احکام حجاب

احکام حجاب

احکام پوشش دینی بانوان (فقه فتوایی)

در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ۲۱ تیر ماه به عنوان روز عفاف و حجاب تعیین شده است. البته در تلقی رسمی در ایران همانند دیگر حکومتهای اسلامی حجاب زنان از اهم ظواهر شرعی یا اهم ظواهر شرعی است، تا آنجا که این امر در کنار اجرای حدود شرعی به عنوان شناخته شده ترین شاخص جوامع اسلامی در آمده است. منظور از حجاب هم عملا روسری یا پوشش موی سر است.

آنچه در تعالیم مسلم اسلامی آمده لزوم رعایت نجابت و عفاف بر مردان و زنان مؤمن است. بدن زنان زینت است. اما به نص قرآن این زینت دو بخش دارد: زینت باطن که لازم است در مقابل ناظر نامحرم پوشانیده شود، و زینت ظاهر – که با اذعان با زینت و جذابیت آن – پوشاندنش شرعا واجب نیست. در این تقسیم و لزوم پوشش زینت باطن و جواز باز بودن زینت ظاهر بحثی نیست، بحث در مصداق زینت ظاهر است. قرنها محدثان، مفسران و فقیهان  – که همگی مذکر بوده اند – تمام بدن زن را عورت دانسته فتوا به وجوب پوشش آن داده اند، حتی وجه و کفین! استعمال نقاب و روبنده محصول این فتواست. آنها با همین آیات و روایات به چنان فتوای حداکثری رسیده بودند. مدتهاست جواز کشف وجه و کفین به عنوان زینت ظاهر در نزد بسیاری فقیهان معاصر پذیرفته شده است. آنها هم با همان آیات و روایات به فتوای متفاوت رسیدند.

صورت زن یقینا از موی او زیباتر و جذاب تر است. اما امروز تردیدی نداریم که این صورت زیبا زینت باطن نیست، و در برابر ناظر نامحرم هم می تواند باز باشد، و اگر کسی با دیدن صورت زیبا به گناه می افتد برود خود را معالجه کند! چرا موی زن زینت ظاهر نباشد؟ آنچه در زینت باطن بودن و وجوب پوشاندنش تردیدی نیست از زیر گردن تا زیرزانوست. مو، سر و گردن زن زینت ظاهر است، و پوشاندن آن در صورتی لازم است که در منطقه ای تلازم با نجابت و عفاف داشته باشد. تازه این هم حکم ثانوی است، والا به حکم اولی پوشاندن آن واجب نیست. در حالی که زینت باطن پوشاندنش واجب است و ربطی به عرف ندارد. به عبارت دیگر پوشش موی سر زن بیش از آن که شرعی باشد، برخاسته از فرهنگ محلی و شرائط اقلیمی و زمانی خاص است. این رای فقهی من از سال ۱۳۹۱ است.

فتوای اخیر آقای ناصر مکارم شیرازی فارغ از اشکالات مبنایی و بنایی (از دخالت فقیه در تشخیص موضوع و تشخیص اضطرار و عدم تحقق اضطرار به دلیل امکان تحصیل در دانشگاه‌های مناطقی که چنین محدودیتهایی ندارند) مؤید است چرا که این مرجع محترم اذعان کرده است که پوشش مو و سر و گردن زن به اهمیت پوشش بقیه بدن وی نیست، چرا که در شرائط اضطراری (در حد رقیق تحصیلات عالیه که یقینا گزینه جانشین بدون نیاز به برداشتن روسری دارد) می توان آن را رعایت نکرد. قیاس این مسئله با امر اتفاقی جواز معاینه و لمس توسط پزشک مذکر در فرض در دسترس نبودن پزشک همجنس نیز قیاس مع الفارق است. اکنون زمان پرداختن به همین نکته جزئی است که پوشاندن موی سر زن تلازمی ذاتی با عفاف و نجابت ندارد. این موضع بدن اگر چه زینت است اما همانند صورت، زینت ظاهر است.

