رفراندم

مصاحبه کوتاه

همه پرسی جمهوری اسلامی پس از ۴۴ سال

جمهوری اسلامي در زمان همه پرسی امر مبهمی بود. این تلقى که اسلامیت یعنی ولایت فقیه مطرح نبود. در فروردین ۱۳۵۸ کاریزمای آقای خمینی رای آورد، نه جمهوری اسلامی که بقچه‌ای بازنشده‌‌بود. آنچه ما به آن رای دادیم جمهوری اسلامی معرفی شده در پاریس بود، و با نظام ولایت فقیه حقیقتا فرق داشت. مشکل نظام با همه پرسی این است که اطمینان دارد در اقلیت محض است. مردم دیر یا زود اراده خود را بر نظام تحمیل می کنند. همه‌پرسی مسالمت آمیزترین و کم‌هزینه ترین راه اصلاح ساختاری کشور است.

یادداشت

حمایت از اعتراض دانشجویان

صدای دانشجویان فریاد مطالبات ملی است. شعار دانشجویان متمرکز بر ابراز انزجار از سیاستهای شخص رهبری و لزوم برکناری وی به عنوان عامل اصلی مشکلات کشور خصوصا جنایات اخیر، نفی نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه، و بالاخره ضرورت مراجعه به افکار عمومی و همه پرسی همگانی درباره نظام پس از جمهوری اسلامی. چه می خواهیم؟ آزادی، استقلال، عدالت، حاکمیت قانون، و پاکسازی کامل ایران از نظام اصلاح ناپذیر جمهوری اسلامی. تعیین تکلیف نظام بعدی در یک همه پرسی ملی توسط مردم ایران تعیین می شود.

بیانیه های جمعی

گذار مسالمت‌آمیز از نظام اصلاح ناپذیر 

این اطلاعیه قدمی در جهت ایضاح بیشتر متن موجز بیانیه پانزده امضائی فراخوان برگزاری رفراندم جهت تعیین نوع حکومت آینده ایران مورخ ۲۲ بهمن ۱۳۹۶ است. هر تغییر و تحولی در ایران می‌باید درون‌زا، با حاکمیت ملت ایران بر سرنوشت خود، و بدست و با سرمایه ایرانی صورت گیرد. محور اول. اصلاح ناپذیری جمهوری اسلامی: مراد ما از اصلاحاتِ ضروری در رژیم «اقتدارگرای انتخاباتی» جمهوری اسلامی، «اصلاحات ساختاری» با هفت مشخصه زیر است: اول. حذف نهاد ولایت فقیه. دوم. پذیرش اصل «جدایی نهاد دین از حکومت»: حذف اصل چهارم قانون اساسی و فروع آن فقهای شورای نگهبان، نظارت استصوابی، و دخالت حکومت در زندگی خصوصی مردم. سوم. پذیرش تساوی حقوقی همه شهروندان ایران بدون توجه به جنسیت، قومیت، دین و مذهب. چهارم. پایان دادن به قضاوت سیاسی در جمهوری اسلامی. پنجم. آزادی مطبوعات، أحزاب و نهادهای مدنی و اتحادیه‌های صنفی. ششم. پایان دادن به صدور انقلاب، تقدم منافع ملت ایران بر مصالح شیعیان و مسلمانان غیرایرانی، و تحت نظارت مجلس آوردن بودجه نظامی خارج از کشور. هفتم. اجرای عدالت، پایان دادن به فساد و تبعیضهای نهادینه اقتصادی، و رسیدگی عاجل به وضعیت زحمتکشان. إصلاح اصول چهارم تا هفتم فوق الذکر بدون إصلاح اصول اول تا سوم ممکن نیست. نظام نمی تواند از سه رکن خیمه خود (ولایت فقیه، دینی بودن حکومت، و تبعیض‌های ساختاری) دست بردارد، و به همین دلیل ساده اصلاح ناپذیر است. اقدامات اصلاح طلبان محترم به دلیل ترس از فروپاشی و سوریه ای شدن ایران به دفاع از جمهوری اسلامی، شرکت بی قید و شرط در انتخابات آن، و رای به بد برای جلوگیری از انتخاب بدتر تبدیل شده است.
محور دوم. گذار مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی: ما براندازی مبتنی بر دخالت نیروی خارجی یا روش مسلحانه را مطلقا غیرقابل دفاع می دانیم. در گذار مسالمت آمیز از نظامی که تمامی طرق قانونی نظارت و تحول و تغییر را مسدود کرده است، ما بر مقاومت و نافرمانی مدنی و پیش گرفتن روش‌های حتی الامکان مسالمت آمیز پافشاری می کنیم. مقصد گذار از جمهوری اسلامی به «جمهوری پارلمانی دموکراتیک سکولار» است. محور سوم طریق گذار: رفراندم. اگر مخالفان قوی و از پشتوانه بالای مردمی برخوردار باشد رژیم چاره ای جز اجابت افکار عمومی و برگزاری همه پرسی ندارد. این همه پرسی توسط شهروندان ایران برگزار می شود. نظارت سازمان ملل متحد، با به رسمیت شناختن کمیته مرکزی ایرانی برگزار کننده انتخابات و توافق بر سر معیارهای همه پرسی معتبر محقق می شود. امضاکنندگان اعلامیه حاضر اصراری بر نظارت سازمان ملل متحد ندارند، مهم استقلال و سلامت همه پرسی و عدم دخالت نظام متقلب در همه پرسی است. مطرح کردن همه پرسی آماده کردن زمینه ذهنی عمومی برای تحقق آن است. بعد از اعتراضات مهم دی ۱۳۹۶ شرایط ذهنی و عینی جامعه بیش از هر زمان دیگری آماده پذیرش همه پرسی است. این اعتراضات نشان میدهد جناح‌های داخلی حکومت (اعم از أصول‌گرا و اصلاح طلب) دیگر بازتاب‌دهنده خواسته‌ها و مطالبات اکثر مردم نیستند، و گفتمان و راهبرد سیاسی جدیدی لازم است. اراده ملی قوی تنها اکسیر تبدیل آرمانها به امکان عملی است. ما از هر طریق دیگری که گذار مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی را به یک نظام جمهوری پارلمانی دموکراتیک سکولار تسریع و تسهیل کند استقبال می کنیم، و هیچ تصلبی بر همه پرسی نداریم. اما همه پرسی بعد از مجلس موسسان فرجام هر إصلاحات ساختاری در ایران است.

