در قرآن به اسم تنها ۲۷ پیامبر اشاره شده است. دلیلی نداریم که غیر از ایشان پیامبری نبوده است. تاریخ مکتوب ما نیز به بیش از چند هزار سال نمی رسد. اینکه پیامبران دیگری بوده باشند و ما از آنها خبری نداشته باشیم منتفی نیست.
الهی بودن یک متن متکی بر یک باور است. باور به پیامبری که آن را به خدا نسبت می دهد. بدون باور به آن پیامبر راهی برای پذیرش الهی بودن آن متن نیست. من محمد بن عبدالله (ص) را صادق و امین می دانم. او قرآن کریم را وحی الهی معرفی کرده است. مفاد قرآن کاملا ادعای او را تایید می کند.
پرسش: در سخنرانیتان واقع در دانشگاه تگزاس فردی از شما پرسید چرا اکنون پیامبری نازل نمیشود و شما فرمودید "چون الان عقلمان میرسد" بنابر این این شبهه پیش می آید که در حال حاضر عقل بشر فراتر از نزول یک پیامبر شده است لذا همانگونه که در گذشته شریعت پیامبری که کامل تر از شریعت پیامبر گذشته بود ، حجت خدا بر زمین میشد ، عقل بشر اکنون میبایست حجت خدا باشد و نیازی به دین نیست. لطفا تبیین بفرمایید. پاسخ: معنی عقلمان می رسد قضیه موجبه کلیه نیست…
پرسش: این جانب چندی پیش مقاله ای درباب بررسی تاریخی حضرت محمد مطالعه کردم. در این مقاله بر اساس اقوال مختلفه بیان می کرد اگر با دید تجدید نظری به تاریخ نگاه کنیم (در مقابل دید سنت گرا) متوجه می شویم هیچ منبع تاریخی معاصری برای حضرت محمد موجود نیست و قدیمی ترین کتاب ذکر کننده نام ایشان تاریخ طبری بوده که بیش از صد سال پس از محمد (ص) منتشر شده است. هر چه که می اندیشم و به تواریخ رجوع می کنم هیچ دلیل منطقیی برای حل این…
پرسش: نبوت رسول مکرم اسلام (ص) دارای دلایلی است که غالبا درون دینی است و ادله اش قرآن واخبار مورد وثوق مسلمین و اینگونه مستندات قانع خصم نمی باشد و این عدم پذیرش عقلانی است. راه دیگر اثبات می باید بر اساس مباحث ومقدمات عقلانی باشد که مورد قبول خصم باشد . لاجرم اثبات خاتمیت نبوت رسول مکرم اسلام که در تعارض با ادعای ادیان نوظهور است نیاز به ادله ای غیر از منابع دینی می طلبد. خواهشمندم مساله را از منظر عقلانی توضیح فرمایید. پاسخ: خاتمیت از فروع نبوت…
پرسش: «نقل آشکار قرآن در آیات ۱۱۶ و ۱۱۷ سوره مائده ازاعتراف حضرت مسيح در روز قيامت ، آن حضرت کوچک ترين اطلاعي از عملکرد امت خويش پس از رحلتش نداشته و بي خبر از دردها و دعاهاي آنها بوده است.» نظر شما در این باره چیست؟ آیا پیامبران و امامان پس از مرگ از آنچه امتشان انجام می دهند بی خبرند؟ پاسخ: روح آدمی پس از مرگ از بدن مفارقت می کند و به میزان سعهی وجودیش علم دارد. ارواح پاکان از جمله انبیاء حجابی برای علمشان نیست…
حجیت قرآن مبتنی بر ایمان به نبوت محمد بن عبدالله و صداقت و امانت داری ایشان و تصریح رسول الله به کلام الله بودن قرآن است. پذیرش سخن پیامبر اعم از اینکه در حضور ایشان باشیم یا با حدیث معتبر مطلبی را از ایشان بشنویم در گرو ایمان به نبوت ایشان است. یعنی چون گوینده رسول خداست به سخنان وی اعتنا می شود. اعتبار قول و فعل ائمه چه در محضرشان باشیم چه از طریق حدیث معتبر اقوالشان را بشنویم از منظر شیعی این است که باور کرده باشیم ایشان…
اگر مسلمانی در زندگی و رفتار خصوصی و عمومی اولیاء دین خللی می یابد، موظف است در این زمینه تحقیق کند. اگر نتیجه تحقیق او به گونه ای بود که خللی به ایمان او به نبوت محمد (ص) یا امامت ائمه نمی زند او به عنوان مسلمان و شیعه مطابق تحقیق خود عمل خواهد کرد. و اگر نتیجه تحقیق وی به گونه ای بود که بر فرض صحت آن ایمان به نبوت دیگر برایش میسر نیست علی القاعده دیگر چنین فردی دلیلی برای مسلمانی ندارد. پرسش از «جواز یا حق…