درباره پوشش زنان گفتنی فراوان است. فعلا به صورت قطره چکانی آراء فقهی که قبلا در پاسخ به پرسشها در وبسایتم منتشر شده در نظمی نوین، ویرایشی مختصر و با حذف پرسشها بازنشر می شود. تاریخ هر رأی در انتهای آن آمده است. از ترکیب پاسخها در یکدیگر و حذف برخی نکات مهم مکرر خودداری کردم، تا طبیعت اولیه مباحث حفظ شده باشد. مباحث استدلالی تفصیلی «تاملی در مسئله حجاب» نیز برای طالبانش بتدریج منتشر خواهد شد. واضح است که این آراء با فتوای مشهور متفاوت است. امیدوارم مقلَدان و مقلِدان فتوای مشهور برای آشنائی با رأی متفاوت سعه صدر داشته باشند. ان‌شاء‌الله.

۲۱ تیر ۱۳۹۵

 

حجاب سنت غیرمکتوب پیامبر (ص)؟

هیچ حدیث معتبری از شیعه و سنی از الفاظ پیامبر (ص) درباره حدود حجاب موی سر خارج از نماز به ما نرسیده است، در میان اهل سنت، حجاب جاری، فهم صحابه از آیات قرآن و سنت پیامبر (ص) است، در میان شیعه این حد از حجاب مبتنی بر برخی اخبار آحاد از امام باقر (ع) و صادق (ص) است.

اینکه سخنی از پیامبر (ص) در میان بوده است تنها یک احتمال است. این دلیل لبّیِ محتمل اطلاق ندارد و در موارد مشکوک به قدر متیقن آن اخذ می شود. اینکه سخن محتمل پیامبر حکم مخاطبین در شرائط زمانی مکانی خاص بوده یا تکلیف ثابت فرازمانی فرا مکانی، مشخص نیست. اینکه این حد از حجاب فهم متشرعه بوده یا حکم شارع این هم مشخص نیست. حجاب شرعی نه تنها عبادت نیست، بلکه در قرآن  – سوره احزاب – معلّل به دلیل است، یعنی تعبدی محض نیست. (مرداد ۱۳۹۱)

 

حکم پوشش سر و گردن و موی بانوان
حدود پوشش شرعی بانوان خارج از خانه: بدن بانوان از زیر گردن تا زیر زانو و بازوان می باید با لباسی که تنگ و چسبان و نازک نباشد پوشانیده شود. پوشش بقیه‌ی اعضای بدن بالذات و به حکم اولی واجب نیست و به شرائط و عرف زمان و مکان بستگی دارد. در زمانه و منطقه ای که پوشانیدن مو و سر و گردن در میان بانوان تلازم محلی با عفاف و نجابت دارد، پوشانیدن این مواضع به حکم ثانوی واجب است. در زمان نماز و احرام حج می باید تمام بدن زن به استثنای وجه وکفین و قدمین پوشیده باشد. (۱۷ دی ۱۳۹۱)

 

حدود حجاب بانوان مسلمان در جوامع غیراسلامی
ساتر شرعی دو بخش دارد: بخش اول: آنچه پوشاندیدن آن به حکم اولی واجب است و تغییر شرائط زمانی مکانی و موقعیتی (جز ضرورت پزشکی در زمان درمان و مشابه آن) تغییری در حدود آن ایجاد نمی کند: زنان مومنه شرعا موظفند خارج از حریم خانواده بدن خود را از زیر گردن تا زیر زانو و بازوان با لباسی که تنگ و چسبان و نازک و بدن نما نباشد بپوشانند.
بخش دوم: آنچه پوشانیدن آن ممکن است به حکم ثانوی از باب جلوگیری از مفسده واجب شود. این بخش بستگی کامل به «عرف زمان و مکان» دارد: زنان مومنه در جوامع و شرائطی که پوشانیدن سر و گردن و مو و بطور کلی تمام بدن غیر از وجه و کفین و قدمین متعارف است به نحوی که بر نپوشانیدن آنها به معنای زیرپا گذاشتن عفاف و نجابت محسوب می شود، به حکم ثانوی موظفند این مواضع را هم بپوشانند.
بنابراین در جوامعی که این حد از پوشش متعارف نیست و بر نپوشاندن این مواضع مفسده ای مترتب نیست، پوشاندن آنها الزامی نیست و این مواضع از بدن «زینت ظاهر» محسوب می شود که در آیه ۳۱ سوره نور از پوشانیدن استثنا شده اند: «ولایبدین زینتهن الا ما ظهر منها ».
زنان مومنه در زمان نماز و احرام حج موظفند تمام بدن خود را به استثنای وجه و کفین و قدمین بپوشانند. (۲۰ دی ۱۳۹۱)

