پرسش و پاسخ

دعا و مناجات

تاملی در دعای عرفه منسوب به امام حسین (ع)

دعای عرفه را نخستین بار سید بن طاووس در اقبال الاعمال نقل کرده است. سند دعای عرفه معتبر نیست، دو راوی نخست آن مجهول هستند و ابن طاوس هم سند خود را تا آن دو نقل نکرده است. متن دعا تعارضی با محکمات قرآن ندارد و با معارف پیامبر اهل بیت سازگار است. ذیل آن از نوشته های ابن عطاء الله اسکندرانی صوفی متوفی ۷۰۹ است که بعد از وفات سید بن طاووس به برخی نسخه‌های اقبال وی اضافه کرده‌اند.

احادیث

«الملک لایبقی مع الظلم» حکمتی متین است

عبارت «الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم» حدیث نبوی نیست، و در جوامع روایی نقل نشده است، تا قرن یازدهم از این عبارت با «قیل» یاد شده است. در میان علمای شیعه نخستین کسی که آن را به پیامبر نسبت داده ملاصالح مازندرانی (م ۱۰۸۰) درشرح أصول کافی است. مجلسی اگرچه آن را نقل کرده اما هرگز آن را به عنوان حدیث به رسمیت نشناخته است. میرزای نائینی در خاتمه‌ی کتاب تنبیه الامة وتنزیه‌الملة از آن به‌عنوان «نص مجرّب» «که برهانش ظاهر و عیانا هم مشاهد و محسوس است» یاد کرده است. در نتیجه عبارت «المُلک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم» مطمئنا حدیث نبوی نیست، بلکه أصلا حدیث نیست، اما حکمتی متین و معقول است. راستی مگر باید هر سخن حقی حدیث باشد!؟

حج

چهار مسئله‌ی مهم حج

وجوب فریضه‌ی حج متوقف بر تحقق استطاعت است. استطاعت اعم از مالی، بدنی، زمانی و سَربی (راه) است. نوع چهارم استطاعت اولا فقدان مانع در راه رسیدن به میقات، ثانیا فقدان مانع در اتمام اعمال و مناسک حج، ثالثا عدم خوف جانی، مالی، بدنی و آبرویی در حج است. این مسئله مستحدث نیست و از دیرباز در فقه سابقه داشته است. هر زمان امنیت ادای مناسک حج از جمله امنیت جانی حجاج تامین نشده باشد، وجوب حج ساقط است، چرا که مرحله‌ی چهارم استطاعت محقق نشده است، و حج واجب به زمانی موکول می‌شود که خوف ضرر رفع شده باشد. با توجه به مشکلاتی که به دلیل کثرت بیش از حد حجاج و فقدان مدیریت لازم در ماه ذیحجه مشاهده می‌شود احتیاط وجوبی عدم جواز تشرف افراد به عنوان حج استحبابی (تشرف چندین باره به حج) در چنین شرائطی است. با توجه به اینکه بسیاری از مسلمانان زیر خط فقر زندگی دشواری می‌گذرانند، برگزاری عمره مفرده‌ی مستحب و مخارج آن فاقد هرگونه وجاهت شرعی است. اولی و احوط وجوبی این است که در غیر حج واجب هزینه‌ی سفر مکه و مدینه صرف رفع فقر و حوائج ابتدایی افراد مسکین و فقیر در جهان اسلام شود.

عذاب الهی و سوانح طبیعی

برخی سوانح طبیعی عذاب الهی هم بوده اند. هیچ دلیل معتبری در دست نیست که هر سانحه طبیعی عذاب الهی باشد. بسیاری از سوانح طبیعی با پیشگیری علمی خسارتی ندارد. برخی نیز در آینده چنین خواهد بود. عذاب الهی غیرقابل پیشگیری است.

قتل فارس بن حاتم به دستور امام هادی

فارس بن حاتم از غلات مشهور قرن سوم بوده است. کشی قتل او به دستور امام هادی را روایت کرده است اما این روایت به واسطه‌ی الحسين بن الحسن بن بندار القمي که مجهول است ضعیف و غیرقابل اعتماد می باشد.

قدر زندگی را بدانیم!

چه خداشناس باشید چه نباشید زندگی انسان با رنج همراه است، رنجی که می تواند مایه راحت و آرامش ابدی باشد. عذاب دائم تنها بهره‌ی کسانی است که نه ذره ای عمل صالح کرده اند نه اندکی ایمان. اینان اقلیت محض در طول تاریخ آدمی هستند.

