استبداد دینی

مصاحبه کوتاه

صدای اعتراض ملت را بشنوید

شکاف بین مردم و حاکمیت در ایران به عمیق ترین حد خود رسیده است. جمهوری اسلامی از نظر اکثر مردم ایران دشمن اصلی ایران است. رهبری که صدای اعتراض اکثریت مردم را نمی‌شنود، به قانون اساسی پای‌بند نیست، به مردم زور می‌گوید، «حقیر» است، نه جوانان معترضی که چیزی برای از دست دادن ندارند. این منطق که اگر یک قدم به مطالبات معترضان تن دهیم سقوط می‌کنیم یعنی فقدان شعور سیاسی. رهبری که مدعی «پیاده شدن مردمسالاری دینی واقعی» در ایران است، چرا از برگزاری همه پرسی آینده نظام می‌هراسد؟

یادداشت

بنی صدر، نخستین رئیس جمهور و منتقد شاخص استبداد دینی

سید ابوالحسن بنی صدر نخستین رئیس جمهور اسلامی ایران و یکی از شاخص ترین منتقدان جمهوری اسلامی و مخالفان استبداد دینی در پاریس درگذشت. او قرائتی لیبرال از اسلام داشت و در مجلس خبرگان قانون اساسی به اصل ولایت فقیه رأی منفی داد. در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری به او رای دادم. بنی صدر در مجموع کارنامه ای قابل دفاع دارد . او از مدافعان استقلال، تمامیت ارضی، و حاکمیت مردم ایران بود، مسلمانی پاک نهاد بود که به شیوه خود از ارزشهای اسلامی در جهان مدرن دفاع کرد.

مصاحبه کوتاه

مصباح خشونت و استبداد دینی

مصباح یزدی نظریه پرداز استبداد دینی، تئوریسین خشونت و اسلام قساوت و از مهمترین منتقدان اسلام رحمانی بود. سه بار از وی تقاضای مناظره کردم با تصریح به اینکه: «من به اسلام مصباح کافرم». به حق مردم در تعیین سرنوشتشان باور نداشت و انتخابات، جمهوریت و دموکراسی را یکسره باطل می دانست. از تریبون عمومی جواز ترور توهین کنندگان به مقدسات و تضعیف کنندگان نظام را صادر می کرد. مصباح اوج ارادت خود را به رهبری در پابوسی وی نشان داد، کاری که برای استادش آقای خمینی هم نکرده بود.

مصاحبه کوتاه

غیرت دینی و انقلابی یزدی!

اگر در رهبری آقای خامنه ای اکبر هاشمی رفسنجانی نقش اصلی داشت، در مرجعیت وی محمد یزدی نقش اول را ایفا کرد. یزدی یکی از توجیه گران اصلی نظریه ولایت انتصابی مطلقه فقیه، بزرگترین عامل حکومتی کردن حوزه های علمیه شیعه در نیم قرن اخیر، در سرکوب مراجع مستقل و معترض نقش اصلی داشته است. رهبر جمهوری اسلامی در پیام تسلیتش «غیرت دینی و انقلابی» این «عالم مجاهد و پارسا» را ستود. فاصله این توصیف با جایگاه نازل مردمی یزدی دقیقا نشانگر شکاف عمیق حاکمیت با افکار عمومی است.

یادداشت

مطالبات رهبری در ردیف قانون اساسی

قبل از ابلاغیه سیاستهای نظام قانونگذاری نظام ثنوی بود، ثنویت جمهوریت و اسلامیت، و شورای نگهبان قوانین مصوب مجلس را با دو ملاک می سنجید: عدم مغایرت با موازین اسلام و قانون اساسی. از ۶ مهر ۱۳۹۸ و ابلاغیه جدید رهبری نظام جمهوری اسلامی به نظامی تثلیثی تبدیل شد. به دو ملاک مذکور علنا و رسما ملاک جدیدی افزوده شد: سیاستهای کلی نظام یا مطالبات رهبری. با ازدیاد روزافزون این ابلاغیه ها سهم قانون اساسی کاهش یافته و میدان عرض اندام نهادهای انتخابی (مجلس و ریاست جمهوری) کوچک شده است.

فصل دوازدهم: آیت‌الله روحانی و مرجعیت شیعه در سال‌های ۷۶-۱۳۷۱

در این فصل قضیۀ مرجعیت شیعه بین سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶ در ضمن سه فصل در حد منابع موجود بررسی شده است:
الف. مرجعیت شیعه پس از وفات آیت‌الله خویی؛ ب. تضییقات مراجع ناراضی پس از اعلام مرجعیت رهبری؛ ج. تضییقات خاص مرجعیت آیت‌الله روحانی