 

حد حجاب در محافل خانوادگی و تشخیص مفسده
تشخیص مصداق حکم ثانوی با مکلف است.

تشخیص عدم مفسده برای اجرای حکم ثانوی نیز به عهده مکلف است.

در مناطقی که پوشانیدن مو و سر و گردن بانوان متعارف نیست، و بر باز بودن این مواضع مفسده ای مترتب نباشد، پوشاندن این مواضع در این مناطق واجب نیست.

در محافل خانوادگی که اطمینان به عدم ترتب مفسده یادشده بر باز بودن مو و سر و گردن بانوان باشد، نپوشاندن مواضع مذکور مجاز است. (۲۸ دی ۱۳۹۱)

 

حجاب و عرف متوسط محلی
در مناطقی که پوشش سر و مو و گردن زنان متعارف است و نپوشانیدن این مواضع مفسده دارد (متهم شدن به زیرپا گذاشتن نجابت و عفاف)، بانوان موظف به پوشش این مواضع هستند، به حکم ثانوی. تشخیص عرف و مفسده با خود بانوان است. پوشش بانوان مؤمنه نباید از متوسط پوشش در منطقه‌ی خود پائین تر باشد. (۱۲ بهمن ۱۳۹۱)

 

پوشش مو و سر و گردن

پوشش مو و سر و گردن بانوان در برابر ناظر نامحرم در شرائطی که در عرف محلی دلالتی بر عدم نجابت و عفاف نباشد واجب نیست. تشخیص شرائط و عرف به عهده‌ی خود مکلف است. مناسب است بانوان مومنه احتیاطا از حداقل عرف رایج محلی پوشش بیشتری داشته باشند. (۲۴ تیر ۱۳۹۲)

 

 حدود و شرائط حجاب شرعی
اول

الف. پوشاندن صورت زنان با نقاب و در حقیقت پوشاندن تمام بدن بدون هرگونه استثنا به فتوای مذاهب شافعیه و حنبلیه مطلقا و پوشاندن آن برای زنان جوان و مواردی که خوف فتنه باشد در مذاهب حنفیه و مالکیه واجب است. در فقه امامیه پوشاندن تمام بدن زن از جمله صورت قول برخی فقها از جمله احتیاط واجب برخی فقهای معاصر است، اما نظر مشهور ایشان بر جواز کشف صورت است. در نظر فقهای یادشده تمام بدن زن عورت و واجب الستر و حرام النظر است.
ب. اما در نظر آن دسته فقیهانی که مو، سر و گردن زن را واجب الستر و صورت را جایزالکشف می دانند، با این پندار بوده که وجه و کفین از حکم ستر استثنا شده است و مابقی بدن زن از جمله مو تحت عمومات وجوب ستر باقی مانده است، در حقیقت نتیجه‌ی یادشده محصول صنایع لفظی از قبیل تخصیص است نه لزوما بحث از علل جذابیت جنسی اندامهای زن. در اصطلاح رایج اینگونه نکات اگر در متن ادله ذکر نشده باشد حکمت ظنی و استحسان خوانده می شود.
ج. اگر قرار به بحث در علل حکم باشد و علت اصلی پوشش زنان جاذبه‌ی جنسی اندام ایشان باشد آن گاه تفاوتی بین مو و صورت بویژه لب و چشم از حیث جواز کشف نخواهد بود و حکم مشابهی در مورد هر دو جاری می شد. همچنانکه در این صورت بین زن آزاد و زن برده نمی بایست فرقی باشد و پوشاندن مو بر هر دو واجب نباشد. اینکه فقیهان در مورد زنان آزاد قائل به تبعیض حکم بین صورت و مو شده اند ناشی از پیش فرضهای غالبا محلی و عرفی مردسالارانه‌ی دوران ماضی در نگاه فرودستانه به جنس زن است که نه تنها جایی مورد بحث و تحلیل استدلالی قرار نگرفته بلکه دلیل بر خلاف اینگونه پیش فرضها و مبانی است.
دوم

