اردیبهشت ۱۳۹۳

بخش اول: مبادی تصوری انتصاب

فصل اول: انتصاب در لغت

انتصاب به‌معنای گماشتن، گماردن، نصب‌کردن، مطاوعۀ نصب، اعطای شغل، تفویض منصب استعمال شده است. حکومت انتصابی، حکومتی است که زمامدارِ آن ازسوی مافوق، ماوراء طبیعت، خداوند و شارع تعیین می‌شود.

بخش اول: مبادی تصوری انتصاب

فصل دوم: انتصاب در قرآن

غیر از منصب‌های نبوت عامه و خاصه، امامت ابراهیم، وزارت هارون، نقابت اسباط، خلافت آدم و داوود و مؤمنان صالح، ملوکیّت داوود و سلیمان و ولایت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) قرآن کریم منصب الهی دیگری به‌رسمیت نشناخته است. به‌عبارت‌دیگر منصب «ولایت فقیه» در قرآن کریم مطرح نشده است.

بخش اول: مبادی تصوری انتصاب

فصل سوم: انتصاب در سنّت

در روایات، نصب فقها به قضاوت، صریحاً ذکر شده است، اما ولایت فقها بر مردم، در روایات صریحاً مطرح نشده است؛ بلکه حاصل استنباط برخی فقهای عظام از بعضی روایات است.

بخش اول: مبادی تصوری انتصاب

فصل چهارم: انتصاب در الهیّات

در کلام شیعه غیر از دو منصب نبوت و امامت، هیچ منصب الهی دیگری به‌رسمیت شناخته نشده است. در کتب کلامی در مبحث غیبت، سخنی از نصب افراد یا صنف خاصی به ولایت بر مردم یا زمامداری، به‌میان نیامده است. اصولاً از ولایت فقیه در هیچ کتاب کلامی بحث نشده است، تا چه برسد به اینکه متکلمی، ولایت فقیه را از فروع اصل امامت بشمارد یا به تلازم امامت و ولایت فقیه در عصر غیبت قائل شود.

بخش اول: مبادی تصوری انتصاب

فصل پنجم: انتصاب در فقه

آیا فقها ازسوی شارع به ولایت عامه یا مطلقه بر مردم منصوب شده‌اند یا نه؟ و مراد از نصب فقیهان به ولایت عامه یا مطلقه بر مردم چیست؟

بخش اول: مبادی تصوری انتصاب

فصل ششم: ایضاح نصب عام

در نظریۀ نصب عام یک حکومت انتصابی حداقل در پنج ناحیه پای تشخیص، گزینش و انتخاب انسانی پیش می‌آید: ۱. تعیین صورتی از صور مختلف نصب عام؛ ۲. تعیین مرزهای مفهومی واژه‌های کلیدی در نصب عام؛ ۳. تعیین افراد واجد شرایط نصب عام؛ ۴. تعیین یک فرد از بین منصوبین متعدد؛ ۵. تعیین قلمرو جغرافیایی منطقه‌ای که قرار است اعلم یا افضل فقیهان منصوب شود.

بخش دوم: بررسی امکان وقوعی انتصاب

فصل هفتم: مبانی تعیین ولیّ امر

مسئلۀ اصلی حکومت انتصابی، تعیین ولیّ امر از میان منصوبان متعدد است. بنابراین اولاً تعیین، غیر از نصب است. ثانیاً تعیین، متأخر بر نصب است. ثالثاً در ولایت به نصب عام، تعیین امری الزامی است و بدون آن، تحقق حکومت انتصابی ممتنع است.

بخش دوم: بررسی امکان وقوعی انتصاب

فصل هشتم: طرق تعیین ولیّ امر

تعیین ولیّ امر از میان اولیای منصوب به پنج صورت متفاوت متصور است: کشف؛ قرعه؛ ولایت‌عهدی؛ اسبقیت و تغلب شخصی؛ اسبقیت و تغلب گروهی. در پایان نیز دربارۀ انتخابات دموکراتیک زمامدار سخن خواهیم گفت.

