ولایت جائر

مصاحبه کوتاه

دفاع از مرجعیت مستقل شیعه

جمهوری اسلامی حکومت استبدادی اقتدارطلب جریان قائل به ولایت مطلقه فقیه است، نه هر مسلمان شیعه. لذا تنها علما و روحانیونی امکان فعالیت دارند که از یکی از این دو گروه باشند: مدافع نظریه ولایت انتصابی مطلقه فقیه و مداح مصداق آن؛ یا علما و روحانیون ساکت. مراجع و علمای منتقد به میزانی که نفوذ اجتماعی دارند تحت فشار قرار می‌گیرند. در ایام عزای حسینی مردم از اولیای دینشان انتظار تاسی به امام حسین و اجرای وظیفه شرعی امر به معروف و نهی از منکر در قبال ولایت جائر دارند.

فصل هفتم: امارات ولایت جائر

ارتكاب معاصى ذیل يا اصرار بر برخى از آن‌ها از بارزترين و گوياترين شواهد فقدان ملكۀ عدالت و از مصاديق‏ آشكار ظلم و بى‌‏عدالتى است: الف- آمريّت و تسبيب در قتل نفوس محترمه. ب- آمريّت و تسبيب اقوى از مباشرت در ارعاب و اخافۀ مسلّحانه و ضرب‌ وجرح مردم بي‌گناه در شوارع. ج- ممانعت قهرآمیز از اقامۀ فريضۀ امر به معروف و نهى از منكر و نصيحت به ائمۀ مسلمين از طريق انسداد كليۀ مجاری عقلانى و مشروع اعتراض مسالمت‌‏آميز. د- سلب آزادى و حبس آمران بالمعروف و ناهيان عن‏المنكر و ناصحان و اعمال فشار براى گرفتن اقرار بر امور خلاف واقع از آن‌ها. ه- ممانعت از اطّلاع‌‏رسانى و سانسور اخبار كه مقدمۀ واجب انجام فريضۀ امر به معروف و نهی از منكر و نصيحت به ائمۀ مسلمين است. و- افترا به معترضان خواهان اجراى عدالت مبنى بر اينكه (هر كه با متصدّيان امور مخالف است مزدور اجنبى و جاسوس‏ خارجى است). ز- كذب و شهادت دروغ و گزارش‌هاى خلافِ‌واقع در امور مرتبط با حق‌‏الناس. ح- خيانت در امانت ملّى. ط- استبداد به‌رأى و بی‌اعتنایى به نصيحت ناصحان و تذكر عالمان. ى- ممانعت از تصرّف مالكان شرعى در مِلك مُشاعِ سرنوشت ملّى. ك- وهن اسلام و شَين مذهب از طريق ارائه چهره‏اى بسيار خشن، غيرمعقول، متجاوز، خرافى و استبدادى از اسلام و تشيّع در جهان. جناب آقای خامنه‌ای تمامی معاصی فوق را به‌ویژه در چند سال اخیر مرتکب شده است و بدون تردید ولایت جائر درموردِ ایشان صادق است.

مناصب عمومی در ولایت جائر

در ولایت جائر قبول مسئولیتهایی که نفعی برای مردم دارد و باعث کاهش آلام آنها می شود مجاز است. مناصب عمومی در دستگاه دولتی از قبیل معلمی، استادی دانشگاه، امور پزشکی و بهداشتی، خدمات عمومی و مانند آن خدمت به مردم است نه حکومت. مناصبی که مستقیما خدمت به والی جائر محسوب می شود و به تقویت ظلم و جور وی می انجامد یقینا مجاز نیست.

رضایت مردم

People’s Consent “All the people of Iran are the owners of Iran” by Ari Siletz ۰۴-Aug-2010 Before his 15 Shaban sermon on the occasion of

در سوگ مشروعیت بر باد رفته

با مهندسی ناشیانه نتیجه انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ تیر خلاص به پیکر نیمه جان جمهوری اسلامی شلیک شد و آخرین بازمانده مشروعیت جمهوری اسلامی – که همانا صداقت و امانتداری نسبی انتخاباتش بود- درپای مصلحت نظام اسلامی قربانی شد. نظام حکومت اسلامی ترجیح داد تجربه به زعم وی تلخ دوران مردمی اصلاحات را تکرار نکند و با انشای آنچه از آن به حکم حکومتی مهندسی چند لایه ای انتخابات یاد می شود به افتخارات سالیان اخیر تداوم بخشد. افتخاراتی که به زعم منتقدان مشفق چیزی جز قانون گریزی، سوء تدبیر، ماجراجوئی، قشری نگری و دروغگوئی نبوده است.