الف. پوشش مو و سر و گردن اگر باعث آسیب جدی، مشقت شدیده و ضرر بدنی و روحی به زن شود جایز نیست. آنچه واجب است رعایت عفاف، نجابت و وقار متناسب با عرف محلی و پرهیز از تبرج، آرایشها و لباسهای زننده و در یک کلمه نمایش زن به عنوان کالای جنسی است.
ب. زنانی که به دلیل باورهای دینی خود، پوشش مو را انتخاب کرده اند همانند زنانی که به دلیل عدم باور به لزوم شرعی پوشش مو با موی باز در جامعه ظاهر می شوند هیچکدام قابل مؤاخذه نیستند، نه محرومیت گروه اول از حقوق اجتماعی در برخی کشورهای سکولار موجه است، نه مجازات و محرومیت گروه دوم از امتیاز و حقوق اجتماعی در برخی کشورهای دارای حکومت دینی مجاز است.
ج. رعایت عفاف، نجابت و وقار بانوان با بدن پوشیده اما بدون روسری متناسب با عرف زمان و مکان امری ممکن است و انتظار بیش از آن از همگان نادرست و فاقد مستند معتبر دینی است.
د. تشخیص عرف و ضرر با خود بانوان است. برای سلامت جامعه، مردان بیش از زنان مسئول نگاههای هیز و ناپاک هستند.

سوم
الف. پوشش بانوان بیش از ان که مستند به قرآن و سنت رسول الله یا سیره‌ی ائمه باشد مبتنی بر اجماع متشرعه و فهم خاص مردسالارانه‌ی فقهاست.
ب. در بحث بررسی تفصیلی ادله‌ی قرانی پوشش بانوان خواهد آمد که قرآن کریم از بانوان رعایت عفاف و نجابت و حفظ زینت باطن از نامحرم را خواسته است، ودشوار است که موی سر را از جمله زینت غیرظاهر به حساب آورده به قرآن نسبت دهیم.
ج. اگرچه قرآن نسبت به شکستن مرزهای عفاف و پاکدامنی چه مرد و چه زن بسیار حساس است، اما در مورد عدم رعایت پوشش مجازاتی مقرر نکرده است. به علاوه همان حد پوشش از زینت باطن را نیز فصل ممیزه‌ی اختیاری زنان پاکدامن از زنان خطاکار معرفی کرده است.

چهار
الف. اگر شما مقلد یکی از مراجع تقلید موجود باشید، مطابق فتوای ایشان پوشش مو و سر و گردن شرعا واجب است. ایشان مقلدین خود را مجاز به نقض فتاوای خود نمی دانند.
ب. تبعیض در تقلید و عدول به مجتهدی که پوشش مو را واجب نمی داند در این مسئله، یا عدول کامل به چنین مجتهدی راه برون رفت از مشکل است. (۲۴ شهریور ۱۳۹۲)

 

پوشش مو، سر و گردن بانوان از سه منظر فقهی

مرحوم استاد منتظری (رضوان الله علیه) قائل به وجوب پوشش مو، سر و گردن بانوان در برابر نامحرم هستند مطلقا.

دوست فاضل مرحوم احمد قابل (رحمه الله علیه) قائل به استحباب  وعدم وجوب پوشش سر و گردن بانوان بود مطلقا.

