علوم دینی

مصاحبه تحلیلی

انسان، دین و علوم دینی

نفی علوم دینی خوش‌آمد به روی‌کرد عوامانه و غیرکارشناسانه به‌دین است، میدان دادن به‌خرافات و شِبه‌باورها و سوء فهم‌های دینی است که گاهی فاجعه‌آفرین است، تسلیم تحریف‌ها و جعلیات و تقدیس‌ها و غلوهای جاهلانه یا معاندانه شدن است، و بالاخره غفلت از ظرايف و لطائف حقیقت و متون دینی است. اگرچه قلم‌رو و انتظار از علوم دینی در مقایسه با گذشته به‌شدت کاهش یافته، اما در عوض عمق و ژرفای بیشتری یافته است. علوم دینی مثل هر علم انسانی دیگری قابل نقد است. علوم دینی در طول تاریخ توسط عالمان دینی که انسان بوده‌اند ساخته شده، لذا مشمول موازین تکوین تدریجی، عقل جمعی، و تفکر انتقادی هستند. کتب سنتی علوم دینی پر از نقد عالمان دینی به‌یکدیگر است. قداست بخشی به‌هر امر انسانی مقدمه‌ی رکود و تلاشی آن است. نقد، عامل سرزندگی و شکوفائی است. این‌که این علوم از امر متعالی بحث می‌کنند هرگز نباید به‌این نتیجه بیانجامد که خود این علوم هم متعالی و ماورای خرد آدمی و در نتیجه نقدناپذیرند. علوم دینی بیش از دیگر علوم انسانی نیازمند نقد هستند.
انتظار بشر از دین می‌تواند موارد هفت‌گانه‌ی ذیل باشد:
اول. معنی‌بخشی به‌زندگی، زنده‌کردن روان آدمی، هم سو کردن جان با جانان، آرامش‌بخشی، آکندن زندگی از امید، و وصول به طمأنینه؛
دوم. آشنا کردن انسان با امر متعالی، شناخت مبدء، پاسخ به این سوال: ازکجا آمده‌ام؟ آمدنم بهر چه بود؟
سوم. آشنا کردن انسان با معاد، پاسخ به این سؤال: به کجا می‌رویم؟ سرای دیگر چگونه است؟ چه تدارک و تمهیداتی برای آن باید پیش‌بینی کرد؟
چهارم. آشنائی با غیب و ملکوت، پاسخ به این پرسش: در پس عالم شهود و ناسوت چه خبر است؟ کروبیان و جبروتیان و ملکوتیان که‌هستند؟
پنجم. ضمانت اخلاق، به این معنی که گزاره‌های اخلاقی توسط عقل آدمی قابل دست‌یابی است و تعبدی نیستند. اما نفس اماره‌ی آدمی برای ترک فعل اخلاقی بسیار فعال است. دین بهترین ضامن اخلاق است و پیامبر اسوه‌ی اخلاق.
ششم. آموزش مناسک و عبادات، پاسخ به این پرسش: چگونه دین‌ورزی کنیم؟ چگونه با جانان عشق‌ورزی کنیم؟ چگونه با امر متعالی سخن بگوئیم؟ چگونه جان را آینه‌دار حق کنیم؟
هفتم. آموزش شِبه مناسک، پاسخ به پرسش‌هایی از این قبیل در مأکول و مشروب و منکوح (خوردنی‌ها، آشامیدنی‌ها، و امور جنسی) چه آدابی را رعایت کنیم؟ خطوط کلی زندگی اجتماعی انسان چه باید باشد؟