بخش دوم: استفتاء و فتوا

حدود موازین اسلامی و شرائط ولایت جائر

اگر در جامعه ای اسلامی، تجاوز به حقوق مشروع و قانونی شهروندان تبدیل به “رویه محاکم قضائی” آن جامعه شده باشد، به این معنی که افکار عمومی وبالاخص غالب نخبگان “احکام قضائی” را آراء سیاسی حاکمیت در قلع و قمع منتقدان قانونی و مخالفان سیاسی و سرکوب امران به معروف و ناهیان از منکربدانند، آیا اتخاذ چنین رویه ای از علائم خروج حکومت از طریق قسط و عدالت و عدم مشروعیت آن است؟

بخش دوم: استفتاء و فتوا

موازین عدم مشروعیت و علائم ولایت جائر

حفظ نظام به خودى خود نه موضوعیت دارد و نه وجوب آن وجوب‏ ‏نفسى مى‎باشد; به ویژه اگر مقصود از «نظام» شخص باشد. نظامى که گفته مى‎شود: ‏ ‏ «حفظ آن از اوجب واجبات است» نظامى است که طریق و مقدمه و بر پا کننده ‏ ‏عدل و اجراء فرائض شرعى و مقبولات عقلى باشد و وجوب حفظ آن هم تنها‏ ‏وجوب مقدمى خواهد بود. بنابراین با توجه به این نکته، تمسک به جمله «حفظ‏ ‏نظام از اوجب واجبات است» به هدف توجیه و صحه گذارى بر امور متصدیان و‏ ‏کارگزاران و عدالت نمایى کار آنان براى دیگران در حقیقت تمسک به عام در‏ ‏شبهه مصداقیه و میان دعوا نرخ تعیین کردن و تنها به قاضى رفتن است .

بخش ششم: سخنرانی ها

فريضه نقد قدرت

حکومت‌ها يکباره که مشروعيت خود را از دست نمی‌دهند و يک شبه نامشروع نمی‌شوند. بين سفيدي و سياسي رنگ‌هاي متعدد خاکستري مي‌تواند يافت شود. آنچه که فقهاي عظام کمتر بدان دقت کرده‌اند اين است که احکام و متون فقهي ما يا متوجه احکام حاکم عادل است، يا متوجه حکومت جائر، اما اگر حکومت در بين اين دو بود نه تمام‌عيار عادل و مورد رضايت مردم و مدبر بود، و نه کاملاً بي‌کفايت و ظالم و مورد عدم رضايت مردم بود؛ با اين حکومت به‌لحاظ شرعي چگونه بايد برخورد کرد؟