اما نظر اینجانب این است:
یک. پوشش مو و سر و گردن بالذات و به حکم اولی واجب نیست، بلکه به شرائط و عرف زمان و مکان بستگی دارد.
دو. در زمانه و منطقه ای که پوشانیدن مو و سر و گردن در میان بانوان متعارف است، به نحوی که نپوشانیدن آنها در عرف محلی دلالت بر عدم نجابت و عفاف داشته باشد، پوشانیدن این مواضع به حکم ثانوی واجب است.
سه. در زمان نماز و احرام حج می باید مواضع یادشده پوشیده باشد.
چهار. پوشش مو و سر و گردن بانوان در برابر مردان نامحرم در شرائطی که در عرف محلی دلالتی بر عدم نجابت و عفاف نداشته باشد واجب  نیست. تشخیص شرائط و عرف به عهده‌ی خود مکلف است.
پنج. مناسب است بانوان مومنه احتیاطا از حداقل عرف رایج محلی پوشش بیشتری داشته باشند.
مرحوم قابل در هیچیک از نکات پنج گانه‌ی فوق با من موافق نیست. به عبارت دیگر:
اولا در جایی که عرف محلی مبتنی بر پوشش است باز ایشان بر خلاف من قائل به استحباب و عدم وجوب پوشش است. به عبارت دیگر ایشان مسئله را موکول به عرف نمی داند و به حکم اولی قائل به عدم وجوب است، من موکول به عرف می دانم و به حکم ثانوی قائل به عدم وجوب هستم.
ثانیا ایشان همواره قائل به استحباب پوشش سر و گردن است، من به چنین استحبابی قائل نیستم. بلکه پوشش بیشتر از عرف رایج را برای بانوان مومنه احتیاط مستحب می دانم. بیشتر از عرف رایج ممکن است به اندازه پوشش تمام سر و گردن نباشد.
ثالثا ایشان در زمان نماز و حج هم به استحباب و عدم وجوب پوشش قائل است. من به وجوب قائل هستم. ادله‌ی اقوال سه گانه و تقریر آنها از کلمات فقها نیز متفاوت است. تفصیل بحث در مقالات تاملی در مسئله‌ی حجاب خواهد آمد، انشاء الله. (۱۱ آبان ۱۳۹۲)

 

حجاب و اجبار

اجبار بر حجاب هیچ مستندی در قرآن ندارد. عموم آیه شریفه «لااکراه فی الدین» در اینجا هم قابل تمسک است که معنای آن عدم جواز استفاده از اکراه و اجبار در دین و امور دینی است. اجبار غیر از وجوب شرعی است. (تیر ۱۳۹۱)
توسل به ضرب و جرح و قتل برای وادار کردن دیگران به انجام عملی که ما شرعی می دانیم صحیح نیست. شرط مشروعیت امر به معروف و نهی از منکر احتمال ترتیب اثر است. با إعمال زورمطمئنا نتیجه ی معکوس حاصل می شود! (۲۸ بهمن ۱۳۹۲)

 

اجبار خانوادگی

پدری که دخترش را امر به حجاب می کند بیشک خیر او را می خواهد. در هر صورت کمترین بی احترامی نسبت به ایشان اخلاقا و شرعا مجاز نیست.
از سوی دیگر پدر محترم هم حق ندارد چیزی را – ولو کاملا درست – به فرزندش تحمیل کند. این زندگی دختر است و خودش باید تصمیم بگیرد. والدین اگر می خواهند فرزندانشان سبک زندگی آنها را انتخاب کنند باید آنها را قانع کنند تا فرزند خودش به چنین انتخابی برسند. اجبار ولو در خیر مجاز نیست.
اما درباره پوشش شرعی مسئله دو بخش دارد: یکی پوشش سر و مو و گردن دیگری پوشش بقیه بدن بالاخص از زیر گردن تا زیر زانو. بحث در بخش اول یعنی درباره روسری است.