بیانیه های جمعی

فراخوان برگزاری رفراندم جهت تعیین نوع حکومت آینده ایران

قریب چهاردهه از تاسیس جمهوری اسلامی مى گذرد، حکومتی که سودای اسلامی کردنْ جائی برای جمهوریت آن باقی نگذاشته است. مسئولان امر به علت جهالت و ناکارآمدی ساختاری و فساد نهادینه از حل مشکلات زندگی روزمره و عادی جامعه عاجزند. افراد مختلف از زنان، وکلا، روزنامه‌نگاران، معلمان، دانشجویان، کارگران و کنشگران سیاسی و اجتماعی به اتهام انتقاد از مسئولان، روشنگری افکار عمومی، دعوت دولتمردان به جدایی نهاد دین از حکومت، و درخواست لغو حجاب اجباریِ زنان، تحت آزارهای مداوم قرار گرفته، بازداشت و با احکام سنگین روانه زندان شده‌اند.
مجموعه تجربیات ۴۰ ساله حاکی از اصلاح ناپذیری نظام جمهوری اسلامی ایران است، چرا که نظام با پناه گرفتن در پشت مفاهیم الهی، استفاده ابزاری از دین، پیشه کردن دروغ و تزویر و عدم شفافیت، به هیچ گرفتن افکار عمومی، پشت پا زدن به حکومت قانون و موازین حقوق بشر، نقض نهادینه آزادی و حقوق ملت، ناتوانی مفرط از حل بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، و انسداد کلیه طرق نظارت قانونی و اصلاح مسالمت‌آمیزِ امور به مانع اصلی پیشرفت و رهایی ملت ایران تبدیل شده‌است. به عقيده امضاکنندگان این بیانیه، راهكار برون رفت از اين مشكلات بنيادين، گذار مسالمت آميز از نظام جمهورى اسلامى به يك دموكراسى سکولار پارلمانى مبتنى بر آرای آزاد مردم، رعايت كامل حقوق بشر و رفع همه تبعيض هاى نهادينه مي‌باشد. ما امضا کنندگان این بیانیه، با تکیه بر حق تعیین سرنوشت ملتها، خواهان برگزاری رفراندوم جهت تعیین نوع حکومت تحت نظارت سازمان ملل متحد هستیم، تا ملت ایران بتواند با تعیین نحوه حکومت مطلوبْ خود مسئولیت سرنوشتش را بر عهده گیرد و برای رفع بحران‌های موجود تلاشی موثر و همگانی به عمل آورد.

