانشگاه بین المللی سنگاپور
(۱) در این بحث از تقریرات دروس مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خوئی به شرح زیر  استفاده کرده ام:
التنقيح في شرح العروة الوثقى، کتاب الطهارة، تأليف الميرزا علي الغروي التبريزي
مستند العروة الوثقى، كتاب الصلاة، تالیف الشيخ مرتضى البروجردي
معتمد العروة الوثقى، کتاب الحج، تألیف السيد رضا الخلخالي
مباني العروة الوثقى، كتاب النكاح، تأليف السید محمد تقي الخوئي
(۲) روایات بحث حجاب را از کتاب وسائل الشیعة شیخ حر عاملی طبع ۳۰ جلدی موسسه آل البیت (ع) روایت کرده ام. نشانی منبع اولیه روایات از کتب اربعه و غیر آن قبل از وسائل ذکر شده است.
(۳) مكاتبة الصفار إلى أبي محمد (ع) في الشهادة على المرأة هل يجوز أن يشهد عليها من وراء الستر وهو يسمع كلامها إذا شهد عدلان بأنّها فلانة بنت فلان ، أو لا تجوز له الشهادة حتى تبرز من بيتها بعينها ، فوقّع (ع) : تتنقّب وتظهر للشهود. (الفقیه ج۳ ص۴۰ ح۱۳۱، التهذیب ج۶ ص۲۵۵ ص۶۶۶، الاستبصار ج۳ ص۱۹ ح۵۸، الوسائل، أبواب الشهادات ب ۴۳ ح ۲، ج۲۷ ص۴۰۱)
(۴) رواية ابن بكير عن أبي عبدالله (ع) قال : لا بأس أن تصلّي المرأة المسلمة وليس على رأسها قناع. (التهذیب ج۲ ص۲۱۸ ح۸۵۸، الاستبصار ج۱ ص۳۸۹ ح۱۴۲۸، الوسائل، أبواب لباس المصلي، ب۲۹، ح۶، ج۴ ص۴۱۰).
(۵) موثقة الحسين بن علوان عن جعفر عن أبيه (ع) قال: إذا زوّج الرجل أمته فلا ينظرنّ إلى عورتها ، والعورة ما بين السرّة والركبة. (قرب الإسناد ص٤٩، الوسائل، أبواب نكاح العبيد والاماء ب ۴۴ ح۷، ج۲۱ ص۱۴۸)