امامت و خلافت

امام علی، بیعت با خلفا و نماز آنها

امام علی تا زمان درگذشت فاطمه‌ی زهرا با ابوبکر بیعت نکرد، و بعد از وفات ایشان آنچنان که در نامه ۲۸ نهج‌البلاغه آمده است با اکراه و عدم رضایت بیعت کرد. امام علی(ع) در نمازهای جماعت وجمعه و عیدین خلفا شرکت می‌کرده است.

حدیث «من مات ولم يعرف إمام زمانه»

حدیث «من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية» و مشابه آن در منابع متعدد شیعی و سنی روایت شده است. به نظر شیخ مفید (ره) این روایت متواتر می باشد. معنای این روایات خروج از اسلام غیرمعتقدان به ائمه‌ی شیعی است. این مضمون با موازین مسلم قرآنی و نبوی و علوی ناسازگار است.

نصب الهی ائمه؟

پرسش: ایا همانطوریکه پیامبران از طرف خداوند به نبوت ورسالت برگزیده شده اند امامان ما شیعیان نیز از سوی خداوند بر گزیده شده اند ؟

خبر واحد و امور اعتقادی

پرسش ۱: حضرتعالی در مورد حدیث لوح یک مورد از احادیث مربوطه را بررسی سندی و تضعیف فرمودید. در پایان مطلبتان نکته ای را ذکر

رابطه امام علی و خلفا

پرسش- خطبه شقشقیه که در انتقاد از خلفا آمده است به لحاظ سندی در نهج البلاغه چگونه است؟ در کتب دیگر چه؟ حضرتعالی در بررسی

شیعه‌ی تنوری!

حدیث شیعه تنوری را ابن شهرآشوب (قرن ششم) در کتاب مناقب از ابراهیم بن ابی حمزه از مامون رقی نقل کرده است. دو راوی مذکور مجهول و سند نویسنده تا ابراهیم مرسل (با فاصله چهار قرن) است. این روایت بی اعتبار است.

دلیل حجیت قرآن، احادیث پیامبر و ائمه

حجیت قرآن مبتنی بر ایمان به نبوت محمد بن عبدالله و صداقت و امانت داری ایشان و تصریح رسول الله به کلام الله بودن قرآن است. پذیرش سخن پیامبر اعم از اینکه در حضور ایشان باشیم یا با حدیث معتبر مطلبی را از ایشان بشنویم در گرو ایمان به نبوت ایشان است. یعنی چون گوینده رسول خداست به سخنان وی اعتنا می شود. اعتبار قول و فعل ائمه چه در محضرشان باشیم چه از طریق حدیث معتبر اقوالشان را بشنویم از منظر شیعی این است که باور کرده باشیم ایشان سومین منبع دینی (پس از قرآن و سنت نبوی) هستند.

انتقاد از پیامبر و ائمه؟

اگر مسلمانی در زندگی و رفتار خصوصی و عمومی اولیاء دین خللی می یابد، موظف است در این زمینه تحقیق کند. اگر نتیجه تحقیق او به گونه ای بود که خللی به ایمان او به نبوت محمد (ص) یا امامت ائمه نمی زند او به عنوان مسلمان و شیعه مطابق تحقیق خود عمل خواهد کرد. و اگر نتیجه تحقیق وی به گونه ای بود که بر فرض صحت آن ایمان به نبوت دیگر برایش میسر نیست علی القاعده دیگر چنین فردی دلیلی برای مسلمانی ندارد. پرسش از «جواز یا حق انتقاد از اولیاء دین» به بحث «امکان بقای مسلمانی یا تشیع به باور خود فرد» بازمی گردد. وگرنه با عدم جواز و تهدید به مجازات دنیوی یا عذاب اخروی انتقاد مرتفع نمی شود. در چنین امر خطیری فرد می باید با تحقیق خود به اطمینان برسد.

