سنت

زندگی مؤمنانه

هسته سخت اسلام

زندگی مؤمنانه، جلسه سوم. در شناخت صحیح هسته سخت اسلام تخصص در علوم اسلامی ضامن کاهش خطاست و سازگاری با کتاب و سنت معتبر لازم است. بدون شناخت دقیق هسته سخت اسلام دینمان را درست نشناخته ایم، و در نواندیشی‌های دینی و تفسیر متغیرات معیاری برای شناخت درست از نادرست نداریم. اجزای هسته سخت اسلام: ایمان به خداوند، معاد، غیب، نبوت محمد (ص)، وحی و قرآن، سنت معتبر پیامبر، اخلاق، عبادات، شبه مناسک یا امور توقیفی، و سرخط برخی احکام معاملات. امام حسین برای «حفظ هسته سخت اسلام» جان داد.

یادداشت

پرسش‌هایی از روش «اسلام قرآنی»

آیا می‌توان اسلام قرآنی را در زمره‌ی «نهضت پاک‌دینی بین مسلمانان» به‌حساب آورد؟ در این صورت تفاوت ان با دیگر «پاک‌دینان مسلمان» در چیست؟ اگر اسلام قرآنی یعنی تک منبعی بودن اسلام، دلیل این ادعا چیست؟ و اگر معنای اسلام قرآنی این نیست، بلکه همان امکان فهم قرآن بدون روایات است، این نحله چه حرف جدید و متفاوتی در مقایسه با وحید بهبهانی و دیگر اصولیون دارد؟ آیا پیامبر خدا فقط مبلّغ و قاری قرآن بوده و بس، و بعد از وفات ایشان هم «حسبنا کتاب الله»؟در این صورت اصلا درک اسلام نیازی به سنت پیامبر دارد؟ اصولا ما از قرآن چه انتظاراتی را «نباید» داشته باشیم؟ به چه دلیل قرآن «کتاب قانون» است؟ به این معنی که احکام موجود در آن قوانین زمان‌شمول و جهان‌شمول و جاودانه هستند و اختصاصی به‌زمان و مکان نزول و زمان و مکان قریب به‌آن نداشته است. «اکتفا به ظاهر متن دینی» روش مشترک اخباریون و مکتب تفکیک در شیعه، و اهل ظاهر و حنابله در اهل سنت است. «تفاوت روشی» اسلام قرآنی با گروه‌های یادشده در فهم متن دینی در چیست؟ آیا اسلام قرآنی شرط عدم تعارض روایات با محکمات قرآن را «شرط لازم و کافی اعتبار روایات» می‌داند؟ آیا تخصیص عمومات قرآنی، تقیید اطلاقات قرآنی، تبیین مجملات قرآنی، تفصیل اجمالات قرآنی، تشریح جزئیات کلیات قرآنی توسط سنت معتبر، در رویکرد اسلام قرآنی پذیرفته است یا مردود می‌باشد؟ آیا «هر امر درستی» لازم است مستند قرآنی داشته باشد (تک منبعی بودن معرفت انسانی یا لزوم داشتن مجوز از این منبع مادر)؟ آیا اطاعت از پیامبر چیزی جز «تبعیت از سنت» اوست؟ آیا این تبعیت الزامی منحصر به زمان حیات پیامبر بوده است؟ به چه دلیل؟ چرا باید کوششهای حکیمان و متألهان مسلمان را نادیده گرفت و به معنای تحت اللفظی برخی آیات در فهم توحید اکتفا کرد؟ از این حیث تفاوت اسلام قرآنی با وهابیت در حوزه‌ی توحید چیست؟ چرا تمام امور و حوزه‌ها نیاز به اجتهاد و تخصص دارند، الا حوزه‌ی دین؟ یکی از تعالیم قرآن «اعتصام به حبل‌الله و عدم تفرقه» است. آیا معنای عملی این فرمان قرآنی انحلال کلیه‌ی فرق اسلامی در سواد اعظم اکثریت سنی و حذف نمادهای معتبر تشیع است؟

زیبایی های سنت رسول الله (ص)

سنت رسول الله (ص) دومین منبع و پس از قرآن کریم مهمترین شاخص اسلام است. شئون پیامبر (ص) را در شش امر می توان خلاصه کرد: یک. پیام رسان وحی الهی (تلاوت آیات)، دو. معلم دین (تعلیم کتاب و حکمت)، سه. اسوه‌ی مومنان (تزکیه)، چهار. زمامدار سیاسی، پنج. قاضی در منازعات و شش. ولایت تکوینی. درک صحیح ایمان و عمل صالح در گرو کتاب و سنت است. سنت به دو طریق روایت شده است: طریق اهل بیت و طریق صحابه و خلفا. شرط اعتبار سنت عدم تعارض با کتاب است. روایات منقول از پیامبر تنها پس از تحقیق سندی قابل انتساب به ایشان است.
سه رویکرد به سنت قابل ذکر است: اول. رویکرد ظاهرگرایانه و قالبی (عمل مطلق به ظاهر سنت بدون توجه به اهداف آن)، دوم. رویکرد هدف گرایانه‌ی مطلق، سوم. رویکرد اعتدالی (اهداف شریعت در کنار رعایت قالبها در عبادات و شبه عبادات). سنت پیامبر در حوزه‌ی شریعت دو گونه است: احکام دائمی و احکام موقت و موسمی. گاهی سخنان پیامبر در حد فهم مخاطب اولیه است و زمانی فراتر از فهم او. اما این سخنان همواره در چارچوب فرهنگ زمان و زمین مخاطبان اولیه است.
سنت پیامبر در زمان و زمین خود زیبا بوده است. تکرار ظاهر سنت در خارج از زمان و زمین اولیه یعنی خارج از زمینه لزوما زیبا نیست. برای درک و حفظ زیبائی های سنت نبوی چاره ای جز استخراج قواعد و امور کلی و عمومی نداریم. امور فرازمانی و فرامکانی سنت پیامبر امروز هم زیبا و حرکت آفرین است. این گوهرهای زیبا در سنت نبوی چیستند؟ سرخط برخی زیبائهای سنت نبوی را می توان اینگونه معرفی کرد: الف. محمد (ص) پیامبر رحمت بوده است. ب. اخلاق سرلوحه‌ی تعالیم نبوی است. ج. مدارا و سودمندی برای مردم دو سرخط تعالیم نبوی می باشد.

تمایز سنت گرایی از دین سنتی

پاسخ‌هاي محسن كديور به پرسش‌هاي شهروند از میان کسانی که به عنوان روشنفکر دینی شناخته می شوند، دکتر محسن کدیور شاید بیش از دیگران در

فصل ششم: ولايت در سنت

فصل ششم ولايت در سنت امام باقر عليه السلام: «ولم يناد بشى ء كمانودى بالولاية» اصول كافى مراد از سنت، قول، فعل و تقرير معصوم