سخنرانی

تحلیل اخلاقی نهضت حسینی

چکیده: آیا ملّتی که حسین دارد، اخلاق حسینی نیز دارد؟ آیا در جامعه ای که بر حسین می گرید فضیلت های اخلاقی بیش از جوامع دیگر است؟ این شور تا به شعور تبدیل نشود، نمی تواند ما را به مقصد برساند. بررسي اخلاقي یک مسأله، بسيار فراتر از پند و نصيحت و اندرز است. غرض، وصف فضايل نيكو و صفات پسنديده سيدالشهدا و ياران با وفاي ایشان، يا ذکر رذايل و صفات ناپسند سپاهیان شام و کوفه و لشكر اموی نیست. جامعه‌ما، جامعه ای اخلاقي نيست. در اخلاق عقب افتاده ایم و می پنداریم تافته جدا بافته هستیم! می پنداریم چون اهل ولایت هستیم، بهشت را به تضمین برای ما نگاه داشته اند. اینکه ما در عمل چه شباهتی با اولیای دینمان داریم؟ را خدا می داند. اخلاقي بودن همانند عدالت امري ماقبل ديني است. دین برای اخلاق ضمانت بسیار قوی ایجاد می کند.
آیا قيام حسین اخلاقي بود يا نه؟ اگر اخلاقي بود، با كدام معيارها و سنجه ‌ها؟ ضابطه ي اخلاقي بودن يك فعل چهار ضابطه است: سازگاری با مجموعه‌ افعال فاعل؛ تناسب بین هدف و وسیله؛ وجدان اخلاقي داشتن؛ و منطق بی طرفی اخلاقی. قاعده زرّین اخلاق: «با دیگران فقط طوری رفتار کنید که رضایت می دهید در همان موقعیت با شما رفتار شود».
مراحل چهارگانه نهضت حسینی: نهضت حسینی دقیقاً هفت ماه به طول انجامیده است: از رجب سال ۶۰ تا محرم سال ۶۱. در این هفت ماه، چهار مرحله ی متفاوت در نهضت حسینی قابل شناسائی است: مرحله اوّل: گریز از بیعت اجباری؛ مرحله دوم: خروج علیه ولایت جائر؛ مرحله سوم: تصمیم عزیمت به سرزمین ثالث؛ مرحله چهارم: شهادت باعزت در نبردی نابرابر.
ارزیابی اجمالی نهضت حسینی از منظر اخلاقی: باورهاي حسین از سخا، جود، شجاعت، ستم ستيزي و وفاي به عهد، همگي در منظومه ا‌ي سازگار قابل جمعند (ضابطه اوّل). وسايلی كه او براي رسيدن به اهدافش برگزیده بود، همگی متناسب بودند (ضابطه دوم). اهداف امام نیز اخلاقي بودند. خواسته ها، كارها و باورهاي او، همگی با باورهاي اخلاقيش سازگار بودند (ضابطه سوم). حسين اگر در حالت و موقعيّت يك شورشی نبود، اگر در موقعيت يك حاكم بود، همان مي‌كرد كه در زمان گذشته، پدرش علی كرده بود. علي با كساني كه عليه او خروج كرده بودند، يا حاضر به بيعت با او نشده بودند بیعت را به احدی تحميل نكرد. (ضابطه چهارم). چهار نکته فرعی:
نکته اول. ارزیابی اخلاقی همراه بردن خانواده به معرکه: حسین خانواده خود حتّی کودکان و شیرخوارگان را نیز به کربلا برد. در شام غریبان، اهل بیت حسین رنج ها کشیدند، مرارت ها بردند، به اسارت رفتند؛ آیا کاری که حسین کرد، کاری اخلاقی بود؟ آیا لازم بود خانواده اش متحمّل چنین رنجی شوند؟ آیا نمی توانست پیش بینی کند که در این سفر پر خطر مشکلات فراوانی پیش خواهد آمد؟ بر اساس پنج نکته، می توان گفت: حسین تصمیمی خردمندانه و عاقلانه گرفت. اهل بیت حسین نقشی بسیار حیاتی در نهضت او بازی کردند.
نکته دوم. چرا از میان ائمه اهل بیت، تنها حسین قیام کرد؟ مگر در زمان آنها حکّام ظلم و جور بر سر کار نبودند؟ مگر انحراف در شاکله ی اصلی جامعه، پس از پیامبر (ص) آغاز نشده بود؟ چرا علی بن ابی طالب همان نکرد که فرزندش انجام داد؟ تفاوت چه بود؟ تفاوت شرایط زمانی علت عدم قیام دیگر ائمه و قیام حسینی است.
نکته سوم. تعارض اصل حفظ جان با اصل پاسداری از حقیقت. حسین در مقابل یک دو راهی: از یک سو اصلی انسانی و قرآنی خود را به کشتن ندهید! و از سوی دیگر، اصل پاسداری از حقیقت، دغدغه اصلاح، فریضه امر به معروف و نهی از منکر و شفقت بر خلق که آن هم اصلی انسانی و حکمی دینی است. در تعارض این دو اصل اخلاقی چه باید کرد؟ راستی در این میان کدام فعل اخلاقی است؟
نکته چهارم. افعال حسینی: قدّیسانه و فرابشری یا عقلائی و بشری؟ تحلیل عقلانی نهضت حسینی و مطالعه دقیق دیالوگ هایی که بین حسین بن علی و چهره های شاخص مدینه، مکّه و کوفه چون محمّد بن حَنَفِیّه، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عبّاس، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن زبیر ردّ و بدل شده است، حقایق بسیاری از مبانی بشری اقدامات امام حسین را به ما نشان می دهد.
چهار ضابطه رجحان قرائت اهل بیت نبی از اسلام: قرائت علوی از اسلام نبوی عُقلائی تر، عادلانه تر، عارفانه تر و اخلاقی تر از دیگر قرائت ها است. دعای «مَکارِم الاخلاق و مَرضِیُّ الاَفعال» (دعای بیستم صحیفه سجّادیه) علی بن الحسین مانیفستِ اخلاقی اسلام اهل بیت است.