تسبیحات حضرت زهرا

تسبیحات فاطمه زهرا در روایات متعددی بعضا با سند معتبر از ائمه نقل شده است و ذکر آن بعد از نمازهای یومیه بلکه در هر حال پسندیده است.

عدم اعتبار یک حدیث درباره‌ی آخرالزمان

محمد بن أحمد الشيباني از مشایخ صدوق مجهول است یعنی حدیث به این دلیل معتبر و صحیح محسوب نمی‌شود. مبنای رجالی وثاقت مشایخ صدوق مورد قبول این‌جانب و مرحوم آقای خویی صاحب معجم رجال الحدیث نیست.

تفکیک جنسیتی

اختلاط با نامحرم مجاز نیست. مراد از اختلاط تماس بدنی و مشابه با آن است. سخن گفتن در حد متعارف مشکلی ندارد. در حج تفکیک جنسیتی نیست! در نماز صرفا داشتن صف مجزا توصیه شده، زدن پرده یا مانند آن هم حتی لازم نیست.

هویت آدمی بعد از مرگ

دائمی بودن شامل دنیا و اخرت می شود. اگر منحصر به دنیاست معنایش موقت بودن است. سلولها بر دو قسم هستند برخی هر چند سال یک بار تجدید می شوند برخی با عمر بدن آدمی زنده اند. اما هر دو گروه با مرگ آدمی می میرند پس دائمی نیستند. گروه دوم در دنیا با آدمی ملازمند اما در اخرت حتی همین گروه هم هویت آدمی را نمی سازند.

وطن و وظیفه در قبال ظلم به دیگری

از جمله وظایف شرعی نسبت به محل زندگی (جایی که انسان به عنوان وطن برگزیده است که ممکن است مولد اوهم باشد) دفاع از آن در مقابل تجاوز اجانب است، این دفاع مشروع است. وظیفه‌ی شرعی دیگر اولویت دستگیری از فقرای آن نسبت به فقرای دیگر سرزمین‌هاست. دین و مذهب مظلوم در وجوب دفاع از وی در حد مقدور تاثیری ندارد. از هر مظلومی با هر عقیده و دین و مذهبی باید در حد مقدور دفاع کرد.

پیامبران و خاورمیانه

در قرآن به اسم تنها ۲۷ پیامبر اشاره شده است. دلیلی نداریم که غیر از ایشان پیامبری نبوده است. تاریخ مکتوب ما نیز به بیش از چند هزار سال نمی رسد. اینکه پیامبران دیگری بوده باشند و ما از آنها خبری نداشته باشیم منتفی نیست.

نذر

نذر تعهد شرعی فعل یا ترک فعل مباح (به ترتیب مستحب و مکروه) برای خدا است در قبال امری منتظرالوقوع. نذر از امور مجاز شرعی است و در صورت به عهده گرفتن آن، انجامش شرعا واجب است.

زکات پس انداز

مازاد بر مؤونه‌ی سالیانه مطلقا (اعم از آنچه برای مخارج آینده فرزندان در سالهای بعد، روز مبادا، و پس انداز واقعی کنار گذاشته) به شرطی که مجموعا از نصاب بیشتر باشد مشمول دو و نیم درصد انفاق واجب در راه خداست.

سند زیارت امین‌الله

زیارت امین الله از قرن پنجم به بعد در کتب شیعه به چشم می خورد. من به سند معتبری از این زیارت دست نیافته‌ام.

امام علی، بیعت با خلفا و نماز آنها

امام علی تا زمان درگذشت فاطمه‌ی زهرا با ابوبکر بیعت نکرد، و بعد از وفات ایشان آنچنان که در نامه ۲۸ نهج‌البلاغه آمده است با اکراه و عدم رضایت بیعت کرد. امام علی(ع) در نمازهای جماعت وجمعه و عیدین خلفا شرکت می‌کرده است.

نجات اخروی، اسلام و تشیع

موحدانی که عمل صالح کرده اند در آخرت اهل نجاتند، و در میان ادیان توحیدی و ابراهیمی اسلام اکمل آنهاست، اسلام ظرفیت بیشتری برای نجات دارد اما معنی آن محرومیت از نجات پیروان دیگر ادیان توحیدی ولو بعد از ظهور اسلام نیست. بر این باورم که این نظر قابل دفاع است و قرآن مدافع آن است.

