عشق

چالش اسلام و قدرت

پست و کژ شد از تو، معنی سنی

قسمت یازدهم. در مثنوی تقدم عشق بر زهد مسلم است، اما قرآن مدافع خوف زاهدانه منهای محبت الهی نیست! منطق مولانا در مورد جهنم، عذاب، غم، و گریستن با منطق قرآن فرقی ندارد. هدف جنگهای پیامبر در مثنوی کسب قدرت و تغلب نیست، نفی صریح اقتدارگرایی! «حکایت آن مؤذن زشت آواز، که در کافرستان بانگ نماز داد و مرد کافری او را هدیه داد» در مثنوی زبان حال نسبت ادعای پیامبر اقتدارگرا و اسلام است: من همه‌ی عمر این چنین آواز زشت / هیچ نشنیدم درین دیر و کِنِشت.

چالش اسلام و قدرت

از قیاسش خنده آمد خلق را

چالش اسلام و قدرت، جلسه دهم. هیچیک از شواهد قرآنی و روایی ادعای پیامبر اقتدرگرا از بوته نقد سربلند درنیامد. اصناف دین ورزی سروش از جمله مدلهای انسان و اسلام «تک ساحتی» است، که پیچیدگی شخصیت انسان تحویل به تفکیک ساده اندیشانه، تک عاملی، و انتزاعی فقه و فلسفه و عرفان شده است. کمال اسلام در جمع ساحتهای مختلف عرفانی، اخلاقی، فلسفی و فقهی آن است. مقایسه قرآن با «کتب مرجع!» (مثنوی و دیوان شمس) و نه برعکس، از مصادیق مقایسه کچلی طوطی با جولقی در دفتر اول مثنوی است.

اخبار

از قیاسش خنده آمد خلق را

سخنرانی زنده با پرسش و پاسخ: یکشنبه ۲ خرداد. تبلیغ «اسلام تک ساحتی» (چه فقیهانه، چه فیلسوفانه، و چه عارفانه) به‌ جای «اسلام چند ساحتی» (جامع شریعت، طریقت و حقیقت) چه عوارضی دارد؟ تفکیک عرفان به دو مکتب متقابل خوفی و عشقی تقسیم متعارف عرفان اسلامی است، یا خوانش قابل تأمل مستشرقان؟ ترجیح «عرفان عشقی» بر «عرفان ذوالعینین» (خوف و عشق توأمان) چگونه قابل اثبات است؟ مقایسه قرآن (کتاب الهی اسلام چند ساحتی) با کتب اسلام تک ساحتی عارفانه، از جمله با مثنوی و دیوان شمس چگونه قابل دفاع است؟

شرح آثار عرفانی ابن سینا

شرح رساله عشق

رساله‌ی عشق تبیین عشق بر اساس فلسفه‌ی مشاء است، ابن سینا آن را به زبان عربی به‌درخواست شاگردش ابوعبدالله فقیه معصومی به‌رشته‌ی تحریر درآورده است. به نظر ابن سینا عشق اختصاصی به نوع انسان ندارد، بلکه در تمام موجودات ساری است چه مجرد چه غیر مجرد. رساله‌ی عشق شامل هفت فصل است. مهمترین فصول رساله فصول پنجم تا هفتم آن درباره عشق به خوبرویان، عشق نفوس الهیه و عشق الهی است، که خود عشق و عاشق و معشوق است. وی عشق را به حقیقی و مجازی تقسیم کرده هرچند عشق حقیقی مورد بحث وی در این رساله با عشق عرفانی تفاوت دارد.

