طالبان

مصاحبه تحلیلی

وضعیت اسلام در ایران کنونی

آینده اسلام در ایران به جمهوری اسلامی گره نخورده است. جمهوری اسلامی دیر یا زود ساقط می‌شود، اما اسلام می‌ماند. مدعیان حکومت اسلامی قابل سرزنش هستند، به دلیل معرفی امری عرفی به جای امر دینی. عدم موفقیت یا شکست این تفکر عدم موفقیت و شکست اسلام نیست، شکست انتظاری نابجا و برداشتی گزاف از کتاب و سنت است. تحولات سیاسی، اقتصادی اجتماعی وظیفه اسلام نبوده تا عدم ارائه آنها منقصتی برای اسلام به حساب آید. قرائت اقتدارگرا (جمهوری اسلامی) بیشترین اثر تخریبی را بر فرهنگ و جامعه ایرانی داشته‌است.

یادداشت

همدردی با شیعیان مظلوم افغانستان

کشتن انسانهای بیگناه به دلیل اعتقادات متفاوت دینی و مذهبی آن هم در زمان عبادت در مسجد یقینا شرعا و اخلاقا غیرقابل قبول است. در فاجعه کشتار شیعیان بیگناه و مظلوم افغانستان در درجه نخست تروریستهای داعش محکومند. در درجه دوم طالبان مسئول اصلی امنیت کلیه مردم افغانستان از هر مذهب و قوم است. اولویت جمهوری اسلامی ایران نه در داخل حمایت از منافع شهروندان ایرانی است و نه در خارج دفاع از امنیت و منافع شیعیان منطقه. جامعه مدنی در ایران با شیعیان مظلوم افغانستان همدردی می کند.

یادداشت

طالبان، افغانستان و ایران

امید چندانی به تغییر معنی‌دار طالبان ندارم. برقراری صلح و آرامش، امنیت و نظم، استقلال و استقرار حکومتی که مورد رضایت اکثریت مردم افغانستان باشد خواست ایرانیان است. حکومت مستقر در افغانستان الزاما باید نماینده واقعی تمام اقوام، مذاهب و آحاد ملت افغانستان باشد که به شکل دموکراتیک بر سر کار آمده باشد نه اینکه فقط پشتون‌ها، سنی‌های حنفی، طالبان، و مردان در آن حضور داشته باشند. موازین بین‌المللی حقوق بشر مطابق اسناد سازمان ملل متحد خصوصا در مورد زنان و اقلیتهای مذهبی و قومی باید توسط حکومت تضمین شود.

چالش اسلام و قدرت

سوی سراب با غرر

قسمت سیزدهم. آنچه در طول تاریخ اسلام اتفاق افتاده معلول عوامل مختلف بوده است، نه تک عامل، آن هم شخصیت پیامبر. لازمه پدیدارشناسی عدم داوری است. ادعای پیامبر اقتدارگرا که در بنیاد آن داوری صریح نهفته است پدیدارشناسانه نیست. جمع رویکردهای صوفیانه و فلسفه تحلیلی در یک دستگاه فکری اندیشه‌ای ناسازگار را باعث شده است. زیگزاگهای فرااخلاقی مدعی: نسبی‌گرایی، اخلاق واقع‌گرا، و بار دیگر نسبی‌گرایی. آقای خمینی برای مدعی پلی شده تا بتواند شخصیت پیامبر را درک کند. ادعای پیامبر اقتدارگرا به منزله عقبه ایدئولوژیک اسلام طالبانی است.

مصاحبه تحلیلی

نگرش غالب در میان مسلمانان به سوی دموکراسی خواهد بود

چکیده: علم سیاست علمی سکولار، عرفی و بشری است. اگر مواردی مرتبط با سیاست در کتاب و سنت مشاهده شود صرفا از باب نمونه است و به معنای لزوم اخذ چارچوب، کلیات و جزئیات سیاسی از متون دینی نیست. دموکراسی امری مدرن است. میتوان مسلمان بود و به قرائتی از اسلام سازگار با دموکراسی قائل بود، اما لزوما دموکراسی از کتاب و سنت استنباط نمیشود. در سکولاریسم عدم دخالت دولت در امور دینی شهروندان و برخورداری شهروندان از آزادیهای دینی تضمین میشود. در مقابل دینداران هیچ حق ویژهای در حوزه عمومی ندارند. سیاستهای دولت به عنوان نماینده شهروندان بر اساس منافع ملی تنظیم میشود. اکنون مدلهایی از حکومت سکولار دموکراتیک حداقل در ترکیه و تونس و تا حدودی سنگال و اندونزی قابل مثال است. حکومت سکولار دموکراتیک در میان متفکران مسلمان در حال رشد فزاینده است. نگرش غالب در میان مسلمانان به سوی دموکراسی خواهد بود. طالبان و داعش نماینده اکثریت مسلمانان اهل سنت نیستند، آنها را باید به وهابیون و سلفیها نسبت داد. این گروههای تروریست خشک مغز قشری جاهل یادآور خوارج در صدر اسلام هستند، که مطرود سنی و شیعه بوده و هستند.
موارد شباهت دولت طالبان و داعش با جمهوری اسلامی، هر دو طرف: اولا در دوران مدرن طالب حکومت اسلامی هستند، ثانیا میپندارند احکام شریعتْ قانون چنین حکومتی است. ثالثا شریعت را به جای ارزشهای اخلاقی «نظام حقوقی» میپندارند. رابعا این احکام حقوقی را احکام ابدی فرازمانی و فرامکانی میدانند. خامسا میپندارند بدون إعمال زور و خشونت ایمان مردم حفظ نمیشود! سادسا تمدن غربی را مخالف ایمان اسلامی میپندارند. سابعا در منابع مشترک دینی و فقه فریقین مایههای سوء استفاده و کج فهمی برای خشونت ورزی کم نیست. اما موارد اختلاف طالبان و داعش با جمهوری اسلامی: أولا جمهوری اسلامی برخاسته از یکی از بزرگترین انقلابهای مردمی سده اخیر است که خصلت ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی داشت. در حالی که تأسیس هر دو گروه تروریستی طالبان و داعش به دولت آمریکا برمیگردد. ثانیا حضور رهبر کاریزماتیکی در حد بالاترین مقام مذهبی از دیگر شاخصهای جمهوری اسلامی بوده است. ثالثا جمهوری اسلامی یک دولت مستقر مقتدر در منطقه است، در حالی که طالبان و داعش دو گروه شورشی رو به زوال بیشتر نیستند. اگر جریانهای مستقل عدالتخواه و آزادی‌خواه اصیل در میان مسلمانان اهل سنت داشته باشیم، دکان کساد داعش و طالبان و دیگر گروهای تروریستی تخته میشود.