روحانیت

یادداشت

چه می خواهیم؟

مبارزه امروز این نسل برای پس گرفتن «زندگی» است، زندگی آن‌گونه که خود می‌خواهند. انتخاب سبک زندگی، حرمت زندگی خصوصی، انتخاب پوشش، و نپوشاندن موی سر برای بانوان هیچ تعارضی با موازین اسلام ندارد. آنچه «مخل موازین اسلام» است خودکامگی، استبداد، ظلم، اختلاس، فساد، سرکوب آزادی، ریاکاری، و ریختن خون بیگناه است. در فرهنگ ملی و دینی ما اینکه مرد قلدری آن هم با اسلحه دست روی زن و دختر مردم بلند کند ناجوانمردی و پستی است، چه برسد که خون زن، بچه و مرد بیگناه را بر زمین بریزد.

مصاحبه کوتاه

دفاع از مرجعیت مستقل شیعه

جمهوری اسلامی حکومت استبدادی اقتدارطلب جریان قائل به ولایت مطلقه فقیه است، نه هر مسلمان شیعه. لذا تنها علما و روحانیونی امکان فعالیت دارند که از یکی از این دو گروه باشند: مدافع نظریه ولایت انتصابی مطلقه فقیه و مداح مصداق آن؛ یا علما و روحانیون ساکت. مراجع و علمای منتقد به میزانی که نفوذ اجتماعی دارند تحت فشار قرار می‌گیرند. در ایام عزای حسینی مردم از اولیای دینشان انتظار تاسی به امام حسین و اجرای وظیفه شرعی امر به معروف و نهی از منکر در قبال ولایت جائر دارند.

مصاحبه تحلیلی

میزان دینداری ایرانیان

حساب اسلام از جمهوری اسلامی جداست. گرایش مردم به‌دین حکومتی، انقلاب، نظام و روحانیون حکومتی قطعا بسیار کمتر از ابتدای انقلاب است. کافی است با حساب سرانگشتی تعداد روحانیون را در دوره‌های مجلس از ابتدا تا کنون مقایسه کنید. با افول جمهوری اسلامی در ذهن و ضمیر اکثریت مردم ایران، بخشی از انقلابیون با بحران دینداری مواجه شده یا می شوند. افول اسلام انقلابی افول اسلام نیست، افول چهره ای غیراصیل از آن است. بیش از ۹۰٪ روحانیون حکومتی نیستند. سیاست و اقتصاد و مدیریت کار عرف است نه شرع.

مصاحبه تحلیلی

جایگاه حوزه علمیه و روحانیت ایران در سده اخیر

از نفوذ روحانیون در جنبش مشروطه تا تاسیس حوزه علمیه؛ از حوزه علمیه ساکت اما قدرتمند تا حوزه مخالف و انقلابی؛ دکترین ولایت فقیه و حکومت دینی؛ و ظهور روحانیت حکومتی به عنوان یک بنگاه اقتصادی. چالش بزرگ میان اسلام سیاسی و غیرسیاسی در میان طلاب و حوزه علمیه در قرن جدید ادامه خواهد یافت. تجربه ۴ دهه حکومت دینی با یک بازخورد ضد دینی و جنبش سکولار ناپخته از سوی مردم همراه خواهد بود. روحانیت و مرجعیت سنتی در قرن جدید وجود خواهد داشت، اما بدون اقتدار کنونی.

مصاحبه تحلیلی

اکثریت مراجع با جمهوری اسلامی مخالفت کردند

من آینده ایران را بعد از جمهوری اسلامی یک حکومت شبیه به بعد از فروپاشی خلافت عثمانی می‌بینم. یک دوره اسلام‌ستیزانه خواهیم داشت تا بعد به دوران تعادل برسیم. دراین چهل سال، آن بخشی از روحانیت که با نام دین به حکومت نزدیک شد و به قدرت سیاسی آلوده شد آینده‌ای ندارد و منفور است. از ولایت مرجع تقلید به ولایت مجتهد متجزی و ولایت مومن مقلد تنزل کردید، چرا اسمش را می‌گذارید ولایت فقیه؟! اگر برای رهبری مرجعیت شرط لازم نبود، چرا بعد از رهبری ادعای مرجعیت کردید؟!

مقاله

هفتاد سالگی یک دوست

حسن یوسفی اشکوری یکی از تلاشگران آزادی، حکومت قانون، اصلاح طلبی سیاسی و اصلاح دینی در نیم قرن اخیر ایران است. در مبارزات فرهنگی اش هزینه فراوان داده و تا مرز اعدام پیش رفته است. اشکوری اهل قلمی مشفق است که خدماتش به ایران و اسلام را باید قدر شناخت. اگر ایران قدر فرزندان خود را می دانست اکنون باید در مهد وطن از خدمات، آراء و تجارب ارزنده او استفاده می شد نه اینکه او در نهایت قناعت آواره غربت غربیه باشد و امکان سفر به کشورش نداشته باشد.