ادای حق الناس بعد از وفات صاحب حق

اگر حق مالی است می باید به بازماندگان ادا کرد. اگر غیرمالی است از قبیل تهمت و غیبت می باید نقض آن را به همان افرادی که مطلب خلاف را شنیده اند رسانید یا در همان جایی که قبلی منتشر شده نقض آن یا بیان خیر وی منتشر شود.

لوازم عدم بخشش همه گناهان مگر شرک

هدف اصلی اسلام ساخته شدن جان آدمی از طریق وحدت با جانان است.ایمان به خدا منحصر به شهادتین زبانی نیست، اثری در عمل و اثری در قلب دارد. این آثار به تربیت و اخلاق آدمی منجر می شود. بخشش خداوند تنها مشمول حق الله است. اما حق الناس تا زمانی که صاحبان آن متجاوز به حقشان را نبخشند مشمول بخشش خداوند نمی شوند. تقدم حق الناس بر حق الله که از مسلمات تعالیم اسلامی است معنایش تقدم اخلاق و حقوق آدمی بر حقوق الهی از قبیل عبادات است. اگر نامسلمانی در دل به امر متعالی باور دارد و در عمل هم جز خیر نکرده است دلیلی نداریم جهنمی باشد. مسلمانی که در دل معلوم نیست ایمانش چگونه است و عملش نیز مجموعه رذایل است دلیلی بر بهشتی بودنش نداریم. نه هر نامسلمانی مشرک است نه هر مسلمانی موحد مؤمن!

شب اول قبر، نکیر و منکر

عالم قبر همان عالم برزخ است و با مرگ آغاز می شود. از آنجا که غالبا شب اول مرگ با شب اول قبر یکی است به آن شب اول قبر اطلاق شده است. اصل سوال توسط دو ملک (نکیر و منکر) در ابتدای برزخ در روایات فراوانی وارد شده است. اما جزئیات آن سوالات اتفاقی نیست و جای بحث دارد. بسیاری از نکات عالم برزخ به زبان نمادین است و متناسب با عقلانیت مخاطبان اولیه تشریح شده است.

جراحی زیبائی

جراحی زیبائی به هر دلیلی اگر برای بدن ضرر نداشته باشد و به لحاظ پزشکی مجاز باشد و موازین دینی در زمان جراحی رعایت شود، به خودی خود منع شرعی ندارد.

سلولهای عصبی و مخطط عضلانی و اثبات روح

عدم تغییر گروهی از سلولها در طول زندگی معنایش «بقای آنها بعد از مرگ آدمی» نیست. کدام دلیل زیست شناسی اثبات کرده است که بعد از دفن شدن انسان اینگونه سلولهای عصبی و مخطط عضلانی نمی پوسند و پس از حشر آدمی با همین سلولهای بدن دنیویش محشور می شود!؟

سلیمان، ملکه‌ی سبا و حق انتخاب

دشوار است که موضع منقول از سلیمان در قبال ملکه‌ی سبا را موضع ثابت اسلام در قبال دیگر باورها بدانیم. حتی اگر چنین هم بوده باشد با اصل محکم «لا اکراه فی الدین» منسوخ شده است.

زکات درآمد مازاد براحتیاج

امور مشمول زکات منحصر به غلات اربعه و انعام ثلاثه و مسکوک طلا و نقره نیست، حداقل تجارت را هم شامل می‌شود. درآمد ناشی از کسب در صورتی که از مخارج سالانه زیاد بیاید و پس‌انداز شود (از قبیل وجه نقد در بانک و مانند آن) مشمول زکات است، به شرطی که از حد نصاب بیشتر باشد. نصاب زکات وجه نقد معادل ارزش ۷۲ گرم (۱۵ مثقال عرفی) طلا است. اگر سر سال بیش از این مقدار پس‌انداز یا مال‌التجارة داریم می‌باید یک چهلم (دو و نیم درصد) آن را به عنوان زکات به مصارف خاص آن برسانیم. مکلف مجاز است شخصا زکات را به مصارف زیر برساند: رفع حوائج فقرا و مستمندان، ادای دین بدهکاران، آزاد کردن زندانیان، ادای مخارج در راه ماندگان، تألیف قلوب، امور خیریه و به طور کلی امور فی سبیل‌الله (از قبیل تعلیم و تربیت و تبلیغ دین).