اخلاقی بودن و مشروعیت فتح ایران در زمان ساسانیان
لطفا به سؤالات زير پاسخ بفرماييد: ١- آيا حمله به كشورغيرمسلمان براى مسلمان نمودن مردم آن شرعى است ؟ ٢- آيا حمله به ايران درزمان
لطفا به سؤالات زير پاسخ بفرماييد: ١- آيا حمله به كشورغيرمسلمان براى مسلمان نمودن مردم آن شرعى است ؟ ٢- آيا حمله به ايران درزمان
پرسش: می خواستم خمس خود را بپردازم ولی چون هیچ کس قابل اعتمادی پیدا نکردم خودم شروع به هزینه کردن آن کردم، ولی راضی نیستم.
ادعاهای خلاف واقع جناب حجت الاسلام نبوی آن هم بعد از گذشت هفده سال بدون ارائه هیچ مستندی ارزش پاسخ ندارد، درج این پرونده صرفا برای ثبت در تاریخ است. ای کاش نامبرده به این فتوای! خود علیه من، شخصا عمل میکرد: «واجب متعین شرعی است که حقایق ماوقع را با دلایل و شواهد وافی و کافی بر بطلان ادعاهای وی بیان کنند.» از ایشان دعوت می کنم نقد ادعایی خود را بر کتاب «نظریه های دولت در فقه شیعه» که چاپ نخست آن متعلق به سال ۱۳۷۶ است تا دیر نشده منتشر فرمایند تا مورد استفادهی عموم واقع شود. نقد مطالب اخیر من دربارهی مرحوم آیت الله شریعتمداری – که بهانهی تعرض اخیر ایشان بوده است – نیز از جانب ایشان و همفکرانشان بیشک به روشن شدن برخی زوایای تاریک تاریخ معاصر کمک خواهد کرد.
اگر اخلاقی بودن را به رعایت موازین اخلاقی برگردانیم، و به نسبی بودن پاسخ یعنی مقایسه با دیگر جوامع هم توجه داشته باشیم، در این صورت به نظر می رسد در پاره ای از موازین جامعهی ایران نسبتا اخلاقی است، از قبیل احسان و جوانمردی، و در پاره ای دیگر نه، از قبیل راستگویی و وقت شناسی. در مجموع چند عامل، اخلاقی بودن را عملا آسیب پذیر کرده است. فقر، جهل و استبداد از این دست از عوامل هستند.استفادهی ابزاری از دین و تشکیل حکومت دینی بیش از همه چیز به اخلاق ما آسیب زده است و بداخلاقی های تاریخی ما در چند دههی اخیر مضاعف شده است.
چهار امر (اخلاق، عرف، شرع، و قانون) با هم در تعاملند. تاثیر می گذارند و تاثیر می پذیرند. قوت و ضعف هر یک در میزان تاثیر و تاثرشان دخالت دارد. شرائط ایده ال را نیز با شرائط عادی نباید خلط کرد. ما غالبا با آمیان متوسط و شرائط عادی غیرایده آل مواجهیم. معتقدم اخلاق بر شرع و قانون و عرف تقدم دارد. و هر امر غیراخلاقی ولو قانونی، شرعی یا عرفی شده باشد باید نقد و اصلاح شود. اما این اصلاح چندان ساده نیست و راهکارهای برنامه ریزی شده می طلبد.