عید نهم ربیع الاول؟

پرسش: در روایات متعدد از اهل بیت (ع)، نهم ربیع الاول روز جشن و سرور ایشان و شیعیان بیان شده است اولاً آیا این روایات

ولایت تشریعی ائمه و ختم نبوت

برخی علمای شیعه از آغاز تا کنون ائمه را «علمای ابرار» دانسته ولایت تکوینی یا تشریعی برای ایشان قائل نبوده اند. آنان خداوند را شارع بالذات و پیامبر را شارع بالعرض و ائمه را عالمان امانتدار شریعت نبوی معرفی می کرده اند. هر چه از ائمه(ع) روایت شده یا سخن پیامبر (ص) است یا برداشت و اجتهاد ائمه است، بنابراین تشریعی صورت نگرفته تا خللی به ختم نبوت وارد شود. نه کسی بعد از ایشان ادعای نبوت کرده است، نه تشریع بعد از ایشان ادامه یافته است.

ولایت تشریعی ائمه؟

۱- آیا انتخاب امام علی ع بوسیله رسول الله ص با تشخیص پیامبر بود یا دستور پروردگار سبحان ؟ هر جوابی که با ادله به

لعن ظالمین

پرسش: در مورد اصل لعن کردن برخی دوستان استناد میکنند به آیاتی از قرآن که خداوند کسانی را مورد لعن و نفرین قرار داده اند

عیدالزهرا: بدعت و خلاف شرع

سبّ و هتک حرمت صحابه و شیخین حرام است. برگزاری مراسمی بنام عیدالزهرا فاقد هرگونه ریشه صحیح تاریخی، فاقد هرگونه مستند معتبری به ائمه‌ی اهل بیت، و خلاف مسلمات اخلاق اسلامی است. برگزاری و مشارکت در چنین مجالسی بدعت و خلاف شرع است.

تشیع امام علی (ع)!

امام علی بن ابی طالب (ع) خلیفه‌ی چهارم مسلمانان اهل سنت، امام اول مسلمانان شیعه و سرسلسله همه‌ی عرفای مسلمان (به استثنای یک سلسله) است. طبیعی است که هریک از منظر باورهای خود به ایشان بنگرند. علی (ع) معتبرترین راوی تعالیم محمد بن عبدالله (ص) است و تشیع چیزی غیر از پیروی او نیست. اصول مذهب تشیع به عدل و امامت است و آنچه از اصول مذهب نیست بود و نبودش در تعالیم امام علی (ع) خللی در تشیع وارد نمی کند.

ضعف حدیث لوح

پرسش: آیا به غیر از حدیث مفرد جابر بن عبدالله انصاری ما حدیث دیگری هم داریم که تعداد ائمه را مشخص کرده باشد همراه نام

عدم جواز لعن خلفای راشدین، امهات مؤمنین و صحابه

لعن دشمنان اهل بیت و ظالمین به طور عام و لعن بنی امیه و باغیان و قاتلان به طور خاص مجاز و بلااشکال است. لعن خلفای راشدین، امهات مومنین و عشره‌ی مبشره از صحابه مندرج در ناکثین جمل (علیرغم خطاها و ظلمشان) در زمان حاضر مجاز نیست، به دلیل اینکه اولا استناد لعن ایشان به ائمه‌ی اهل بیت (ص) در ادله‌ی معتبر قابل اثبات نیست، ثانیا بر فرض اعتبار چنین روایاتی بنا بر تقیه‌ی مداراتی شیعه به تعلیم اولیاء خود مجاز به لعن بزرگان اهل سنت نمی باشد. با حفظ احترام به جای لعن نقد منصفانه مجاز و مستحسن است.

