ندای سبز

ندای سبز

ندای سبز

«ندای سبز: روایتی از جنبش سبز مردم ایران» روایت نویسنده از جنبش سبز با سه محور «اجرای اصول معطله‌ی قانون اساسی درباره حقوق ملت»، «پاسخگو کردن حکومت» و «نقد ولایت جائر و استبداد دینی» است. کتاب در دو جلد تنظیم شده است، جلد اول: نوشتارها و جلد دوم: گفتارها. جلد نخست شش بخش دارد: مقالات، یادداشتها، نامه‌ها، تسلیت‌ها و تبریک‌ها، بیانیه‌های جمعی، و نامه‌های جمعی. در این جلد هفتاد نوشته‌ی کوتاه و بلند مرتبط با جنبش سبز که در بین سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۳ نوشته‌شده گرد‌آمده‌اند. چهل و چهار نوشتار فردی و بیست و شش نامه و بیانیه جمعی است. چهار پیوست و آلبوم تصاویر از ملحقات کتاب است.

پیش‌گفتار

«ندای سبز: روایتی از جنبش سبز مردم ایران» روایت نویسنده از جنبش سبز است. این کتاب گزارش در حین واقعه از یکی مقاطع تاریخ معاصر ایران است. گرانیگاه مواضع نویسنده در این کتاب «اجرای اصول معطلۀ قانون اساسی دربارۀ حقوق ملت»، «پاسخ‌گو کردن حکومت» و «نقد ولایت جائر و استبداد دینی» بوده و هست.

نامه‌ی یک نویسنده‌ی ممنوع‌القلم به وزیر ارشاد

مقامات مسئول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر خلاف قانون برای هیچیک از این دو کتابِ تجدیدچاپی (حق الناس و حکومت ولائی) مجوز ترخیص از چاپخانه صادر نکردند. هر دو ناشر پس از مراجعه به مسئولان به این نتیجه رسیدند که به کتابهای این نویسنده به این زودی اعلام وصول نخواهند داد. بلکه فعلا تا اطلاع ثانوی هیچ کتابی از وی اجازه انتشار نخواهد یافت. علت اصلی این ممانعت که به ناشران نیز شفاها تفهیم شده کتابهای الکترونیکی و مقالات این‌جانب است که از طریق وبسایت شخصی‌ام اخیرا منتشر شده است، حساسیت اصلی روی کتاب «ابتذال مرجعیت شیعه: استیضاح مرجعیت مقام رهبری» (اردیبهشت ۱۳۹۳) و مقاله‌ی «چنین کنند زمامداران با رقبای منتقدشان» (۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳) در اعتراض به حصر غیرقانونی خانم زهرا رهنورد و آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی از ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بوده است. معنای این اقدامِ مقامات فرهنگی کشور این است که از یک‌سو تجدید چاپ کتابهای یک نویسنده به دلیل کتابها و مقالات دیگرش ممنوع شده، و از سوی دیگر تصمیم‌گیرندگان اصلی فرهنگی کشور نویسنده‌ای را برخلاف قانون «ممنوع‌القلم» کرده‌اند.

محکومیت حملات سبعانه‌ی اسرائیل به غزه

ما (اساتید ایرانی دانشگاه های آمریکا و اروپا) این دور تازه از حملات خشونت بار خودسرانه بر علیه مردم فلسطین را محکوم می کنیم. گستره و ژرفای تلفات و خسارات ناشی از این حمله، که اسرائیل آنرا برای رسیدن به اهدافش در فرسایش قدرت اندک نظامی سازمان حماس هزینه ای قابل قبول می شمارد نزد ما غیر قابل قبول و مخالف وجدان بشری محسوب می شود. ما باور داریم که قتل و ترور نظام یافته فلسطینیان نقشه حساب شده دولت نتانیاهو برای نابودی ائتلافی ملی میان فلسطینیان، و بهانه ای برای اشغال و غصب زمین، آب، و معاش فلسطینیان است. کسانی که مکررا از “حق دفاع” اسرائیل در برابر موشک های حماس سخن می گویند اما در برابر تلفات بیش از ۲۰۰ نفر فلسطینی در این دور از حملات اسرائیل بی تفاوت باقی مانده اند باید در مورد “حق دفاع” فلسطینیان نیز پاسخگو باشند. چه کسی از آنها در برابر هجوم های غیر قانونی و بمب های اسرائیلی که از جت های آمریکائی فرو می ریزند محافظت خواهد کرد؟