پرسش: لطفا نظرتان را درباره استخاره با قرآن بفرمایید. پاسخ: استخاره منحصرا در امور مباح پس از تامل شخصی و مشورت با اهل فن در
پرسش: خواهشمند است در رابطه با اعتقاد اکثر فقهای شیعه در خصوص زنده و حاضر بودن امام دوازدهم راهنمایی بفرمایید؟ و اگر جواب منفی است
پرسش: در برخی شبکه های تلویزیونی وهابی موضوع ولایت فقیه را با ادله احادیث وروایات رد می نماید و…..آقایان خمینی وخامنه ای را دو دجال
پرسش: نظر جنابعالی راجع به قمه زدن در روز عاشورا چیست؟ پاسخ: قمه زدن در عاشورا از باب اضرار به نفس و وهن اسلام مجاز
پرسش: رزق خاص اگر بستگی به شرایط خاص و تلاش و کوشش و توجه خاص خداوند دارد، پس چرا در رزق عام همه یکسان بهره
پرسش: من پسری بیست و چند ساله هستم و به دلیل تک جنسیتی بودن رشتهی دانشگاهی هیچگونه رابطه ای در چارچوب دانشگاه با جنس مخالف
پرسش: من شخصا با بیشتر آیات عذاب قرآن نمی توانم ارتباط برقرار کنم. به باور من خداوند همان خدای مهربانی است که همه بندگانش را
پرسش: با توجه به اینکه گوهر و حقیقت همه ادیان آسمانی- فارغ از انحرافات عارض شده بر آنها- سه محور توحید، معاد و نبوت است
پرسش اول: در مورد بخش پیروی از شرایع دیگر سوالی داشتم. آیه ۳۰ سوره توبه می گوید که اهل یهود و نصارا مانند کافران
پاسخ حمید انصاری به اتهامات ناروا به حضرت امام درباره عدم معالجه آیت الله شریعتمداری کد خبر: ۲۳۴۳۸ | تاریخ خبر: ۰۸/۰۹/۱۳۹۱ پایگاه اطلاع رسانی و خبری
موسوی لاری از برخورد امام با مخالفان می گوید؛ عفو و اجتناب از انتقام منش حضرت امام / لبه تیز انتقاد به دستگاه قضایی در
برنامهی صفحه دو آخر هفته- بیبیسی فارسی پروندهی آیت الله شریعتمداری پس از سی سال میزگرد با شرکت احمد سلامتیان و محسن کدیور
این جان نزد من امانت است، و مالک این جان کس دیگری است، او به من داده است، و زمانی هم که صلاح بداند، و او مصلحت بداند از من خواهد گرفت. در مورد رنج هم قرار نیست که ما هر رنجی را تحمل کنیم، اما الآن این رنج من در تزاحم با امر دیگری قرار گرفته است که باید دید کدام مهمتر است: رنج کشیدن یا خودکشی؟
اگر بپذیریم که انسان از آن حیث که انسان است کرامت دارد ، جان انسان قداست دارد و این نفس محترم است، بنابراین اگر من بخواهم – چه خودم و چه دیگری – این جان را بگیرم، در قبال اینکه من رنجی جانکاه می کشم، خوب من در این صورت دارم آن اصل مهمتر را که قداست نفس من است را نقض می کنم، من چنین اجازه ای ندارم.
مشکل ما در اتانازی این است که نفس بیمار لاعلاج محترم است، صرف اینکه رنج می کشد باعث نمی شود که احترامش ساقط شود، این محترم بودن نفس بیمار لاعلاج مشکل اساسی ما در اتانازی است، لذا قیاس اتانازی با شهادت و با مجازات اعدام قیاس مع الفارق است. دراین که مردن حق است من مناقشه دارم ، و معتقدم این رویکرد اخلاقی، دینی و فلسفی من حیات را حق می داند، ما داریم به جایی می رسیم که انسان عقلانیت خودش را حذف می کندِ یعنی با قبول خودکشی، یا تقاضای خود کشی مایه ای را فراهم می کند که دیگر انسان نیست، دیگر نمی تواند تصمیم بگیرد.
حداقل سه نوع اتانازی داریم، اختیاری و ارادی، غیر ارادی و بالاخره اجباری. در ممنوعیت اتانازی اجباری چه به لحاظ اخلاقی وچه به لحاظ دینی تردیدی نیست. اتانازی غیر اختیاری هم دو مصداق می تواند داشته باشد. فقط اتانازی غیراختیاری غیر فعال با شرائطی مجاز است.
امامت سه ساحت متمایز و متفاوت دارد. کدام یک از این ساحات اصل اعتقادی است؟ آیا باور به هر سه ساحت لازمهی تشیع است؟
ساحت اول: مرجعیت علمی و اسوهی عملی. امام پس از خدا و پیامبر منبع سوم اخذ معارف دینی، معلم، مفسر و شارح بی خطای وحی الهی و سنت نبوی است. ساحت دوم: زعامت سیاسی. امام خلیفهی پیامبر در زمامداری و حکومت داری و قضاوت در مرافعات مردم دوران خود است. ساحت سوم: ولایت تکوینی و وساطت فیض. امام باذن الله توان تصرف در کائنات دارد و تدبیر بخشی از عالم طبیعت و نیز عوالم مافوق از طرف خداوند به ایشان واگذار شده است. ائمه مجرای فیض الهی هستند.