درباره بخش دوم، دستور یقینی قرآن و پیامبر(ص) پوشاندن مواضع زینت بدن زن است و معنای ساده آن پوشانیدن بدن زن، و نپوشیدن لباسهای بدن نما و تنگ و چسبان است. اسم این را می شود گذاشت سبک پوشش مومنانه. اگر منظور پدر در امر به دخترش این بخش است سخن صحیحی است. (آذر ۱۳۹۱)

 

حجاب و گناه

در قرآن کریم از مجازات دنیوی و اخروی زنانی که پوشش موی سر را رعایت نمی کنند سخنی به میان نیامده است، اما در برخی روایات – که در سند آنها مناقشه است – عقوبت اخروی آمده است. (تیر ۱۳۹۱)

شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا “حدیث معراج” (شامل از مو آویزان شدن زنان بی‌حجاب در جهنم) را نقل کرده است. سند این حدیث به واسطه سهل بن زیاد الآدمی جدا ضعیف و غیرقابل اعتناست. (۵ خرداد ۱۳۹۳)

 

حد حجاب در نماز و حج
حدود حجاب شرعی در نماز و حج با حجاب در برابر ناظر نامحرم تفاوت دارد.
ساتر صلوتی که عینا در حج هم رعایت می شود تمام بدن زن به استثنای وجه و کفین و قدمین است و مستند آن فی الجمله سنت معتبر پیامبر (ص) است و از احکام ثابت دینی است. (بهار ۱۳۹۲)

 

عدم ملازمه بین پوشش در نماز و پوشش در برابر ناظر

از ابن بکیر به نقل از امام صادق (ع) دو روایت در دست است با این مضمون که «زن مسلمان آزاده می‌تواند بدون داشتن پوشش سر نماز بخواند.»  یکی از آن دو موثقه است، اما با روایات معتبر متعدد دیگری معارض است، اکثر قریب به اتفاق فقها (به استثنای ابن جنید) از این روایت اعراض کرده به روایات معارض آن فتوا داده اند.
بین ستر صلوتی و ستر ناظری (بر خلاف ادعای محمد جواد مغنیه و مرتضی مطهری) تلازمی نیست. بحث عدم ملازمه‌ی بین ستر در نماز و ستر نسبت به ناظر از اوایل قرن یازدهم توسط سید محمد عاملی صاحب مدارک آغاز می شود. تنها قائل به ملازمه‌ی دو باب، فقیه اخباری شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق است که مضیق ترین قول در لباس بانوان نمازگزار متعلق به اوست.
مهمترین فقهای دو قرن اخیر به عدم ملازمه‌ی بین ستر در نماز و ستر ناظری قائل شده اند. (کاشف الغطاء، صاحب جواهر، آخوند خراسانی، سید صاحب عروه، سید داماد، سید حکیم و سید خویی)
معنای عدم ملازمه بین دو باب این است که احکام این دو باب متفاوت هستند: وجوب ستر در نماز حکمی شرطی است (صحت نماز مشروط به آن است)، در حالی که وجوب ستر در برابر ناظر حکمی نفسی است و تکلیفی مستقل است. (۲۰ تیر ۱۳۹۲)

 

آرایش بانوان خارج از خانه

عفاف و نجابت با آراستگی، پیراستگی و زیبائی منافاتی ندارد. آرایش و پیرایش بانوان (در برابر ناظر نامحرم) در حد متعارف مجاز است. اینکه مصادیق آرایش مجاز چیست موکول به عرف است. تبرّج و آرایشهای غلیظ و غیر متعارف شرعا مجاز نیست. (۱۳ دی ۱۳۹۱)
حد متعارف در سنین، حالات و موقعیتها، سرزمینها و دورانهای مختلف متفاوت است.
بهترین تشخیص دهنده‌ی این حدود متعارف و مصادیق آرایش ملایم، خود بانوان هستند.
آرایشهای تند که باعث جلب نظر مردان هوسباز می شود و زن را به صورت کالای جنسی در می آورد و از مصادیق «تبرج» نهی شده در قرآن کریم (احزاب ۳۳) است، بیشک حرام می باشد.
شایسته است بانوان مؤمنه خارج از خانه احتیاطا از عرف رایج زمان و منطقه‌ی خود آرایش کمتری داشته باشند. (۲۶ تیر ۱۳۹۲)
حکم آرایش و پیرایش فرع بر حکم پوشش است. آنچه همواره واجب است رعایت عفاف و نجابت است، و آنچه منهی است تبرج و تبدیل زن به کالای جنسی هوسبازان است. اما آرایش ملایم (از قبیل اصلاح ابرو و صورت و خضاب و امثال آن) از امور رایج در میان بانوان متدین است. عرف متشرعه این أمور را تلقی به قبول کرده است. در مورد برخی (و نه همه این امور متعارف) روایتی در دست نیست.
اکثر روایات نهی از اینگونه امور مشکل سندی دارند و جهت تحذیر بانوان از تبرج توسط برخی متدینان ساخته شده اند. حال اگر دامنه‌ی این امور متعارف در طول زمان گسترش بیابد چه مشکلی دارد؟ آیا دلیلی در دست است که بانوان باید خود را همانند بانوان عصر پیامیر یا ائمه آرایش کنند؟! احادیث موجود بر فرض صحت سند (که علی الاغلب چنین نیستند) متناسب با شرائط زمانی مکانی صدور خود هستند و احکام دائمی دینی محسوب نمی شوند. کسی که ادعای دوام و صحت اینگونه احادیث می کند موظف است دلیل اقامه کند. عمل به عرف با رعایت حدود عفاف و نجابت و پرهیز از تبرج از مخالفتی با محکمات قرآن و سنت ندارد. (۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳)

