اسلام

نجات اخروی، اسلام و تشیع

موحدانی که عمل صالح کرده اند در آخرت اهل نجاتند، و در میان ادیان توحیدی و ابراهیمی اسلام اکمل آنهاست، اسلام ظرفیت بیشتری برای نجات دارد اما معنی آن محرومیت از نجات پیروان دیگر ادیان توحیدی ولو بعد از ظهور اسلام نیست. بر این باورم که این نظر قابل دفاع است و قرآن مدافع آن است.

لوازم عدم بخشش همه گناهان مگر شرک

هدف اصلی اسلام ساخته شدن جان آدمی از طریق وحدت با جانان است.ایمان به خدا منحصر به شهادتین زبانی نیست، اثری در عمل و اثری در قلب دارد. این آثار به تربیت و اخلاق آدمی منجر می شود. بخشش خداوند تنها مشمول حق الله است. اما حق الناس تا زمانی که صاحبان آن متجاوز به حقشان را نبخشند مشمول بخشش خداوند نمی شوند. تقدم حق الناس بر حق الله که از مسلمات تعالیم اسلامی است معنایش تقدم اخلاق و حقوق آدمی بر حقوق الهی از قبیل عبادات است. اگر نامسلمانی در دل به امر متعالی باور دارد و در عمل هم جز خیر نکرده است دلیلی نداریم جهنمی باشد. مسلمانی که در دل معلوم نیست ایمانش چگونه است و عملش نیز مجموعه رذایل است دلیلی بر بهشتی بودنش نداریم. نه هر نامسلمانی مشرک است نه هر مسلمانی موحد مؤمن!

شعائرالله

در قلمرو شعائر الهی هیچ اتفاق نظری بین علمای اسلام مشاهده نمی شود، به نظر می رسد هر کسی از ظن خود شعائر را تفسیر کرده است. اگر خارج از بحث شعائر وجوب یا حرمت چیزی اثبات نشده باشد با عنوان شعائر نمی توان چیزی به آن افزود. بسیاری از مصادیقی که برای شعائر ذکر شده از مسلمات اسلام نیست و بسیاری از اموری که ترک آنها اسلام و یاد خداوند را دچار خدشه‌ی جدی می کند فراموش شده است.

مسلمان قائل به تحریف قرآن

مسلمانی که قرآن را کلام خداوند می داند اما به غلط معتقد است بخشی از کتاب خدا حذف شده و قرآن موجود همه‌ی آیات الهی نیست «خطاکار» است.

آزادی بیان و ایمان مردم

ایمان واقعی آنگاه بروز می کند که فرد در محیط آزاد و در مواجهه با رقبا به ارزش ایمان خود را پی برده باشد. راستی آیا در جوامع آزاد مومن یافت نمی شود یا ایمان عامه‌ی مردم متزلزل شده است!؟ نه. راه صیانت از ایمان عامه‌ی مردم ارتقای زبان مبلغان دینی، ورود مقتدرانه در بحث آزاد و عامل بودن نمایندگان دین است.

اسلام دین خشونت نیست

اسلام دین خشونت نیست، دین صلح و عدالت و رحمت است. البته مقابله به مثل به شرطی که انصاف در آن رعایت شود جایز است، در هر حال گذشت و عفو اولی است. در مورد آیات یا روایاتی که ظاهر خشن دارد، متن باید در زمینه‌ی خود خوانده شود. ای گونه آیات درباره نحوه مواجهه با مشرکان و یهودیان هم پیمان با ایشان در زمان پیامبر هستند و نمی توان و نباید آنها را تعمیم داد. این آیات کلیت ندارند و شامل زمان حال نمی شوند. آیاتی که تکلیف مسلمانان را در قبال غیرمسلمانان به طور دائمی تعیین می کنند آیات ۸ و ۹ سوره ممتحنه هستند. ما مجاز به اعمال خشونت و جنگ در قبال احدی نیستیم جز برای دفاع و مقابله به مثل با رعایت اخلاق و اولویت گذشت.

اسلام باورمندان خدای غیرمتشخص

مسلمانی در گرو باور به توحید است، اما جزئیات توحید همواره مورد بحث بوده است، و جمعی از عرفا و حکما تفسیری متفاوت از غالب مسلمانان در مورد تشخص خداوند ارائه کرده اند. قائلان به خدای غیرمتشخص مادامی که خود را مسلمان می دانند مسلمانند.

لوازم عملی مسلمانی

هر که خود را مسلمان بداند و شهادتین را بر زبان جاری کرده باشد مسلمان می دانم. البته مسلمان می تواند فاسق باشد (یعنی تارک عمل صالح) و عامل یا مومن باشد، یعنی اولا شهادتین از زبانش به قلبش جاری شده باشد ثانیا در عملش هم رعایت حداقلی از واجبات و محرمات که در لسان متشرعه به «ضروریات دین» خوانده شده دیده شود.

رابطه‌ی عقب ماندگی و پیشرفت با دینداری و بی دینی

پیشرفت مردم دیگرسرزمینها به دلیل بی دینی و عقب ماندگی ما به دلیل دینداری نیست. عوامل متعددی در اینگونه موارد دخیل است. ملتی که کم فروشی نکند، به قول و قراردادهایش احترام بگذارد، برنامه و ارزیابی و پاسخگویی داشته باشد پیشرفت می کند. آبادی و موفقیت دنیوی مرهون تعقل وعلوم بشری است، ربطی به با دینی و بی دینی ندارد. اگر ملت ما دینش را هم کنار بگذارد اما خود را تغییر ندهد چیزی عوض نخواهد شد.

حق و تکلیف

انسان در مقابل خداوند ذی حق نیست و مکلف محض است. اما در مدار انسان در قبال انسان حقوق و تکالیف دو طرفه مطرح می شود. هیچ حقی نیست مگر اینکه تکلیفی در مقابل آن است. حقوق پایه یا حقوق انسان از آن حیث که انسان است در قبال دیگر آدمیان یا نهایتا طبیعت است.تکلیف دینی را تنها دینداران می پذیرند ، اما تکلیف مقابل حق برای دیندار و غیر دیندار یکسان است و هر دو بر اساس قرارداد اجتماعی موظف به رعایت هستند.

تقدم فکر بر ذکر

پرسش: بسیاری از بزرگان همواره برای تکامل بر دوچیز تاکید داشته اند و آن دوچیز مهم عبارتند از: فکر و ذکر. در قرآن کریم هم

معنی و شرائط اسلام

 پرسش: با توجه به اینکه گوهر و حقیقت همه ادیان آسمانی- فارغ از انحرافات عارض شده بر آنها- سه محور توحید، معاد و نبوت است

چه نیازی به دین؟

الطرق الی الله بعدد انفس خلائق الله. در اینکه راههای متعددی برای رسیدن به خدا هست بحثی نیست. اما ایمان دینی اقتضا می کند که نزدیک ترین و عمیق ترین و مطمئن ترین راه را راههای پیشنهادی دینی بدانیم. آزمون دقیق راهها به قیمت یک عمر است. ایمان به نبوت محمد بن عبدالله (ص) یعنی راه توصیه شده وی اقرب و اعمق و قابل اعتماد ترین راههای تقرب به خداوند است.