تشیع یعنی چه؟

تشیع روایت اهل بیت پیامبر(ص) از اسلام است: اسلام نبوی به روایت علوی. پیامبر در حد امکان منزلت اهل بیت خود را با اصحابش در میان گذاشت. البته در اهمیت امر امامت غلو هم شده است. پیامبر (ص) و ائمه انسانهایی متقی، مهذب، مخلَص، طاهر و مزکی بوده اند و هرگز معصیت خدا نکرده اند. پیامبر در امر دین هرگز خطا نکرده است. ائمه نیز در تعلیم آنچه از پیامبر مستقیما یا بواسطه‌ی پدران خود فراگرفته بودند امانتداری کرده اند. اعتقاد شیعیان به ائمه بیش از اعتقاد حنفیان و شافعیان به پیشوایان فقهی خود است. ما ایشان را بعد از خدا و رسول «منبع معرفت دینی» می دانیم. یعنی معارف دینمان را با روایت و تفسیر ایشان از سنت پیامبر و قرآن کریم اخذ کرده ایم. امامان ما روایت گران معقول ترین، عارفانه ترین، عادلانه ترین و اخلاقی ترین تفسیر از اسلام نبوی بوده اند، به علاوه خود در منش و روش اسوهای عملی ما هستند.

منقولات ائمه: تشریع، نقل از پیامبر یا استنباط شخصی؟

اگر کسی از ائمه مستند آرائشان را می پرسید ایشان به نقل از آباء خود تا پیامبر نقل می کردند. روایات معتبری در کافی حکایت از آن دارد که پاسخهای پیامبر (ص) به امام علی (ع) نسلا بعد نسل در دست ائمه بوده و منبع اصلی آراء ایشان محسوب می شده است. شارع دانستن ائمه (یعنی هم عرض پیامبر صلاحیت وضع احکام را داشتن) قول غلات است که فعلا به نظر رایج شیعه تبدیل شده است. تا قرن پنجم بخشی از شیعیان آراء ائمه را فتاوای ایشان می دانسته اند. ابن جنید اسکافی از جمله شعیان متقدم قائل به این قول بوده است. آثار وی بالکل محو شده و جز منقولاتی از وی در کتب برخی فقهای بعدی باقی نمانده است. به هر حال این صحیح نیست که تمام منقولات ائمه را استنباطات و فتاوای ایشان بدانیم. یقینا بخشی از این منقولات را عینا از پیامبر شنیده و سینه به سینه نقل کرده اند. نظریه‌ی استنباط ائمه یکی از فروع شارع نبودن ایشان است، که به صورت موجبه‌ی جزئیه قابل قبول است نه موجبه‌ی کلیه، یعنی اثبات اینکه همه‌ی منقولات ایشان استنباط آنهاست کاری ساده نیست، اما اینکه برخی از آنها چنین است ممکن است و قابل پذیرش.

اسلام غایت مدار و جایگاه ائمه در تشریع

ائمه شارع نیستند. ایشان آنچه از تشریع پیامبر آموخته اند بازگو کرده اند. پیامبر علی بن ابی طالب را به عنوان منبع معرفت دینی پس از خود به مردم معرفی کرد. ائمه صادق ترین راویان تشریع نبوی بوده اند. به تدریج موارد موسمی و متغیر در تشریعات پیامبر بر ما کشف می شود و دائره ثوابت دین آنچنانکه واقعا بوده است بر ما آشکار می شود. یقینا این دائره از دائره عرفیات آمیخته به امور دینی کوچک تر است. خدا حافظ دین خود است. نگران آینده نباشید.

جانشینی پیامبر: نصب یا انتخاب؟

پرسش: از مطلبی تحت عنوان از غدیر تا وفات پیامبر برایم سوال ایجاد شده خواهشمند است راهنمایی بفرمایید. چرا اکثر صحابه نص غدیر را به

نظریه‌ی علمای ابرار و امامت در خردسالی

در زمان درگذشت چندین امام مشخصا بعد از امام ششم اماراتی بر خلاف دیدگاه نصب الهی ائمه حتی در میان نزدیک ترین اصحاب امام متوفی دیده شده است. تعداد امامان در نظریه‌ی رایج ائمه‌ی معصومین دوازده است، اما در نظریه‌ی علمای ابرار بحثی از تعداد امامان به میان نیامده است تا نوبت به بحث از امامت افراد خردسال برسد.در مورد هشت امام نخست می توان گفت نص بر اساس علوم اکتسابی صورت گرفته است. از چهار امام باقیمانده اطلاعات کافی در دست نیست تا نفیا یا ثباتا قضاوتی شود.اگر امامت از اصول اعتقادی باشد، مسئله تعبدی و تقلیدی نیست، دائرمدار وجود اطلاعات معتبر کافی برای تحقیق و ایمان آوردن است. نبود اطلاعات معتبر کافی معنایش این است که الزام دینی بر ایمان به چنین مقولاتی نیست.

