لاریجانی

مصاحبه کوتاه

ربنای شجریان و آسمان ریسمان کردنهای برادران لاریجانی

چکیده: در مدارک موجود دینی سوابق سیاسی قاری یا مناقشات سیاسی هرگز جزء «موازین شرعی تلاوت» نبوده است! اگر بخش انتصابی نظام به دلیل سیاسی در پخش ربنای شجریان مشکل دارد، مجاز نیست خود را پشت موازین شرعی تلاوت پنهان کند. ربنای شجریان نماد اکثریت مردم ایران است که در انتخابات اخیر هم پیروز شده اند و اقلیت شکست خورده با آسمان و ریسمان کردن و هزینه کردن از شریعت و دیانت امیال سیاسی خود را تحمیل می کنند. اما برادران لاریجانی و همفکرانشان نتوانسته اند کمترین دلیل فقهی بر ممنوعیت شرعی ربنای شجریان پیدا کنند، و نهایتا عدم پخش آن را به دلیل شبهه ناک دانستن تلاوت ملحون از سوی برخی فقهای بزرگ – که البته اسمشان را هم اعلام نکرده اند! – دانسته اند. یعنی احدی تلاوت در دستگاههای موسیقایی را حرام ندانسته است! اگر فرضا کسی در چنین تلاوتی شبهه کرده باشد به فتوای بنیانگذار جمهوری اسلامی پخش و شنیدن موسیقی شبهه ناک شرعا جایز است، به طریق اولی تلاوت ملحون شبهه ناک نیز شرعا جایز است. البته بنا بر احتیاط مقلدان چنین مفتیانی چنین تلاوتی را نشنوند! در جواهر که دائرة المعارف فقه شیعه است در بحث غنا و فرع تلاوت قرآن از فتاوی چنین فقیهان بزرگی یاد نشده، بلکه صاحب وسائل الشیعه در باب ۲۴ از أبواب تلاوت قرآن (ج۶ ص۲۱۰-۲۱۲ چاپ آل البیت) چندین روایت در استحباب تلاوت قرآن به صوت نیکو نقل کرده است از جمله این دو حدیث مشهور پیامبر است: برای هر چیزی زینتی است و زینت قرآن صوت حسَن است. خدا صوت حسَن را دوست دارد. یا قرآن را با اصوات نیکو بخوانید، صوت حسَن بر حُسن قرآن می افزاید. امام سجاد علی بن الحسین از خوش صدا ترین تلاوت کنندگان قرآن بوده است و قرآن را به نیکوترین اصوات تلاوت می کرده است. تلاوت قرآن به الحان و أصوات عربی امری استحبابی است. آنچه توسط پیامبر به صراحت نفی شده است استفاده از لحن و دستگاههای اهل فسق و کبائر است که به زبان فقهی به مناسبت با مجالس لهو ولعب یا فسق و فجور تعبیر شده است. استفاده از دستگاههای مختلف موسیقایی در تلاوت قرآن نه تنها حرام و مکروه نیست بلکه مستحب و مندوب است. چرا که باعث توجه بیشتر مخاطب به محتوای بلند آیات تلاوت شده می شود. واضح است که اگر ربنای شجریان مجاز نباشد معنایش ممنوع بودن تلاوت اکثر قریب به اتفاق اساتید مسلم قرائت از قبیل عبدالباسط است که قرآن را در دستگاههای موسیقایی تلاوت کرده اند. ربنای محمد رضا شجریان نه تنها خلاف موازین شرعی تلاوت نیست، نه تنها لحن موسیقایی آن هیچ تناسبی با لحن اهل فسق و فجور ندارد، بلکه نزدیک چهار دهه است صدای او صدای مجالس اهل ایمان در ایران بوده است. خاطره هر ایرانی از این ربنا یاد خدا و ساعت استجابت دعا و زمان إفطار است. استدلالهای برادران لاریجانی سست تر از تار عنکبوت است و نشان دیگری از مقاومت مذبوحانه اقلیت در برابر اراده ملی است. جالب اینجاست که ربنای شجریان در زمان آقای خمینی پخش می شد و ایشان در آن شبهه نکرده است! رهبر فعلی جمهوری اسلامی نیز در سال ۱۳۶۷ در بحث غنا به نظر مرحوم منتظری استناد کرده که ملاک غنای محرم محتوای باطل صداست نه لحن آن. ای کاش برادران لاریجانی به جای احتیاط مستحب در تلاوتهای شبهه ناک به احتیاط واجب در أموال شبهه ناک عمل می کردند! برخلاف ادعای بی پایه برادران لاریجانی، ربنای شجریان خلاف موازین شرعی تلاوت نیست، از الحان شبهه ناک هم نیست، بلکه از جمله مصادیق حتمی صوت حَسَن تلاوت قرآن سفارش شده در روایات فریقین است. مخالفان ربنا با سمت و سوی اکثریت ملت ایران و هنرمندان همسو با اکثریت مردم مشکل سیاسی دارند اما طبق معمول از شریعت ودیانت مایه گذاشته اند، فارغ از آنکه این بار فقاهت و شریعت دقیقا برخلافشان است.