یادداشت

جای خالی منتظری

یادبود دهمین سالگرد درگذشت فقیه آزاده و پاکباز: اگر منتظری زنده بود به دلیل کشتار سبعانه معترضان بی دفاع بر سر زمامداران جمهوری اسلامی نهیب می زد. او در زمره آخرین فقهای سیاسی شیعه بود. منتظری و بهشتی مردانی خوب بودند که با اضافه کردن «مصیبت ولایت فقیه» قانونی بسیار بد نوشتند. منتظری در سیر تحول فکر سیاسیش در نهایت از «ولایت سیاسی فقیه» به «نظارت فقیه اعلم بر قانونگذاری» رسید. تجربه جمهوری اسلامی ضرورت جدایی نهاد دین از دولت یعنی سکولاریسم را بیش از پیش اثبات می کند.

مصاحبه کوتاه

حوزه های علمیه، مدرنیته و ارتداد خفی

چکیده:اغلب قریب به اتفاق علما، مراجع و فقهای سنتی به لحاظ شناسنامه معاصرند اما به لحاظ فکری متعلق به این زمانه نیستند، نه مشکلات عصر خود را درک می کنند نه برای آنها راه حلی دارند. پَرِ مدرنیته برخی طلاب جوان حوزه های علمیه را گرفته است و حضورشان در شبکه اجتماعی باعث شده حداقل به زمانه خود نزدیک شوند. شکاف بین علمای سنتی و طلاب مذکور بسیار جدی است. ارتداد خفی برگرفته از تعبیر شرک خفی مذکور در برخی روایات است که البته با ارتداد جلی و لوازم فقهی آن در تفکر سنتی متفاوت است. به هر حال افزایش افراد بی اعتقاد یا بی اعتنا به موازین دینی در کشور از جمله در حوزه های علمیه – بدون اینکه آماری از آن در دست داشته باشیم -غیرقابل انکار است. این پدیده اگر چه کم و بیش در تمام جوامع بدون اختصاص به دین و مذهب خاصی در دوران مدرن در حال وقوع است، اما مطمئنا جمهوری اسلامی در تشدید آن در ایران نقش تعیین کننده ای داشته است. قرائت رسمی از اسلام به روایت جمهوری اسلامی نارسائی‌های ساختاری دارد. این نارسائی‌ها حداقل به پنج محور اساسی برمی‌گردد: ۱)عدم باور به جدایی نهاد دین از دولت؛ ۲) باور به چهار تبعیض جنسیتی، تبعیض دینی، تبعیض مذهبی، تبعیض بین فقیه و توده مردم ؛ ۳) تلقی قانونی از شریعت و باور به احکام شرعی به مثابه قانون جامعه اسلامی؛ ۴) باور به ضرورت استبداد دینی با عنوان «ولایت مطلقه فقیه»؛ ۵) جهالت، عدم دانش کافی و به رسیت نشناختن علوم انسانی و اجتماعی. اگرچه بسیار از علما و مراجع سنتی به ولایت مطلقه فقیه اعتقادی ندارند، اما در چهار محور دیگر با قرائت رسمی تفاوتی ندارند. بنابراین تفکر سنتی چه در حاکمیت، چه خارج از آن توان پاسخگویی به مشکلات را ندارد. البته جامعه دینداران منتظر علما و مراجع سنتی نمانده اند. تربیت شدگان حوزه های علمیه خود در حال تحول هستند. ایران از هر حیث جامعه ای در حال گذار است.

مصاحبه کوتاه

سیاستمداری روحانیت دخالت در حوزه‌ی غیرتخصصی

نقد اظهارات مقام رهبری با طلاب و مدرسان حوزه‌های علمیه تهران: سیاستمداری روحانیت دخالت در حوزه‌ی غیرتخصصی است. حوزه‌های علمیه هرگز برای چنین اموری برنامه ریزی نشده اند.

در نگاه جمهوری اسلامی ایران رقیب کیست؟

برخی آگاهان سیاسی می گویند که جان باختن دختر عزت الله سحابی، هاله سحابی، فعال مدنی سیاسی زنان و عضو انجمن مادران صلح ایران در مراسم تشییع پدر در روز چهارشنبه تازه ترین نمونه برخورد شدید نظام با طیف رقیب است. به ویژه که جان باختن هاله سحابی در این مراسم همزمان شد با وقتی که برای گذراندن آخرین روزها با پدرش- که مدتی در کما بود- از زندان به مرخصی کوتاهی آمده بود.

هرگز فکر نمی کردم رژیم جمهوری اسلامی تا به این درجه از سقوط و اضمحلال رسیده باشد

راز اقتدار حوزه های شیعی استقلال مالی آنها از حکومتها بوده است. اینکه مراجع تقلید و فقها پیشاپیش ملت علیه استبداد و استعمار مبارزه کرده اند به این دلیل بوده که وابسته به دولتها نبوده اند و به اتکای وجوهات شرعیه مردم نیازی به بودجه دولتی نداشته اند.

با اسلام استبدادی می‌ستیزم

محسن کدیور: با اسلام استبدادی می‌ستیزم عنايت فانی برنامه به عبارت دیگر بی‌بی‌سی سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۸ محسن کدیور، مهمان برنامه به عبارت دیگر،

فقه استبدادی، فقه دموکراتیک

تقریباً در تمام تحولات تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، نقش روحانیون برجسته و بعضاً تعیین‌کننده بوده است؛ از انقلاب مشروطیت، نهضت ملی شدن نفت و

نقش روحانیت در گذار به دموکراسی

–  نقش سه‌گانه روحانیون در گذار به دموکراسی . –  روحانیون مدافع و مانع گذار به دموکراسی در نهضت مشروطه –  تغییر متن و حاشیه