صلح

بیانیه های جمعی

در محکومیت خشونت و ترور

آن چه روز شنبه در اهواز اتفاق افتاد و در جريان يك خشونت کور و تروریستی ، ده ها نفر از مردم ايران، به ويژه هم وطن هاي خوزستاني با سلاح مرگبار تروریست ها کشته و زخمی شدند، بار ديگر ضرورت محكوم كردن هرگونه خون و خون ريزي را مشخص ساخت. ما، فعالان سياسي و كنشگران مدني كه دل به استقلال و تماميت ارضي ايران و صلح و امنيت بين المللي بسته ايم ضمن ابراز تسليت به خانواده های داغدار بازماندگان اين جنايت وحشيانه، حامیان سیاسی و مالی و رسانه ای این نوع خشونت ها و عملیات تروریستی را محکوم می کنیم به گمان ما اینگونه اعمال تروریستی جز تشدید خشونت و فضای امنیتی نتیجه ای در بر نخواهد داشت، چون چرخه خشونت خلاف منافع و امنیت ملی و در نهايت به ضرر مردم ایران است. همچنین امیدواریم برخورد عکس العملی در فضای احساسی و غیرعقلایی با خشونت تعدادی انگشت شمار، به برخورد گسترده و بدون مبنای قانونی با طیفی گسترده تبدیل نشده و به چرخه خشونت در این گوشه سرزمین مان نینجامد. ما همانقدرکه عملیات تروریستی و چرخه خشونت را محکوم و مذموم می دانیم از بین بردن زمینه های اقتصادی و اجتماعی آن را از طریق عمران و آبادی و توسعه همه جانبه لازم مي دانيم، و رفع هرگونه تبعیض بین همه اقوام و گروه های مذهبی، زبانی و قومی ایرانی را ضروري ارزيابي مي كنيم. استخدام بدون تبعیض در مشاغل دولتی برپایه صلاحیت های علمی و سپردن مشاغل مدیریتی در سطح ملی و محلی را برپایه شایسته سالاری حق هر ایرانی فارغ از تعلقات مذهبی و قومی می دانیم و از بین بردن ظلم و تبعيض گام اول در اين راه خواهد بود هرگونه برخورد دوگانه با مبحث تروریسم (چه دولتی و چه غیردولتی ) را از سوی دولتها، نهادها، رسانه ها و افراد توجیه ناپذیر و محکوم دانسته و امیدواریم منطقه آشوب زده ما روزی با از بین رفتن هر نوع تروریسم و جنگ طلبی و خشونت گرایی و حمایت مالی یا سیاسی از این نوع رفتارها، روی صلح، امنيت و همزیستی مسالمت آميز را به خود ببیند.

تقدم مصلحت بر عدالت؟

هیچ مصلحتی بالاتر از رعایت عدالت نیست. امام علی (ع) که برای ما اسوه‌ی جاوید عدالت و رهبری است هرگز در هیچ شرائطی عدالت را فدای مصلحت نکرد. مصلحت از عناصر اصلی سیاست است که مطلقا قابل انکار نیست. اما کشاندن پای مصلحت به حوزه دیانت فاجعه است و شناور شدن موازین دینی را در پی دارد.

آیات عذاب قرآن، جنگهای پیامبر و عدم خشونت عیسی مسیح

هر پیامبری متناسب با زمان و مکان خاص رسالتش تنظیم می شده است. قرار نیست دیگر پیامبران در شرائطی متفاوت با زمان عیسی مسیح (ع) شیوه‌ی ایشان را تکرار کنند. دعوت به صلح و دوستی ابزار مختلف دارد، گاهی با عدم خشونت است، و گاهی با جنگیدن در برابر آنها که مانع صلح و دوستی هستند. نفی مطلق جنگ افسانه ای است که حتی تاریخ سراسر جنگِ مسیحیت چه در قرون وسطی چه در دوران معاصر خلاف آن است. دفاع در مقابل متجاوز مسلح، مبارزه رهایی بخش برای آزاد کردن مردمِ در بند اخلاقی ترین راه رسیدن به صلح پایدار است.