بخش دوم: بررسی امکان وقوعی انتصاب

فصل نهم: شرایط تعیین‌کنندگان ولیّ امر

تعیین‌کنندگان ولیّ امر چه کسانی هستند؟ و چه شرایطی دارند؟ احراز شرایط آنان چگونه صورت می‌گیرد؟ آیا همۀ واجدان شرایط در امر خطیر تعیین ولیّ امر منصوب الهی شرکت می‌کنند؟ اگر تعداد محدودی از واجدان شرایط امر خطیر تعیین ولیّ امر مسلمین جهان را به‌عهده می‌گیرند، این تعداد محدود با چه روشی و توسط چه کسانی گزینش می‌شوند؟

بخش دوم: بررسی امکان وقوعی انتصاب

فصل دهم: زمامداری انتصابی

از زاویۀ انتصاب چند مسئله قابل طرح است. یکی نحوۀ تعیین مقامات در حکومت انتصابی؛ دوم، آیا نظارت بشری بر ولیّ منصوب، مجاز یا ضروری است؟ سوم، مسئلۀ ملیت مقامات انتصابی.

بخش دوم: بررسی امکان وقوعی انتصاب

فصل یازدهم: تغییر زمامدار در حکومت انتصابی

در مجموع، زمامدار به چهار صورت ممکن است از قدرت کناره‌گیری کند: مرگ؛ استعفا؛ عزل و توقیت. درمورد امکان تحقق و چگونگی وقوع هر صورت در حکومت انتصابی می‌باید بحث کرد. در حکومت انتصابی، عزل با مشکلاتی جدی مواجه است به‌نحوی که درصورت اختلافِ تشخیصِ ولیّ منصوب با خبرگان، چاره‌ای جز توسل به زور نمی‌ماند.

بخش سوم: مبانی تصدیقی انتصاب

فصل دوازدهم: نصب با دلالت مطابقی در سنّت

مهم‌ترین مستندات حکومت انتصابی را می‌باید در میان روایات جستجو کرد. دستۀ اول، روایاتی است که ادعا شده صریح در نصبند؛ به‌عبارت دیگر با دلالت مطابقی انتصاب را اثبات می‌کنند. در دستۀ اول، دو روایت بیشتر قرار نمی‌گیرد؛ خبر عمربن‌حنظله و خبر ابوخدیجه. روایات عمربن‌حنظله و ابوخدیجه فارغ از اشکالات سندی، عاجز از اثبات نصب عام فقیهان به ولایتِ تدبیری و زعامت سیاسی است. بنابراین، این دو روایت نمی‌توانند مستند حکومت انتصابی واقع شوند.

بخش سوم: مبانی تصدیقی انتصاب

فصل سیزدهم: نصب با دلالت التزامی در سنّت

گروه دوم از روایات مرتبط با انتصاب شامل دو دسته است. دستۀ اول روایاتی است که در پی اثبات نصب با دلالت التزامی (بدون استفادۀ انشاء از جملات خبری) هستند. دستۀ دوم روایاتی است که دلالت التزامی با استفادۀ انشاء از جملات خبری تحصیل شده است. نصب عام فقیهان به ولایت بر مردم یعنی حکومت انتصابی در روایات رسول اکرم(ص) و اهل‌بیت(ع) فاقد سند معتبر است و مورد، تحت اصل عدم‌انتصاب باقی می‌ماند؛ یعنی بنابر روایات، فقیهان به ولایت بر مردم منصوب نشده‌اند و حکومت انتصابی به‌لحاظ روایی فاقد اعتبار است.

بخش سوم: مبانی تصدیقی انتصاب

فصل چهاردهم: حکومت انتصابی و قرآن

نصب عام فقیهان به ولایت بر مردم فاقد مستند قرآنی (مستقل و ملفق با روایات) است. قرآن کریم هیچ منصبی را برای فقیهان اثبات نکرده است، چه ولایت و زعامت سیاسی، چه قضاوت و غیر آن. آنچه دربارۀ فقیهان مورد اشارۀ قرآن کریم قرار گرفته است، تنها وظیفۀ «انذار» است،[۵] که از آن بیش از تعلیم و تبلیغ دین استفاده نمی‌شود.