شرح آثار عرفانی ابن سینا

شرح داستان سلامان و ابسال

ابن سینا علاوه بر فلسفه و طب در عرفان نظری نیز پیش‌کسوت است. سه نمط آخر الاشارات والتنبیهات، رسالة‌الطیر، حی بن یقظان، سلامان و ابسال، قصیدة عینیة و رسالة فی العشق بخشی از کارنامه‌ی پربار عرفانی شیخ‌الرئیس است. اصل رساله‌ی سلامان و ابسال ابن سینا به زمان ما نرسیده است. خواجه نصیرالدین طوسی در شرح نمط نهم اشارات دو روایت از این داستان نقل می‌کند و روایت دوم را منسوب به ابن سینا معرفی می‌کند. روایت اول ترجمه‌ی حنین بن اسحاق از یونانی به عربی است. سلامان و اسحاق در فرهنگ اساطیری هندی، یهودی، یونانی و عربی سابقه دارد. ابن سینا، ابن طفیل، فخرالدین رازی، نصیرالدین طوسی، اسماعیل ریزی و عبدالرحمن جامی درباره‌ی آن بحث کرده‌اند. سلامان و ابسال داستان عرفانی رمزی است. روایت نخست عشق نافرجام سلامان به دایه‌ی خود ابسال است، و روایت دوم پاکدامنی یوسف‌گونه‌ی ابسال نسبت به مکر زن برادرش سلامان. به تفسیر نصیرالدین طوسی در روایت دوم سلامان نماد نفس ناطقه و ابسال نماد عقل نظری است که تا عقل مستفاد به کمال می‌رسد. بعید است که مراد این سینا از سلامان و ابسال تفاسیر فلسفی خواجه نصیر بوده باشد. اینکه مراد این سینا از سلامان و ابسال چیست در گرو تحلیل مقامات عارفین در اشارات است.

شرح آثار عرفانی فارسی سهروردی

شرح رساله‌ی فی حقیقة العشق

رساله‌ی فی حقیقة العشق یکی از شاه‌کارهای ادب فارسی و در زمره سه رساله‌ی نخست عرفانی سهروردی است. موضوع این رساله عشق معنوی در قالب بیان رمزی و زبان عرفانی است. سهروردی مفاهیم انتزاعی از قبیل حُسن، عشق و حزن را در قالب حقایق انضمامی فرشتگان عالم ملکوت ترسیم کرده و با تفسیر عرفانی آیاتی از قرآن کریم به‌ویژه سوره‌ی یوسف به آن زیبایی زائدالوصفی بخشیده است. به نظر می‌رسد سهروردی تجارب شهودی خود را از عشق در این رساله به رشته‌ی تحریر درآورده است. عشق همچون عشقه به درخت جان آدمی می‌پیچد و تا نم بشریت و تعلقات مادی را نخشکاند از پای نمی‌نشیند و در نتیجه درخت جان آدمی روان مطلق شده ندای رخصت در صف بندگان خاص حضرت رحمان و ورود در بهشت رضوان بیابد. کلمه‌ طیبه جان و دل رهیده از تعلقات دنیوی است و عمل صالح عشق است. هرگاه عشق به اقلیمی روی کند بزرگان شهر باید گاوی به افتخار ورود او ذبح کنند. این گاو نفس اماره است که در مدخل ورود عشق به شهر جان آدمی باید ذبح شود، تا نفس کشته نشود عشق در شهر قدم نمی‌گذارد.

شرح آثار عرفانی فارسی سهروردی

شرح رساله‌ی عقل سرخ

دوستی از سهروردی می‌پرسد: آیا مرغان زبان یکدیگر می‌دانند؟ او پاسخ مثبت می‌دهد. در پاسخ پرسش دوم که از کجا می‌دانی؟ پاسخ می‌دهد که او در ابتدای خلقت صورت باز داشته و در آن حالت با دیگر بازها سخن می‌گفته و سخنان یکدیگر را می‌فهمیده‌اند. پرسش سوم دوست این است که پس چگونه الآن به این مقام رسیده‌ای؟ رساله شرح حال باز در قوس نزول است. باز پس از اسارت در دام تن به صحرای معقول می‌گریزد با عقل سرخ ساکن پس کوه قاف که کارش سیاحی است برخورد می‌کند و راز عجایب هفت‌گانه را از او می‌جوید. در رساله‌ی عقل سرخ اساطیر ایران باستان و برخی معارف زردشتی با تعالیم قرانی و اسلامی همنشین شده اند. سیمرغ بر درخت طوبی آشیانه دارد. روایت سهروردی از پروردن زال توسط سیمرغ و نقش او در پیروزی رستم بر اسفندیار با روایت فردوسی در شاهنامه متفاوت است. رساله با ارشاد سالک به چشمه آب حیات از طریق مرگ ارادی با عشق در اوج زیبایی به پایان می‌رسد.

عشق زلیخا عشق بی اختیار؟

پرسش: با توجہ بہ عشق شدید زلیخا (شغفھا حبھا) بہ یوسف چرا این داستان را از منظرہ فقہ بررسی می کنیم؟ من فکر می کنم

سهروردی و عشق

محسن كديور ـ رييس گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرس ـ در همايش عرفان، اسلام، ايران و انسان معاصر كه در باشگاه دانشجويان دانشگاه تهران برگزار