پرسش: از شق القمر، به عنوان یکی از معجزات رسول مکرم اسلام (ص) نام برده می شود. چرا در هیچ یک از کتب تاریخی در دنیا به این مساله اشاره نشده است. ماه که تنها متعلق به عربستان ۱۴۰۰ پیش نبوده است که هیچ کس در دنیا این اتفاق را ندیده و فقط مردم عربستان نظاره گر آن بوده باشند. به نظر می رسد این نکته باعث می شود نظر کسانیکه که گفته اند این معجزه در قیامت رخ خواهد داد تقویت می شود و جوابی قانع کننده برای مخالفین…
پرسش: دین رسول اکرم (ص) پیش از بعثت چه بوده است؟ پاسخ: محمد بن عبدالله (ص) قبل از بعثت یقینا موحد بوده است، اینکه بر دین ابراهیم حنیف بوده یا گونهی دیگر ما اطلاعات کافی نداریم و نمی دانیم. این ندانستن هیچ خللی به هیچ جایی نمی زند. جمعی از علمای بزرگ گذشته نیز در این امر توقف کرده اند چرا که هیچ دلیل معتبری بر اینکه ایشان متدین به ادیان گذشته بوده یا نبوده اند در دست نیست. سید مرتضی از شیعه و غزالی، قاضی عبدالجبار، آمدی و سبکی…
برخی علمای شیعه از آغاز تا کنون ائمه را «علمای ابرار» دانسته ولایت تکوینی یا تشریعی برای ایشان قائل نبوده اند. آنان خداوند را شارع بالذات و پیامبر را شارع بالعرض و ائمه را عالمان امانتدار شریعت نبوی معرفی می کرده اند. هر چه از ائمه(ع) روایت شده یا سخن پیامبر (ص) است یا برداشت و اجتهاد ائمه است، بنابراین تشریعی صورت نگرفته تا خللی به ختم نبوت وارد شود. نه کسی بعد از ایشان ادعای نبوت کرده است، نه تشریع بعد از ایشان ادامه یافته است.
پرسش: از چه طریق عقلی (بدون تکیه بر آیات و روایات) میتوان ثابت کرد که حضرت محمد آخرین فرستاده خداست و بعد از ایشان پیامبری نخواهد آمد؟ آیا احکام دین مبین اسلام تا ابدالدهر برای انسان راه گشاست و نیاز به هیچ تجدیدی نیست؟ پاسخ: ختم نبوت دلیل نقلی دارد. به طور کلی موارد خاص جزئی دلیل عقلی ندارد. همچنانکه نبوت خاصه (یعنی اینکه محمد یا عیسی یا موسی علیهم السلام پیامبربوده اند) دلیل عقلی ندارد (منهای معجزه) هکذا ختم نبوت نیز قابل اقامهی دلیل عقلی نیست. باور دینی…
پرسش: آیا پیامبر اسلام در تمام دوران حیاتش و تا آخرین لحظه زندگیشان امی یعنی بی سواد بودند یا اینکه تنها قبل از رسالتشان فاقد سواد بودند و پس از آن دارای سواد خواندن و نوشتن شدند؟ آیا شواهدی در دست هست که نشان دهد پیامبر اسلام پس از رسالتشان دارای سواد خواندن و نوشتن شدند؟ مواردی چون ماجرای قرطاس و نسبت هذیانی گویی به ایشان، ماجرای صلح حدیبیه و غیره آمده است که نشان می دهد شخص پیامبر اقدام به نوشتن کرده یا درخواست برای نوشتن داشته اند. اما…
پیامبر به نص قرآن بشری مثل بقیهی آدمها بوده، اما به او وحی می شده است. قرآن خودش گفته که وحی را حفظ می کند. وحی الهی عاری از خطاست. پیامبر هم داعی برای گناه کردن ندارد، متقی و مطهر و مخلَص است و بر اینگونه آدمها شیطان تسلطی ندارد. آنچه را هم که به نام دین به پیروانش تعلیم داده از خدا فرا گرفته و خطا در آن راه ندارد. خارج از حوزهی دین هم انسانی عادی بوده است.
کسانی که در احکام شرعی تنها به قرآن مراجعه می کنند و خود را از سنت معتبر پیامبر (ص) بی نیاز می دانند در حقیقت شارع را منحصرا خداوند، و شریعت را منحصر در قرآن کریم می دانند و بر این اساس پیامبر(ص) را شارع نمی دانند.
از قاعدهی فلسفی «هر حادثی مسبوق به ماده و مدت است» نمی توان نتیجه گرفت که وحی که امری حادث است مسبوق به مادهی زبان پیامبر و جهان شناسی و فرهنگ جامعه عربی است، زیرا زبان و فرهنگ و علوم بشری اموری اعتباری هستند و نه حقیقی، و قاعدهی یادشده از فلسفهی اولی در امور حقیقی جاری است نه امور اعتباری. تمسک به قاعدهی فلسفی یاد شده برای اثبات بشری بودن وحی برخاسته از «خلط امور حقیقی و اعتباری» است.
جمله شرطیه دلالت بر وقوع نمی کند. مخاطب آیه اگرچه پیامبر اسلام (ص) است، اما خطاب اصلی به کسانی است که در معارف الهی نازل شده به پیامبر (ص) تردید دارند. اینگونه خطاب به پیامبر (ص) در قالب جمله شرطیه با قصد خطاب اصلی به مردم در قرآن بی سابقه نیست و در اکثر تفاسیر به موارد مشابه اشاره شده است.