مهر ۱۳۹۵

شرح گلشن راز

شرح گلشن راز، جلسه سوم: چیستی فکر

شرح ابیات شماره ۷۰ تا ۱۱۰ گلشن راز شامل پاسخ به سؤال اول و موضوع آن چیستی تفکر است. شیخ محمود شبستری در این چهل بیت، تفکر فلسفی را نقد و از فکر به شیوه عرفا دفاع کرده است. دلی کز معرفت نور و صفا دید /
ز هر چیزی که دید، اوّل خدا دید

سخنرانی

معالم دین

روی دوم سکه کوررنگی دینی در قالب خطوط کلی درمان آن مطرح شده است. اجمالا راه درمان این بیماری خطرناک در یک کلام ارتقای دانش دینی عامه مردم بویژه اطلاع همگانی از «معالم دین» است. معالم دین اصطلاحی است که امام علی (ع) و امام حسین (ع) در دو عبارت بسیار مشهور خود بکار برده اند. زمانی که «معالم هدایت» به «علائم ضلالت» تبدیل شود وظیفه ائمه اهل بیت بازگردان معالم دین به جای خود یا حداقل نشان دادن معالم دین به مردم و هشدار نسبت به نشانه های ضلالت است. اما معالم دین چه هستند؟ در این مجال به چهار مورد از معالم دین به شرح زیر اشاره می شود:
اولین نشانه: شناخت راه از بیراهه به علم تخصصی از دین نیاز دارد. یا انسان باید خودش متخصص در علوم دینی باشد یا به متخصصان این حوزه مراجعه کند. دانش تخصصی در دین حداقل چهار دانش را دربر می گیرد: دانش تخصصی به کتاب خدا، دانش تخصصی به سنت رسول او، دانش تخصصی به عقل یا رسول باطنی و دانش تخصصی به میراث علمی مسلمانان در زمینه های مورد نیاز.
دومین نشانه: مراجعه محققانه به متخصص نه تقلید متعبدانه از او. تبعیت از متخصص سه گونه متصور است: تبعیت کورکورانه، تبعیت متعبدانه و تبعیت محققانه. تبعیت کورکورانه شرعا ممنوع است. تقلید رایج در میان متدینان در احکام عملیه همان تبعیت متعبدانه است، نوع سوم تبعیت محققانه از متخصص است. لازمه‌ی اجتهاد تقلید متعبدانه نیست. تقلید متعبدانه دلیل معتبر دینی ندارد. سیره‌ی عقلا که مهمترین دلیل مجتهدان برای لزوم تقلید است، به تقلید متعبدانه دلالت نمی کند، نتیجه آن تبعیت یا مراجعه‌ی محققانه است. اگر در موردی اطمینان بر خلاف داشته باشیم در آن مورد مجاز به تبعیت از مجتهد نیستیم.
سومین نشانه: معالم دین را از متخصصان موثق استاددیده اخذ کنید نه از خودخوانده‌ها. هر که ادعایی علمی دارد ابتدا اهلیت علمیش باید اثبات شود. کسی که اساتید فن اهلیت علمی او را امضا نکرده اند دشوار است بتوان به آراء اختصاصی علمی او اعتماد کرد. خودخوانده ها یا باید نابغه باشند (که بسیار بسیار نادرند) یا احتمال خطای فاحش را در دروس و تعالیم آنان بسیار جدی بدانید.
چهارمین نشانه: اصلاح علوم دینی نه تغییر منبع دین. آنچه نیاز به اصلاح یا اجتهاد ساختاری یعنی اجتهاد در اصول و مبانی دارد علوم اسلامی است. این علوم فهم عالمان دین اعم از فقیه، اصولی، متکلم، مفسر، محدث، اخلاقی، فیلسوف و عارف بوده است. این نهایت کاری است که مجتهد در اصول و مبانی یا روشنفکر دینی یا نواندیش دینی (یا هر عنوان دیگری با پسوند «دینی» و اسلامی) می تواند و مجاز است انجام دهد. اما بازسازی یا اصلاح خود دین مطلقا چیز دیگری است. مراد از اصلاح دین «تغییر منابع دین» است. خط قرمز اصلاح معرفت دینی یا علوم اسلامی یا فهم دینی به رسمیت شناختن تمامیت قرآن به عنوان کلام الله و سنت معتبر نبوی است. درنوردیدن این خط قرمز ورود در منطقه‌ای است که کتاب و سنت به ما اجازه ورود نداده، و هیچ دلیل معتبری دیگری هم نداریم، مشخصا هیچ دلیل عقلی بر چنین امری در دست نیست. ذوقیات عرفانی و شطحیات صوفیه نمی تواند مستند تغییر مبنای منبع اول اسلام (تغییر شاکله دین) شود.
کوررنگی دینی ندیدن معالم دین است. روحانی سنتی که با تضییع أصول، به فروع و فضول تمسک کرده از یک سوی بام افتاده است، روشنفکران مسلمانی که تغییراتی در منابع دین یعنی کلام الله مجید از طریق جایگزینی آن با تفسیر نبوی از جهان، یا تعبیر رؤیاهای رسولانه یا وحی را مولود و تابع شخصیت پیامبر دانستن البته به قصد خیر تصحیح اغلاط قرآن! یا از اعتبار انداختن منبع دوم اسلام (سنت پیامبر) آغاز نموده اند، از سوی دیگر بام سقوط کرده اند. معالم دین بدون تمسک به کلام الله مجید و سنت رسول الله قابل دستیابی نیست.