بخش سوم: مبانی تصدیقی انتصاب

فصل پانزدهم: حکومت انتصابی و اجماع

در مسئله‌ای که جمع کثیری از فقیهان اختلاف‌نظر دارند،[۷] چگونه ادعای اجماع می‌تواند معتبر باشد؟ ولایت فقیه در هیچ مرتبه‌ای اجماعی نیست، چه در امور حسبیه، چه در امور عامه و چه ولایت مطلقه. آنچه مورد پذیرش همۀ فقیهان است، جواز تصرف در امور حسبیه است که نزد برخی، از باب قدر متیقن است و نزد دیگران از باب ولایت.

بخش سوم: مبانی تصدیقی انتصاب

فصل شانزدهم: حکومت انتصابی و دلیل عقل

چهار دلیل عقلی غیرمستقل اقامه شده توسط محقق نراقی، محقق ممقانی، سید بروجردی و سید خمینی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نصب عام فقیهان به ولایت بر مردم فاقد هرگونه مستند معتبر عقلی است.

اخبار

چاپ پنجم کتاب حق الناس

از مجوز انتشار کتابهای جدید همچنان خبری نیست، اما نخستین کتاب کدیور بعد از پنج سال امکان تجدید چاپ پیدا کرد و در اوایل بهار ۱۳۹۳ روانه‌ی بازار شد. نسخه‌ی کاغذی چاپ پنجم کتاب حق الناس اکنون در اختیار علاقه مندان است.

در جمهوری اسلامی تنها راه مواجهه با منتقد قانونی طلب توبه است

از بهمن ۱۳۸۹ سه نفر از شهروندان ایرانی به نامهای زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی بر خلاف قانون و بدون تشکیل دادگاه مشمول مجازات حصر در خانه‌های خود شده اند. ایشان حتی از حقوق زندانی مندرج در آئین نامه‌ی سازمان زندانها هم برخوردار نیستند. مجازات شهروندان معترض بر اساس مصلحت نظام و به اراده‌ی شخص اول بدون تشکیل دادگاه چیزی جز ولایت جائر یا استبداد برهنه نیست. اگر دادگاه صالحه تشکیل می شد و این محصوران در دادگاه علنی حق دفاع از خود داشتند آبرویی برای استبداد دینی و آمران و عاملان تجاوز به حقوق ملت باقی نمی ماند.
نامه‌ی آقای محیی الدین حائری شیرازی عضو محترم دفتر رهبری را باید در اجرای منویات رهبر جمهوری اسلامی دانست. در پیشگاه نظام توبه کنید تا رستگار شوید! نظام از حصر شما خسته شده و می خواهد قضیه را تمام کند اما تنها راه، شکستن رهبران جنبش سبز و اعلام ندامت از راه رفته و بازگشتن به دامان آلوده‌ی نظام است. واضح است که اینگونه نامه‌ها که به دست محصور نمی رسد تنها مصرفش کوشش برای کم کردن فشار افکار عمومی بر نظام است. نامه‌ی حائری شیرازی سند روسیاهی، قانون‌‌ستیزی و بی‌اخلاقی استبداد دینی است. این سند دال بر خودخدابینی مسئولان نظام است. در چنین نظامی تنها راه مواجهه با زندانی سیاسی، معترض مسالمت جو و منتقد قانونی طلب توبه و سلب هویت و نقض حیثیت معترض و مخالف و منتقد است. مسئله بسیار ساده است. حامیان جمهوری اسلامی از اقبال اکثریت مردم ایران بی‌بهره اند، لذا رسما زور می گویند و به زور سرنیزه و با دروغ بر مردم حکومت می کنند.

