آذر ۱۳۹۴

مصاحبه تحلیلی

اسلام شناسی، قرآن شناسی و وحی

غیبت سرمایه‌گذاری شیعیان جعفری در دانشگاهها و مراکز پژوهشی و انتشاراتی غرب از جمله تاسیس کرسی معارف اهل‌بیت و تشیع کاملا چشم‌گیر است. بازار اسلام در غرب در تصرف وهابی‌هاست، و تشیع از منظر ایشان چیزی در ردیف خوارج است. سهم اساتید ایرانی در مطالعات بین‌المللی قرآن متأسفانه چشمگیر نیست. اسلام‌هراسی از واقعیات غرب معاصر است. جریانهای نژادپرست و متعصبان انحصارگرای مسیحی و یهودی بسیاری از اهرم‌های ثروت و قدرت و رسانه و فرهنگ را در اختیار دارند. مسلمانان اعم از شیعه و سنی در اینکه مصحف عثمانی همان قرآن مجید است بدون کمترین نقصان و زیادت هم‌داستانند. کشف مکانیسم وحی بدون سازگاری با مفاد وحی یا بدون ادله‌ی متقن عقلی قابل پذیرش نیست. فرضیاتی ذوقی یا عقلی فاقد استدلال است. مطالعه‌ی برون‌دینی تا زمانی قابل اعتناست که برآن نتایج درون‌دینی بار نشود، والا با مطالعات برون‌دینی اسنتتاج‌های درون‌دینی کردن مغالطه است. کلام ربوبی، وحی الهی و قرآن مجید یا کتاب خدا وقتی لباس زبان بر تن کرد مثل هر متن دیگری مشمول قواعد فهم متن است. برای فهم هر متنی باید علوم مرتبط با فهم متن را در نظر گرفت. نظریه‌ی سنتی وحی اگر مشکلی داشته باشد، راه حلش یقینا این نیست که کلام باری را عین کلام پیامبر بدانیم. این راه حل نیست، از چاله به چاه افتادن و قلب اسلام است. دیدگاه سنتی وحی بر مبنای معرفت‌شناسی‌های معاصر قابل تبیین است و مطمئنا از نظریه‌ی تنزل دادن کلام باری به کلام نبوی یا تفسیر نبوی از جهان به مراتب قوی‌تر و کم اشکال‌تر است.

اخبار

ششمین سالگرد درگذشت فقیه عالیقدر

۲۹ آذر امسال ششمین سالگرد درگذشت استاد منتظری است. در گذشته سه کار درباره‌ی فقیه عالی‌قدر منتشر کرده‌ام: در محضر فقیه آزاده، سوگ‌نامه‌ی فقیه پاک‌باز، سیر تحول اندیشه سیاسی آیت الله منتظری، (فصل اول: نظریه نخستین: در ظلّ اساتید). به‌زودی دو کار جدید درباره‌ی ایشان منتشر می‌شود: اول. قائم‌مقام رهبری: آیت حق منتظری. این تحقیق به‌مناسبت ششمین سالگرد درگذشت آن فقید سعید منتشر خواهد شد. دوم. عزل امید امت و امام! این تحقیق در اواسط زمستان جاری منتشر خواهد شد.

اخبار

ویرایش دوم کتاب انقلاب و نظام در بوته‌ی نقد اخلاقی

انقلاب و نظام در بوته‌ی نقد اخلاقی: آیت‌الله سید‌محمد روحانی، مباهته و مرجعیت؛ ویرایش اول: اردیبهشت ۱۳۹۳؛ ویرایش دوم: آذر ۱۳۹۴؛ ۲۳۳ صفحه، مجموعه‌‌ی مواجهه‌ی جمهوری اسلامی با علمای منتقد، دفتر سوم. ویرایش دوم تفاوت اندکی با ویرایش نخست دارد، ازجمله یکی‌دو اصلاح مطبعی صورت گرفت، آلبوم عکس‌ها دوباره بازبینی و زیرنویس آن‌ها تکمیل شد. ضمناً با کمال تعجب مشخصات این کتاب الکترونیکی در پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران درج شده، اما انتشار کاغذی آن همچنان در کشور ممنوع است!