حصر غیرقانونی منتقدان، انحلال قانون اساسی است

شما به جای اینکه بر اساس قانون با مخالفانتان برخورد کنید و دادرسی، محاکمه و مجازات آنها را به قوه‌ی قضائیه بسپارید، به نحوه‌ی عمل بنیانگذار جمهوری اسلامی متوسل شده‌اید، و با مقایسه عملکرد ایشان پنداشته اید در حق مخالفانتان ملاطفت کرده‌اید. به راستی از کی عملکرد آیت‌الله خمینی سنجه‌ی قانون‌، شرع و اخلاق شده است؟ اکنون دو راه در پیش پای شماست: راه اول اعلام انحلال قانون اساسی و اداره‌ی کشور براساس منویات مقام رهبری. این راهی است که شما عملا پیش گرفته‌اید و با نقض گسترده‌ی قانون اساسی، کشور را با بحران‌های متعدد به پرتگاه استبداد مطلقه و حکومت خودکامه‌ی شخصی سوق داده و قوای امنیتی ونظامی را به اتکای ارز نفتی، بر مقدرات شهروندان مسلط کرده‌اید.
راه دوم تجدید نظر در خطاهای گذشته و بازگشت به اجرای قانون اساسی و احقاق حقوق ملت است. توصیه‌ی ما همچون دیگر دلسوزان و وطن‌دوستان به شما، انتخاب راه دوم است. به گمان ما با توجه به شرایط خطیر کنونی کشور و منطقه، و نیز خواست عمومی ملت ایران، که دستیابی به آن با یک نظرسنجی ساده ممکن است، آزادی عاجل و بدون قید و شرط محصورین بهترین راه حل است. اما اگر بهترین راه را بر نمی‌گزینید، لااقل برای برون رفت از این معضل، یکی از دو راهکار قانونی زیر را انتخاب کنید: طریق اول، واگذاری حل مسئله به شورای عالی امنیت ملی، همانند فیصله یافتن حصر غیرقانونی مرحوم آیت الله منتظری در بهمن ۱۳۸۱ توسط همین شورا با ارجاع خودتان. طریق دوم. واگذاری حل مسئله به مجمع تشخیص مصلحت نظام (موضوع بند هشت اصل یک‌صد و دهم قانون اساسی).

تبریک آزادی بهزاد نبوی

بازگشت شما از زندان کوجک به زندان بزرگ را تبریک می گویم. مقاومت جوانمردانه‌ی شما در مقابل بیداد و تجاوز به حقوق ملت قبل و بعد از انقلاب از حافظه‌ی ملت ایران فراموش نمی شود. با مجاهدتهاهای شما و دیگر زندانیان دلاور و محصوران سرفراز آینده‌ی ایران سبز است.

چنین کنند زمامداران با رقبای منتقدشان

بین رفتار شاه با مصدق و آیت‌الله خمینی از یک سو با رفتار آیت الله خمینی با آیت الله شریعتمداری از سوی دیگر و رفتار حجت‌الاسلام خامنه‌ای با آیت الله منتظری و میرحسین موسوی از دیگر سو چه فرقی است؟ آیا حبس و حصر مصدق یا بازداشت و تبعید آیت الله خمینی توانست آنها را از تاریخ حذف کند؟ جمهوری اسلامی هرگز جرأت نکرده است رقبای منتقد زمامداران را محاکمه کند. مجازات آیت‌الله شریعتمداری، آیت‌الله منتظری، میرحسین موسوی و مهدی کروبی همگی بر خلاف قانون، بر خلاف شرع و بر خلاف موازین حقوق بشر بوده است. مجازات بدون حکم دادگاه صالح، بدون حق دفاع متهم و تنها به اراده‌ی شخص اول هیچ معنایی جز استبداد و دیکتاتوری ندارد. حکومت قانون یعنی ممنوعیت مجازات غیرقانونی. زمانی استبداد در ایران پایان یافته است که احدی به اتهام مخالفت با منویات اعلی‌حضرت همایونی یا مقام معظم رهبری محبوس و محصور و تبعید نشود. زمامداران ایران می باید یاد بگیرند تا زمانی که با منتقدان مسالمت‌جوی خود رفتار قانونی نداشته باشند و کینه‌توزیهای شخصی را به عنوان مصلحت نظام جابزنند، از شمول عنوان دیکتاتور و مستبد خارج نخواهند شد. آزادی در درجه‌ی نخست با رفتار قانونی با رقبای منتقد زمامداران تعریف می شود.