فلسطین و همزیستی ادیان

كي از شرايط ضروري برقراري صلح و بازگشت آرامش و امنيت به فلسطين همزيستي مسالمت‌آميز اديان الهي و سپردن كار فلسطين به فلسطيني‌هاست. سرنوشت فلسطين و آيندۀ بيت‌المقدس و نحوۀ ادارۀ آن قبل از همه به اهالي آن مربوط است. دفاع ما از مسألۀ فلسطين دفاع از حقوق انساني اهالي فلسطين است. اعتراض به تجاوز به حقوق يك ملّت، غصب يك سرزمين، كوشش براي حذف آن يا تكّه‌تكّه‌كردن آن، اقدام مبتني بر زور براي تغيير جغرافياي منطقه، نسل‌كشي، آواره‌كردن ساكنان يك سرزمين از خانه و كاشانه‌شان به بهانه‌هاي واهي مذهبي از اين قبيل كه سه‌هزار سال قبل مركز دين يهود بوده است. بازگشت آوارگان فلسطيني به سرزمينشان، بازگرداندن حقّ تعيين سرنوشت فلسطين به ساكنان واقعي و آوارگان فلسطيني، به‌رسميت شناختن ارادۀ فلسطيني دربارۀ آينده جامعه‌شان، دفاع از مبارزات مردم فلسطين، حمايت از دفاع مشروع فلسطيني‌ها چه انتفاضه و چه مبارزات سياسي و ديپلماتيك اولويت‌هاي مسألۀ فلسطين است. تأمين امنيت و رضايت ملت فلسطين اولويت نخستين است. مصالح ديني در اين وادي امري ثانوي است. ابتدا بايد مسألۀ روزمره فلسطين با نظر و ارادۀ قاطبۀ مردم آن سرزمين حل شود، آنگاه نوبت به مسئلۀ قبلۀ اول مسلمانان، يا كليساي بيت‌المقدس يا ديوار براق و ندبه مي‌رسد. ما اگرچه به‌عنوان مسلمان حقّ داريم نگران اماكن مقدس خود در بيت‌المقدس باشيم و حتّي براي امنيت و آزادي آنها كوشش كنيم، اما همواره بايد به ياد داشته باشيم كه آرمان فلسطيني‌ها بر آرمان ديني ما تقدّم دارد. تا مسألۀ ملّي فلسطين حل نشود مسألۀ ديني آن حل نخواهد شد. زماني حقّ داريم به مسألۀ فلسطين رنگ و لعاب مذهبي بزنيم كه چنين امري از سوي اكثريت اهالي فلسطين پذيرفته شده باشد. ما حقّ نداريم براي مردم فلسطين تعيين تكليف كنيم. ما حقّ نداريم به جايشان تصميم بگيريم. اگر آنان راه و روش ما را نپذيرفتند، حقّ نداريم آنها را متّهم كنيم. به تصميمات ملّت فلسطين احترام بگذاريم، چه‌بسا تصميم آنها با رأي آرماني ما سازگار نباشد. فلسطين در درجۀ اول سرزمين آنهاست و در درجۀ دوم قبله و زيارتگاه ما. نگاه ايراني به مسألۀ فلسطين چهار مؤلفه دارد: ۱. همزيستي مسالمت‌آميز اديان، اسلام و مسيحيت و يهوديت در بيت‌المقدس. ۲. دفاع از حقوق شهروندي فلسطيني‌ها ازجمله آوارگان فلسطيني. ۳. دفاع از حق مشروع فلسطين در مبارزه با غاصبين صهيونيست چه به‌صورت انتفاضه و چه به‌صورت مبارزات سياسي و ديپلماتيك. ۴. لزوم احترام به نظر و رأي اكثريت ملت فلسطين.

فلسطین و همزیستی ادیان

فلسطين و همزيستي اديان فلسطين از حدود چهارهزار سال قبل تاكنون همواره با دو ويژگي همنشين بوده است يكي ديني‌ترين منطقة جهان، مورد توجه خاص