یادداشت

چرا این‌قدر ضعیفید آقا!؟

در خبرها آمده بود که مراسم عروسی نرگس موسوی دختر زهرا رهنورد و میرحسین موسوی بدون حضور مادر و پدر عروس برگزار شد. علاوه بر آن مأموران با ارائه‌ی حکم دادستانی از شرکت سیدمحمد خاتمی در این مراسم ممانعت به‌عمل آورده‌اند. یکی از بزرگ‌ترین شادی‌های یک مادر و پدر شرکت در مراسم عروسی دخترشان است. کدام قانونی این شهروندان جمهوری اسلامی را از چنین حقی محروم کرده است؟ عدم آزادی شرکت در یک جشن عروسی یقینا هیچ مستند قانونی ندارد. دادستان بدون استناد به ماده‌ی قانونی مجاز به صدور چنین حکمی نیست. مطمئنا چنین ماده‌ی قانونی وجود خارجی ندارد. در این‌گونه بی‌قانونی‌ها و بی‌انصافی‌ها و بی‌رحمی‌ها شهروندان ایرانی از قوه‌ی قضائیه‌ی جمهوری اسلامی ناامیدند. در تاریخ دادگستری در ایران (یعنی از استقرار مشروطه در سال ۱۲۸۵) دادگستری جمهوری اسلامی در حوزه‌ی جرائم سیاسی غیرقانونی‌ترین عملکرد را داشته است. این کارنامه در زمان صدارت صادق لاریجانی بر قوه‌ی قضائیه به‌پائین‌ترین حد از تنزل حتی در تاریخ دوران زمامداری آقای خامنه‌ای رسیده است. در این بی‌قانونی‌ها و بی‌انصافی‌ها و بی‌رحمی‌ها متهم اصلی مقام رهبری جمهوری اسلامی جناب آقای خامنه‌ای است. حصر غیرقانونی موسوی و رهنورد و کروبی به دستور مستقیم او صورت گرفته است. محدودیتهای غیرقانونی شبه‌حصر خاتمی به فرمان مستقیم رهبری انجام گرفته است. این قساوت‌ها و نقض‌قانون‌ها نشان اقتدار نیست، نشان حتمی ضعف است، آن هم ضعف مفرط. اقتدار نظام با پای‌بندی به‌قانون، رعایت انصاف در قبال منتقدان و مخالفان، و عدم نقض آزادی‌های قانونی شهروندان محک می‌خورد. جمهوری اسلامی به‌رهبری آقای خامنه‌ای با این عملکرد غیرقانونی، بی‌رحمانه و کودکانه ضعف فزاینده‌ی خود را به‌نمایش افکار عمومی گذاشته است، آن هم در زمانی که مردم ایران خصوصا تهران با رفتار زیرکانه‌ی خود در انتخاباتی آکنده از محدودیتهای غیرقانونی بلوغ سیاسی خود را اثبات کردند. آیا وقت آن نرسیده که ایشان در روش نابخردانه‌ی خود تجدید نظر کرده با افکار عمومی، قانون اساسی و رحمت نبوی آشتی کند؟