اعتراض به ضرب و جرح زندانیان سیاسی

من بسیاری از زندانیان سیاسی که امروز مورد ضرب و جرح قرار گرفته به سلول انفرادی منتقل شده اند را از نزدیک می شناسم و به مسالمت‌جویی، آزادگی و وطن خواهی آنها شهادت می دهم. از وضیعت پیش آمده برای این شخصیتهای زبده‌ی سیاسی و اجتماعی بسیار نگرانم.در اعتراض به ضرب و جرح و خشونت زندان‌بانان جمهوری اسلامی به زندانیان سرفراز جنبش سبز به افکار عمومی تظلم کنم، و اگر در مقامات جمهوری اسلامی گوش شنوایی یافت شد و حقوق زندانیان را رعایت کردند و زندانیان سیاسی را از جاسوسان و زندانیان غیرسیاسی جدا کردند چه بهتر. و اگر خدای ناکرده تجاوز و ظلم مضاعف به زندانیان سیاسی ادامه یافت شکایت به مجامع بین المللی قدم بعدی خواهد بود.

تسلیت به حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی به‌مناسبت درگذشت پدر همسر

درگذشت استاد فقید دانشگاه دکتر علی‌اکبر صادقی پدر همسرگرامی‌تان را تسلیت می گویم. برای آن تازه درگذشته رحمت و رضوان و برای شما، همسر محترمه و دیگر بازماندگان معزز صبر و اجر مسئلت دارم. توفیق شما را در دفاع از حقوق ملت ایران، پیگیری اصول معطله‌ی قانون اساسی و آزادی محصوران و زندانیان سیاسی مظلوم از خدای بزرگ خواستارم.

تسلیت به حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی به‌مناسبت درگذشت پدر همسر

< ![CDATA[درگذشت استاد فقید دانشگاه دکتر علی‌اکبر صادقی پدر همسرگرامی‌تان را تسلیت می گویم. برای آن تازه درگذشته رحمت و رضوان و برای شما، همسر محترمه و دیگر بازماندگان معزز صبر و اجر مسئلت دارم. توفیق شما را در دفاع از حقوق ملت ایران، پیگیری اصول معطله‌ی قانون اساسی و آزادی محصوران و زندانیان سیاسی مظلوم از خدای بزرگ خواستارم. ]]>

تشکر از مولوی عبدالحمید

اقدام خداپسندانه‌ی شما در پادرمیانی برای آزادی مرزبانان ربوده‌شده‌ی ایرانی تأسی به سیره‌ی رسول رحمت حضرت محمد بن عبدالله (ص) بود. به نوبه‌ی خود از همه‌ی کسانی که در این زمینه قدم خیر پیش نهادند بویژه جنابعالی صمیمانه سپاسگزارم، و تأسف شدید خود را از قتل مرزبان مظلوم جمشید دانائی‌فر و اعدامهای تلافی جویانه در سیستان و بلوچستان اعلام می کنم.

تسلیت به آیت الله دستغیب به مناسبت درگذشت آیت‌الله سیدمحمدمهدی دستغیب

درگذشت مرحوم مغفور آیت الله سیدمحمدمهدی دستغیب شیرازی در نجف اشرف را به جناب‌عالی و بازماندگان آن فقید سعید تسلیت عرض می‌کنم. برای آن تازه درگذشته – که عمری را در اشاعه‌ی معارف اسلامی و خدمت به آستان احمد بن موسی شاهچراغ سپری کرد – رحمت و مغفرت و برای بازماندگان محترم صبر و اجر مسئلت دارم.

اعتراض به سرکوب دراویش نعمت اللهی گنابادی

دراویش که به تأسی به سرور آزادگان امیرمؤمنان علی (ع) افتخار می کنند اینک به سبک و سیاق معاویه سرکوب می شوند تا مضایق و شدائدی که بر یاران باوفای امام علی (ع) از قبیل حجر بن عدی و عمار یاسر از سوی جائران اموی رفت از خاطره ها نرود.

