[podcast] https://kadivar.com/wp-content/uploads/2011/08/900529-2.mp3[/podcast]
در مناجات و دعا آنچه اهمیت دارد به در خانه خدا رفتن، سخن گفتن با خدا، موحدانه و خالصانه درخواست کردن از او در یک کلام راز و نیاز کردن با اوست. دعا موضوعیت دارد نه طریقیت. اینکه از خدا چه بخواهی مهم نیست، اینکه از خدا بخواهی و از صمیم قلب بخواهی مهم است.
خدا دعا را مستجاب می کند. او به دل انسان می نگرد نه به زبانش. اگر دعا از دل برخاسته باشد، مشمول اجابت واقع می شود. دعاهای ما از دو حال بیرون نیست، برخی در راستای کمال و رشد ماست و برخی ناصواب است. انسان عجول است و با علم اندکش گاهی شر را بجای خیر طلب می کند. خدای حکیم برای بنده اش شر نمی خواهد ولو او ندانسته شر خواسته باشد.
خداوند دعاهای ناصواب را هم بی پاداش نمی گذارد، نفس اینکه انسان به در خانه خدا رفته است، پاداش دارد، یا دعا باعث بخشش برخی گناهان می شود، یا خدا صواب را در مقابل ناصواب به بنده ای که به در خانه او رفته است می بخشد.
اما دعاهای کمالی هم اگر چه حتما اجابت می شود، اما زمان استجابت بهترین زمان ممکن برای انسان است، این بهترین زمان می توان فورا، با تاخیر در زمان حیات، در برزخ یا در آخرت باشد.
آنچه بیان شد دعای متوسطین است. اما بالاتر از این دعای مقربین است. مقربین برایشان خدائی شدن، رنگ خدا را پذیرفتن و تسلیم امر او شدن مطرح است. اگر چه با آنچه از خدا می خواهند دعا آغاز می شود، به ان می رسند که او می خواهد. و این می شود مقام فنا .
اینکه دعایمان از سنخ دعای اصیل است یا پیش پا افتاده را به خدا واگذاریم. غرض به درگاه او رفتن است. اگر رفتیم فرا می گیریم چه بخواهیم. فقط برویم و بخواهیم. خواستن و با اصرار خواستن بسیار مهمتر از چه خواستن است.
به محضر معشوق واصل شدن اصل است. با معشوق راز و نیاز کردن عین مطلوب است. مهم این نیست چه می گوئی، مهم این است که با او سخن می گوئی و عاشقانه هم راز و نیاز می کنی.
همین که باور کنی او از خودت به خودت نزدیکتر است و تو بنده و مملوک و مخلوق اوئی و او ترا خوانده و وعده اجابت هم داده کافی است.