طباطبائی

آقای طباطبایی، انقلاب و نظام

انقلاب، طباطبایی و مرتضی حائری یزدی

خانم حائری (طباطبایی) شهادت می دهد فرزندانش عبارت «اولین شهید این انقلاب اسلام بود» را از پدرشان به نقل از پدربزرگشان شنیده اند. علت تخلیه با عجله خانه استیجاری قرآن و عترت متعلق به آقای خمینی: تاخیر در پرداخت دو سه ماه مال الاجاره، مالک مایل نبوده مستاجرش «استاد دانشگاه» باشد! بعد از ورود آقای طباطبایی به قم، درس فلسفه آقای خمینی تحت الشعاع درس آقای طباطبایی تعطیل شد. در کنار روایت حکومتی خانواده قدوسی، روایت مستقل خانواده عبدالباقی از آقای طباطبایی روایتی نزدیک به آراء واقعی ایشان است.

مقاله

این انقلاب یک شهید دارد، و آن هم اسلام است

آقای طباطبائی صاحب المیزان از مخالفان انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی، روش رهبری و مدیریت آقای خمینی و نظریه ولایت فقیه بوده است. به روایت محمد رضا حکیمی در کتاب عقلانیت جعفری علامه طباطبائی نه تنها گامی در راه انقلاب و تایید آن برنداشت، بلکه بشدت مخالف و «ضد انقلاب» بود و مخالفتش را نیز ابراز می کرد. وی منکر «درستی اصل این حرکت» بوده است. یکی از ابراز مخالفتهای منقول از ایشان این تعبیر تند است: «این انقلاب یک شهید دارد و آن هم اسلام است.» چه بسا ایشان به سقوط سلطنت پهلوی فکر نمی کرده، و بیشتر نگران اسلام بوده است. دغدغه ایشان زده شدن مردم از اسلام بعد از بدست گرفتن حکومت توسط مدعیان دینداری بوده است. به نظر ایشان انسان سازی یعنی اصلاح فرهنگی بر جامعه سازی یعنی انقلاب سیاسی تقدم قطعی دارد. میراث علمی یک متفکر ارث خانواده او نیست تا برای انتساب امری به آن عالم نیازی به اذن خانواده وی باشد، یا عدم قبول آنها تأثیری در صحت انتساب داشته باشد. «دفتر تنظیم و نشر آثار» که متولی و ردیف بودجه رسمی دارد متعلق به ارباب سیاست است. میراث علمی سلف صالح متولی رسمی ندارد. اینکه چرا حاضران در جلسه از مقامات ارشد قضائی در این سالهای طولانی به آن اشاره نکرده اند؟ بسیار ساده است: چون با مفاد این گفته موافق نبوده اند! در هر صورت عبارت «اولین شهید این انقلاب، اسلام بود» یا «این انقلاب یک شهید دارد، و آن هم اسلام است» سخن درستی است، حتی اگر صاحب المیزان نفرموده باشد.

علمای معاصر الگو

علمای فراوانی به لحاظ علمی و رفتاری قابل اعتنا بوده و هستند، از قبیل آخوند خراسانی، علامه طباطبائی و آیت الله منتظری (رضوان الله علیهم). من چند دهه است از مرید و مرادی عبور کرده ام.

بخش اول: مقالات فلسفی-کلامی

عقل و دین از نگاه محدث و حکیم

از دیدگاه علامه مجلسی عقل جز در یک مسأله اعتباری ندارد و آن معرفت امام(ع) است و با معرفت امام(ع)جمیع معارف را می‏یابد از اواخذ کرد. دستگاه تفکر دینی او یک مبنایی است. علامه طباطبایی در«عرصه اعتقاد»، عقل را مظفر و منصور می‏‌بیند که آیه نص و روایت متواتر نص نیز در حکم عقل قطعی‌‏اند. او معتقد است بین این سه راه هرگز نه امکان تعارض است، و نه تعارض اتفاق افتاده است.