پیوستها

نامه آذری قمی به خاتمی رئیس‌جمهور

آذری قمی در نامۀ تاریخی آبان ۱۳۷۶ به خاتمی رئیس جمهور فجایعی که وزارت اطلاعات دوران فلاحیان نسبت به مراجع مستقل مرتکب شده را فهرست‌وار برمیشمارد: هجوم و غارت و تخریب بیت و مدرس آیتالله منتظری، جلوگیری از انتشار رسالههای آیات منتظری، روحانی، و شیرازی، شکنجه فرزندان آیت‌الله سیدمحمد شیرازی، اهانت به جنازه آیت‌الله سیدمحمد روحانی و فشار بر ائمۀ جمعه مستقلی مثل آیت‌الله طاهری اصفهانی. آذری برای نخستین بار فاش میکند که قبل از وی آیت‌الله منتظری در ۱۲ آبان ۱۳۷۳ آقای خامنه‌ای را از پاسخ دادن به مسائل شرعی و به عهده گرفتن شئون مرجعیت به دلیل عدم صلاحیت نهی کرده است. وی نیز همین را به وی تذکر داده اما مورد بی‌مهری رهبری قرار گرفته است.
آذری از فتوای سابق خود که وجوهات شرعیه باید به مقام رهبری داده شود نه مراجع استغفار میکند و آنرا فتوای بی‌موقعی که باید محو شود معرفی می‌کند. آذری از آقای خامنه‌ای انتقاد می‌کند که در دوران رهبری وی ملاک عزت و کرامت اعتقاد به ولایت و مرجعیت ناحق وی بوده است. او در ریزترین امور مملکت حتی نصب وزیر اطلاعات بلکه معاونت آن هم دخالت میکند. خبرگان رهبری تبدیل به وعاظالسلاطین شدهاند و وظیفۀ نظارتی خود عمل نمی‌کنند. قوۀ قضائیه آئین‌دادرسی را رعایت نمی‌کند.
آذری قمی در نامه به خاتمی صریحاً اعلام میکند که عمدۀ جنایاتی که توسط وزارت اطلاعات صورت گرفته به امر یا اجازۀ آقای خامنه‌ا‌ی بوده است و ایشان قانوناً مسئول این جنایات است. هرچند رئیس‌جمهور نیز به دلیل عدم نظارت به وزارتخانه قابل بازخواست است.

بخش اول: مکتوبات

اعتراض به مهر و موم کتابخانه و منزل شخصی آیت الله العظمی منتظری

مردم به وضوح فقاهت و عدالت و دیانت مدعیان ولایت و فقاهت و مرجعیت را با محک منتظری می سنجند و واضح است که رفوزگان علم و تقوی و تدبیر جز تخریب و غارت و سرکوب و فشار راهی ندارند. خودکامگان اگر دانش و درایت و بصیرت داشتند با شهروندان خود منطقی و قانونی و عادلانه و منصفانه برخورد می کردند. مهر و موم و فشار و سرکوب، انتقام ارباب جهل و جور و سوء تدبیر از بیت دانش و تقوی و جهاد است.

آقای خامنه ای انتقاد علنی از نظام را جرم و گناه «نابخشودنی» می داند

جناب آقای خامنه ای همانند همه مستبدان تاریخ اعتراض مسالمت آمیز و قانونی منتقدان را به رسمیت نشناخت و با «انگ فتنه» خود و نظام تحت امرش را حق مطلق و معترضان را باطل مطلق اعلام کرد. معظم له مخالفت قانونی با خود و اعتراض مسالمت آمیز و انتقاد از نظام را علاوه بر جرم «گناه نابخشودنی» می داند. برخلاف نظر رهبری، در بارگاه الهی تنها گناه «نابخشودنی» شرک بالله است. ظاهرا مقام معظم رهبری خودش را در جایگاه ربوبی فرض کرده و هرگونه اعتراض به خود ولو قانونی و مسالمت آمیز را نابخشودنی اعلام کرده است. با عنایت به فتوای حرمت انتقاد علنی از مسئولین نظام چه برسد به انتقاد علنی از رهبری به راحتی گناهان نابخشودنی شمرده شده توسط رهبری قابل فهم است. برای رسوا کردن مخالفان رهبری، منتقدان نظام و معترضان بُرّنده ترین حربه تهمت وابستگی، جاسوسی و مزدوری برای اجنبی است. در جمهوری اسلامی چنین اتهامی نیازی به سند و مدرک ندارد. نفس انتقاد، مخالفت و اعتراض به نظام و رهبری معادل وابستگی است! به همین سادگی.

مقدمه‌ی کتاب «وصیت به ملت ایران» احمد قابل

احمد قابل نه تنها فرزند شیرمحمد که خود «شیراحمد» بود. این کتاب «حجت شرعی» منتقدان مشفق نظام جمهوری اسلامی است. «وصیت به ملت ایران» ادامه‌ي منطقی سه جلد دیدگاهها و خاطرات استاد آیت الله منتظری است. مدرسه‌ی منتظری که مدرسه‌ي فقه رهایی بخش اهل بیت (ع) است پیشتاز پاکسازی جمهوری اسلامی از ولایت جائر می باشد. احمد قابل مجتهد مخلص و مجاهد شجاع از جمله نمایندگان رشید این مدرسه است.