پاسخ به افسران جنگ نرم

سه سال است به شیوه قجری به دستور شخصی مقام معظم رهبری به منصوبانش در شورای عالی امنیت ملی بر خلاف قانون و شرع و بدون برگزاری دادگاه موسوی و کروبی و رهنورد در حصر هستند. دادگاه را برگزار کنید تا مدارک تقلب نظام مقدس در انتخابات ۸۸ برای بار چندم ارائه شود.

ما هنوز هم عدالت‌خانه می‌خواهیم

شورای عالی امنیت ملی یا مقام رهبری محکمه‌ی صالحه نیستند تا با دستور یا تصویب ایشان در مورد احدی مجازات حصر خانگی اعمال یا قانونی شود. میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد بیش از سه سال است برخلاف قانون، موازین حقوق بین الملل و ضوابط شرعی محصور شده اند. این حصر به دستور رهبر جمهوری اسلامی و بر اساس مصوبه‌ی شورای عالی امنیت ملی صورت گرفته است. اولا حصر خانگی مجازات است. ثانیا مجازات تنها از جانب محکمه‌ی صالحه پس از طی روند دادرسی قانونی و عادلانه قابل اعمال است. ثالثا احدی را به بهانه‌ی اینکه ممکن است برگزاری دادگاهش باعث ناآرامی شود نمی توان بدون برگزاری دادگاه و بدون محاکمه و بدون حق دفاع مجازات کرد. معنای چنین مجازاتی ناتوانی حکومت از برقراری امنیت است. رابعا مجازات بدون دادگاه بازگشت به دوران مجازاتهای غیرقانونی و فقدان حاکمیت قانون است.

مایه‌ی خجالت و روسیاهی استبداد است نه آزادی‌خواهی

بر فرض کلیه‌ی اتهامات وارده از سوی آقای جنتی و شرکا صحیح باشد، نهایتا نامزدهای معترض انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ «متهم» هستند. مطابق موازین قانونی، شرعی و بین المللی محاکمه و صدور حکم قضایی منحصرا به عهده‌ی دادگاه صالح است. چنین دادگاهی کی و کجا تشکیل شده است؟ وکیل مدافع متهمان چه کسانی بوده اند؟ قاضی و هیات منصفه‌ی این دادگاه چه کسانی بوده اند؟ حکم محاربه و مفسد فی الارض بر اساس کدام مستندات قانونی و بر طبق کدام مدارک صادر شده است؟ حصر در خانه مجازات است. این مجازات بر خلاف قانون نزدیک یک هزار روز درباره میر حسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد اعمال شده است.

نرمش قهرمانانه یا خشونت‌ورزی کینه توزانه؟

انتشار اخبار اهانت و ضرب و شتم دختران میرحسین موسوی سیده زهرا و سیده نرگس موسوی توسط مأمور رسمی جمهوری اسلامی در برابر چشمان نگران مادر محصورشان و در حالی که پدر محصور دختران که مبتلا به بیماری قلبی است صدای ضرب و شتم فرزندانش را می شنیده است آن هم در روز عید غدیر خم که مؤمنان به دیدار و اکرام سادات می روند معنای واقعی نرمش قهرمانانه‌ی مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت. عدالت قضائی در گرو زدودن بازداشتهای غیرقانونی از قبیل حصر منتقدان بدون حکم دادگاه است. خودکامگی زمانی از کشور رخت بر می بندد که کسی که به دستور شخصی مقام اول و به دلیل انتقاد و مخالفت با منویات ایشان از حقوق قانونی خود محروم نشده باشد. حکومتی که در برابر افکار عمومی «نرمش متواضعانه» نداشته باشد، در برابر مطامع قدرتهای خارجی چاره ای جز «نرمش ذلیلانه» نخواهد داشت. با بازی با الفاظ واقعیت تغییر نخواهد کرد. راه قهرمانی اجرای عدالت، قانون و پذیرش حاکمیت ملی است نه کینه توزی و خودکامگی و تکبر.