بخش چهارم: بازتولید حکومت انتصابی

فصل هفدهم: اندیشۀ حکومت انتصابی تا تأسیس جمهوری اسلامی ایران

در اين فصل ابتدا به بررسي ديدگاه آيت‌الله خميني(ره) رهبر انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران درباره حكومت انتصابي قبل از انقلاب اسلامي مي‌پردازيم، سپس بيانات ايشان را در معرفي جمهوري اسلامي در دوران انقلاب اسلامي (تا ۱۲ فروردین ۱۳۵۸) مطالعه مي‌كنيم،

جدائی نهاد دین از دولت

ابتدا از دست اندرکاران سایت سبز لینک که پرسشهای کاربران محترمشان را با من در میان گذاشتند تشکر می کنم. وظیفه خود می دانم در

یادداشت

تکثر مطالبات جنبش سبز در ارتباط با خاورمیانه

در مصاحبه با صدای آمریکا (اول تیر ۸۹)، در مورد شعارهای مرتبط با خاورمیانه، بیان شعار “هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران” تا حدودی باعث سوء تفاهم شد. در یادداشت کوتاه “اولویت ایران بر فلسطین استراتژی جنبش سبز است” (۳ تیر ۸۹) مقصود آن تا حدی تشریح شد. این نوشته برای توضیح بیشتر نکاتی را بر یادداشت پیشین می افزاید به این امید آن که برطرف کنندۀ ابهامات احتمالی باشد.
“اطمینان داشته باشیم جنبش سبز با “هرمنوتیک نفرت” راه به جائی نمی برد. “

نامه به نوه‌ی آیت‌الله خمینی

اگر ولی امر دیکتاتوری کرد، در حالی که شرعا از ولایت ساقط شده است، اگر با زور مردم را سرکوب کند و با تهدید یا تطمیع مجلس خبرگان را ساکت کند و به قوای نظامی و امنیتی برای بقای قدرتش متوسل شود، چه باید کرد؟ به کدام دلیل شرعی یا عقلی حکومت مادام العمر فقیه به دیکتاتوری منجر نمی شود؟ (مادام الشرائط که با پرسش قبلی تعارفی بیش نیست). بالاخره پرسش نهائی این است با توجه به تجربه عملی دو دهه اخیر ایران، آیا تصور ولایت مطلقه فقیه باعث تصدیق به بطلانش نمی شود؟

مصاحبه تحلیلی

جنبش سبز و گفتگوی انتقادی با آمریکا

محسن کدیوردر اول تیرماه سال جاری(بیست و دوم ژوئن) در گفتگویی انتقادی با صدای آمریکا شرکت کرد و دیدگاههای خود را پیرامون  مباحث متعددی از

جمهوری اسلامی بر سر دو راهی: همه پرسی یا تدوام سرکوب؟

به جرأت می توان گفت شکاف حکومت – ملت وبدبینی طرفین نسبت به دیگری هیچ‌گاه در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به این میزان نبوده است. اگر در شرائط عادی همه‌پرسی یک ضرورت بود، وقایع پس از انتخابات در سال ۸۸ این نیاز را مضاعف کرده است. حاکمیت دو راه بیشتر پیش رو ندارد: یکی ادامه سرکوب و تداوم نظامی گری و سرهنگی و سیاست ارعاب و تهدید و فشار و حبس؛ و دیگری شنیدن صدای مردم، اجرای همه جانبه اصول قانون اساسی، لغو نظارت استصوابی، آزادی مطبوعات و اجتماعات و رعایت حقوق شهروندی مردم.

ضرورتهای نخستین مرحله جنبش سبز

محسن کدیور شنبه ۹ آبان ۸۸ ( آخر اکتبر ۲۰۰۹) در جمع اساتید، دانشجویان و هموطنان ایرانی در دانشگاه نورث وسترن شیکاگوی تحت عنوان “ضرورتهای

من به پشتيباني این ” دولت” توي دهن ” ملت” مي زنم، (انتخابات، اسلام سبز و اسلام سیاه)

در اسلام سیاه، به جای رای گیری و انتخاب، روی بیعت تاکید می‏شود و لذا ما شاهدیم که رسانه‏های دولتی ایران پس از هر انتخابات، شرکت مردم را بیعتی دوباره با نظام می‏خوانند. حال آنکه اسلام سبز سازگار به دموکراسی و حقوق مردم است