بخش چهارم: بازتولید حکومت انتصابی

فصل هفدهم: اندیشۀ حکومت انتصابی تا تأسیس جمهوری اسلامی ایران

در اين فصل ابتدا به بررسي ديدگاه آيت‌الله خميني(ره) رهبر انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران درباره حكومت انتصابي قبل از انقلاب اسلامي مي‌پردازيم، سپس بيانات ايشان را در معرفي جمهوري اسلامي در دوران انقلاب اسلامي (تا ۱۲ فروردین ۱۳۵۸) مطالعه مي‌كنيم،

فهرست منابع

فهرست منابع

منابع کتاب در در چهار دسته کتابهای عربی، کتابهای فارسی، مقالات فارسی و اسناد معرفی شده اند.

راهنمای استفاده از کتب وبسایت

نسخه‌ی اردیبهشت ۱۳۹۳ حکومت انتصابی نسخه‌ای بی غلط است. لطفا از این نسخه استفاده کنید. نسخه‌ی اچ‌تی‌ام‌ال (HTML) هفت کتاب زیر به‌روز نیست و ویرایش قبلی است نه ویرایش اخیر. جایگزینی نسخه جدید به جای نسخه‌های قبلی زمان می گیرد. لطفا حتی‌الامکان از نسخه‌ی متاخر یعنی نسخه‌ی پی‌دی‌اف (PDF) این کتابها استفاده کنید: در محضر فقیه آزاده، سوگنامه فقیه پاکباز، اسنادی از شکسته شدن ناموس انقلاب، فراز و فرود آذری قمی، ابتذال مرجعیت شیعه، انقلاب و نظام در بوته‌ی نقد اخلاقی، و حکومت انتصابی.

مقدمه

مقدمه

آیت الله سید محمد روحانی (۱۳۷۶-۱۲۹۹) شاخص ترین مخالف آیت الله خمینی و نهضت اسلامی در بین سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۶ در حوزه‌ی علمیه‌ی نجف بوده است. روحانیون مبارز نجف معتقدند وی در مخالفت، تضعیف و ایذاء سید روح الله موسوی خمینی به دلیل سیاسی و انقلابی بودنش چیزی فروگذار نکرد. برخی اطرافیان آیت الله خمینی هم در مرداد ۱۳۴۹ و خرداد ۱۳۵۰ سه بهتان و افترای زشت به شخص آیت الله روحانی به شکل وسیعی منتشر کردند، که باعث شد سید روحانی از حیّز انتفاع ساقط شود. متاسفانه از سوی آیت الله خمینی نه تنها برخورد تنبیهی مناسبی با مفتریان و جاعلان و بهتان زنندگان صورت نگرفت بلکه برخی از آنها مسئول تدوین تاریخ انقلاب شدند.
یکی از اوراق سیاه پرونده‌ی جمهوری اسلامی در حوزه‌ی مرجعیت اعمال فشار و ممانعت از مرجعیت مرحوم آیت الله سید محمد روحانی است. مطابق ضوابط سنتی حوزه های شیعی آن مرحوم در دهه‌ی هفتاد شمسی در مظان اعلمیت بوده است. اینکه یک مجتهد نهایتا متجزی به زور قدرت سیاسی اعلام مرجعیت کند و مانع از مرجعیت رسمی مجتهد مطلقی که در مظان اعلمیت است بشود از بدعتهای جمهوری اسلامی است. با ممانعت نظام از عمل به وصیتش، جنازه‌ی وی به اعتراض در منزل مسکونیش دفن شد. این کتاب شرح قضایای آیت الله روحانی با انقلاب و جمهوری اسلامی در دو محور مباهته و مرجعیت از منظر دینی و اخلاقی است.

فصل سوم: روایت مورخ رسمی «نهضت امام خمینی»

در این فصل ابتدا اظهارنظرِ نخستِ مورخ رسمی انقلاب و نویسندۀ کتاب «نهضت امام خمینی» سیدحمید روحانی زیارتی از اعضای موثر روحانیون مبارز نجف نقل و بررسی می‌شود، سپس روحانیون مبارز نجف از زبان خود آن‌ها معرفی شده، بعد از نقل و بررسی حکم آیت‌الله خمینی برای وی به‌عنوان مورخ انقلاب اسلامی اظهارنظر ثانوی نامبرده درباره‌ی سیدمحمد روحانی نقل و تحلیل شده است.