سخنرانی

کوررنگی دینی

بحث «کوررنگی دینی» به مناسبت ایام قیام حسینی بحثی در راستای تحقق «بصیرت دینی، رفع جهالت و حیرت ضلالت» است. بصیرت دینی یعنی سلامت بینش دینی و عدم ابتلا به بیماری‌های مختلفی از قبیل کوررنگی، نزدیک بینی و دوربینی دینی و غیره. بیمار مبتلا به دوربینی دینی أمور نزدیک یعنی مسائل امروز دینی جامعه خود را نمی بیند، در حالی که أمور دور را درست می بیند. این أمور دور می تواند دوردست زمانی یا دوردست مکانی یا هردو باشد. بیمار مبتلا به نزدیک بینی دینی برعکس أمور نزدیک را تشخیص می دهد، اما از دیدن أمور دور عاجز است. در کوررنگی دینی بیمار قادر به درک برخی مقولات نیست، این مقولات در فرهنگ دینی مانند رنگها در رؤیت بصری ظاهری است. در حقیقت کوررنگی فیزیکی در أمور فرهنگی و دینی «کورمقوله‌ای» و نابینایی در حوزه برخی مقولات بنیادی دینی است. کوررنگی دینی دقیقا یعنی تضییع أصول وپرداختن به فروع. در تک رنگ بینی دینی فرد مبتلا به این بیماری تنها برخی مقولاتی دینی را می فهمد و در مقابل بسیاری مقولاتی بنیادی دین و مذهب را نمی بیند یاندیده می انگارد. متاسفانه بسیاری از کسانی که به نام اسلام، تشیع، فقاهت و شریعت در زمان ما سخن می گویند و تریبونهای رسمی را در اختیار دارند به یکی از این بیماری ها یعنی نزدیک بینی، دوربینی، کوررنگی، تک رنگ بینی، رنگین بینی و در مجموع اختلال در بینش دینی مبتلا هستند. اظهارنظرهای آنها که از صدا و سیما، تریبون نماز جمعه و غیر آن منتشر می شود مایه مضحکه، و وهن اسلام است. این افراد که مناصب دینی رسمی در کشور ما را تصاحب کرده اند بیمارند. بیمارانی که خود را سالم و مردم را بیمار می پندارند! آنها هنری جز بدبین کردن مردم خصوصا نسل جوان با اساس اسلام و تشیع نداشته و ندارند. در این بحث به سه پرسش اساسی پاسخ داده می شود: این گویندگان مذهبی چه نسبتی با اسلام وتشیع دارند؟ وظیفه ما در قبال این اظهارنظرها چیست؟ به چه دلیل توجیه و تبیین اینها اسلام نیست و تبیین امثال نویسنده اسلام است؟

یادداشت

زیباترین نیایش

میراث علمی امام چهارم در کتابی دو جلدی بنام مُسند الامام السجاد ابومحمد علی بن الحسین علیهما السلام توسط عزیزالله عطاردی منتشر شده است. یکی از آثار امام سجاد دعایی است بنام دعای ابوحمزه ثُمالی. این دعا را امام سجاد در سحرهای ماه رمضان می خوانده است. این نیایش فاخر در دو کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی و اقبال الاعمال سید بن طاووس با سند صحیح نقل شده است. دعای ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (ع) اگر نگوییم زیباترین دعا، حداقل در زمره زیباترین وپرمغزترین دعاهای موجود است. دعایی که شایسته است هر مسلمانی (ونه فقط هر شیعه ای) این‌گونه با خدا راز و نیاز کند. این دعا از مفاخر تشیع است.

