استقلال

یادداشت

ضعیف‌تر و بی‌آبروتر از همیشه

دستور کار خامنه ای تخریب جمهوریت نظام با حفظ ظاهر و تبدیل آن به حکومت خودکامه بوده است. مجلس رهبرپسند مجلسی متشکل از افراد ضعیف، چاکرصفت و بله قربانگوست. نظام از ابراز کمترین انتقادی حتی در مجلس به شدت می هراسد. در فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی توسط موشکهای سپاه اکثریت مردم در جریان دروغگویی نظام قرار گرفتند. سه ماه بعد از کشتار معترضان خیابانی به سیاستهای نظام به دست سپاه تعداد کشته ها هنوز اعلام نشده است. جمهوری اسلامی هرگز تا به این حد ضعیف و بی آبرو نبوده است.

یادداشت

محصول چهار دهه سیاست خارجی ماجراجویانه

چکیده:آنچه از رهبران جمهوری اسلامی از آغاز شنیده ایم یک دو راهی است. سراشیبی وابستگی و رفاه کاذب، و سربالایی استقلال توأم با تحریم منجر به عزت ملی. نظام چیزی بیش از استقلال را از لحظه اول پیشه خود کرده و امروز دارد محصول آنچه را که کِشته است درو می کند. جمهوری اسلامی بقای انقلاب را در صدور آن و ریشه کن کردن حکومتهای وابسته در منطقه بلکه در جهان، به اهتزاز درآوردن پرچم الله اکبر بر فراز کاخ سفید، و حذف غده سرطانی اسرائیل از روی کره زمین معرفی کرده است. این اقدامات به عنوان کوشش برای ناامنی منطقه، تلاش برای سرنگونی دیگر حکومتها و تخریب نظم بین المللی تعبیر شده است. اکنون بخش بزرگی از شهروندان ایران سیاست خارجی جمهوری اسلامی را برآورنده منافع ملی نمی دانند. سیاست واقعی صحنه صحنه زور عریان است. هر کشوری باید مقدوراتش را در نظر بگیرد و پایش را از گلیمش درازتر نکند. کشوری که اقتصاد تک محصولی شکننده دارد وقتی می خواهد با زورمندان سرشاخ بشود باید حساب مقدوراتش را قبلا کرده باشد. جمهوری اسلامی از بدو تاسیس اهل محاسبه علمی و برنامه ریزی درازمدت نبوده است. هیچیک از اجزای این سیاست خارجی نسنجیده و هزینه های آن در مجلس شورای ملی تصویب نشده است. مقام رهبری مسئول مستقیم اتخاذ تک تک سیاستهای اتخاذ شده و هزینه های مصرف شده است. در اتخاذ سیاست خارجی منطبق بر مصالح ملی، ما در مقابل «دوراهی» نیستیم. سیاست خارجی غیروابسته منطبق بر منافع ملی بدون ماجراجویی امری ممکن است. راه برون رفت از این بحران «إصلاحات ساختاری درون زا» است. مردم با نفی قدرتهای مداخله گر خارجی و خودکامگان جاهل داخلی به دنبال ایرانی مستقل، آزاد و پیشرفته هستند. ایرانی که در آن نه جمهوری اسلامی جایی دارد، نه سیاستهای تجاوزگرانه آمریکا و هم‌پیمانانش. زمامداران جمهوری اسلامی باید نگاهشان به سوریه، فلسطین، لبنان و یمن حادتر از مواضعشان نسبت به نسل کشی مسلمانان روهینگیا و چچن نباشد! با زمامداران عربستان سعودی وارد مذاکره مستقیم شوند. می توان با هر کشوری از زاویه منافع ملی مذاکره کرد. مذاکره با آمریکا هم از این اصل مستثنی نیست. زمان دومین نرمش قهرمانانه‌آقای خامنه ای فرارسیده، در غیر این صورت وقت کناره گیری جوانمردانه است. والا باید برای قبض روح خودکامگان و نابخردانِ «هر دو سو» دست به دامان حضرت عزرائیل شد، که ز هر طرف شود مُرده سود اسلام است!

مقایسه سه رویکرد مختلف در استراتژی اجرای قانون اساسی

اجرای بی تنازل قانون اساسی، اجرای اصول معطله قانون اساسی و اجرای قانون اساسی سه رویکرد متفاوت به استراتژی جنبش سبز در اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.

این استراتژی دو راهبرد متلازم دارد: اجرای اصول دموکراتیک، قرائت دموکراتیک از اصول غیردموکراتیک قانون اساسی.

انتخاب هر یک از سه رویکرد فوق متوقف بر پاسخ به این پرسش کلیدی است: آیا اصول غیردموکراتیک قانون اساسی در تحکیم استبداد دینی در ایران دخیل نبوده است؟