نظارت گریزی رهبر جمهوری اسلامی عین استبداد است

قرار نیست همه مطالبات را همزمان دنبال کنیم که بیشک از توان ما بیرون است. کوهنوردی را از دامنه آغاز می کنند نه از قله. معتقدم در مرحله مقدماتی باید همت خود را بر آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و احزاب، تغییر دولت بی کفایت و برگزاری انتخابات آزاد، منصفانه و سالم متمرکز کنیم. بر مطالبات حداقلی استقامتهای حداکثری کنیم. بیان اموری که فعلا مقدور ما نیست دردی را دوا نمی کند.

حذف آخرین ناهماهنگ

دیکتاتور ایران با کنار زدن کسی که کرسی رهبری را برایش مهیا کرد، یک گام بلند بسوی سقوط برداشت.

استیضاح رهبری، ارزیابی کارنامه بیست و یک ساله رهبری جمهوری اسلامی

من به عنوان یکی از شهروندان ایرانی، رهبر جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله آقای سید علی حسینی خامنه ای را به استبداد، ظلم، قانون شکنی، براندازی جمهوری اسلامی و وهن اسلام متهم می کنم.

اولا، معتقدم ایشان با تجاوز به حقوق شهروندی مردم ایران به صورت نهادینه، در قامت یک دیکتاتور تمام عیار، حکومت مطلقه شاهنشاهی را با ظاهر اسلامی بازآفرینی کرده است.

ثانیا، بر این باورم که ایشان با نقض استقلال قضات و قوه قضائیه، سیاسی کردن قضاوت و ظلم آشکار در حق منتقدان و ذوی الحقوق، “ولایت جائر” را محقّق کرده است.

ثالثا، معتقدم که وی با نقض مکرّر اصول متعدد قانون اساسی بویژه در حوزه تقنین و اجرا، بزرگترین قانون شکنی را دو دهه اخیر مرتکب گردیده، و با استحاله و فروپاشی قانون اساسی، بزرگترین برانداز جمهوری اسلامی بوده است.

رابعا ، از آنجا که این استبداد و ظلم و قانون شکنی و براندازی را بنام اسلام و مذهب اهل بیت (ع) و جانشینی رسول الله (ص) و ائمه (ع) و حکومت اسلامی مرتکب شده، بزرگترین ضربه را به اسلام و تشیع و خدا و پیامبر (ص) و ائمه اهل بیت (ع) وارد کرده، با دولتی کردن دین، مایه وهن اسلام و شَین مذهب شده است.

و بالاخره، با توجه به از دست دادن شرائط لازم ضمن عقد، ولایت ایشان ساقط است، بی آنکه نیازی به عزل داشته باشد.

نامه با نقد عملکرد مجلس خبرگان رهبری آغاز می شود. بخش دوم نامه به شرح مستدلّ اتّهام استبداد و دیکتاتوری اختصاص دارد. بخش سوم عهده دار مباحث و مصادیق ظلم و جور رهبری و تشریح تحقّق ولایت جائر است. در بخش چهارم موارد قانون ستیزی مقام رهبری و اتهام براندازی جمهوری اسلامی تشریح شده است. در بخش پنجم مدعای وهن اسلام و ضرباتی که عملکرد سوء ایشان به اسلام و تشیع وارد کرده توضیح داده شده است. در خاتمه سقوط ولایت به دلیل نقض شرائط لازم ضمن عقد بدون نیاز به عزل نتیجه گیری شده است.

ضرورتهای نخستین مرحله جنبش سبز

محسن کدیور شنبه ۹ آبان ۸۸ ( آخر اکتبر ۲۰۰۹) در جمع اساتید، دانشجویان و هموطنان ایرانی در دانشگاه نورث وسترن شیکاگوی تحت عنوان “ضرورتهای

پانزده اشتباه فاحش جمهوری اسلامی

پانزده اشتباه فاحش جمهوری اسلامی مصاحبه با محسن کدیور به بهانه صدمین روز تأسیس جرس فرید ادیب هاشمی خلاصه: محسن کدیور، به ولی فقیه توصیه

عمار یاسرهای ایران

وقایع اخیر ایران آنگونه سریع اتفاق می افتد که اگر به سرعت به اینترنت مراجعه نکنیم، بسیاری از اخبار از دست می رود. بیانیه امروز

معناي ادعای الوهیت در ادبيات ديني

معناي ادعای الوهیت در ادبيات ديني یکه‌سالاری دینی و ادعای الوهیت صفات لازمه الوهیت احکام بشری پیامبر در قضاوت و سیاست سیاست‌ورزی آزادی‌خواهانه ائمه اطاعت

نقش نهضت حسینی در استبداد ستیزی

دکتر محسن کدیور : بستن دهان مخالف، سیره اموی است نوروز: ویژه برنامه های جبهه مشاركت ایران اسلامی در شبهای محرم شنبه شب، در شب

مقاله

انديشه سياسی آخوند خراسانی

انديشه سياسی آخوند خراسانی آخوند ملامحمد كاظم خراساني (۱) (۱۳۲۹ – ۱۲۵۵ ه . ق) يكي از بزرگترين علماي جهان اسلام در سده اخير است.