امامت همان ساحت علمی و اسوه بودن ائمه است. امامت به معنای سیاسی امری تاریخی است. امامت به معنای ولایت تکوینی از ضروریات تشیع نیست. اگر کسی ادلهی این ساحت را کافی نمی داند عدم باور به آن ضرری به اعتقادات او نمی زند. روایات متواتر پیامبر بر فرض نص بودن بر ساحت اول امامت دلالت دارد. عمومات قرآن با ساحت اول امامت منافاتی ندارد. ساحت سوم نص قرانی ندارد.
پرسش با توجه به اینکه اصل انسان روح اوست و جسم در هرحال قبل و بعد از مرگ فانی است، آداب پس از مرگ از
در نظریهی علمای ابرار امامت منصبی منصوص است، مراد از نص، نص امام قبلی است و در مورد امام اول نص رسول الله (ص). اما نصب الهی در مورد ائمه از جمله علی بن ابی طالب (ع) و نیز نص و نصب نبوی در مورد تمام ائمه (ع) نیازمند ارائهی ادلهی قطعی یقینی است. مفاد متواتر حدیث غدیر تنها نص نبوی را بر ولایت علوی اثبات می کند. حدیث غدیر خم در این نظریه از جایگاهی رفیع برخوردار است.
هرگونه رابطهي جنسی خارج از ازدواج به هر عنوانی شرعا پذیرفته نیست و حرام می باشد. صحت ازدواج منوط به رضایت طرفین، حلیت طرفین بر یکدیگر و اجرای صیغهی عقد شرعی است.ازدواج اعم از دائم و موقت نیازمند «اجرای صیغهی لفظی عقد» است و قصد باطنی بدون مُبرِزِ لفظی در ازدواج به دلیل اهمیت آن نزد شارع کافی نیست. در ازدواج دختر رشیده (در زمان ما بزرگتر از ۱۸ سال) اطلاع والدین کافی است و اذن پدر یا جد پدری لازم نیست. اعلان و شاهد در ازدواج مستحب مؤکد است. در ازدواج موقت همراه با روابط جنسی رعایت تمام شرائط ازدواج دائم (غیر از مدت) لازم است.
پرسش آیا گمان نمی کنید که تفاوت بسیاری میان بکه و مکه باشد؟ و آیا گمان نمی کنید که حمله ابرهه به بکه بوده نه
ممیزات تشیع معالم و نشانه های آن است. تکیه بر «آنچه باید باشیم» است.
ممیزات در سه بخش بررسی می شود: روشها، باورها و افعال. در روشها ممیزه تشیع پذیرش عقل و شهود در کنار وحی است. ممیزات تشیع در بخش باورها پنج محور است. محور اول توحید است.شیعیان به راهنمایی امامان اهل بیت هم به توحید صفاتی قائلند هم به توحید افعالی. بجای جبر یا تفویض مدرسهی اهل بیت به اختیار قائل است. در این مدرسه هرگز توسل به پیامبر یا ائمه یا شفاعت ایشان توکل به خداوند را تحت الشعاع خود قرار نمی دهد.
در محور آخرت سازگار با تعالیم اهل بیت شمول گرایی است و نه انحصارگرایی در رستگاری. باور به نبوت گرامی داشتن سنت پیامبر است. به بهانه جعلی بودن برخی احادیث مجاز نیستیم «حسبنا کتاب الله» بگوییم و به سنت پیامبر پشت پا بزنیم. عدم تحریف قران لازمهی مدرسهی اهل بیت است. به بهانهی بالا بردن ائمه نمی توان با قول به حذف آیات فضائل ائمه از قرآن کتاب خدا را بی اعتبار کرد. محور چهارم از ممیزات تشیع عدالت است. عدالت در دو ساحت مطرح است: ساحت اعتقادی و کلامی و ساحت اجتماعی و سیاسی. بخش سوم ممیزات در افعال است. عمل صالح با معرفی قرآن و سنت پیامبر تعیین می شود. در ورودی شیعیان به باب علم نبی باب علی و اهل بیت اوست.
برای تماس می توانید از نشانی ایمیل
[email protected]
استفاده کنید.