شرح گلشن راز

شرح گلشن راز، جلسه دوم: مقدمه

شیخ محمود شبستری عارف قرن هشتم از جمله ناراضیان روزگار خویش است و از اینکه ریاکاران و نااهلان متصدی مناصبند و ناقصان بی مایه از تکمیل نفوس دیگران دم می زنند شکوه ها دارد. آثار او علاوه بر گلشن راز عبارتند از حق الیقین، مرآت المحققین، و سعادت نامه. گلشن راز مهمترین و عمیق ترین اثر شبستری است که در پاسخ به سؤالات امیرحسینی هروی متوفی ۷۱۸ سروده شده است. دومین بخش شرح گلشن راز شرح ابیات شماره ۳۲ تا ۶۹ می باشد. شبستری در این مقدمه تاریخ کتابت، تاریخچه پیدایش کتاب و وجه تسمیه آن را توضیح داده است.

اجتهاد و تقلید

اجتهاد در اصول و مبانی

مراد از اجتهاد ساختاری بازبینی در اصول و مبانی اندیشه اسلامی می باشد. این نوع اصلاح باید بیش و پیش از اصلاح شریعت آغاز شود زیرا شریعت خود متفرع بر اصول و مبانی است که مقدم بر آن می باشند. دامنه‌ی اجتهاد تنها محدود به شریعت، فقه و دستورات عملی اسلام نمی شود، بلکه عرصه‌ی نظری تعالیم سنتی اسلام شامل الهیات (علم کلام)، اخلاق و تفسیرقرآن و گردآوری و تفسیر حدیث را نیز در بر می گیرد. اجتهاد سنتی بر مبنای دانشی بنام “اصول فقه” بنا شده که می توان آن را به مثابه “روش شناسی فقه ” در نظر گرفت. اصول فقه به بازنگری و تجدید نظر عمیق نیاز دارد نه اصلاح سطحی. باید مد نظر قرار داد که این اصول هر چند حاوی نکات بسیار ذی قیمت و ارزشمندی است اما در عین حال نیاز به اجتهادِ مستمر و موثر در درون خود دارد. در این مسیر می توان از فلسفه زبان، هرمنوتیک، نگرش تاریخی و تفکر انتقادی الهام گرفت. بازسازی اصول فقه یعنی «اجتهاد در اصول» تنها نیمی از مسیر اجتهاد ساختاری می باشد. نیمی دیگر را اجتهاد در مبانی همچون مبانیِ معرفت شناختی، جهانشناختی، وجودشناختی، انسان شناختی، جامعه شناختی، روانشناختی، کلامی، و اخلاقی اسلام تشکیل می دهد. درک و شناخت قرون وسطایی این مبادی نیاز به بازنگری و اصلاح دارد.قوانین اسلامی در عصر نزول چهار خصیصه داشتند. آنها بر حسب ذهنیت آن دوران عقلائی، عادلانه، اخلاقی و دارای کارائی بیشتر بودند. این در حالیست که مطابق با تلقی دوران مدرن اکثر احکام غیر عبادیِ شریعت، تقریبا تمامی یا برخی این خصایص را بر اساس ذهنیت دوران جدید دارا نیستند. قالب و صورت قوانین در غیاب این چهار خصیصه چیز با ارزشی نیست تا حفظ شود. باید بپذیریم که زمان و نتایج حاصل از اجتهاد سنتی به سر آمده است . فرآورده های آن نیازهای دوران مدرن را برآورده نمی کند. در مقابل، در مدرسه اجتهاد ساختاری، قوانینی که چهار مشخصه ی فوق الذکر را دارا نیستند یعنی مطابق ذهنیت امروز عقلائی، عادلانه، اخلاقی و دارای کارائی بیشتر نسبت به قوانین رقیب نیستند، به عنوان قوانین منسوخ تلقی می شوند.اکثر قریب به اتفاق مشکلات اسلام از احکام موقتی که تخته بند زمان و مکان و شرائط خاص خود بودند سرچشمه می گیرد. آنها بخش جدانشدنی و غیر قابل تغییر اسلام نبودند. اینکه این احکام موقت دائمی پنداشته شوند سوء فهم عمیقی است.

اخبار

دو خبر

غلامحسین محسنی اژه‌ای معاون اول قوه قضائیه به یارگیری دشمن از خانواده‌ها و برخی آقازاده‌ها اشاره و عنوان کرد: دشمن توانست در فکر و نگاه سیاسی افرادی که منتسب به انقلاب بودند نفوذ کند. علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به چرخش و عقب‌گرد ذهن برخی از سیاست مداران ابراز کرد: امروز همان بلایی که بر سر آقای کدیور و سروش و امثال آنها آمد و منحرف شدند، همان بلا دامن گیر برخی از روحانیون و سیاسیون شده است.