«ایران» در این جنگ به سه پیروزی دست یافت، و «جمهوری اسلامی ایران» در پنج مورد شکست خورد. تغییر سیاست‌های کلان و «پوست‌اندازی» جمهوری اسلامی بعد از جنگ اجتناب ناپذیر است، با چهار راه حل: ۱. اصلاحات حداقلی، ۲. تفویض برخی اختیارات رهبری به دیگری، ۳. تغییر رهبر جمهوری اسلامی: بهترین و کم‌هزینه‌ترین راه: اعلام رسمی «کناره‌گیری» مقام رهبری. اگر مجلس خبرگانی منتخب واقعی ملت داشتیم وظیفه آنها «استیضاح و عزل» مقام رهبری بود، ۴. إصلاحات ساختاری: برگزاری همه‌پرسی معقول‌ترین، واقع‌بینانه‌ترین و اخلاقی‌ترین تصمیم ممکن برای رفع ابَربحرانهای کشور است.
مشکل مضاعف جمهوری اسلامی این است که استبداد باستانی ایرانی لباس دین و مذهب پوشیده، و نادیده گرفتن آرای مردم، اراده عمومی و منافع ملی را توجیه دینی می‌کند. برخی اصول «اصلاحات ساختاری» عبارت است از: حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، اولویت منافع ملی بر هر چیزی بدون استثنا، محکومیت وابستگی به اجانب، حذف اصل ولایت مطلقه فقیه و کلیه توابع آن از قانون اساسی ایران، به رسمیت شناختن حق حاکمیت ملی بدون هیچ محدودیت و قید و شرطی، جدایی نهاد دین از دولت، عرفی بودن قانون، برگزاری همه‌پرسی.
این جنگ مغایر با شعار کلیدی «آمریکا اول» است و در عمل ورود به مرحله «اسرائیل اول» است. تغییر رژیم از طریق کودتا یا حمله نظامی از سوی آمریکا در هیچ کشوری هرگز به دموکراسی نینجامیده است. ترامپ می‌تواند اشتباهات آیزنهاور و بوش را تکرار کند. آمریکا مانند اسرائیل به نمادی از بی‌عدالتی، بی‌قانونی، و بی‌اخلاقی تبدیل می‌شود. اگرچه جمهوری اسلامی نسبت به مردم خودش بسیار بد عمل کرده است - و من یکی از منتقدان سرسخت آن بوده و هستم - اما آغازگر این جنگ نبوده است.
هر نقد و اختلافی که با حاکمیت داریم، مسئله‌ای درونی است. وقتی پای دشمن بیرونی در میان است، همه ما یک صدا داریم، صدای ایستادگی. امروز، ما کنار مدافعان وطن ایستاده‌ایم و ایستادن در کنار متجاوز را خیانت به ایران می‌دانیم. دفاع حق مسلم و وظیفه تاریخی ماست. همه ما از نیروهای نظامی و اقدامات دفاعی کشور حمایت می‌کنیم. گزینش میان جنگ یا مذاکره، اگر با سنجش منافع ملی، مصالح مردم و توان واقعی کشور همراه شود، می‌تواند راه‌گشای امنیت، ثبات و آینده‌ای روشن برای ایران باشد.
اسرائیل در اجرای نقشه جدید خاورمیانه بر خلاف کلیه موازین حقوق بین‌الملل با پیشرفته‌ترین سلاح‌های آمریکایی و اروپایی وارد جنگ علیه کشورمان ایران شده است. با توجه به واقعیت تلخ زورمداری قدرت‌های جهانی و بی‌اعتنایی آنها به موازین حقوقی از یک‌سو و «مقدورات ملی» از سوی دیگر، پیشنهادهای حداقلی زیر را با هیأت حاکمه جمهوری اسلامی و هموطنان شریف در میان می‌گذاریم: یک. درخواست آتش‌بس موقت. دو. مذاکره مستقیم با آمریکا. سه. انعطاف در غنی‌سازی. چهار. آشتی جمهوری اسلامی با مردم. پنج. برگزاری همه‌پرسی برای اصلاح قانون اساسی.