سخنرانی

آیا سعادت اخروی و همزیستی دنیوی مشروط به دین و مذهب خاصی است؟

اسلام تکثر و تنوع ادیان را در دنیا به‌عنوان یک واقعیت پذیرفته است. همزیستی دنیوی مقید به هیچ دین و آئینی نیست. با هر مجتمعی با هر عقیده و دین و آئینی ولو مشرک و ملحد و منحرف می‌توان هم‌زیستی کرد. رعایت عدالت، اخلاق، رحمت و وفای به قراردادها و عهدنامه‌ها الزامی است. همزیستی با کسانی که با دین مسلمانان به جنگ برخاسته‌اند و آنها را از خانه و کاشانه‌شان اخراج کرده‌اند غیرممکن و ممنوع است. از منظر کلامی و فقهی ایمان به خدا و آخرت و رسالت پیامبر خاتم و التزام به ضروریات اسلامی شرط رستگاری است. اما تدبر در قرآن و سنت نتیجه‌ی متفاوتی بدست می‌دهد: تدین ظاهری، دین‌داری شناس‌نامه‌ای و وراثتی، مایه‌ی رستگاری و عامل نجات اخروی نیست. عمل صالح شرط لازم رستگاری است، اما شرط کافی نیست. ایمان به‌خدا و ایمان به آخرت شرط لازم رستگاری هستند، اما شرط کافی نیستند. ایمان به همه‌ی رسولان الهی برای رستگاری طریقیت دارد، هرچند موضوعیت ندارد. اما مخالفت و عدم اطاعت از پیام اصلی هر یک از رسولان مانع نجات است. ایمان به محمد بن عبدالله (ص) و تبعیت و اطاعت از ایشان طریق اقوم سعادت است. این بحث در مقایسه با محورهای قبل در آیات کمتری مطرح شده است. سعادت و فلاح و نجات و فوز امری تشکیکی است، کامل و اکمل دارد. سعادت اخروی و همزیستی دنیوی مشروط به دین و مذهب خاصی نیست.

سخنرانی

تأملی دوباره در اسلام سیاسی

اسلام سیاسی، اسلام‌گرائی و بنیادگرائی اسلامی واژه‌های مبهمی هستند. نسخه‌ی واحد برای جریانهای متنوع مسلمان پیچیدن کاری غیرعلمی و نادرست است. صرف الهام گرفتن از اسلام دلیل جامعی برای هم‌سنخی این جریانهای بسیار متنوع نیست. قصد من «تأملی دوباره درباره‌ی اسلام سیاسی در ایران معاصر» است که جمهوری اسلامی بارزترین نمونه‌ی آن است. تجربه‌ی جمهوری اسلامی جائیش اشتباه بوده، کجایش؟ این پاسخ قابل مناقشه‌ی جدی است: جمهوری اسلامی از اساس درست بوده، برخی اشتباهات جزئی در اوائل کار پیش آمد که ناشی از بی‌تجربگی بوده و در هر نظامی پیش می‌آید. اما بعد از رحلت بنیان‌گذار جمهوری اسلامی نظام منحرف شده، و این انحراف به‌تدریج عمیق‌تر و گسترده‌تر شده است. پاسخ درست این است: جمهوری اسلامی از اساس اشکالاتی بنیادی داشته است. این اشکالات به‌تدریج بیشتر شده است. علت این اشکالات بنیادی برخی یا همه‌ی عوامل زیر است: استبداد، انحصار امور در دست بخشی از روحانیت، ولایت فقیه و عدم جدایی نهاد دین از دولت. انحراف با همین جمله آغاز شد: دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ما. این رویکرد هم سیاست ما را بر باد داد هم دیانت ما را. استقلال و عدم وابستگی امور مطلوب و مستحسنی هستند، اما استبداد و سلب حقوق مردم را به بهانه‌ی استقلال و مبارزه با صهیونیسم و امپریالیزم توجیه شرعی کردن عین خیانت است. اینکه بسیاری شهروندان ایران جمهوری اسلامی را با طالبان و داعش هم‌روش می‌دانند و بر این باورند که جمهوری اسلامی نسخه شیعی و طالبان و داعش نسخه سنی و دو رویه‌ی یک سکه است، یعنی اگر ملاک رضایت مردم است وقتش رسیده که زمامداران مبتلا به ادبار عمومی خداحافظی کنند.