وجه نیاز به امام و فلسفه‌ی غیبت

نظریه‌ی امامت بتدریج تکوین یافته است. به باور شیعه ائمه منبع معرفت دینی پس از وحی و سنت پیامبر بوده اند. امر زمامداری سیاسی و قضاوت به تدریج با توجه یه بسته شدن فضا در حد یک آرمان باقی ماند. ولایت تکوینی و کرامات مابعدالطبیعی از آغاز از ملزومات امامت نبود اما بتدریج اضافه شد و شاخ و برگ یافت. نیاز دائمی به حضور امام که روایاتی هم برآن اشاره دارد، از سنخ ولایت تکوینی (ساحت سوم ائمه) است که از جمله ضروریات مذهب شمرده نمی شود. زمامداری سیاسی ائمه هم به جز چهار سال و پنج ماه در زمان علی بن ابی طالب و چند ماه امام حسن مجتبی اتفاق نیفتاده و زندگی جریان داشته است. اما استفاده‌ی علمی از ائمه با میراث علمی ایشان فی الجمله قابل تامین بوده است. تلقی علمای قرون چهار و پنج بسیار بسیط تر از تلقی رایج از مسئله‌ی غیبت است.

نظریه‌ی علمای ابرار یکی از دو نظریه‌ی تشیع

نخستین قائلان نظریه‌ی علمای ابرار اصحاب طراز اول ائمه‌ی هدی و سپس جمعی از علمای متقدم شیعه بوده اند. در پذیرش یا رد هر نظریه ای ادله‌ی آن را باید بررسی کرد، اینکه نتایج عملی آن چیست تابع دلیل است.مطابق نظریه‌ی علمای ابرار حجیت اقوال معتبر ائمه‌ی هدی (ع) در تبیین تعالیم نبوی به جای خود محفوظ است. سیره‌ی ائمه‌ی هدی (ع) سومین منبع معارف دینی است. نظریه‌ی علمای ابرار و نظریه‌ی ائمه معصومین دو نظریه در مدرسه‌ی ائمه‌ی اهل بیت یا مذهب شیعه‌ی جعفری است.

زمامداری و سیاست ورزی پیامبر و ائمه

قضاوت و حکومت تلازمی با نبوت ندارند. از امارت پیامبر در مدینه دو تفسیر در دست است. اول تفسیر سنتی به این عنوان که امارت پیامبر هم به نصب الهی و جزئی از رسالت وی بوده است. تفسیر دوم این امارت به انتخاب مردم بوده و امری مستقل از نبوت ایشان بوده است. در اینکه پیامبر معرفت دینی و امر سیاسی برای پس از خود را عجین یا تفکیک کرد، باز تفاسیر مختلف است. اکثریت مسلمین بر این باوردند که این دو امر تفکیک نشد. آنگاه اختلاف کرده اند که آیا به اجماع مسلمین نهاده شد یا ابن عمّ پیامبر به هر دو سمت منصوب شد. تفسیر دیگر معرفی علی به عنوان منبع دینی و وانهادن امر سیاست به خود امت است. سیاست و اصلاح امور دنیا نیازی به زمامداری قدیس و اولیاء الله و پیامبر و امام و حکیم و فقیه ندارد. منتخبان مردم می توانند تحت نظارت عمومی و با رعایت موازین حقوقی و اخلاقی سیاست را تدبیر کنند و آزادی دین ورزی مومنانه را نیز تامین کنند.