روایات «زمین از حجت خدا خالی نمیماند»
زمین از حجت خدا خالی نمی ماند حداقل در کتاب کافی خبر واحد است نه متواتر. اصل اعتقادی نمی تواند بر اساس خبر واحد بنا شود.
زمین از حجت خدا خالی نمی ماند حداقل در کتاب کافی خبر واحد است نه متواتر. اصل اعتقادی نمی تواند بر اساس خبر واحد بنا شود.
پرسش: اخیرا یکی از مراجع عظام تقلید درباره این مسجد جمکران فرموده اند: اما کرامتهایی نقل شده که به خاطر تواتر قضایا نمی شود آن
پرسش: باور شیعه ی ۱۲ امامی به وجود تاریخی امام زمان به نظر من نمی تواند به لحاظ تاریخی به استواری دیگر باورهای آن باشد.
پرسش: دلیل عقلی باور شیعی به امام زمان چیست؟ پاسخ: مسئلهی امام زمان امر عقلی نیست. اصل مهدویت قابل استناد به پیامبر (ص) است،
با توجه به خفقان شدید قرن سوم منابع موجود در اثبات مهدویت چندان روشن نیست. از آن سو انکار باور شیعه در مهدویت نیز به سادگی ممکن نیست. هر دو سوی مسئله دشوار است. انکار وجود امام زمان را کاری خردمندانه و علمی نمی دانم. باور عمومی قرانی که پایان جهان از آن صالحان است و اینکه مطابق روایات معتبر در آخرالزمان فردی همنام و از نسل پیامبر در عدالت گستری جهان دخیل است برای امید نیکو به پایان جهان کافی است. اینکه مهدی موعود زاده شده و در پردهی غیبت است، یا زائیده خواهد شد در این باور نیکو چندان دخیل نیست.
الف.اینکه گفته می شود اعتقاد به مهدویت جز تعلیمات اولیه شیعه نبوده و بعدا بوجود آمده صحیح است؟ ب. در بعضی روایات می بینیم که
پرسش: مدتی است که با یکی از دوستان در خصوص مسئله ی “ظهور” صحبت هایی داشتم. ایشان در خصوص “علائم ظهور” به مواردی از جمله
غلات مفوضه بر این باورند که خداوند کار عالم و آدم را به چهارده معصوم تفویض کرده است. به حساب بندگان رسیدن در شب قدر از جمله امور تفوض شده و بخشی از ولایت تکوینی ائمه در این رویکرد است. نص کتاب انحصار رسیدگی به پروندهی آدمیان توسط خداوند است و لاغیر. در شب قدر و غیر آن حساب آدمیان توسط خداوند تقدیر و ارزیابی می شود و هیچ بشری در این امر الهی دخالتی ندارد.
پرسش: چه دليل شرعى و عقلى در مورد اينكه حضرت مهدى هزار و چند سال پيش به دنيا آمده اند و هنوز زنده هستند و
فضائل منسوب به مسجد جمکران و بناهای مرتبط با آن از جمله چاه آن فاقد هرگونه مستند معتبر است و از جمله خرافات دینی محسوب می شود.
در تعارض قانون مصوب نمایندگان مردم با احکام شریعت فقیهان عادل و مومنان صالح چاره ای جز آگاه ساختن افکار عمومی ندارند تا خود مردم به سمت اجرای احکام شریعت گرایش پیدا کنند. در غیر این صورت با دست یازیدن به زور و اجبار طریقی نامشروع را برای اجرای شریعت در پیش گرفته اند. فقیهان هیچ حق ویژه ای در حوزهی سیاست ندارند.
نظریهی امامت بتدریج تکوین یافته است. به باور شیعه ائمه منبع معرفت دینی پس از وحی و سنت پیامبر بوده اند. امر زمامداری سیاسی و قضاوت به تدریج با توجه یه بسته شدن فضا در حد یک آرمان باقی ماند. ولایت تکوینی و کرامات مابعدالطبیعی از آغاز از ملزومات امامت نبود اما بتدریج اضافه شد و شاخ و برگ یافت. نیاز دائمی به حضور امام که روایاتی هم برآن اشاره دارد، از سنخ ولایت تکوینی (ساحت سوم ائمه) است که از جمله ضروریات مذهب شمرده نمی شود. زمامداری سیاسی ائمه هم به جز چهار سال و پنج ماه در زمان علی بن ابی طالب و چند ماه امام حسن مجتبی اتفاق نیفتاده و زندگی جریان داشته است. اما استفادهی علمی از ائمه با میراث علمی ایشان فی الجمله قابل تامین بوده است. تلقی علمای قرون چهار و پنج بسیار بسیط تر از تلقی رایج از مسئلهی غیبت است.
پرسش: خواهشمند است در رابطه با اعتقاد اکثر فقهای شیعه در خصوص زنده و حاضر بودن امام دوازدهم راهنمایی بفرمایید؟ و اگر جواب منفی است
برای تماس می توانید از نشانی ایمیل
[email protected]
استفاده کنید.