اعجاز قرآن

گفتگوی انتقادی درباره‌ی اسلام

جلسه گفتگوی انتقادی درباره‌ی اسلام در مرکز اسلامی شیعیان شهر کالج استیشن تگزاس و در جمع دانشجویان ایرانی دانشگاه تگزاس ای اند ام (Texas A & M) به دعوت گروه مطالعات اسلامی این دانشگاه (۲۵ آبان ۱۳۹۲) برگزار شد. در این جلسه ۳ ساعته نماینده‌ی دانشجویان مجموعه ای از سوالات مبنایی تحت عنوان کلی “چرا مسلمان باشیم؟” را جمع آوری و با محسن کدیور مطرح نمود. هدف از طرح این سوالات علاوه بر نقد برخی دیدگاههای سنتی و آشنایی با برخی نظرات کدیور ایجاد فرصتی برای طرح سوالات رایجی بوده است که بخشی از نسل جوان را احیانا در پذیرش یا تداوم دینداری مردد نموده و یا به ابزاری در دست مبلغین ضد اسلامی تبدیل شده اند.

دریافت فایل صوتی – بخش اول

دریافت فایل صوتی – بخش دوم

فوائد قرآن برای انسان معاصر بجای اعجاز قرآن

مخاطبان عصر نزول به اعجاز نیاز داشتند و معجزه بودن قرآن نیز برای آنها اثبات شد. اگر در زمان ما (و هر زمان پس از رحلت پیامبر) کسی نبوت محمد بن عبدالله (ص) را به هر طریقی پذیرفته باشد و قرآن را کلام الهی بداند نیازی به اثبات اعجاز ندارد، بلکه اصولا دیگر اعجاز مسئله‌ی او نیست. برای چنین شخصی اعجاز قرآن یا تحدی آن مسئله ای تاریخی است. مسئله‌ی مسلمان معاصر یا حداقل من اعجاز قرآن نیست، «فوائد قرآن» است. از قرآن چه می توان آموخت؟ قرآن به ما چه می دهد؟ که دیگر کتب نمی دهند.

تاملاتی درباره‌ی وجه اعجاز قرآن و ملاک دوام احکام دینی

مفاد تشریعی قرآن کمتر از یک سیزدهم قرآن و مفاد تشریعی آن در غیر عبادات (یعنی در معاملات) کمتر از یک سی و چهارم قرآن (کمتر از سه درصد) است. قرآن یقینا کتاب قانون و احکام فقهی و تشریع نیست، به معرفی خود کتاب هدایت است. اگر قرآن کتب قانون بود احکام اندک فقهی موجود درآن به عنوان متن قانون عینا قابل استناد بود. اما اگر قرآن کتاب قانون نباشد و تنها «یکی از منابع قانون» باشد آنگاه برای استناد به آن باید حکم را در «زمینه‌»ی خود مطالعه کرد نه اینکه آنرا از زمانه و زمینه‌ی خود منتزع کنیم. به علاوه اینکه احکام معاملاتی موجود در قرآن «حکم دائمی اسلام» در همه‌ی شرائط و زمانها و زمینها و زمینه ها هستند کجا اثبات شده است؟ آیا دوام اینگونه احکام بدیهی هستند؟ چرا؟ در متن دین گزاره عقل ستیز وجود ندارد (اگرچه گزاره‌ی فراعقلی در متن دین کم نیست). هر گزاره ای که به حکم عقلانیت قطعی معاصر غیر معقول، غیراخلاقی، غیر عادلانه یا نسبت به راه حلهای رقیب مرجوح بود نمی تواند دینی باشد، اگر چه به عقلانیت دوران دیگری چه بسا دینی بوده باشد. اینگونه احکام منسوخ محسوب می شوند.