تجاوز اسرائیل به خاک ایران از هر زاویه‌ای مطلقا محکوم است. اسرائیل اگرچه بلحاظ نظامی نسبت به‌همسایگان و کشورهای خاورمیانه هر غلطی خواسته کرده، اما در سه حوزه حقوق، اخلاق و انسانیت به سختی شکست خورده و تحقیقا منفورترین کشور دنیاست. پای متجاوز را باید قطع و از خاک وطن دفاع کرد، اما با دو اصل: تقدم رضایت عمومی بر هر مطالبه حاکمیت، و رعایت مقدورات ملی. باید کمترین آسیب به ایران وارد شود. انرژی هسته‌ای اگرچه حق مسلم ماست، اما منافع ملی و حفظ ایران بر آن مقدم است.
شب و روز عرفه (نهم ذی حجه) یکی از اوقات ممتاز عبادت در تقویم مؤمنان است: قطع تعلق به دنیا، تقرب به خداوند و راز و نیاز. روز عرفه مقدمه عید قربان است: فدا کردن عزیزترین‌ها برای رسیدن به مقام قرب خداوند. عید قربان یا اضحی (دهم ذیحجه) بر همه مسلمانان مبارک باد. این عید یادآور پاکبازی ابراهیم و جان‌بازی فرزند خداجوی اوست. درود خدا بر هر دو باد. خواهی که تو را کعبه کند استقبال / مایی و منی را به مِنا قربان کن.
دادستان کل انقلاب و قائم‌مقامش، پیگیر اعدام آشوری بودند. گفتند این “آخوند کمونیست‌نما” را لای پرونده مجاهدین خلق بگذارید! جرم رسمی آشوری در زمان اعدام: تظاهرات براندازانه و مقابله مسلحانه با مردم! آشوری هفت ماه قبل از اعلام ورود مجاهدین خلق به فاز مسلحانه دستگیر شده و ده ماه و نیم در زندان بوده است. چگونه می‌تواند به‌عنوان محارب اعدام شود؟! دستگیری، محاکمه واعدام آشوری چه به عنوان مرتد، چه محارب، مطابق احکام شرع، فتاوای آقای خمینی، و قوانین موضوعه جمهوری اسلامی فاقد هرگونه وجاهت شرعی و قانونی بوده است.
از نکات تازه این فایل صوتی اشاره مستقیم به نقش احمد خمینی و وزارت اطلاعات (محمدی ری‌شهری) در اعدامهای ۱۳۶۷ و اعتراض مضاعف آقای منتظری به اعدام زنان به اتهام ارتداد و محاربه است. این اعدامها به قدری بی‌ضابطه بوده که هیچکس حاضر نیست آنها را به عهده بگیرد. این اعدامها و اعمال مشابه حقانیت نظام را زیر سؤال برده و ولایت فقیه را چندش‌آور کرده است. این اعدامها به جراحی بزرگ در نظام انجامید. با حذف منتظری از چرخه نظام، جمهوری اسلامی این شد که الان هست.
کتابی که بعد از چهارده سال هنوز در ایران امکان انتشار ندارد، ترجمه عربی آن در لندن و ترجمه ترکی آن در باکو منتشر می‌شود! بنیان‌گذار جمهوری اسلامی هم‌درس دیروز، یکی از مراجع تقلید بزرگ آن زمان، و بزرگترین رقیب فقهیش را به تدریج از فضای عمومی کشور حذف و سپس تا آخر عمر محصور کرد. جمهوری اسلامی از اعزام بیمار مبتلا به سرطان به بیمارستان به مدت سه سال و ده ماه و هفت روز ممانعت و محدودیت فراوان در زمان کفن و دفن و ترحیم ایشان ایجاد کرد.