سادات

سادات ایرانی و وجوهات شرعیه

پرسش: با توجه به پاسخ شما در باره سادات ایرانی گمانم اینست که در تحلیل و تفسیر از آیه شریفه تفاوتی بین درک من و

خمس یا زکات یا مالیات دولتی؟

مالیات دولتی و انفاقهای دینی دو امر مجزا از هم هستند و یکی جای دیگری نمی گیرد. انفاق واجب شرعی که «همه اموال» انسان بیش از کفاف سالانه‌ی او را در بر می گیرد یکی است. مقدار آن بین بیش از یک چهلم و کمتر از یک پنجم است.حالت مطلوب خمس و وجوهات شرعیه پرداخت آن به صندوقی است که زیر نظر نمایندگان مراجع هزینه شود و دخل و خرج آن کاملا شفاف یاشد و ثبت شود و جایی برای تشخیص و تصرف شخصی باقی نباشد.

«سیادت» جزء ملاکهای تقدم در اسلام نیست

دلیل تفاوت سادات با غیرسادات در خمس وزکات عمدتا روایات است. تفاوتی که بین صدقات و غنیمت گذاشته می شود، بیشک بین خمس ارباح مکاسب و زکات نیست، تا یکی بر دیگری شرفی داشته باشد. اصولا کلیه مومنان نیازمند بدون توجه به نسب و حسب می باید حوائجشان با انفاق رفع شود و مطابق مسلمات تعالیم اسلامی تفاوتی بین ذریه پیامبر و دیگر مومنین نیست. در حقوق مالی نسب و حسب امتیاز محسوب نمی شود، تقدم نیز به علم و تقوی و جهاد است که هیچکدام منجر به امتیاز مالی نمی گردد و مقام اخروی دارد نه دنیوی. سیادت جزء ملاکهای تقدم در اسلام نیست.

ادله‌ی هزینه کردن خمس در نظر رایج فقهای شیعه

نظر اتفاقی فقهای شیعه در قرون اخیر این است که سهم امام (بخش اول خمس) در زمان غیبت به نایبان ایشان یعنی فقهای عادل پرداخت شود یا با اجازه‌ی ایشان در اهم امور ضروری دینی از قبیل نشر علوم دینی و کمک هزینه‌ی تحصیلی طلاب علوم دینی هزینه شود. هزینه کردن بخش دیگر خمس (سهم سادات) توسط خود مکلف در میان فقراء و مساکین و درراه ماندگان مستحق مجاز است. می توان با رفع حاجت سادات مستحق چه کمتر از نصف و چه بیشتر از نصف بخش باقیمانده را به اهم مصارف دینی که همان اشاعه‌ی معارف دینی است رسانید. بیشک اگر این اموال شرعی در یک جا جمع شود و زیر نظر نمایندگان مردم و با اشراف فقهای عدول هزینه شود باعث عزت مذهب خواهد بود و هزینه کردن فردی آن فاقد فایده مهمه یادشده است.