پرسش اول. شما از قأئلان به نظریهی علمای ابرار هستید. حال عواقب عملی این عقیده به جز نفی عقیده های دیگر چون وجود امام زمان(ع) چیست؟
پاسخ:
نخستین قائلان نظریهی علمای ابرار اصحاب طراز اول ائمهی هدی و سپس جمعی از علمای متقدم شیعه بوده اند. در پذیرش یا رد هر نظریه ای ادلهی آن را باید بررسی کرد، اینکه نتایج عملی آن چیست تابع دلیل است. اعتقاد به منجی از باورهای ادیان الهی است. باور به مهدی موعود نیز از باورهای اسلامی (نه تنها شیعی) است. اینکه مهدی موعود متولد شده یا متولد می شود تابع دلیل است. اگر شما اعتقادات رایج با ادلهی معتبر برایتان اثبات شده به آن پای بند باشید.
پرسش دوم. در راستای سوال اول ایا این نظریه ی به این معنا نیست که کلام امامان و مبانی فقهی انان ضرورتا برای ما حجت نیست؟ آنها فهمی داشتند هر کسی دیگر هم که به این علوم نایل شد می تواند کلامی دیگر داشته باشد؟
پاسخ:
خیر، تلقی شما صحیح نیست. مطابق نظریهی علمای ابرار حجیت اقوال معتبر ائمهی هدی (ع) در تبیین تعالیم نبوی به جای خود محفوظ است. سیرهی ائمهی هدی (ع) سومین منبع معارف دینی است.
پرسش سوم. در راستای سوال اول و دوم اگر هر دو نظریه ی علما ابرار و ائمهی معصومین را بپذریم (و هر دو گروه دلایل متقن و محکم دارند) آیا با وجود این همه حدیث صحیح مروی از طرفین و آیات قرانی آیا می توان نظریهی سومی به نام مدرسهی صحابه داشت؟ چرا که این احادیث یا آیات تنها به این دو نظریه قابل تاویل است.
پاسخ:
مدرسهی صحابه همان مذهب اهل سنت و جماعت است. نظریهی علمای ابرار و نظریهی ائمه معصومین دو نظریه در مدرسهی ائمهی اهل بیت یا مذهب شیعهی جعفری است.
پرسش چهارم. آیا می توان گفت قائلین به نظریهی علمای ابرار همان سنیان معتدل هستند؟
پاسخ :
خیر . نظریه علمای ابرار یک نظریه اصیل شیعی است و تبیین اهل بیت را معتبرترین تبیین تعالیم نبوی می داند، به همین دلیل با مسلمانان اهل سنت مرزبندی مشخصی دارد.
موفق باشید.
محسن کدیور