چالش اسلام و قدرت -۵

چالش اسلام و قدرت -۵

ضمن تبریک میلاد باسعادت امیرمؤمنان علی بن ابی ‌طالب (ع)

از جمله شواهد ادعای اقتدارگرایی پیامبر سه مورد ذیل است:

اول. شارعیت یعنی اقتدار

الف. پیامبر شارع بوده، با تشریع حلال و حرام در جان و مال مردم تصرف می کرد، از جمله حکم مجازات مجرمین حتی اعدام آنها را در دنیا و عذابشان را در آخرت صادر کرده است.

ب. پیامبر مؤسس بوده است. هر چه او به عنوان قانون، اخلاق و دین وضع می کرد عین عدالت بود. او مصادیق عدالت را شخصا تعیین می کرد و خودش ترازو بود.

ج. فقه اسلامی تجلی اخلاق نبوی است.

د. ولایت و شارعیت یعنی اقتدار.

دوم. تلازم اسلام و اقتدارگرایی

الف. محمد علیه السلام به دو کار مامور بود: بسط ایمان و بسط اسلام. در ماموریت اول با منطق و کاریزما دلها را تسخیر می کرد. اما ماموریت دوم اقتدارگرایانه بود و اگر کسی با زبان خوش نمی پذیرفت سر و کارش با شمشیر بود.

ب. به روایت قرآن پیامبر با کفار شدیدالعمل بود. اسلام در زمان تاسیس بدون این قلع و قمع مزاحمان امکان رشد نداشت.

پ. لا اکراه فی الدین یعنی لا اکراه فی الایمان. ایمان اکراه بردار نیست ولی اسلام یعنی تسلیم کردن مخالفان البته می‌تواند همراه با اکراه باشد. اسلام را می‌توان با اکراه اجراکرد.

ت. در انسان‌شناسی اسلام ماهیت آدمی با صفات متعدد منفی از قبیل جهول و ظلوم معرفی، و مخالفان پست‌تر از چهارپا توصیف شده اند. با چنین تلقی از آدمی باید با زبان زور با آنها سخن گفت، و رهبر چنین مکتبی چاره ای جز اقتدارگرایی ندارد.

ث. گفتکان دوگانه حق و باطل در قرآن گفتمانی اقتدارطلبانه است.

ج. اقتدارگرایی پیامبر مربوط به زمان تاسیس بوده است. ما نباید پیامبری بکنیم.

سوم. نقد منکران ادعای اقتدارگرایی پیامبر

الف. اقتدارگرایی پیامبر حتی اگر سخن مستشرقان باشد چه اشکالی دارد؟ این سخن علمای اسلام است.

ب. ادعای اقتدارگرایی پیامبررا «ارتجاعی» و اسلام رحمانی را «مترقی» خواندن نسبش به «مارکسیسم» می رسد.

ج. فقیهان منکر اقتدارگرایی پیامبر زیر فشار افکار« لیبرالیستی» چنین گفته اند.

برخی پرسشهایی که پاسخ داده می شوند:

الف. آیا قانون‌گذاری ولو عادلانه و دربردارنده منافع مردم معادل اقتدارطلبی است؟ آیا جامعه بدون وضع قانون قابل اداره است؟ پیامبر در اجرای شریعت چه تفاوتی با دیگر مسلمانان داشته است؟ چرا در تبیین خطیب محترم خدا غایب است؟! این دیدگاه با «آنارشیسم» چه تفاوتی دارد؟ چرا تبیین وی از عدالت تلقی «اشعری» است؟!

ب. ادعای مسلمان کردن مردم به ضرب شمشیر و اسلام به معنای تسلیم حکومت پیامبر شدن مبتنی بر کدام دلیل قرآنی یا سنت معتبر یا مدرک تاریخی است؟ آیا لااکراه فی الدین تعارضی با مسلمان کردن مردم به ضرب شمشیر ندارد؟ منظر انسان شناختی قرآن را منفی و ملازم با رهبری اقتدارطلبانه پیامبر ترسیم کردن چقدر قابل دفاع است؟ آیا گفتمان حق و باطل قرآنی ملازم با اقتدارطلبی است؟ با ادعای انحصار اقتدارگرایی به دوران «تاسیس» اسلام و ادعای ختم نبوت به این معنی، «اسوه» بودن پیامبر چطور می شود؟!

ج. چرا علوم رایج اسلامی که خالی از برساخته های عصر اموی و عباسی نیستند تبلور شخصیت پیامبر است، اما آراء متفکران یکی دو قرن اخیر با برچسب تاثر از «لیبرالیسم» ربطی به شخصیت پیامبر ندارند؟! این یک بام و دو هوا کجایش «پدیدارشناسی» است؟! منشأ اصطلاحات «ارتجاع و ترقی» انقلاب فرانسه است. به چه دلیل استفاده منکران ادعای اقتدارطلبی پیامبر از این دو اصطلاح نسبش به «مارکسیسم» می رسد؟! راستی مارکسیستها برخلاف مستشرقین جز یاوه نگفته اند؟!

***

وبینار نواندیشی دینی

یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۹، ۲۸ فوریه ۲۰۲۱

ساعت ۲۱ به وقت ایران و ۱۲:۳۰ به وقت شرق آمریکا

دو ساعت و نیم همراه با پرسش و پاسخ

این جلسه در نرم افزار Gotomeeting به‌ صورت مجازی برگزار و به طور همزمان از کانال اینستاگرامی @Mohsen.kadivar.official یا @sepas_news به صورت زنده Live Instagram  پخش خواهد شد.

لینک شرکت مستقیم در جلسه

https://global.gotomeeting.com/join/512829253

ایمیل تماس

[email protected]