 

ورزش بانوان

ورزش و تحرک زنان فی حد نفسه اشکال شرعی ندارد. بلکه با توجه به مقدمیت آن برای سلامتی و نشاط امری مطلوب و پسندیده است.

حد پوشش زنان در زمان ورزش و غیر ورزش تفاوتی ندارد. در محیطهای زنانه که مردی نباشد محدودیتی نیست. اگر مردان نامحرمی ناظر باشند زنان موظفند از زیر گردن تا زیر زانو را با لباسی که چسبان و بدن نما نباشد بپوشانند.

هر ورزشی که برای بدن مضر نباشد و به اختلاط (تماس بدنی با مردان) نیانجامد شرعا مجاز است.

شنا با لباس شنایی که در آن حدود شرعی پوشش بدن بانوان رعایت شده باشد مجاز است و ایرادی ندارد. (۱۱ تیر ۱۳۹۲)
در صورت فراهم نبودن ساعات شنای مجزای بانوان و آقایان (در جوامع غیرمسلمان)، شنا برای بانوان در استخر عمومی با لباس شنایی که در آن حدود شرعی پوشش بانوان رعایت شده باشد مجاز است. (۱۴ شهریور ۱۳۹۲)

 

پوشش دیگر اندامها

پوشش دستان از آرنج به پائین و پاها از زیر زانو به پائین تنها به حکم ثانوی – به شرحی که گذشت – واجب است.

لباس بانوان مسلمان نباید تنگ و چسبان و بدن نما باشد. عرف محلی در این مورد قابل استناد نیست. (۱۲ آبان ۱۳۹۲)

باز بودن قدمین (از مچ پا به پائین) منع شرعی ندارد. (قول مشهور وجوب پوشش این موضع بدن بانوان است.) (۱۶ خرداد ۱۳۹۳)

 

نگاه مردان و پوشش زنان
وضعیت پوشش زنان در کشور ما در مقایسه با جوامع غربی و بخش مکشفه‌ی جوامع اسلامی نامناسب تر نیست.
نگاه نکردن به مواضع زینت بانوان و فروهشتن و نجابت چشم از وظایف مردان مؤمن است. (۶ شهریور ۱۳۹۲)

 

کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر (ص)»
کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر (ص)» نوشته امیرحسین ترکاشوند کتابی تحقیقی است و به برخی نکات تازه بویژه در زمینه فهم آیات پوشش بانوان اشاره کرده است. تتبع تاریخی، قرآنی و روایی نویسنده گسترده است. با تلخیص یا حذف برخی زوائد (بویژه ترجمه های متعدد آیات) حجم کتاب می توانست حدود یک سوم حجم حاضر باشد. مباحث فقهی برخی انتسابها و استنتاجها قابل مناقشه و غیرکارشناسانه است. اما نفس نگاه تازه به مسئله‌ی کهن حجاب شرعی در عصر نبوی شایسته‌ی قدردانی است. (آذر ۱۳۹۱)