در سوگ منتقد تراز اول ولایت جائر

آیت الله سید جلال الدین طاهری یکی از استوانه‌ی اسلام رحمانی، تقوی، آزادگی و حق طلبی در ایران و منار بلند هدایت، مبارزه و امر به معروف و نهی از منکر در اصفهان به رحمت خدا رفت. این سید جلیل القدر جلال اهل علم و محراب بود. محور مبارزه با استبداد ستمشاهی قبل از انقلاب در اصفهان و یکی از پیش کسوتان آزادی خواهی و نصیحت به ائمه‌ی مسلمین پس از انقلاب در کشور بود. طاهری از جنس منتظری و طالقانی اهل اخلاص و خدمت بی ریا به ملت بود. ملت ایران سوگوار یاور مظلومان، مدافع خستگی ناپذیر حقوق مردم، و منتقد تراز اول استبداد دینی است. مردم یکی از بزرگترین علمای ربانی و السابقون خود را از دست داده اند. استعفانامه‌ی سرگشاده‌ی طاهری از امامت جمعه خطاب به ملت ایران از اسناد زرین مقاومت رهبران روحانی ملت ایران در برابر خودکامگی و استبداد دینی است. طاهری در این نامه زبان ملت مظلوم ایران است.

در سوگ پیش کسوت آزادی خواهی

صدر حاج سید جوادی از پیش کسوتان آزادی خواهی و مبارزه‌ با استبداد سکولار و استبداد دینی بود. او در دوران مبارزه با طاغوتِ قبل از انقلاب وکالت بسیاری از مبارزان را برعهده داشت، طرفه آنکه در سن ۸۶ سالگی توسط برخی از همان موکلانِ به قدرتِ عالیه رسیده به جرم انتقاد و نهی از منکر بر خلاف قانون زندانی شد و تحت فشار قرار گرفت.

هشدار درباره وضعیت جسمانی مصطفی تاج زاده

سید مصطفی تاج زاده بیش از دو سال است که برای اعتراض به ادامه غیر قانونی حبس انفرادی ، روزه دار است که احتمالا این روزه داری نیز در تشدید مشکلات جسمی وی مؤثر بوده است.

بخش پنجم. بیانیه‌های جمعی

پیام به رهبران ملت مصر: از تجربه‌‌ی تلخ جمهوری اسلامی ایران عبرت بگیرید

تجربه تلخ ملت ما اینک فرا روی شماست، آزموده را بار دیگر نیازمائید. شما دراصل چهارم پیش نویسی که به عنوان قانون اساسی مصر تهیه کرده اید، شیخ الازهر و علمای این دانشگاه و حوزه‌ی علمیه‌ی بزرگ اسلامی را در جایگاهی قرار داده اید که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای فقهای شورای نگهبان، که منصوب رهبری هستند، قرار داده است، در همین بند وابستگی مادی نهاد دین به نهاد دولت را که در ایران نتیجه ای بسیار مخرب بخشیده است گنجانده اید. چنین سرنوشت تلخ و ناهنجاری می تواند در انتظار هر حکومتی که به نام دین برپا می شود باشد و از این روی آنانکه دوستدار آزادگی هستند، از آمیختن مستبدانه نهاد دین و قدرت که ظرفیت تخریبی آن در تاریخ تجربه شده، به راستی می هراسند و این پیوند نامبارک را موجب تباهی توامان دین و دولت و کشور و مردمان آن می دانند.

تسلیت به ابوالفضل قدیانی به مناسبت درگذشت مادر همسر

نامه های انتقادی شما از کنج زندان اوین به مقام رهبری از اسناد ماندگار دوران ماست. باعث بسی شرمندگی است که بنام علی بن ابی طالب (ع) که اسوه‌ی مدارا با مخالف و آزادی منتقد است شما را به جرم نصحیت به امام جائر مسلمین و نهی از منکر علیرغم سالمندی و بیماری به بند بکشند و از دسترسی متعارف یه مداوای پزشکی محروم کنند.

تسلیت به خانواده‌ی سرفراز قابل

او همه عمرش را صرف فعالیتهای علمی و روشنگری و خودسازی و خدمت به مردم کرد و لحظه ای از دین خدا و خلق خدا غافل نبود؛ در میادین انقلاب و جنگ با همان شور و رشادتی حاضر شد که در دادگاه های استبداد دینی، و هنگامی که زمانش فرا رسید کلمه حق را در برابر امام جائر ادا نموده، حجت را بر خودکامگان تمام، و دین خود را به جنبش سبز مردم ایران ادا کرد.